زمان کنونی: ۰۸ اردیبهشت ۱۴۰۳, ۰۱:۱۵ ب.ظ مهمان گرامی به انجمن مانشت خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات انجمن می‌توانید عضو شوید.
گزینه‌های شما (ورودثبت نام)

هرچه می خواهد دل تنگت بگو...

ارسال: #۳۷۳۶
۲۵ فروردین ۱۳۹۱, ۰۱:۵۹ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
چه زیباست،در اوج تنهایی دست انسانی راگرفتن به بهانه اینکه نگذاریم تنها بماند.چه زیباست،در اوج ناامیدی انسانی راهمراهی کردن،به بهانه امیدوار کردن او.وچه نامردانه است،انسانی را به دنبال خود کشیدن،عاشق کردن ودر اوج تنهاییش ، رهایش کردن
وگقتن اینکه دیگر تورا نمیخواهم ...

درد من حصار برکه نیست ، درد من زیستن با ماهیانیست که فکر دریا به ذهنشان خطور نکرده
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Donna , setaiesh , alireza_it , hesab , hamidkhl
ارسال: #۳۷۳۷
۲۵ فروردین ۱۳۹۱, ۰۹:۰۵ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
کاش میشد بیشتر از عمل کردن فکر کرد.
بعضی وقتا هم که فکر میکنی و کاری نمیکنی پیش خودت میذاری بحساب تنبلی!
وقتی مثل دیگران عمل کنی خیالت راحته!
کلا" عادت کرده ام به رفع تکلیف نه درست فکر کردن و درست عمل کردن!!!!


از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر ............ یادگاری که در این گنبد دوار بماند..
.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: diligent
ارسال: #۳۷۳۸
۲۵ فروردین ۱۳۹۱, ۱۱:۰۴ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۵ فروردین ۱۳۹۱ ۰۹:۰۵ ق.ظ)Fardad-A نوشته شده توسط:  کلا" عادت کرده ام به رفع تکلیف نه درست فکر کردن و درست عمل کردن!!!!
این رو مدیون به سیستم آموزشیمون هستیم...!

آنجا که رویاها به حقیقت می پیوندند...مرا خواهی یافت. ------------------------- وضعیت : [تصویر:  53319_mrsbeasley.gif]
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: maedeh
ارسال: #۳۷۳۹
۲۵ فروردین ۱۳۹۱, ۰۲:۱۲ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۵ فروردین ۱۳۹۱ ۰۳:۰۰ ب.ظ، توسط - rasool -.)
ای که از کوچه شهر پدرت می گذری


درد ِسر ، بین ِگذر ، چند نفر، یک مادر...
شده هر قافیه ام یک غزل درد آور


ای که از کوچه ی شهر پدرت می گذری
امنیت نیست ، از این کوچه سری(ع) تر بگذر


دیشب از داغ شما فال گرفتم ، آمد :
دوش می آمد و رخساره … نگویم بهتر!


من به هر کوچه ی خاکی که قدم بگذارم
نا خود آگاه به یاد تو می افتم مادر


چه شده ؟! قافیه ها باز به جوش آمده اند:
دم در، فضه خبر! مادر و در، محسن پر...





(کاظم بهمنی)
اللهم العن اول ظالم ظلم


Live in such a way that those who know you but
don't know God will come to know God because they know you

یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: diligent , fo-eng , fatima1537 , pos , mamat , انرژی مثبت , hamidkhl
ارسال: #۳۷۴۰
۲۵ فروردین ۱۳۹۱, ۰۲:۳۲ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
شاید اینطوری بهتر باشه، تو بری با پسر همسایتون ازدواج کنی وضعشون هم که خوبه خودشم که مزدا۳ داره من هم برم با اون دختره که خونشون بالا شهر هست و ۲۰۷ داره! اینطوری هر دومون از رنجهای زیادی راحت میشیم، اصلا من هیچی گور بابای بالاشهر و ماشین من که نمی تونم رنج کشیدن تو رو تحمل کنم، دوستت دارم اما می ترسم.
ای کاش اینجا بودی و این حرفها رو می خوندی... اما نه همون بهتر که اینا رو نخونی... حتما بهم می گفتی که چرا این حرفها رو زدی مگه همه چیز پول و ماشین و خونست... و البته من که جوابی برای تو ندارمShy

think positive
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: SarahArshad
ارسال: #۳۷۴۱
۲۵ فروردین ۱۳۹۱, ۰۳:۰۵ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۵ فروردین ۱۳۹۱ ۰۳:۱۰ ب.ظ، توسط goldoonehkhanoom.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
وقتی باختم"مسیر"را یافتم!
در بزرگراه زندگی،
همواره"راهت""راحت" نخواهد بود،
هر چاله ای"چاره ای" به من آموخت.
دوباره فکر کن فرصت ها"دوبار"نمی شوند.
"بکوش" و ناامیدی را بکش...
برای جلوگیری از "پس رفت"پس،باید "رفــت"...
خیلی دلم گرفتهSadقبل کنکوراتفاق بدی واسم افتاد.یادمه ۳هفته ی اخرودرس نخوندم.کنکوروخراب کردم و الان روز به روز افسرده تر.خیلی ناتوون شدمSadهمه روزام پرشده از فکر کردن به اون اتفاق تلخHuh
(۲۵ فروردین ۱۳۹۱ ۰۱:۵۹ ق.ظ)yaser_ilam_com نوشته شده توسط:  چه زیباست،در اوج تنهایی دست انسانی راگرفتن به بهانه اینکه نگذاریم تنها بماند.چه زیباست،در اوج ناامیدی انسانی راهمراهی کردن،به بهانه امیدوار کردن او.وچه نامردانه است،انسانی را به دنبال خود کشیدن،عاشق کردن ودر اوج تنهاییش ، رهایش کردن
وگقتن اینکه دیگر تورا نمیخواهم ...
حرفات منویاد اتفاق تلخی که ۳هفته قبل کنکورم امانم و برید می اندازهSad۲ماه گذشتSad
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: fo-eng , mamat
ارسال: #۳۷۴۲
۲۵ فروردین ۱۳۹۱, ۰۴:۴۰ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
اگـه گذشته بهت “زنگ” زد . . .
بذار بره رو پیامگیر ، چون حرف تازه ای برای گفتن نداره !

خداوندا ... کدام نقطه ی زمین، از تو خالیست که خلق تو را در آسمان می جویند؟! منصور حلاج
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: yaser_ilam_com , Donna , pos , maedeh , mamat , setaiesh , eris229 , انیس , firouzi.s , hardware23
ارسال: #۳۷۴۳
۲۵ فروردین ۱۳۹۱, ۰۵:۱۲ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۵ فروردین ۱۳۹۱ ۰۳:۰۵ ب.ظ)goldoonehkhanoom نوشته شده توسط:  وقتی باختم"مسیر"را یافتم!
در بزرگراه زندگی،
همواره"راهت""راحت" نخواهد بود،
هر چاله ای"چاره ای" به من آموخت.
دوباره فکر کن فرصت ها"دوبار"نمی شوند.
"بکوش" و ناامیدی را بکش...
برای جلوگیری از "پس رفت"پس،باید "رفــت"...
خیلی دلم گرفتهSadقبل کنکوراتفاق بدی واسم افتاد.یادمه ۳هفته ی اخرودرس نخوندم.کنکوروخراب کردم و الان روز به روز افسرده تر.خیلی ناتوون شدمSadهمه روزام پرشده از فکر کردن به اون اتفاق تلخHuh
(۲۵ فروردین ۱۳۹۱ ۰۱:۵۹ ق.ظ)yaser_ilam_com نوشته شده توسط:  چه زیباست،در اوج تنهایی دست انسانی راگرفتن به بهانه اینکه نگذاریم تنها بماند.چه زیباست،در اوج ناامیدی انسانی راهمراهی کردن،به بهانه امیدوار کردن او.وچه نامردانه است،انسانی را به دنبال خود کشیدن،عاشق کردن ودر اوج تنهاییش ، رهایش کردن
وگقتن اینکه دیگر تورا نمیخواهم ...
حرفات منویاد اتفاق تلخی که ۳هفته قبل کنکورم امانم و برید می اندازهSad۲ماه گذشتSad
خیر فی ما وقع
هر چی خدا بخواد همون میشه .
ارشد که همه زندگی نیست .خودتو نباز دوست من .
واسه موفقیت وقت زیاده . نباید اجازه بدی این اتفاق روحیت رو خراب کنه . تو این زمونه همه گرفتاری دارن . مهم اینه که امیدت رو از دست ندی .به خدا توکل کن Smile خدا خودش خیر و صلاح بنده خودش رو بهتر میدونه.

درد من حصار برکه نیست ، درد من زیستن با ماهیانیست که فکر دریا به ذهنشان خطور نکرده
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Donna , berkeley , goldoonehkhanoom , maryami , hesab , alireza_it
ارسال: #۳۷۴۴
۲۵ فروردین ۱۳۹۱, ۰۵:۳۰ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
خداوندا تو می‌دانی‌ که انسان بودن و ماندن
در این دنیا چه دشوار است،
چه رنجی ‌می‌کشد آنکس که انسان است و از احساس سرشار است!!

شک نکن
درست در لحظه ی آخر، در اوج توکل و در نهایت تاریکی
نوری نمایان می شود، معجزه ای رخ می دهد
و چه زیبا خدا از راه می رسد…
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: MarkLand , maedeh , انرژی مثبت , انیس , narges_r
ارسال: #۳۷۴۵
۲۵ فروردین ۱۳۹۱, ۰۶:۰۳ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
به یک سیستم تمام اتوماتیک نیازمندم. مشخصات سیستم:
۴خرداد رو زودتر بیاره ببینیم چی شد......
۴خرداد رو یادم نیاره که مدام اشتهام کور نشه مثل اینکه کوه مانشتو قورت دادم......
۴خرداد کاری کنه سکته نکنم.......

و دیگه این پشه که نمیدونم چطور اومده تو اتاقم رو بگیره اول نیم ساعت بندازه تو یه لیوان آب بعدش یقشو بگیره ۲تا سیلی درس بغل گوشش بعدش بگه بهش ۴خرداد کی میاد؟؟؟؟؟؟؟
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۳۷۴۶
۲۵ فروردین ۱۳۹۱, ۰۷:۳۵ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
تو کجایی سهراب ؟ آب را گل کردند چشم ها را بستند و چه با دل کردند ... وای سهراب کجایی آخر ؟ ... زخم ها بر دل عاشق کردند خون به چشمان شقایق کردند ... تو کجایی سهراب ؟ که همین نزدیکی عشق را دار زدند ، همه جا سایه ی دیوار زدند ... ای سهراب کجایی که ببینی حالا دل خوش مثقالی است! .... دل خوش سیری چند ؟ صبـــــــر کن سهـراب...! قایقت جـــــــــــــــا دارد ؟؟!؟ من از این همهمه اهل زمین دلگیـــــــــــــرم

درد من حصار برکه نیست ، درد من زیستن با ماهیانیست که فکر دریا به ذهنشان خطور نکرده
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: berkeley , mamat , mhkpnu , انرژی مثبت , setaiesh , Lantern , eris229 , nikou , alireza_it , hesab , goldoonehkhanoom , Donna , - rasool - , baran , erkin , firouzi.s , Msccom
ارسال: #۳۷۴۷
۲۵ فروردین ۱۳۹۱, ۰۸:۰۶ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
اپیزود اول : حال گیری(اندوهبار)

صبح :دروغ
ظهر: دروغ
شب : تکذیب

نتیجه :
ما آزموده این در این شهر بخت خویش
باید برون کشید از این ورطه رخت خویش

اپیزود دوم: دیدگاه شاعر در قرن هفتم

سفر عید باشد بر آن کدخدای
که بانوی زشتش بود در سرای
(سعدی)

نتیجه گیری: نداریم!


از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر ............ یادگاری که در این گنبد دوار بماند..
.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: nikou
ارسال: #۳۷۴۸
۲۵ فروردین ۱۳۹۱, ۰۸:۰۹ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۵ فروردین ۱۳۹۱ ۰۲:۳۲ ب.ظ)MarkLand نوشته شده توسط:  شاید اینطوری بهتر باشه، تو بری با پسر همسایتون ازدواج کنی وضعشون هم که خوبه خودشم که مزدا۳ داره من هم برم با اون دختره که خونشون بالا شهر هست و ۲۰۷ داره! اینطوری هر دومون از رنجهای زیادی راحت میشیم، اصلا من هیچی گور بابای بالاشهر و ماشین من که نمی تونم رنج کشیدن تو رو تحمل کنم، دوستت دارم اما می ترسم.
ای کاش اینجا بودی و این حرفها رو می خوندی... اما نه همون بهتر که اینا رو نخونی... حتما بهم می گفتی که چرا این حرفها رو زدی مگه همه چیز پول و ماشین و خونست... و البته من که جوابی برای تو ندارمShy

خوشم میاد دوستان درد دل میکنن در حد لالیگاBig Grin
نه میشه خندید و نه میشه گریه کردWinkCool
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: MarkLand , setaiesh
ارسال: #۳۷۴۹
۲۵ فروردین ۱۳۹۱, ۰۸:۵۵ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
اینجاشبیه دنیایی که همه مثل همنن ازیک سن وسال ویک رشته مهم جاومکانشون نیست مهم اینه که همه درد دلاشون شبیه به هم هست.این روزها مدام با خدا حرف میزنم وازش میخوام که توی روز ۴خرداد دلای همه اونایی که خودش میدونه که چقدر سخت درس خوندند راشادکنه....
مادربزرگم میگه میخوای کسی رانفرین کنی بگو الهی عاشق بشی،اما به نظرم دیگه عشقی وجود نداره چون همه چیز مادی شده وپر از رنگ وریا...عشق واقعی فقط خداست وبس.

زندگی هدیه خداوند به ماست و ” شیوه زندگی ” ما ، هدیه ما به خداوند .Smile
مراقب باشید انچه می بخشید چون رازی در قلبتان پنهان بماند .
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: hardware23 , mamat , nikou , baran , firouzi.s
ارسال: #۳۷۵۰
۲۵ فروردین ۱۳۹۱, ۰۹:۰۲ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
تو بعضی از این درد دلها فداکاریهایی عشاق میکنند، که ناخودآگاه آدم یاد چوپان فداکار می افته!!Big GrinBig GrinBig Grin

حالا اگه طرف اینجا بود چی میگفتن!!!Big GrinBig Grin
(فقط مزاح بود یه وقت بهتون برنخوره)


از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر ............ یادگاری که در این گنبد دوار بماند..
.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: mamat , diligent , Msccom


موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  اگر بیش از سه سال از عضویت شما در مانشت میگذرد:بگویید کجایید و چه میکنید؟ Fardad-A ۸۳ ۵۶,۳۳۹ ۲۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۵۰ ق.ظ
آخرین ارسال: clint
  ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج (هرچه می خواهد دل تنگت بگو...) morweb ۲,۶۹۵ ۶۱۹,۵۴۲ ۲۱ مرداد ۱۴۰۲ ۰۷:۴۴ ب.ظ
آخرین ارسال: gogooli
  انخاب مسیر آینده ؟ آینده دکترا چه خواهد شد ؟ shivap ۱۰ ۱۰,۴۶۲ ۰۲ آذر ۱۳۹۸ ۱۲:۳۶ ق.ظ
آخرین ارسال: WILL
  سلام،امروز حال ات چطوره؟ حس امروزت را بگو. فرید ۹۰۷ ۲۳۴,۵۹۸ ۲۰ مهر ۱۳۹۴ ۰۳:۲۳ ب.ظ
آخرین ارسال: Bache Mosbat
  اگر داده ها در هر بار به طور مساوی تقسیم شود حداکثر عمق درختی log n خواهد شد؟ post98 ۱ ۳,۱۸۵ ۱۸ بهمن ۱۳۹۳ ۰۹:۲۴ ب.ظ
آخرین ارسال: ahrmb
  اینترنت در آینده ناپدید خواهد شد hnarghani ۰ ۳,۳۳۴ ۰۷ بهمن ۱۳۹۳ ۰۱:۰۴ ب.ظ
آخرین ارسال: hnarghani
  اختلالی که زندگی شما را نابود خواهد کردشک و بدبینی ناشی از اختلال شخصیت پارانویید( morweb ۰ ۳,۳۴۳ ۲۴ تیر ۱۳۹۳ ۰۵:۳۴ ق.ظ
آخرین ارسال: morweb
  تعداد سوالات دروس تخصصی کامپیوتر تغییر خواهد کرد؟؟؟ Denize ۱۸ ۱۸,۵۱۱ ۱۷ آبان ۱۳۹۲ ۱۲:۰۳ ب.ظ
آخرین ارسال: shovaliehsiah
Question لطفا تجربیات خود را در مورد نوشتن سمینار و پایان نامه بگویید Potential ۲۴ ۲۱,۳۰۰ ۲۸ مرداد ۱۳۹۲ ۱۱:۴۲ ب.ظ
آخرین ارسال: انرژی مثبت
  یک موضوع جدّی که اگه دقت نکنیم، مایه‌ی سرافکندگی ما در قیامت خواهد بود silver_0255 ۸ ۷,۶۵۴ ۲۸ خرداد ۱۳۹۲ ۱۰:۳۰ ق.ظ
آخرین ارسال: silver_0255

پرش به انجمن:

Can I see some ID?

به خاطر سپاری رمز Cancel

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. رمزت رو فراموش کردی؟ اینجا به یادت میاریم! close

رمزت رو فراموش کردی؟

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. close