زمان کنونی: ۱۰ آذر ۱۴۰۳, ۰۲:۲۹ ق.ظ مهمان گرامی به انجمن مانشت خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات انجمن می‌توانید عضو شوید.
گزینه‌های شما (ورودثبت نام)

جک و طنز

ارسال: #۳۳۱
۲۷ دى ۱۳۹۰, ۰۳:۱۸ ق.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۷ دى ۱۳۹۰ ۰۴:۱۹ ق.ظ، توسط Xilinx.)
جک و طنز
تو فیلم هندی یارو پرواز که کرد هیچی!
تنهایی زد یه گـُــردانو کشت بازم هیچی!
تا اخر سه تا پدر و شیش تا برادر هم پیدا کرد اونم هیچی!
دیگه خب با سر قطع شده تو رودخونه شنا کردنتو من کجای دلم بزارم اخه؟؟!؟!

تحمل مشقت به امید آسایش بهتر از آسایشی است که سختی به دنبال دارد.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
 سپاس‌گزاری شده توسط: maryami , Maryam-X , **sara**
ارسال: #۳۳۲
۲۷ دى ۱۳۹۰, ۰۱:۴۵ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۰۴ بهمن ۱۳۹۰ ۰۵:۲۷ ق.ظ، توسط Xilinx.)
جک و طنز
از همین تریبون جا داره که به نیمه گم شده خودم اعلام کنم که به گم شدنت ادامه بده... من فعلا سرم گرمه ...!
----------------------------------------------------------
یه سوال چند وقتیه در گیر کرده منو ...
یعنی اگه ما تو مریخ زندگی می کردیم به جا اینکه بگیم نخوری زمین،می گفتیم:
نخوری مریخ ؟!؟
================================
میبینم از تو اشپزخونه سر و صدا میاد، رفتم میبینم داداشه هی در یخچال رو باز و بست میکنه میگم چرا همچین میکنی .... کنده شد!!!! میگه دارم رفرش میکنم ببینم چیز جدید پیدا میکنم یا نه !!

من: |
--------------------------------------------------------
تاحالا دقت کردین وقتی یه فصل کتاب نمیخونیمو به خودمون میگیم این فصل مهم نیست ازش سوال نمیاد تو امتحان نصف سوالا مال همون فصله؟!
--------------------------------------------------------
یکی از حساس ترین لحظه‌ها توی امتحان اینه که:
وقتی داری امتحان میدی بغل دستی هات دارن از ماشین حساب
استفاده میکنن و تو نمیدونی واسه‌ی چی دارن از این
ماشین حساب استفاده میکنن !!!
-------------------------------------------------------
زن: عزیزم! یادته روز خواستگاری وقتی ازت پرسیدم چرا می خوای با من ازدواج کنی، چی گفتی؟
شوهر: آره، خوب یادمه
گفتم: می خواهم یک نفر را در زندگی خوشبخت کنم. زن: خوب، پس چی شد؟
شوهر: خوب، خوشبخت کردم دیگه
زن: کیو خوشبخت کردی؟
شوهر: همون بیچاره ای رو که ممکن بود با تو ازدواج کنه
------------------------------------------------------
تا حالا دقت کردین وقتی تو صف پمپِ بنزین هستین و از یک صف به صف دیگری می رین، سرعت صف قبلی بیشتر از صف فعلی می شه؟!
--------------------------------------------------------
دقیقا اون زمان که راننده تاکسی می خواهد سبقت بگیره حتما یه مسافر هست که بگه: آقا پیاده می شم!
-------------------------------------------------------
پروسه‌ی درس خوندن من:

خوابیدن روی جزوه
گرفتن مشکلات و نواقص گل های قالی
جمع کردن آشغال های ریز و درشت اطراف زمین
... خاک گیری گوشه های موبایل
... گرفتن چندین عکس با گوشی از خودم در حالت های مختلف ژست درس خوندن
اس‌ام اس بازی با بچه های دانشگاه که هر کدوم چه قدر درس خوندن
خوندن یادگاری های جزوه که رفقا سر کلاس نوشتن
...
و در آخر هم خسه شدم و رفتم یه چیزی بخورم
------------------------------------------------------
سلامتی خاله بازی بچه ها
که از خاله زنک بازیای بزرگترا توش خبری نیست..!
قدیما برامون ماهی میخریدن که مغزمون واسه درس خوندن کار کنه
الان از مغزمون نا امید شدن برامون هویج میخرن که چشمامون برای تقلب قوی بشه!
-----------------------------------------------------
کارت شارژیو که مغازه دار۴۷۰۰میخره و ما ۵۵۰۰میخریم و ۴۹۰۰ شارژ میکنه بهش میگن ۵۰۰۰ تومنی !!!
------------------------------------------------------
داشتم برمیگشتم تهران ... اتوبوس وسط راه واسه استراحت وایساد ... تو صف دستشویی: آقا اجازه میدی من اول برم، سرپاییه زود میام !!!فکر کردی من میخوام بستری شم ؟: |
-----------------------------------------------------
دیشب نشستیم پای ماهواره سریال عاشقانه میبینیم. زن داداشم (که نوعروسم هست) برگشته با عشوه به داداشم میگه:
عزیزم‌، اگه چی بشه تو منو میبری طلاق میدی؟
داداشم خیلی جدی برگشته میگه:
اگه سکه برگرده به همون ۴۰۰تومن ...!!
ما-----> Smile))
زن داداش -----> Sad((
--------------------------------------------------
خواهرم خواب بود، رفتم سروقت گوشیش اسم خودمو به Irancell تغییر دادم... روز و شب بهش SMS میدم:
مشترک گرامی روز جهانی معلولین ذهنی بر شما مبارک..!!
--------------------------------------------------
حدیث ۲۰۱۲: مسلمان نیست کسی که روی مودم وایرلسش پسوورد می‌گذارد و همسایه‌اش شب بدون اینترنت می‌خوابد !
-------------------------------------------------
خدمت آقایون متاهل یادآورى میکنم زبونم لال اگه در آستانه طلاق هستین، دیه از مهریه مقرون به صرفه تره!
-------------------------------------------------
تو مترو نشستم دارم عکسای گوشیمو میبینم رفتم رو عکس بعدی یارو میگه بزن عکس قبلیو من کامل ندیدم!!!!والا بخدا...
------------------------------------------------
به مامانم میگم میخوام برم بیمارستان ملاقات خاله.. میگه: تیریپِ فامیل دوستی ور ندار‌، پرستار خوشگله امروز شیفتش نیست! Smile))
-----------------------------------------------
دقت کردین وقتى نزدیک پارکینگ خونه میشیم تازه آهنگ مورده علاقه امون شروع به خوندن میکنه !!
----------------------------------------------
یه روزایی هست که یهو قصد می کنی اتاقتو مرتب کنی همه‌ی وسایلتو که می ریزی بیرون تازه میفهمی چه غلطی کردی .
--------------------------------------------
یکی از خدا می پرسه: ای خدا ۳۰ میلیارد سال برات چقدره؟
خدا میگه یک دقیقه .
بدش می پرسه۳۰ میلیارد دلار برات چقدر ارزش داره؟
خدا میگه ۱ سنت.
میگه پس ای خدا واسه من ۱ سنت بده
خدا میگه باشه فقط ۱ دقیقه صبر کن
------------------------------------------
من الان به جای درس خوندن دارم اینو مینویسم، شما هم به جا درس خوندن دارید اینو میخونید !!!!
-----------------------------------------
چهارتا از مهم ترین دست آوردهای دانشگاه:
-اس‌ام اس دادن بدون نگاه کردن به موبایل
-خوابیدن در حالت نگاه کردن به کتاب
-کار گروهی در هنگام امتحان
-حرف زدن بدون تکون خوردن لب !!!
--------------------------------------
شیطونه میگه پاشم درسمو بخونم…!
.
.
.
ولی من که گول نمی خورم
---------------------------------------
غضنفر میره از ملای محل میپرسه:
> ببخشید حاج آقا، با کفش میشه نماز
> خوند؟ حاج آقا میگه: نه برادر،
> نمیشه. غضنفر میگه: ولی من خوندم , شد
--------------------------------------
یه طرف گفتن: با وطنم جمله بساز. طرف گفت: دیروز رفتم حمام و تنم را شستم! به طرف گفتند: منظورمون( ط )دسته دار بود. طرف گفت: اتفاقا با تی دسته دار تنمو شستم
------------------------------
لقمان را گفتند‌: ادب از که آموختی ؟

گفت‌: دهنمو سرویس کردین اینقدر پرسیدین .. از بابام یاد گرفتم اصلا .....
------------------------------
توی فصل امتحانا ۳تا خودکار تموم کردم....نمراتم که فرقی نکرد،،اما امضام که خوب شد.....!!!
-----------------------------
برادرم کلاس دومه تو امتحانشون یه سوال داشتن که گفته بود:آیا میدانید رود هیرمند به کدام دریا میریزد؟؟ اینم نوشته بود:بله میدانم...معلم خوشش اومده بود نمره کامل داده بود!!!
------------------------
برادرم داشت چمدونشو میبست که بره مسافرت "خارجی".. مامانم که اصلا راضی نبود‌، با ناراحتی گفت هر چی لازمه بردار،یادت نره! راستی دفترچه بیمه ات رو برداشتی؟
من =) برادرم: |
---------------------------
غضنفر ۱ نفرو تو خیابون میبینه میگه‌: ببخشید من شما رو تو دبی ندیدم؟

یارو میگه‌: نه آقا من اصلان دبی نرفتم!

غضنفر میگه‌: چه جالب اتفاقا من هم تاحالا دبی نرفتم

حتما دونفره دیگه بودن !!!!!

تحمل مشقت به امید آسایش بهتر از آسایشی است که سختی به دنبال دارد.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
 سپاس‌گزاری شده توسط: پشتکار , maryami , انرژی مثبت , homa , مازیار صفایی , Jooybari , **sara** , alime , HighVoltage , saba_1984 , uniquegirl , ایزدی
ارسال: #۳۳۳
۱۶ بهمن ۱۳۹۰, ۰۱:۱۶ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۶ بهمن ۱۳۹۰ ۰۱:۲۲ ب.ظ، توسط انرژی مثبت.)
جک و طنز
یادمه قبلا می رفتیم عروسی سر سفره عقد به عروس و داماد سکه کادو میدادند.بعد که گرون شد نیم سکه میدادند بعد ربع سکه ... اگه همین جور پیش بره باید سر سفره عقد به عروس و داماد بگیم افرین! افرین! [تصویر:  65308_1_1379095502.gif]

عشق صیدیست که تیرت به خطا هم برود/لذتش کنج دلت تا به ابد خواهد ماند
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
 سپاس‌گزاری شده توسط: homa , maryami , Xilinx , مازیار صفایی , parimehraban , پشتکار , pos , **sara** , Donna
ارسال: #۳۳۴
۱۶ بهمن ۱۳۹۰, ۱۰:۰۴ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۶ بهمن ۱۳۹۰ ۱۰:۲۳ ب.ظ، توسط maryami.)
جک و طنز
امروز رکورد درس خوندنو شکستم ...... ۵ ساعت Idea
شامل:
۱ ساعت با خودکار بازی کردم و نحوه ساختنشو هم یاد گرفتم!!
۱ ساعت هم به گل های فرش خیره شدم و به ظرافتش پی بردم
۱ ساعت با مورچه کنار کتاب درد و دل کردم!!
۲ساعت هم به جلد کتاب و عکس هاش نگاه کردم تا مفهومشو در یابم!! Big GrinBig Grin

از عوارض امتحانات( و کنکور ): [تصویر:  65375_1_1379095441.gif]

۱- افزایش بار علمی به طور ناخواسته [تصویر:  65375_2_1379095441.gif]

۲- کمبود شدید خواب و کاهش زمان لالا از هفت ساعت به هفت دقیقه [تصویر:  65375_3_1379095441.gif]

۳- رواج فرهنگ غلط پاچه خاری برای اساتید [تصویر:  65375_4_1379095441.gif]

۴- افزایش خشونت علیه حیوانات (خرخونی) [تصویر:  65375_5_1379095441.gif]

۵- چپ و چول شدن چشمها بر اثر روش های غلط تقلبی [تصویر:  65375_6_1379095441.gif]

۶- سر درد حاصل از تمرکز شدید برای یافتن راههای مدرن تقلب [تصویر:  65375_7_1379095441.gif]

۷- توهم طولانی بودن ساعت های قبل امتحان [تصویر:  65375_8_1379095441.gif]

۸- ضعف شدید نسبت به وزن جزوات [تصویر:  65375_9_1379095441.gif]

Big GrinBig Grin

If you have built castles in the air
your work need not be lost
that is where they should be
Now put foundations under them
Henry David Thoreau
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
 سپاس‌گزاری شده توسط: Aurora , Mahtab_m , Sunshine Off , انرژی مثبت , Xilinx , مازیار صفایی , parimehraban , **sara** , ایزدی
ارسال: #۳۳۵
۱۷ بهمن ۱۳۹۰, ۱۰:۴۱ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۶ اسفند ۱۳۹۰ ۰۹:۲۴ ب.ظ، توسط maryami.)
Big Grin اعترافات خنده دار( اعترافات من نیستاااااااااااا )
اعتراف می کنم کلاس اول دبستان بودم تحت تاثیر این حرفا که نباید به غریبه آدرس خونتون رو بدید، روز اول به راننده سرویس آدرس اشتباهی دادم و از یه مسیری الکی تا خونه پیاده رفتم و تازه فرداش موقعی که سرویس دنبالم نیومد تازه شاهکارم معلوم شد برای خانواده [تصویر:  65514_1_1379095441.gif]
----------------------------------------------------------------------------------
چند روز پیش دختر خالم گوشیشو خونمون جا گذاشته بود … بهش اس‌ام اس(!) زدم گوشیتو جا گذاشتی!!!!!!! [تصویر:  65514_2_1379095441.gif]
----------------------------------------------------------------------------------
اعتراف میکنم بچه که بودم یه بار با آجر زدم تو سر یکی از بچه های اقوام , تا ببینم دور سرش از اون ستاره‌ها و پرنده‌ها می چرخه یا نه!!!!!
تازه هی چند بارم پشت سر هم این کار و کردم , چون هر چی می زدم اتفاقی نمی افتاد!!!! [تصویر:  65514_3_1379095441.gif]
----------------------------------------------------------------------------------
اعتراف میکنم چند ماه پیش تو شرکت بودم سر کارام یهو مدیر عامل از تو اتاق خودش گفت: امیــــــــــــــــــر جووون…بلند گفتم جانم؟ گفت خیلی میخوامـــت…. گفتم منم همینطور…. گفت پیش ما نمیای؟؟؟؟ گفتم چرا.. حتماً.. از پشت میزم بلند شدم برم تو اتاقش.. به در اتاقش که رسیدم دیدم داره تلفن حرف میزنه با امیر دوستش و من از شدت ضایگی دیوارو گاز گرفتم…. [تصویر:  65514_4_1379095441.gif]

از قلبم پرسیدم فرق عشق و دوستی چیه؟ Heart

.

.

.

.

.

قلبم جواب داد: کار من تامین خون بدنه. سوالای چرت و پرت از من نپرس! Big GrinBig Grin

If you have built castles in the air
your work need not be lost
that is where they should be
Now put foundations under them
Henry David Thoreau
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
 سپاس‌گزاری شده توسط: Aurora , پشتکار , انرژی مثبت , **sara** , firouzi.s , ایزدی
ارسال: #۳۳۶
۱۷ بهمن ۱۳۹۰, ۱۱:۱۰ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۷ بهمن ۱۳۹۰ ۱۱:۳۴ ب.ظ، توسط پشتکار.)
RE: اعترافات خنده دار( اعترافات من نیستاااااااااااا )
(۱۷ بهمن ۱۳۹۰ ۱۰:۴۱ ب.ظ)maryami نوشته شده توسط:  اعتراف میکنم چند ماه پیش تو شرکت بودم سر کارام یهو مدیر عامل از تو اتاق خودش گفت: امیــــــــــــــــــر جووون…بلند گفتم جانم؟ گفت خیلی میخوامـــت…. گفتم منم همینطور…. گفت پیش ما نمیای؟؟؟؟ گفتم چرا.. حتماً.. از پشت میزم بلند شدم برم تو اتاقش.. به در اتاقش که رسیدم دیدم داره تلفن حرف میزنه با امیر دوستش و من از شدت ضایگی دیوارو گاز گرفتم….

[تصویر:  65522_1_1379095441.gif]
منم چندتا شکلک میذارم
فکر کنم نیازی به گفتن جک نباشه

[تصویر:  65522_2_1379095441.gif]
[تصویر:  65522_3_1379095441.gif]
[تصویر:  65522_4_1379095441.gif]
[تصویر:  65522_5_1379095441.gif]
[تصویر:  65522_6_1379095441.gif]
[تصویر:  65522_7_1379095441.gif]

حالا بذارید یکی رو هم با موضوع بگم:
پسرها قبل از ازدواج با نامزدشون
[تصویر:  65522_8_1379095441.gif]

پسرها بعد از ازدواج:

[تصویر:  65522_9_1379095441.gif]



اینهم بعد از کنکور

[تصویر:  65522_10_1379095441.gif]
وقتی نتایج رو می دن (در مانشت)
[تصویر:  65522_11_1379095441.gif]
[تصویر:  65522_12_1379095441.gif]
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
 سپاس‌گزاری شده توسط: maryami , parimehraban , mahi_24 , firouzi.s , ایزدی , fafajoon
ارسال: #۳۳۷
۱۷ بهمن ۱۳۹۰, ۱۱:۳۹ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۷ بهمن ۱۳۹۰ ۱۱:۴۴ ب.ظ، توسط maryami.)
RE: اعترافات خنده دار( اعترافات من نیستاااااااااااا )
(۱۷ بهمن ۱۳۹۰ ۱۱:۱۰ ب.ظ)پشتکار نوشته شده توسط:  [تصویر:  65528_1_1379095441.gif]

آخییییییییی چشمک هم می زنه Big Grin

نازییییییی چه خشن Confused Big Grin

شایدم تیک داره آقاهه Big Grin

If you have built castles in the air
your work need not be lost
that is where they should be
Now put foundations under them
Henry David Thoreau
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
 سپاس‌گزاری شده توسط: parimehraban , ایزدی
ارسال: #۳۳۸
۱۷ بهمن ۱۳۹۰, ۱۱:۴۲ ب.ظ
جک و طنز
فکر کنم خیلی احساس خوش تیپی می کنه!!!
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
 سپاس‌گزاری شده توسط: maryami , parimehraban
ارسال: #۳۳۹
۱۷ بهمن ۱۳۹۰, ۱۱:۴۲ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۷ بهمن ۱۳۹۰ ۱۱:۴۳ ب.ظ، توسط maryami.)
جک و طنز
[تصویر:  65531_1_1379095441.gif]

اینم اونایی که بعد از اومدن نتیجه‌ها رتبه هاشون خوب شده

Big GrinBig Grin

If you have built castles in the air
your work need not be lost
that is where they should be
Now put foundations under them
Henry David Thoreau
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
 سپاس‌گزاری شده توسط: پشتکار , parimehraban , ایزدی
ارسال: #۳۴۰
۱۷ بهمن ۱۳۹۰, ۱۱:۴۸ ب.ظ
RE: جک و طنز
این یکی نکته انحرافی دارهBig Grin

[تصویر:  65535_1_1379095441.gif]

به این هم میگن عشق واقعیTongue
[تصویر:  65535_2_1379095441.gif]
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
 سپاس‌گزاری شده توسط: mamat , firouzi.s , mahi_24 , hardware23 , ایزدی
ارسال: #۳۴۱
۱۸ بهمن ۱۳۹۰, ۰۱:۳۷ ق.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۸ بهمن ۱۳۹۰ ۰۱:۴۰ ق.ظ، توسط انرژی مثبت.)
جک و طنز
معادل کلمات:

نیکوتین‌: نوجوانی خوش سیرت

نسیم‌: Wireless [تصویر:  65552_1_1379095441.gif]

indeed: این یارو شاهد بود

تهرانی: تیکه های هلوی باقیمانده ته آبمیوه

دست پاچه‌: واحد اندازه‌گیری کله پاچه[تصویر:  65552_2_1379095441.gif]

Johnnie Walker‌: جنیاتکاری که به قدم زدن علاقه دارد

hot spot: به اصفهانی، پات داغه

Comfortable: بفرمایید سر میز[تصویر:  65552_3_1379095441.gif]

کالسکه: هنگامی که یک اصفهانی یک میوه‌ی کال میخورد

Another One: یک وان نادر و کمیابRolleyes

Adidas‌: داسِ معمولیBig Grin

Insecure‌: این سه نابیناTongue

Business‌: اشاره به بوزینه در گویش اصفهانى

Bubblegum‌: قدم زدن به سبک بابلی

عشق صیدیست که تیرت به خطا هم برود/لذتش کنج دلت تا به ابد خواهد ماند
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
 سپاس‌گزاری شده توسط: parimehraban , mamat , pos , پشتکار , **sara** , maryami , Aurora , summer_66
ارسال: #۳۴۲
۱۸ بهمن ۱۳۹۰, ۰۹:۵۷ ق.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۸ بهمن ۱۳۹۰ ۱۱:۵۸ ق.ظ، توسط maryami.)
نامه مادر غضنفر به غضنفر
غضنفر جان سلام! ما اینجا حالمان خوب است. امیدوارم تو هم آنجا حالت خوب باشد. این نامه را من میگویم و جعفر خان کفاش برایت مینویسد. بهش گفتم که این غضنفر ما تا کلاس سوم بیشتر نرفته و نمیتواند تند تند بخواند،‌ آروم آروم بنویس که پسرم نامه را راحت بخواند و عقب نماند. [تصویر:  65576_1_1379095441.gif]


وقتی تو رفتی ما هم از آن خانه اسباب کشی کردیم. پدرت توی صفحه حوادث خوانده بود که بیشتر اتفاقا توی ۱۰ کیلومتری خانه ما اتفاق میافته. ما هم ۱۰ کیلومتر اینورتر اسباب کشی کردیم. اینجوری دیگر لازم نیست که پدرت هر روز بیخودی پول روزنامه بدهد. آدرس جدید هم نداریم. خواستی نامه بفرستی به همان آدرس قبلی بفرست. پدرت شماره پلاک خانه قبلی را آورده و اینجا نصب کرده که دوستان و فامیل اگه خواستن بیان اینجا به همون آدرس قبلی بیان. [تصویر:  65576_2_1379095441.gif]



آب و هوای اینجا خیلی خوب نیست. همین هفته پیش دو بار بارون اومد. اولیش ۴ روز طول کشید ،‌دومیش ۳ روز . ولی این هفته دومیش بیشتر از اولیش طول کشید. Tongue


غضنفر جان،‌ آن کت شلوار نارنجیه که خواسته بودی را مجبور شدم جدا جدا برایت پست کنم. آن دکمه فلزی‌ها پاکت را سنگین میکرد. ولی نگران نباش دکمه‌ها را جدا کردم و جداگانه توی کارتن مقوایی برایت فرستادم. [تصویر:  65576_3_1379095441.gif]


پدرت هم که کارش را عوض کرده. میگه هر روز ۸۰۰،‌ ۹۰۰ نفر آدم زیر دستش هستن. از کارش راضیه الحمدالله. هر روز صبح میره سر کار تو بهشت زهرا،‌ چمنهای اونجا رو کوتاه میکنه و شب میاد خونه. [تصویر:  65576_4_1379095441.gif]


ببخشید معطل شدی. جعفر جان کفاش رفته بود دستشویی حالا برگشت. [تصویر:  65576_5_1379095441.gif]


خواهرت هم امروز صبح فارغ شد. هنوز نمیدونم بچه اش دختره یا پسره . فهمیدم بهت خبر میدم که بدونی بالاخره به سلامتی عمو شدی یا دایی. [تصویر:  65576_6_1379095441.gif]


راستی پدر حسن آقا هم مرد! مرحوم وصیت کرده بود که بدنش را به آب دریا بندازن. حسن آقا هم طفلکی وقتی داشت زیر دریا برای مرحوم پدرش قبر میکند نفس کم آورد و مرد!‌ شرمنده. [تصویر:  65576_7_1379095441.gif]


همین دیگه ..... خبر جدیدی نیست.
قربانت ..... مادرت. [تصویر:  65576_8_1379095441.gif]


راستی غضنفر جان خواستم برات ‌کمی پول بفرستم ولی وقتی یادم افتاد که دیگه خیلی دیر شده بود و این نامه را برایت پست کرده بودم. [تصویر:  65576_9_1379095441.gif]



Big Grin Big Grin Big Grin

If you have built castles in the air
your work need not be lost
that is where they should be
Now put foundations under them
Henry David Thoreau
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
 سپاس‌گزاری شده توسط: pos , Donna , mamat , انرژی مثبت , پشتکار , saba_1984 , white bird , arezu_2020
ارسال: #۳۴۳
۲۰ بهمن ۱۳۹۰, ۰۳:۲۲ ق.ظ
RE: نامه مادر غضنفر به غضنفر
(۱۸ بهمن ۱۳۹۰ ۰۹:۵۷ ق.ظ)maryami نوشته شده توسط:  [تصویر:  65868_1_1379095382.gif]

این دیگه دومی نداره!!!!!!!!!!!۱Big GrinBig GrinBig Grin
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
 سپاس‌گزاری شده توسط: maryami
ارسال: #۳۴۴
۲۵ بهمن ۱۳۹۰, ۰۳:۱۳ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۵ بهمن ۱۳۹۰ ۰۳:۲۴ ب.ظ، توسط reza_manesht.)
جک و طنز
یکم طولانیه ولی ارزش خوندن داره!

موزو انشا: عزدواج

هر وقت من یک کار خوب می‌کنم مامانم به من می‌گوید بزرگ که شدی برایت یک زن خوب می‌گیرم. تا به حال من پنج تا کار خوب کرده‌ام و مامانم قول پنج تایش را به من داده است.
حتمن ناسرادین شاه خیلی کارهای خوب می‌کرده که مامانش به اندازه استادیوم آزادی برایش زن گرفته بود. ولی من مؤتقدم که اصولن انسان باید زن بگیرد تا آدم بشود، چون بابایمان همیشه می‌گوید مشکلات انسان را آدم می‌کند. در عزدواج تواهم خیلی مهم است. یعنی دو طرف باید به هم بخورند. مثلن من و ساناز دختر خاله‌مان خیلی به هم می‌خوریم. از لهاز فکری هم دو طرف باید به هم بخورند، ساناز چون سه سالش است هنوز فکر ندارد که به من بخورد، ولی مامانم می‌گوید این ساناز از تو بیشتر هالیش می‌شود. در عزدواج سن و سال اصلن مهم نیست. چه بسیار آدم‌های بزرگی بوده‌اند که کارشان به تلاغ کشیده شده و چه بسیار آدم‌های کوچکی که نکشیده شده. مهم اشق است!
اگر اشق باشد دیگر کسی از شوهرش سکه نمی‌خواهد و دایی مختار هم از زندان در می‌آید. من تا حالا کلی سکه جم کرده‌ام و می‌خواهم همان اول قلکم را بشکنم و همه‌اش را به ساناز بدهم تا بعدن به زندان نروم. مهریه و شیربلال هیچ کس را خوشبخت نمی‌کند. همین خرج‌های ازافی باعث می‌شود که زندگی سخت بشود و سر خرج عروسی دایی مختار با پدرخانومش حرفش بشود. دایی مختار می‌گفت پدر خانومش چتر باز بود. خوب شاید حقوق چتر بازی خیلی کم بوده که نتوانسته خرج عروسی را بدهد. البته من و ساناز تفافق کرده‌ایم که بجای شام عروسی چیپس و خلالی‌نمکی بدهیم. هم ارزان‌تر است‌، هم خوشمزه تراست. تازه وقتی می‌خوری خش‌خش هم می‌کند!
اگر آدم زن خانه‌دار بگیرد خیلی بهتر است، وگرنه آدم مجبور می‌شود خودش خانه بگیرد. زن دایی مختار هم خانه‌دار نبود و دایی مختار مجبور شد یک زیر زمینی بگیرد. می‌گفت چون رهم و اجاره بالاست آنها رفته‌اند پایین! اما خانوم دایی مختار هم می‌خواست برود بالا! حتمن از زیر زمینی می‌ترسید . ساناز هم از زیر زمینی می‌ترسد، برای همین هم برایش توی باغچه یک خانه درختی درست کردم. اما ساناز از آن بالا افتاد و دستش شکست. از آن موقه خاله با من قهر است؛ قهر بهتر از دعواست. آدم وقتی قهر می‌کند بعد آشتی می‌کند، ولی اگر دعوا کند بعد کتک کاری می‌کند، بعد خانومش می‌رود دادگاه شکایت می‌کند بعد می‌آیند دایی مختار را می برند زندان! البته زندان آدم را مرد می‌کند. عزدواج هم آدم را مرد می‌کند، اما آدم با عزدواج مرد بشود خیلی بهتر است!

این بود انشای من

یه روز یه گربه مشهدی و یه گربه تهرونی به پست هم خوردن

گربه مشهدی: وَخه یَره از سر راه ماخام رَد بُرُم قِشَنگ…!! مُوععععععععوُوُوو…!!

_ گربه تهرونی: از اونطرف برو عزیزم راه که هست…!! می یو..!!

_ گربه مشهدی: گربه کوجایی دِداش اِقَد شُجاعی…؟ چی لفظِ قِلَمَم حرف مِزنه چُسماره..!! عَزیزَم…!!!!! اوهوک …………بیگیر مُوره…! مُوععووو…!!

_ گربه تهرونی: من گربه تهرونَم …پامنار…! از آشنایی شما خوشبختم مَشدی…می یو..!

_ گربه مشهدی: یَره مُگم تا حالا ندیده بودُمِت ای طرفا …!! ما مُخلص گربه های تهرونَم هستِم دِداش …مَنذِرَت ماخام اگه بی ادبی کِردُم…مُوععععوووو…! حالا بیا برم خانِه ما…!! بیا برم جانِما…!! یک تیکه استخون پیدا مِره …!! ناهار در خِذمَت بشم…!!‌ها بُخدا…!! تارُف نِمُکُنُم به جان خودُم…!! بیا برم دِداش…!! مُوعووو….!!

_ گربه تهرونی: قربون مرامت مَشدی…راستش تازه از گرد راه رسیدم…!! داشتم میرفتم زیارت…!! گفتم یکی دوتا ازین کفترای امام رضا رو هم بزنم به بدن…!! می یو..!!

_ گربه مشهدی: بزنی به بَدَن…!؟ مُوع…عو…!! ؟

_ گربه تهرونی: یعنی هَپولی کُنَم دیگه…!! می یوتو..!!

_ گربه مشهدی:‌ها حالا فهمیدُم…!!بچه جان نِری اونجه ها…!! ای خُدّامای حَرَم پاهاته قلم مُکُنَن…!! مَگه مِذارَن چپ نِگا کُنی به کِفتَرا…!! همچی با چوب جارو مِزنَن تو سرت که به جای ای لفظ قلم می یو…می یو کِردَن…!! عَر عَر کُنی…!! بیا برم او میلان بالایی موسا کوتَقی زیاده…!! یَکی بیگیرم اووَخ شما بزن به بَدن…!! یا فوقِش یَک چُغُک میگیرم شما بزن به بَدَن مویَم نِگا مُکُنُم …………….!! مو کوفت بُخُورُم…!! شما مِهمونی واجب تَری دِداش..!!

_ گربه تهرونی: ایشالله بیای تهرون جبران کنم مَشدی…!! راستی اسم شریف شما چیه با معرفت…؟ می یو…!!

_ گربه مشهدی: مو اسمُم پینجه طلا کِفتَر دوسته…!! اسم شما چیه دِداش…موعووو..؟

_ گربه تهرونی: کوچیک شما پیشول خان…!!

_ گربه مشهدی: یَره اسماتایَم قِشَنگه عین خوداتا…چی بوی خوبی مِدی پیشول خان…!! چشماتم خیلی قِشَنگه ها…اوف…!! یَره خواهره مادر…!! اَز سَقف برو بالا…!! لَعنت به شیطون…!! بیا برم پیشول خان…بیا که الان شب مِره دیگه موساکوتقی و چُغُک گیر نِمیه باید همه لیس بزنِم… بیا دِداش…!!

گربه تهرونی: بریم داااش…می یو…می یو…می یو…!
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
 سپاس‌گزاری شده توسط: mosaferkuchulu , انرژی مثبت , Xilinx , white bird , arezu_2020 , maryami , ایزدی
ارسال: #۳۴۵
۲۷ بهمن ۱۳۹۰, ۱۱:۲۳ ب.ظ
جک و طنز
دقت کردین هر موقع دارین سشوار میکشین حتی اگه تو خونه تنهام باشین هی حس میکنین یکی صداتون میکنه؟

تا حالا دقت کرده بودین تام و جری تمام مدت لخت بودن، اما وقتی میرفتن لب ساحل شلوارک پاشون میکردن؟

تا حالا دقت کردین تو فیلمای ایرانی،همیشه وقتی طرف میفهمه بچه دار نمیشه
همه بچه‌ها از ماشینای بقلی و جلویی و عقبی باهاش بای بای میکنن میخندن؟!

تا حالا دقت کردین تمام مریضا توی فیلما و سریالای ایرانی‌، انتهای راهرو سمت راست بستری هستن !

تا حالا دقت کردین وقتی عجله نداری همه‌ی چراغا سبزن و راهها خلوت وقتی دیرت شده همه‌ی چراغا قرمزند و راهها بسته؟

تا حالا دقت کردین هر وقت یه تیکه یخ از دستت افتاده روی زمین با لگد زدی که بره زیر یخچال!

تا حالا دقت کردین تو مهمونی تا میای پشت سر یکی حرف بزنی موزیک قطع میشه و نصف حرفتو یهو همه میشنون…!!!!

تا حالا دقت کردی… مغز انسان پر کارترین جای بدنه ۲۴ ساعت در ۳۶۵ روز سال و کار میکنه
فقط وقتی متوقف میشه که ما وارد سالن امتحانات میشیم …

لــــــــــذتی که در خوابیدن روی جزوه هست تو خوابیدن روی تختـخواب نرم نیس…:

تنها زمانی مشتری‌ها با لبخند وارد مغازه میشوند که میخوان جنسی رو تعویض کنن یا پس بدن !

تا حالا دقت کردین پدر مادر تا میخوان شما را صدا بزنن، اول اسم داداش یا خواهرتون را میگن؟

تا حالا دقت کردین تو جاده های ایران وقتی قسمت انگلیسی
تابلو اسم یک شهر رو می خونین بهتر متوجه میشین تا فارسیش رو … !!!!

تا حالا دقت کردین اگه تو مترو الکی شروع به دویدن بکنید
ملت هم همینطوری دنبالتون میدوند…..!

تا حالادقت کردین وقتی که خوشحالیم
بالاخره یه چیزی یا یه کسی پیدا میشه که سریع گند بزنه به خوشحالیمون…..!

دقت کردین وقتی میگن غصه نخور ،آدم بیشترغصه ش میگیره؟؟؟!!!

تا حالا دقت کردین وقتی که عجله دارین و میخوای سریع به مقصد برسین همه ی
تاکسی‌ها غیب میشن یا مسافر دارن ولی وقتی میخوای از خیابون رد شین
هرچی تاکسی تو اون خیابون هست میاد جلو بوق میزنه؟
آخ که حرص آدم درمیاد

دقت کردین ما ایرانیا وقتی بچه هستیم میگن بچه است، نمیفهمه
وقتی نوجوان هستیم میگن نوجوانه، نمیفهمه
وقتی جوان هستیم میگن جوون و خامه، نمیفهمه
وقتی بزرگ میشیم میگن داره پیر میشه، نمیفهمه
وقتی هم پیر هستیم میگن پیره، حالیش نیست، نمیفهمه
فقط وقتی میمیریم میان سر قبرمون و میگن عجب انسان فهمیده ای بود
هیچ دقت کرده بودین؟
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
 سپاس‌گزاری شده توسط: diligent , mosaferkuchulu , maryami , Maryam-X , reza_manesht , nasogh , ایزدی


موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
Lightbulb طنز؛ آزرده نمی‌کنند! mr.sinbad2016 ۰ ۲,۰۷۲ ۰۶ شهریور ۱۳۹۵ ۱۱:۱۸ ق.ظ
آخرین ارسال: mr.sinbad2016
Big Grin عاقبت ازدواج با یک مرد برنامه نویس !!!!!!! ( طنز ) aminomidi ۰ ۳,۲۶۱ ۰۴ خرداد ۱۳۹۳ ۱۱:۴۵ ق.ظ
آخرین ارسال: aminomidi
  سوال کنکور کارشناسی ارشد آریایی شناسی گرایش فرهنگ (طنز!) Amir V ۹ ۲۵۶ ۲۱ فروردین ۱۳۹۲ ۰۷:۱۹ ب.ظ
آخرین ارسال: Mänu
  متن طنز به مناسبت روز دختر ف.ش ۶۶ ۵۳,۹۸۴ ۰۹ مهر ۱۳۹۰ ۱۲:۴۶ ق.ظ
آخرین ارسال: Bache Mosbat

پرش به انجمن:

Can I see some ID?

به خاطر سپاری رمز Cancel

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. رمزت رو فراموش کردی؟ اینجا به یادت میاریم! close

رمزت رو فراموش کردی؟

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. close