آقا اجازه درد دندان کشت مارا / در حسرت یک پارهی نان کشت ما را
گفتند برخی "عِندَ ربّ یُرزَقون" اند / این تکه از آیات قرآن کشت ما را
با مرگ گاوانِ محل در هر طویله / این ما و مای گاوداران کشت ما را
ما از نژاد برتر خورشید بودیم / سرمای سنگین زمستان کشت ما را
گفتیم می آیی که در پایت بباریم/ سیلاب وحشتناک باران کشت ما را
در عصر خونین، عصر شب، عصر شبیخون/ پیشانی جا مُهرِ ایمان کشت ما را
این بار جای پاره قرآن روی نیزه / پیراهن خونین عثمان کشت ما را
دیشب تراشیدم تمام صورتم را / این ریش های نامسلمان کشت ما را
آقا بیا تا بی خیال نان بمانیم / آه گدایان خیابان کشت ما را
از خیر این یک پارهی نان هم گذشتیم/ آقا اجازه درد دندان کشت ما را
...
دندونم درد می کنه...