انجمنصفحه اولجستجوی انجمن

[Riemann]

بازی Diablo 4 معرفی شد، من دیگه چیزی بیشتر از این نمیخوام : ))

البته یه چیز دیگه میخوام اینه که سریعتر کارتم دستم برسه برای تمام شرکت های آلمانی و هلندی رزومه بفرستم و سریع پرونده رو مختومه کنیم.

انشالله که اینم مثل بقیه مسائل زندگی درست بشه.

[marvelous]

من همیشه عاشق مهندسی بودم، همیشه عاشق کامپیوتر، ربات و ماشین های ماه نورد و مریخ نورد بودم. دلم میخواست به فضا برم، یه موقعی گفتم دیگه تکراریه، یه تصادف سختی کردم که منو خیلی از زندگی عقب ا نداخت و کلا راه منو عوض کرد به سمت هنر، نمیخوام بگم هنرمند خوبی نیستم، ولی دل من با مهندسیه و انگار خدا یه فرصت بهم داده تا بتونم آرزوهامو بهشون برسم. اونقدر با اینکه سالها کارم با کامپیوتر بود ولی بی اعتماد به نفس بودم که به جای اینکه امتحان برای ارشد بدم پارسال رفتم فاران دانش ثبت نام کردم و خاطره ی بدی برای خودم از دانشگاه فنی درست کردم. درست زمانی که انصراف دادم و تصمیم گرفتم جدی برای ارشد هوش مصنوعی بخونم، با مانشت آشنا شدم و خیلی حال کردم باهاش. احساس کردم جای حرفه ای هاست. با توجه به اینکه خودم وب مستر هستم و سابقه ی اداره ی سایت و انجمن های زیادی رو دارم، احساس کردم اینجا همون جاییه که میتونه تفکر منو شکل بده و منو با بچه های فنی و کلا جو فنی مهندسی بیشتر آشنا کنه. دلم نمیخواد زیاد تر از دهنم حرف بزنم، فقط دوس دارم با همه دوست باشم، دوست دارم انجمن فعال باشه و منم عضوی از این انجمن فعال باشم. خداییش خیلی چیزا تو این مدت کم ازتون یاد گرفتم. اونقدر میتونم بگم ازتون اعتماد به نفس گرفتم که بعد از کنکور ارشد ، به امید خدا اگه شرایط مساعد باشه اولین کار بلند صحنه ای نوشته ی خودم رو به روی صحنه میارم و اون روزه که همه ی شما رو دعوت میکنم تا برای اولین بار ترنس مدیا بیومکانیک رو از نزدیک ببینید و لذت ببرید. هیچ قصد ندارم خودمو مطرح کنم، هیچ ادعایی ندارم. فقط سرنوشت بدجوری داره منو بازی میده. انگار خدا به خاطر اون تصادفی که متحمل شدم و سالهایی که از زندگیم هدر رفت پشیمونه داره جبران میکنه. من الان احساس میکنم در عین ۴۱ سالگی ۲۱ سالم بیشتر نیست، احساس میکنم دوباره برگشتم به سن جوانی و میخوام دوباره زندگی کنم. دوست دارم با شما ها به عنوان بچه های فنی ارتباط بگیرم و خودمو تو این جامعه پیدا کنم. دوست دارم فعال باشم. اگه بدونم خدایی نکرده پستهای من یه ذره شما رو اذیت میکنه قول میدم دیگه پست نزنم. ولی دوس دارم کلا پستهام مفید باشن و یه اطلاع رسانی تو پستهام شکل بدم. یه ارتباطی بگیرم و شاید بتونم یه حرکت مثبتی بزنم. به خدا استعداد خاصی هم ندارم، فقط خیلی مطالعه و کار میکنم و درس میخونم. همین. از همسرم هم ممنونم که با همه ی سختی ها و گرفتاریهاش از من حمایت میکنه و اجازه میده اینقده راحت واسه خودم بچرخم و واسه خودم کار کنم و درس بخونم. منم یه آدم عادی هستم عین بقیه. آدم آدم است، فراموش نکنید.

دلم میخواد همه باهم مانشت رو دوباره به عظمت برسونیم و نزاریم از دست بره، خداییش من خیلی یاد گرفتم از این انجمن و خیلی بهش مدیونم.

همه ی شما رو هم دوس دارم و از اینکه پستهام باعث ناراحتی شما شدن متاسفم. قول میدم اصلاح بشم. ببخشید منو ، خلاصه هر چی باشه سالها مو رو در نوشتن سفید کردم، الان هم نمیتونم جلوی خودمو بگیرم و دارم خود واقعیمو مینویسم.
ممنون از همه

[.:tarannom:.]

سلام

کسی اینجا درباره امنیت وردپرس اطلاعی داره؟

یا سایتی و میشناسین که بتونم سوال مو بپرسم؟

[marvelous]

(۱۱ آبان ۱۳۹۸ ۰۲:۴۵ ق.ظ).:tarannom:. نوشته شده توسط:  سلام

کسی اینجا درباره امنیت وردپرس اطلاعی داره؟

یا سایتی و میشناسین که بتونم سوال مو بپرسم؟

سلام دوست من، خواهش میکنم، هستم در خدمتتون، هر سوالی داشته باشید تا اونجایی که اطلاعاتم اجازه بده راهنمایی میکنم و جواب میدم.

[moslem73421]

جای خالی
Milestone عزیز
blackhalo1989 دوست داشتنی
sss با معرفت و گرامی
elect محترم و مهربون

[negar.z]

(۰۹ آبان ۱۳۹۸ ۰۱:۵۸ ق.ظ)marvelous نوشته شده توسط:  

نقل قول: حتما این اتفاق مییفته شک نکنید. خدا وقتی یه چیزی رو تو دلتون میندازه مطمئن باشید باید در جهتش کاری انجام بدید. اتفاقا به انشاهای منم میخندیدنBig Grin چون از نشدنی ها میگفتم. من وقتی کمی بزرگتر شدم همیشه روی اون چیزایی که بهم گفتن نمیتونی انجامشون بدی تمرکز کردم. و برام انگیزه شد که حالا که مسخره می کنند و باور ندارند پس میرم سمتش. میدونم شما هم حتما موفق میشید با توکل بر خدا.
و حتما حتما سرگذشتتون رو بنویسید. خیلی ها ممکنه به خوندنش احتیاج پیدا کنند

یه چیز جالبی بگم. پریروز همسرم از سر کار اومد خونه و یهو گفت هوس کردم یه کارتون یا همون انیمیشن باهم ببینیم و ما Megamind اولیه رو دیدیم. من ندیده بودم و واقعا تحت تاثیر قرار گرفتم. حتما این انیمیشن رو دیدین. آدمی که فکر میکنه بد به دنیا اومده و ذاتا بده که همون مگامایند باشه یهو با قدرت عشق تبدیل میشه به بهترین آدم شهر و یه قهرمان. بعد یه چیز خوبی میگه در آخر فیلم:

سرنوشت زندگی آدمی یه کتاب از پیش نوشته شده نیست، این خود ما هستیم که با انتخابهامون سرنوشتمون رو رقم میزنیم.


خیلی با این جمله حال کردم، به نظرم باید این جمله رو طلا گرفت. چرا که هیچ چیز از پیش تعیین شده و مطلق نیست، همه چیز بر روال و ریتم استواره و این ما هستیم که باید خودمون رو مثل یه ساز ارکستری توی سالن کنسرت با باقی ادوات موسیقی هماهنگ کنیم. با صحنه هماهنگ بشیم.

شاعر میگه

زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست

یا قبل از تر از فریدون مشیری خیام بوده که میگه:

ما لعبتکانیم و فلک لعبتباز، از روی حقیقتی نه از روی مجاز، بازیچه همی کنیم بر نطع وجود، افتیم به صندوق عدم یک یک باز

یا یه جای دیگه حافظ میگه:
فیض روح القدس ار باز مدد فرماید، دیگران هم بکنند آنچه مسیحا میکرد.....

پس همه چیز شدنیه و این ما هستیم که خودمون افسار سرنوشت خودمونو در دست داریم و میتونیم تغییرش بدیم به سمت مثبت

عالی ممنون بابت پیشنهاد انیمیشن ندیدم و حتما تو لیست میزارمش. کارتون های زیادی هست که فوق العاده انگیزه بخش هستند. منم Moana رو پیشنهاد می کنم دختری که اقیانوس انتخابش کرده تا جزیره ی اجدادیش رو نجات بده خیلی خوبه.

ممنون بابت حرفاتون من انگیزه گرفتم. اینجا تایپیکی هست که با هم حرف میزنیم. به هم دیگه راهکار نشون میدیم. از تجربیاتمون میگیم. جایی که میتونیم از خستگی هامون در طول درس خوندن بگیم. درد ودل کنیم. اونایی که برای کنکور میخونند، برای آزمون میخونند، دکتری میخونند و کلا تو فشار درسی هستند، روحیه ی شکننده تری نسبت به بقیه دارند، باید یه جایی باشه فارغ از درس بتونیم حرف بزنیم. آرامش بخش باشه نه اینکه بحث های بیخودی کنیم. حرفهای شما هم برای من خیلی دلگرم کننده و جالب بود. با اینکه قبلا داستانتونو تعریف کرده بودید ، ولی محبت کردید و دوباره نوشتید و این به چشم بقیه تکرار مکررات بود. من از دوستان عذر میخوام که باعث شدم یک نفر حرفها و تجربیات ارزشمندش رو که هر چقدر گفته بشه باز تازگی داره، تکرار کنه.
لطفا باز بنویسید .اگر هر کس از خودش بگه بسیار ارزشمنده چون ما هیچ کدوممون جای اون یکی نیستیم و هر کدوم دنیا رو متفاوت از بقیه تجربه کردیم.

---

چند تا آلبوم موسیقی میزارم که امیدوارم لذت ببرید. من خودم وقتی تست میزنم یا پروژه ای رو انجام میدم به این آهنگ ها گوش میدم. خیلی خوبند.


مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.



مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.



مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.

[khayyam]

(۱۱ آبان ۱۳۹۸ ۰۷:۵۸ ق.ظ)moslem73421 نوشته شده توسط:  جای خالی
Milestone عزیز
blackhalo1989 دوست داشتنی
sss با معرفت و گرامی
elect محترم و مهربون

afrooz-OMD
sss
menrva
shamin_70
------------------------------------------
فکر کنم دیگه باید crevice رو هم به لیست اضافه کنیم

[marvelous]

ممنون از لطف شما، من کاره ای نیستم، همونطور که گفتم یه آدم ساده هستم که دوس دارم با بهترین ها حرف بزنم. دوس دارم ازشون یاد بگیرم و دوس دارم مفید باشم.
من این بچه هایی رو که دوستان اسم میبرن بعضی ها رو نمیشناسم، ولی امیدوارم فعال بشن و منم افتخار آشنایی باهاشونو داشته باشم.
امروز یه حرکت خوب کردم، تمام پروژه هایی که دستم بود رو کنسل کردم فقط به خاطر کنکور. میخوام بهتر از قبل درس بخونم.لیاقت این رشته خیلی بیشتر از این حرفاس.

[codin]

کلی هدف بزرگ پیش روم هستن ولی نمیدونم چرا بازم تنبلی میکنم. خیلی کمتر از آدم های دور و ورم ولی بازم حس میکنم میتونم متمرکز تر باشم. حس میکنم هیچی از ادمایی که بزرگترین کمپانی ها را زدن و بزرگترین تاثیراتو توی دنیا گذاشتن کم ندارم.
البته اگر شانس یارم باشه و خدا کمک کنه و متمرکز تر بشم.

[marvelous]

(۱۲ آبان ۱۳۹۸ ۱۲:۵۷ ق.ظ)codin نوشته شده توسط:  کلی هدف بزرگ پیش روم هستن ولی نمیدونم چرا بازم تنبلی میکنم. خیلی کمتر از آدم های دور و ورم ولی بازم حس میکنم میتونم متمرکز تر باشم. حس میکنم هیچی از ادمایی که بزرگترین کمپانی ها را زدن و بزرگترین تاثیراتو توی دنیا گذاشتن کم ندارم.
البته اگر شانس یارم باشه و خدا کمک کنه و متمرکز تر بشم.

به نظرم اعتماد به نفس کافی نداری، معذرت میخوام البته، ولی گاهی آدم باید ریسک پذیر باشه. اگه اندیشه ای داری که فکر میکنی تازس، اگه میدونی تو یه کاری سرآمد هستی، پس خودتو دست کم نگیر، من زیاد نمیشناسمت ولی همونقدر فهمیدم که دختر کوشایی هستی، ولی صبور نیستی و یه کم زود قضاوت میکنی و از خودت نا امید میشی. به نظرم فقط به هدفت فکر کن و برای خودت انگیزه بساز. من بارها گفتم چیزی که آدمیزاد رو زنده نگه میداره سه تا چیزن:
۱- امید
۲- انگیزه
۳- اعتماد به نفس

همین

[codin]

(۱۲ آبان ۱۳۹۸ ۰۱:۵۶ ق.ظ)marvelous نوشته شده توسط:  

(12 آبان ۱۳۹۸ ۱۲:۵۷ ق.ظ)codin نوشته شده توسط:  کلی هدف بزرگ پیش روم هستن ولی نمیدونم چرا بازم تنبلی میکنم. خیلی کمتر از آدم های دور و ورم ولی بازم حس میکنم میتونم متمرکز تر باشم. حس میکنم هیچی از ادمایی که بزرگترین کمپانی ها را زدن و بزرگترین تاثیراتو توی دنیا گذاشتن کم ندارم.
البته اگر شانس یارم باشه و خدا کمک کنه و متمرکز تر بشم.

به نظرم اعتماد به نفس کافی نداری، معذرت میخوام البته، ولی گاهی آدم باید ریسک پذیر باشه. اگه اندیشه ای داری که فکر میکنی تازس، اگه میدونی تو یه کاری سرآمد هستی، پس خودتو دست کم نگیر، من زیاد نمیشناسمت ولی همونقدر فهمیدم که دختر کوشایی هستی، ولی صبور نیستی و یه کم زود قضاوت میکنی و از خودت نا امید میشی. به نظرم فقط به هدفت فکر کن و برای خودت انگیزه بساز. من بارها گفتم چیزی که آدمیزاد رو زنده نگه میداره سه تا چیزن:
۱- امید
۲- انگیزه
۳- اعتماد به نفس

همین

مرسی بابت راهنمایی هات البته من دختر نیستم منظورم اینه پسرم

[marvelous]

(۱۲ آبان ۱۳۹۸ ۰۲:۴۵ ق.ظ)codin نوشته شده توسط:  

(12 آبان ۱۳۹۸ ۰۱:۵۶ ق.ظ)marvelous نوشته شده توسط:  

(12 آبان ۱۳۹۸ ۱۲:۵۷ ق.ظ)codin نوشته شده توسط:  کلی هدف بزرگ پیش روم هستن ولی نمیدونم چرا بازم تنبلی میکنم. خیلی کمتر از آدم های دور و ورم ولی بازم حس میکنم میتونم متمرکز تر باشم. حس میکنم هیچی از ادمایی که بزرگترین کمپانی ها را زدن و بزرگترین تاثیراتو توی دنیا گذاشتن کم ندارم.
البته اگر شانس یارم باشه و خدا کمک کنه و متمرکز تر بشم.

به نظرم اعتماد به نفس کافی نداری، معذرت میخوام البته، ولی گاهی آدم باید ریسک پذیر باشه. اگه اندیشه ای داری که فکر میکنی تازس، اگه میدونی تو یه کاری سرآمد هستی، پس خودتو دست کم نگیر، من زیاد نمیشناسمت ولی همونقدر فهمیدم که دختر کوشایی هستی، ولی صبور نیستی و یه کم زود قضاوت میکنی و از خودت نا امید میشی. به نظرم فقط به هدفت فکر کن و برای خودت انگیزه بساز. من بارها گفتم چیزی که آدمیزاد رو زنده نگه میداره سه تا چیزن:
۱- امید
۲- انگیزه
۳- اعتماد به نفس

همین

مرسی بابت راهنمایی هات البته من دختر نیستم منظورم اینه پسرم

منو ببخش دوستم، میدونم پسر هستی، مشکل اینجاس که من از خستگی اشتباهی نوشتم دختر، بس که دارم واسه دوستام مینویسم دختر ، دختر ، دیگه قاط زدم . در هر حال داداشم ایشالا که در رسیدن به اهدافت موفق باشی.
هدف رو در نظر بگیر و اونو به اهداف کوچکتر که در یک راستا به سمت هدف نهایی باشن بشکن. دونه دونه و مرحله به مرحله با زمان بندی دقیق و تلاش زیاد برو جلو. به امید خدا موفق میشی. فقط از من میشنوی وقت رو از دست نده، برای اینکه یهو ۴۰ ساله میشی و احساس میکنی نصف راهو اومدی و هیچ و خلاصه .... درگیر میشی . پس وقت رو از دست نده

[big cloud]

با مشتری تو لینکدین سر چند تا سایت و کارشون صحبت کرده بودیم. اول قیمت و طرز کار من را پرسید و بعد یه قیمت تقریبا نصف داد. کارشم به نسبت سخت تر از بقیه کارا بود و زحمت داشت. من در لینکدین حرفی خاصی برای قبول حتمی کار نزدم و قرار شد حضوری همدیگه را ببینیم و صحبت کنیم. میخواستم حضوری برم و بگم نمیشه با این قیمت کار کرد،ولی دیدم به زحمت رفت و آمدش نمی ارزه و وقت اون بنده خدا هم الکی گرفته میشه.
آخرای هفته پیش من بهشون پیام دادم که شرمنده من نمیتونم فعلا کار شما را انجام بدم( تا اینجا هیچ قرار داد صد در صدی امضا نشده و هیچ پولی هم نگرفتم).
از نظر ایشون(چون مفت براشون کار نکردم) کارم غیر حرفه ای و غیر اخلاقی بوده. شما جای من بودین چه جوابی به اینجور آدما میدادین؟

[marvelous]

(۱۲ آبان ۱۳۹۸ ۱۰:۴۵ ق.ظ)big cloud نوشته شده توسط:  با مشتری تو لینکدین سر چند تا سایت و کارشون صحبت کرده بودیم. اول قیمت و طرز کار من را پرسید و بعد یه قیمت تقریبا نصف داد. کارشم به نسبت سخت تر از بقیه کارا بود و زحمت داشت. من در لینکدین حرفی خاصی برای قبول حتمی کار نزدم و قرار شد حضوری همدیگه را ببینیم و صحبت کنیم. میخواستم حضوری برم و بگم نمیشه با این قیمت کار کرد،ولی دیدم به زحمت رفت و آمدش نمی ارزه و وقت اون بنده خدا هم الکی گرفته میشه.
آخرای هفته پیش من بهشون پیام دادم که شرمنده من نمیتونم فعلا کار شما را انجام بدم( تا اینجا هیچ قرار داد صد در صدی امضا نشده و هیچ پولی هم نگرفتم).
از نظر ایشون(چون مفت براشون کار نکردم) کارم غیر حرفه ای و غیر اخلاقی بوده. شما جای من بودین چه جوابی به اینجور آدما میدادین؟

درد مشترک، منم دیروز چند تا پروژه رو که فقط حرفشو زده بودیم کنسل کردم کلی بهم توهین شد. دیوارش کن بهترین جوابه.

[WILL]

امروز بعد شکست مذاکره با مشتری یه گلوله تو مغزش خالی کردم و رفتم سمت در... خواستم درو ببندم که دیدم از توی دفتر کارش یه صدایی میاد برگشتم دیدم هنوز زنده است دوباره سمتش نشونه رفتم که شلیک کنم ماشه رو کشیدم ولی صدای شلیک نیومد... فشنگام تموم شده بود...
مجبور ‌‌شدم تیکه های مغزشو جمع کنم بذارم توی جمجمه مشتری عزیز و باندپیچی کنم. از هوش رفت.
امیدوارم فردا که باز بهش سر میزنم عقلش اومده باشه سر جاش...
ولی قیمت منم بالاتر رفته دیگه

---

راستی در مذهب ما استفاده از تیغ حرومه