(۲۶ تیر ۱۳۹۸ ۰۱:۳۷ ق.ظ)big cloud نوشته شده توسط: خدا بد نده سامان جان. امیدوارم زودتر از این مهلکه راحت بشی و زندگی را زیباتر ببینی. میدونم سخته اما شدنیه.
من شبها بی خوابی روانیم کرده بود و ظهرها خوابی که بی وقفه میخواست من را جذب کنه . چای با هل مشکل من را حل کرد. کلا عطر هل یه آرامش خاصی داره.
یه موضوع دیگه اگه امکانش را داری برو یه مدت سفر. همه چیز را بزار و برو. جایی که آرامش محض باشه مثال ماسال. چند تا کتاب خفن هم ببر. بزار خودت را پیدا کنی.
(۲۶ تیر ۱۳۹۸ ۱۲:۴۰ ق.ظ)RASPINA نوشته شده توسط: تا جایی که میشه زیاد سراغ دارو نرو البته خودسرانه هم قطع اشون نکن
چی چیو سراغ دارو نرو ؟!
مگه میشه سراغ دارو نری
داره میگه افسردگی شدید دارم.
این نسخه پیچی های دمدستی واسه آه و ناله های سطحیه!
افسردگی یه بیماری پاتولوژیکه. کل سیستم مغز و ترشح هورمون ها, سلامت بدن و خیلی چیزای دیگه رو تحت تاثیر قرار میده
وقتی کسی مثلاً سروتونین مغزش کمو زیاده اگه دارو نخوره پس چکار باید کنه؟ کلاً از لحاظ شیمیایی کل مغز بهم ریخته!
(۲۵ تیر ۱۳۹۸ ۰۹:۱۳ ب.ظ)Saman نوشته شده توسط: هنوز نمیدونم چرا افسردگی گرفتم!!
لزوماً پشینه نداره!
خیلی وقتا ژنتیکیه
بعضی وقتا کاملاً بی دلیله و خود بخود با یه حساسیت ژنتیکی تعادل شیمیای مغز بهم میخوره
بعضی وقتا ریشه در دوران کودکی داره
خیلی وقتا از فشار های شدید روانی بوجود میاد
و...
اگه پیشنه ی خاصی تو زندگیت نداشتی به احتمال زیاد ژنتیکی و مربوط به نقص های بیوشیمیه
به هرحال اگه کنکاوی که دلیلش رو بدونی پیش روانکاو برو و ضعف های زندگیتو برملا نکن.
من خودم مطمدنم افسردگی دارم و از لحاظ روحی کاملاً فلجم
الان یه ساله تصمیم گرفتم پیگیری کنم اما تاحالا هیچ کاری نکردم!
حالا باز خوبه تو پیگیر شدی