انجمنصفحه اولجستجوی انجمن

[big cloud]

(۲۱ فروردین ۱۳۹۸ ۰۳:۵۹ ب.ظ)elect نوشته شده توسط:  ازین طرفاا

بعدد مدتهاا تشریفف اوردین

اونمم سانسور شده: )))

اوضاا خوبهه؟

این طرفا میام گه گاهی و میخونم مطالبی که بچه ها مینویسن را. سانسورش کردم چون مربوط به مهاجرت بود و ربطی به این انجمن نداشت. اوضاع هم چی بگم والا. تو ایران هیچ وقت نمیشه هیچی را پیش بینی کرد. در حال ره اندازی بیزینس جدید هستم. شاید تا آخر سال نیاز به کار داشته باشه.
انقدر اینجا موندیم که قوانین مهاجرت داره روز به روز سخت تر میشه و برای رفتن باید کفش فولای به پا کنیم ببینیم یه کشوری راه میدن ما را یا نه.

---

(۲۱ فروردین ۱۳۹۸ ۰۴:۴۱ ب.ظ)khayyam نوشته شده توسط:  من دوستای زیادی ندارم یا بهتر بگم اصلا دوستی ندارم تمام دوست های من مجازی هست اگه چند نفر بودن حتما پینت بال می رفتم

دوست پیدا کردن از نظر من راحت ترین کار دنیا است. فقط باید برای پیدا کردن دوست تلاش کنی و این که قبول کنی آدمها با هم متفاوت هستن و الزاما همه دوستا نباید به مدلی باشن.

[crevice]

(۲۱ فروردین ۱۳۹۸ ۰۱:۲۴ ب.ظ)khayyam نوشته شده توسط:  خودت چرا نمی سونی ؟

کسی دخترشو به من نمیده

[khayyam]

(۲۱ فروردین ۱۳۹۸ ۰۵:۳۲ ب.ظ)crevice نوشته شده توسط:  

(21 فروردین ۱۳۹۸ ۰۱:۲۴ ب.ظ)khayyam نوشته شده توسط:  خودت چرا نمی سونی ؟

کسی دخترشو به من نمیده

تو از اون پسرهایی هستی که اگه دختره بگه هیچی ازت نمی خوام بازم فرار می کنی

---

(۲۱ فروردین ۱۳۹۸ ۰۵:۲۱ ب.ظ)big cloud نوشته شده توسط:  

(21 فروردین ۱۳۹۸ ۰۴:۴۱ ب.ظ)khayyam نوشته شده توسط:  من دوستای زیادی ندارم یا بهتر بگم اصلا دوستی ندارم تمام دوست های من مجازی هست اگه چند نفر بودن حتما پینت بال می رفتم

دوست پیدا کردن از نظر من راحت ترین کار دنیا است. فقط باید برای پیدا کردن دوست تلاش کنی و این که قبول کنی آدمها با هم متفاوت هستن و الزاما همه دوستا نباید به مدلی باشن.

نه والا من که الان ۲۸ سالمه نتونستم دوست خوب پیدا کنم ( دختر یا پسر ) و همیشه تنها

[elect]

(۲۱ فروردین ۱۳۹۸ ۰۵:۲۱ ب.ظ)big cloud نوشته شده توسط:  ین طرفا میام گه گاهی و میخونم مطالبی که بچه ها مینویسن را. سانسورش کردم چون مربوط به مهاجرت بود و ربطی به این انجمن نداشت. اوضاع هم چی بگم والا. تو ایران هیچ وقت نمیشه هیچی را پیش بینی کرد. در حال ره اندازی بیزینس جدید هستم. شاید تا آخر سال نیاز به کار داشته باشه.
انقدر اینجا موندیم که قوانین مهاجرت داره روز به روز سخت تر میشه و برای رفتن باید کفش فولای به پا کنیم ببینیم یه کشوری راه میدن ما را یا نه.

نقل قول:

بیربطمم نس. کامپیوتتریا همهه فکرر رفتن تاجایی ک دیدمم

چ رفتنیی چ موندنی موفق باششین

---

(۲۱ فروردین ۱۳۹۸ ۰۵:۳۹ ب.ظ)khayyam نوشته شده توسط:  

نقل قول:

نقل قول: من دوستای زیادی ندارم یا بهتر بگم اصلا دوستی ندارم تمام دوست های من مجازی هست اگه چند نفر بودن حتما پینت بال می رفتم

دوست پیدا کردن از نظر من راحت ترین کار دنیا است. فقط باید برای پیدا کردن دوست تلاش کنی و این که قبول کنی آدمها با هم متفاوت هستن و الزاما همه دوستا نباید به مدلی باشن.

نه والا من که الان ۲۸ سالمه نتونستم دوست خوب پیدا کنم ( دختر یا پسر ) و همیشه تنها

حتمن نبایید دوستت باشهه ک با همکاارا, بچه هایی باشگا

برینن با ادما معاشررت کنین بالاخرهه ۱-۲ نفرر پیداا میشهه بشه دوس شد باشون

اصن اکیپ جم کردن براا همینن بازیاا خودش ی شروعه. تخفیفداراشم ببینید ک راحتت تر راضی شن بیان

[αɾια]

امروز ،اولین تصویر از یک سیاهچاله منتشر شد ...

[Riemann]

(۲۱ فروردین ۱۳۹۸ ۰۴:۴۱ ب.ظ)khayyam نوشته شده توسط:  من دوستای زیادی ندارم یا بهتر بگم اصلا دوستی ندارم تمام دوست های من مجازی هست اگه چند نفر بودن حتما پینت بال می رفتم

منم دقیقا مثل شما، در واقع خیلی آدمایی که حالا از شهرشون اومدن تهران کار میکنند به همین مسئله دچارن، چون هرچی دوست و آشنا هست مال دوران مدرسه یا دانشگاه هست که بعضا با یه جابجایی بین شهری همه دیگه غیر قابل دسترس میشن.

(۲۱ فروردین ۱۳۹۸ ۰۵:۲۱ ب.ظ)big cloud نوشته شده توسط:  دوست پیدا کردن از نظر من راحت ترین کار دنیا است. فقط باید برای پیدا کردن دوست تلاش کنی و این که قبول کنی آدمها با هم متفاوت هستن و الزاما همه دوستا نباید به مدلی باشن.

برای آدمای برون گرا شاید اینطوری باشه ولی آدمای درون گرا به این راحتی نیست، هرچی هم سن میره بالاتر این شرایط سخت تر میشه،‌ کلا توی این دوره آدما از همیشه به هم متصل تر هستن ولی میشه گفت فاصلشونم از هم بیشترینه!

یک نکته به نظر من خیلی مهمه اونم ظاهر یک شخص هست که واسه اون مقبولیت ناخواسته میاره توی هر جمعی!

من متوجه این نمیشم که باید برای دوست پیدا کردن تلاش کنی یعنی چی؟ اصلا مگه تلاش کردن داره؟ ما آدما به هرکسی که دلمون بخواد توی جمعمون راه میدیم، یادم میاد که یکی از بچه های دوره کارشناسی که، کل جملاتی که بینمون رد و بدل شده بود زیر ۱۰ تا بود، یک شب با یک اتفاقی مهمون من بود خونم، خلاصه کلی حرف زدیم و از درس و دانشگاه و ... و اون شخص استایل زندگی من رو دید و پیش خودش گفت که فلانی چرا اصلا تو با اکیپ ما نمیگشتی (اکیپ بچه cool ها)!

خلاصه حرف زیاده ...

[Soldier's life]

خیلی طرفدار شغل های کارمندی نیستم ( البته بگذریم از کارمندی در شرکت های تاپ دنیا مخصوصا شرکت های تکنولوژی) اگرچه یک سری مزایا داره و شاید خیلی ها براش سر ودست بشکنن ولی فک میکنم اصلا پویا نیست البته این طور هم نیست که همین الان چند تا پیشنهاد کارمندی داشته باشم و همه رو رد کرده باشم و به قول معروف نفسم از جای گرم بلند بشه نه اصلا این طور نیست ولی نمیدونم چرا هر وقت به این فکر میکنم که هرروز سر یک ساعت مشخص باید حاضر شد و یک سری کار روتین رو انجام داد و سریک ساعت مشخص تعطیل و دوباره تکرار وتکرار خیلی خسته کنندست ویه جورایی مرگ تدریجیه انگیزه وخلاقیت ادمه
برای همین خیلی به کارهای پروژه ای فکر میکنم که حضور فیزیکی هرروز مثل کارمندی مهم نباشه اگرچه اون هم سختی خودش رو داره مخصوصا وقتی ددلاین داشته باشی ولی به نظرم خیلی بهتر و باحال تره ادم دستش خیلی بازتره هم برای درس خوندن هم یاد گرفتن مهارت های بیشتر نمیدونم شاید هم اشتباه میکنم ولی چیزی که میدونم این هست که به احتمال خیلی زیاد یک زبان تخصصی ( به احتمال زیاد سی شارپ ) را به صورت حرفه ای طی چند ماه اینده استارت میزنم و ادامه میدم و پروژه میگیرم از اون طرف به طور موازی سراغ زبان دیگری میرم به قول یکی از استاد هامون میگفت وقتی تخصص خوبی داشته باشی کار دنبالت میگرده نه تو دنبال کار خدا کنه که همین طوری بشه
به امید موفقیت

[Riemann]

(۲۱ فروردین ۱۳۹۸ ۱۱:۰۶ ب.ظ)Soldiers life نوشته شده توسط:  خیلی طرفدار شغل های کارمندی نیستم ( البته بگذریم از کارمندی در شرکت های تاپ دنیا مخصوصا شرکت های تکنولوژی) اگرچه یک سری مزایا داره و شاید خیلی ها براش سر ودست بشکنن ولی فک میکنم اصلا پویا نیست البته این طور هم نیست که همین الان چند تا پیشنهاد کارمندی داشته باشم و همه رو رد کرده باشم و به قول معروف نفسم از جای گرم بلند بشه نه اصلا این طور نیست ولی نمیدونم چرا هر وقت به این فکر میکنم که هرروز سر یک ساعت مشخص باید حاضر شد و یک سری کار روتین رو انجام داد و سریک ساعت مشخص تعطیل و دوباره تکرار وتکرار خیلی خسته کنندست ویه جورایی مرگ تدریجیه انگیزه وخلاقیت ادمه
برای همین خیلی به کارهای پروژه ای فکر میکنم که حضور فیزیکی هرروز مثل کارمندی مهم نباشه اگرچه اون هم سختی خودش رو داره مخصوصا وقتی ددلاین داشته باشی ولی به نظرم خیلی بهتر و باحال تره ادم دستش خیلی بازتره هم برای درس خوندن هم یاد گرفتن مهارت های بیشتر نمیدونم شاید هم اشتباه میکنم ولی چیزی که میدونم این هست که به احتمال خیلی زیاد یک زبان تخصصی ( به احتمال زیاد سی شارپ ) را به صورت حرفه ای طی چند ماه اینده استارت میزنم و ادامه میدم و پروژه میگیرم از اون طرف به طور موازی سراغ زبان دیگری میرم به قول یکی از استاد هامون میگفت وقتی تخصص خوبی داشته باشی کار دنبالت میگرده نه تو دنبال کار خدا کنه که همین طوری بشه
به امید موفقیت

جاداره یادی کنیم از باگ مانشت که نمیشه پیام‌های شما رو نقل قول فوری زد، به نظر من اگه میخوای پروزه ای کار کنی، React و React Native و کلا پروژه‌‌های front-end خیلی فضاش باز تره تا C#، سی شارپ معمولا سمت سرور هست و سرور هم یک آدم ثابت نیاز داره ... و نکته مهم تر اینه که توی این حوزه ها که من گفتم آدمای کاربلد بسیار کم هستن..

[big cloud]

(۲۱ فروردین ۱۳۹۸ ۱۱:۰۱ ب.ظ)Riemann نوشته شده توسط:  من متوجه این نمیشم که باید برای دوست پیدا کردن تلاش کنی یعنی چی؟ اصلا مگه تلاش کردن داره؟....

منظورم از تلاش اینه که وارد جمع هایی بشی که با اخلاقیات و روحیات تو سازگاری بیشتری دارن. به عنوان مثال من اگر مطالعه کردن را دوست دارم، بهتره وارد مکان های مثل کتابخونه بشم و اونجا به دنبال دوست باشم. یا اگر برنامه نویسی دوست دارم باید کافه گردی کنم یا برم تو گروههای مختلف و... تا بتونم دوستایی پیدا کنم که برام مناسب ترن.
گروههای ورزشی و طبیعت گردی هم برای افرادی که به این حیطه ها علاقه مند هستن خیلی خوبه.
در کل وقتی میخوایم با کسی دوست بشیم باید در محیط قرار بگیریم، در غیر این صورت دوستی پیدا نمیشه.
با افزایش سن انسان محافظه کارتر میشه. در صورتی که در کودکی این محافظه کاری وجود نداره و دوست پیدا کردن خیلی خیلی راحت تره.

---

(۲۱ فروردین ۱۳۹۸ ۱۱:۰۶ ب.ظ)Soldiers life نوشته شده توسط:  به قول یکی از استاد هامون میگفت وقتی تخصص خوبی داشته باشی کار دنبالت میگرده نه تو دنبال کار خدا کنه که همین طوری بشه
به امید موفقیت

شما تخصص پیدا کن و خودت را به دیگران معرفی کن. کار خودش پیدا میشه. (تجربه شخصی)

---

یعنی بدترین پایگاه داده و بک اند را سایت های ایرانی دارن. از صبح دارم سعی میکنم یه برچسب عوارضی را شارژ کنم نمیزاره.... تا دیروز اکی بود، اما الان میگه اصلا برچسبی با این مشخصات وجود نداره

[crevice]

سلطان محسن موزیک جدید داد بیرون، و باز کرد مارو حیرون

[Milestone]

حدود ۱۲ شب بود و خیلی هم گرسنه‌م بود که یهویی یکی بدون در زدن، در رو باز کرد! (هیچ‌کس تاحالا اینطوری در اتاق من رو باز نکرده بود)، دیدم یه ژاپنیه و یه پیتزا هم دستشه! یه سه چهار ثانیه با تعجب چشم تو چشم هم شدیم! اشتباه اومده بود! به نشونه عذرخواهی سه بار کامل خم و راست شد و بعدش رفت! به نظرم کافی نبود، باید حداقل یه قاچ پیتزاش رو هم بهم می‌داد ولی نامرد نداد! حالا هی از این ژاپنی‌های پلید تعریف کنید!

[ezra]

(۲۱ فروردین ۱۳۹۸ ۰۴:۴۱ ب.ظ)khayyam نوشته شده توسط:  من دوستای زیادی ندارم یا بهتر بگم اصلا دوستی ندارم

me too
don't worry

(۲۱ فروردین ۱۳۹۸ ۰۵:۲۱ ب.ظ)big cloud نوشته شده توسط:  دوست پیدا کردن از نظر من راحت ترین کار دنیا است

بستگی به تیپ شخصیتی, روحیات و خیلی پارامترای دیگه داره
همونطور که برای شخصیت شما راحت ترین کار دنیاست
واسه بعضی شخصیت ها سخت ترین کار دنیاست

(۲۱ فروردین ۱۳۹۸ ۱۱:۰۱ ب.ظ)Riemann نوشته شده توسط:  منم دقیقا مثل شما، در واقع خیلی آدمایی که حالا از شهرشون اومدن تهران کار میکنند به همین مسئله دچارن، چون هرچی دوست و آشنا هست مال دوران مدرسه یا دانشگاه هست که بعضا با یه جابجایی بین شهری همه دیگه غیر قابل دسترس میشن.

اتفاقاً واسه من برعکسه
بهترین دوستام رو در شهرای دیگه داشتم
محله, مدرسه, دانشگاه
آره دیگه غالباً در ایران سه حوزه ی اصلی دوستیابی همینا هستن, که مدرنیته و زندگی های امروز حوزه اولی رو تقریباً به فنا داده

(۲۱ فروردین ۱۳۹۸ ۱۱:۰۱ ب.ظ)Riemann نوشته شده توسط:  یک نکته به نظر من خیلی مهمه اونم ظاهر یک شخص هست که واسه اون مقبولیت ناخواسته میاره توی هر جمعی!

بله دیگه
طبیعیه
اولین چیزی که انسان ها در دیدار همدیگه باهاش آشنا میشن ظاهر همدیگست
ظاهر شامل تیپ و قیافه و هیکل و صدای خوب و حتی قدرت کلام
گرم و سرد بودن انسان ها هم خیلی مهمه
ظاهر؛ جاذبه ی پیشگام و بخت اول جوش خوردن با بقیست
اگه دقت کرده باشی حتی دوست هایی که خیلی قبولت دارن و بهت ارادت دارن, وقتی قراره تو رو در جمع بقیه دوستاشون ببرن, اگر جاذبه ی ظاهری خوبی نداشته باشی خیلی رغبتی واسه این کار ندارن! با اینکه کاملاً قبولت دارن.

---

منو اگه مجبور کنن برم از خارج از ایران زن بخوام
قطعاً از مکزیک زن میخوام
شانس بعدی هم با دخترای لبنانی هست
و شانس سوم هم با ایتالیایی ها

شما چطور؟

[elect]

(۲۲ فروردین ۱۳۹۸ ۰۹:۲۷ ب.ظ)ezra نوشته شده توسط:  ستگی به تیپ شخصیتی, روحیات و خیلی پارامترای دیگه داره
همونطور که برای شخصیت شما راحت ترین کار دنیاست
واسه بعضی شخصیت ها سخت ترین کار دنیاست

ی روزاییی برا منمم سخت بود ولیی الان نهه, علاوهه بر تفاوتت شخصیتت و ایناا دوستت پیداکردن م ب نظرمم ی مهارته . تمزین میخواد

---

(۲۲ فروردین ۱۳۹۸ ۰۹:۲۷ ب.ظ)ezra نوشته شده توسط:  منو اگه مجبور کنن برم از خارج از ایران زن بخوام
قطعاً از مکزیک زن میخوام
شانس بعدی هم با دخترای لبنانی هست
و شانس سوم هم با ایتالیایی ها

شما چطور؟

مجبورر چرا؟؟
لبنانن و ایتالیاا ر میشه هضمم کرد ولی مکزیگ دورترین جای جهانع ی جورایی!

[ezra]

(۲۲ فروردین ۱۳۹۸ ۱۰:۲۴ ب.ظ)elect نوشته شده توسط:  مجبورر چرا؟؟
لبنانن و ایتالیاا ر میشه هضمم کرد ولی مکزیگ دورترین جای جهانع ی جورایی!

گفتم اگه!

والا من هرچی دختر مکزیکی دیدم خوشگل و تو دل برو بودن
من که خوشم اومده
علف باس به دهن بزی شیرین بیاد
تازه مکزیک دومین کشور زیبای جهان هست.
میرم اونجا یه تجارت سالم مواد مخدر راه میندازم و یه زندگی آروم واسه خودم میسازم
چشه مگه؟

[elect]

(۲۳ فروردین ۱۳۹۸ ۱۲:۳۱ ق.ظ)ezra نوشته شده توسط:  

(22 فروردین ۱۳۹۸ ۱۰:۲۴ ب.ظ)elect نوشته شده توسط:  مجبورر چرا؟؟
لبنانن و ایتالیاا ر میشه هضمم کرد ولی مکزیگ دورترین جای جهانع ی جورایی!

گفتم اگه!

والا من هرچی دختر مکزیکی دیدم خوشگل و تو دل برو بودن
من که خوشم اومده
علف باس به دهن بزی شیرین بیاد
تازه مکزیک دومین کشور زیبای جهان هست.
میرم اونجا یه تجارت سالم مواد مخدر راه میندازم و یه زندگی آروم واسه خودم میسازم
چشه مگه؟

ی بیزینسس پلن کاملن شرافتنمدانه

غذایی تندمم دوس داشتهه باشینن ک محشرر میشه