انجمنصفحه اولجستجوی انجمن

[Milad_Hosseini]

اینا حرفایِ من نیست ، من فقط بهشون وزن دادم
که شنیده شه ، برگرفته از یه نامه
از یه غرور ، یه غروب
نامه ای به فرزند

به نام خدا عزیزم سلام ، یه کمی بی حال و مریضم الآن
خیلی واست نوشتم دریغ از جواب ، حس میکنم که این روزا غریبه ــَم برات
اینجا هر کی توویِ حسش غرقه ، این دیوارا انگاری طلسمش کرده
خونه ی سالمندان ، خودت فکر کن ، این کلمه حتی خودِ اسمش تلخه
میگن زندگی یعنی نفس کشیدن ، باید تا آخر عمر توو این قفس بشینم
این یعنی رسیدن به آخرای عمرم ، روزی که منو آوردی اینجا مُردم
بعضی وقتا اینجا قدم میزنم ، آلبومِ جوونیامو ورق میزنم
تنها یادگاری که میتونم بگیرم توو دستام ، قطره هایِ اشکایِ چیکیده ــَن رو عکسا
اینم بگم اینجا هوامونو دارن ، سرِ وقتش غذا و دَوامونو دادن
ولی این منو سر خوش میکرد ، که فرزند خودم منو تَرخشک میکرد
یه جورایی این یه تعهده ، وگرنه احتیاجی ندارم به ترحمت
گفتم میخوای برم تو انکار نکردی ، حتی واسه موندن من اصرار نکردی
ممنونم واسه یِ موافقتت ، ممنونم بخاطر مراقبتت
نمیشم اسباب مزاحمتت ، کسی سراغمو گرفت بگو مسافرته
خلاصه من که دیگه تمومه کارم ، من که دیگه عادت به نبودت دارم
لااقل از اینجا رَد شدی یه سری بهم بزن ، یه دست هم تکون بدی من قبولت دارم
---------------------------------------------------------------------------------
یه کم چشماتو وا کن ، به این تنها نگاه کن به منی که چشمتو با اشک هیچوقت تَر نمیکردم

نگاهتو فهمیدم از اینجا دارم میرم ، دیگه باز هم به اون خونه هیچوقت برنمیگردم
-----------------------------------------------------------------------------------
یه روز یه مردی اومد باباشو وِل کرد ، روزِ بعد پیرِ مرد از دنیا دل کَند
به یادِ اون لحظه خیس میشه پلکم ، چون از پیری نمُرد از غُصه دِق کرد
میدویی به خاطرِ هیچی ، آخر هم میمیری یه خاطره میشی
از این موردا زیاد دیدم ، البته آدم خوب هم اینجا میان میرن
یه جوونه بعضی وقتا با دسته گل میاد ، اولین روزا از اون دورا دست تکون میداد
اونم میاد اینجا واسه دادنِ روحیه ، ظاهراً که آدمِ خوبیه
اون منو نمیشناسه واسه ثوابش میاد ، امیدوارم که یه روزی جوابش بیاد
یه وقتا که حرف میزنه چِشامو زود ، میبندم فکر میکنم تویی به جایِ اون
قبلنا میگفتی توو قِصت یه قهرمانم ، الآن که پیر شدم برجِ زهرِ مارم
آدم وِل میکنه قهرمان قِصشو ، نه نه توو خودت نرو فِس نشو
فقط اینو بدون دلم ازت پُر بود حسابی ، میخوای اسم ِخودتو الگو بذاری؟
یه درختِ پیرو از توو باغ کَندی ، حالا چی؟ میخوای اونو توویِ گلدون بکاری؟
---------------------------------------------------------------------------------
یه کم چشماتو وا کن ، به این تنها نگاه کن به منی که چشمتو با اشک هیچوقت تَر نمیکردم

نگاهتو فهمیدم از اینجا دارم میرم ، دیگه باز هم به اون خونه هیچوقت برنمیگردم
-----------------------------------------------------------------------------------
دیشب خواب دیدم ،دارم گُلایِ باغچمونو آب میدم
تو هم سر حال و راضی در حالِ بازی ، زندگی میداد معنایِ خاصی
بهم گفتی چشم بذار من هم به سرعت ، چشم رو هم گذاشتم فقط شمردم
ده بیست دیگه نشمردم ، دیدم گُلایِ باغچه همه پژمردن
وقتی برگشتم دیدم که قد کشیدی ، گفتم چرا نمیای کنارِ من بشینی؟
گفتی بینِ دردامون یه باری ، وقت این رسیده دیگه تنهامون بذاری
چه حسی بدی ، هیچی دوباره نمیشه مثلِ قدیم
نه ، بهتره توو بطن قِصه نریم ، سادست یه روحِ زخمی یه جسمِ ضعیف
یعنی من همون که با هزارتا مَشغله ، واسش مهم بود که قلبِ تو نشکنه
راهِ دور نمیره که واسه بچمه ، زحمت کشیدم بالا باشه پرچمت
بعدِ این همه سال با این اعصابِ خسته ــَم ، مهم بود تو باشی عصایِ دستم
از اون فکرا دیگه هیچی نموند ، دیگه به هیچکی نمیگم پیر شی جوون
---------------------------------------------------------------------------------
یه کم چشماتو وا کن ، به این تنها نگاه کن به منی که چشمتو با اشک هیچوقت تَر نمیکردم

نگاهتو فهمیدم از اینجا دارم میرم ، دیگه باز هم به اون خونه هیچوقت برنمیگردم
-----------------------------------------------------------------------------------

واقعا آهنگ و متن خوبی بود از یاس..اگر حتی یک نفر رو هم ازین کار(بردن مادر یا پدر به خونه سالمندان) منصرف کنه، به نظرم خیلی کار بزرگی کرده..خیلی زیاد..
میتونید از
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
دانلود کنید آهنگ رو..حتما گوش کنید..پنج دقیقه ارزش داره واقعا..

[blackhalo1989]

یه جوری مادرا کیس مورد علاقه شون رو توجیه می کنن که اگه از تیر چراغ برق هم خوششون بیاد میگن: لاغره، قد بلنده، سر به زیره!!!

[negarin_]

(۰۸ دى ۱۳۹۷ ۰۱:۲۳ ب.ظ)big cloud نوشته شده توسط:  در حال ترک استفاده از گوشی هوشمند به سر میبرم. واقعا دردش از ترک تریاک و حشیش بیشتره
گوشی را گذاشتم روی میز جلو چشمم اما به خودم قول دادم جز برای اس ام اس دادن و زنگ زدن به هیچ عنوان سمتش نرم.
امیدوارم بتونم یه نظمی به زندگیم بدم و از زمان های مرده بیشترین بهره وری را داشته باشم.
جایگزین گوشی هوشمند هم شده کتاب که الان یه نمونش رو میزه و تایمی که خسته میشم ۱۰ صفحه ای ازش را میخونم و باز بر میگیردم سر کار خودم

یه فیلمی هست به اسم «در جستجوی خوشبختی» که داستان واقعی یه فردی هست که الان خیلی ثروتمند شده.. بخشی از این فیلم در مورد مدیریت زمان و استفاده از وقت های مرده هست .. یعنی واقعااا عالیه.. پیشنهاد میکنم ببینید.

[RASPINA]

(۰۸ دى ۱۳۹۷ ۰۸:۳۷ ب.ظ)negarin_ نوشته شده توسط:  یه فیلمی هست به اسم «در جستجوی خوشبختی» که داستان واقعی یه فردی هست که الان خیلی ثروتمند شده.. بخشی از این فیلم در مورد مدیریت زمان و استفاده از وقت های مرده هست .. یعنی واقعااا عالیه.. پیشنهاد میکنم ببینید.

یکی دوسال پیش این فیلم را دیدم .خیلی زیباست
ی جاش هم گریه داره اونجا که ی شب هیچ جایی برای خواب ندارند و توی سرویس بهداشتی مترو میمونن

ولی اونجایی که می گید در مورد مدیریت زمان میگید را یادم نمیاد

[blackhalo1989]

(۰۸ دى ۱۳۹۷ ۱۱:۳۱ ب.ظ)RASPINA نوشته شده توسط:  یکی دوسال پیش این فیلم را دیدم .خیلی زیباست
ی جاش هم گریه داره اونجا که ی شب هیچ جایی برای خواب ندارند و توی سرویس بهداشتی مترو میمونن

ولی اونجایی که می گید در مورد مدیریت زمان میگید را یادم نمیاد

یعنی با این فیلم گریه کردید؟

[elect]

......

[negarin_]

(۰۸ دى ۱۳۹۷ ۱۱:۳۱ ب.ظ)RASPINA نوشته شده توسط:  

(08 دى ۱۳۹۷ ۰۸:۳۷ ب.ظ)negarin_ نوشته شده توسط:  یه فیلمی هست به اسم «در جستجوی خوشبختی» که داستان واقعی یه فردی هست که الان خیلی ثروتمند شده.. بخشی از این فیلم در مورد مدیریت زمان و استفاده از وقت های مرده هست .. یعنی واقعااا عالیه.. پیشنهاد میکنم ببینید.

یکی دوسال پیش این فیلم را دیدم .خیلی زیباست
ی جاش هم گریه داره اونجا که ی شب هیچ جایی برای خواب ندارند و توی سرویس بهداشتی مترو میمونن

ولی اونجایی که می گید در مورد مدیریت زمان میگید را یادم نمیاد

آره دقیقااا اونجا خودشم دیگه کم میاره و گریه می‌کنه... ولی بازم برای پسرش حرف های خوب میزنه...
اون بخشی که توی اداره هست و نسبت به بقیه زمان کمتری داره، بخاطر پسرش که باید بره از مهد بیاره و حساب می‌کنه که اگر قهوه نخوره، اگر دستشویی نره و اگر تلفن هاش پشت سرهم باشه می‌تونه بخشی از زمان رو جبران کنه ...
یا اون تیکه ای که یکی از کارمندان اداره که معلمشون هم هست، همش بهش میگه برو ماشین منو بیار یا .. و این چطور با سرعت این کارو میکنه..
...
پ.ن: من چون آدم تصویری هستم مدام صحنه هاش توی ذهنم مجسم میشه.. خیلی برام انرژی بخشه

[The BesT]

(۰۸ دى ۱۳۹۷ ۰۱:۲۳ ب.ظ)big cloud نوشته شده توسط:  در حال ترک استفاده از گوشی هوشمند به سر میبرم. واقعا دردش از ترک تریاک و حشیش بیشتره
گوشی را گذاشتم روی میز جلو چشمم اما به خودم قول دادم جز برای اس ام اس دادن و زنگ زدن به هیچ عنوان سمتش نرم.
امیدوارم بتونم یه نظمی به زندگیم بدم و از زمان های مرده بیشترین بهره وری را داشته باشم.
جایگزین گوشی هوشمند هم شده کتاب که الان یه نمونش رو میزه و تایمی که خسته میشم ۱۰ صفحه ای ازش را میخونم و باز بر میگیردم سر کار خودم

خب چون این پیام شما منو تخت تاثیر قرار داد منم از دیروز تصمیم گرفتم کانالهای اضافی تلگرامم که بیهوده هستن حذف کنم.یکسری کانالها را که توی اینستاگرام هم پیچ دارن از تلگرام حذف کردم و توی اینستاگرام عضوشون شدم. و چون اینستاگرام خیلی حجم نت مصرف میکنه کمتر میرم سمتش. برای شروع راه خوبیه. آخه نمیشه که یکهو شبکه های احتماعی را گذاشت کنار. شوک به آدم وارد میشه

من کتاب را بصورت ورق ورق زدن نمیخونم دیگه. به جاش علاقه زیادی به گوش دادن مطالب علمی و کتاب صوتی دارم. راهکار خوبی هست؟ چون هدف از کتاب خوندن بالا بردن سطح یادگیری هست فقط روش یادگیری ام متفاوت هست. هرچند میدونم خود کتاب را ورق زدن خیلی حس خوبیه. ولی فعلا در حال حاضر نمیتونم. توی دوران دبیرستان که بودم خیلی زیاااد کتاب رمان میخوندم ولی الان روش مطالعه ام فرق کرده.
برای زمانهای خستگی در کردن هم مثل همیشه بافتنی و ورزش و آشپزی و خرررریدددد حالمو خوب میکنه. خدا حفظ کنه معلم حرفه و فن دوران مدرسه را. تنها چیز مفیدی که به درد خوب کردن حالم بخوره از مدرسه همین بافتنی بود که توی درس حرفه و فن یادمون دادن و به یادگار موند واسم. بقیش همش استرس بود

---

یک روش خوب برای استفاده از اینستاگرام هم اینه که از سایتش وارد بشیم و مطالب بخونیم. اینجوری اگر کلیپ را نمیخواهیم ببینیم خود به خود لود نمیشه و حجم مصرف نمیشه. فقط گاهی با گوشی میشه سر زد که اگر دایرکت اومد واسمون ببینیم.چون از راه سایت اینستاگرام دایرکتها نشون داده نمیشه.
شما راهی میدونید تا از طریق گوشی وارد اینستا بشیم و کلیپها اتوماتیک لود نشن؟ توی قسمت تنظیماتش چیزی برای غیرفعال کردن ندیدم

[Milad_Hosseini]

الان پنجمین ماه هست که اینستاگرام ندارم
خیلی یهویی...خیلی راحت..اوایل مرداد امسال temporarily deactivate کردم اینستاگرام رو...و هنوز هم اکتیو نکردمش هنوز..
جالب تر اینکه الانم حتی دوستام، اعضای خونواده میرن اینستاگرام اصلن هیچ رغبتی ندارم برم از توی گوشی اونا هم یه نگاه بندازم

از فواید حذف اینستاگرام :
یکیش اینکه بیشتر وقت خودم رو توی توییتر میگذرونم و وبلاگ میخونم گهگاهی(وبلاگ های خوب و قدیمی)

کسی از دوستان اگر فهمید چرا وب سایت medium فیلتر شد بیاد بگه، ما خوشحال میشیم دلیلش رو بدونیم
یعنی چی واقعا..مدیوم به این خوبی

[big cloud]

(۰۹ دى ۱۳۹۷ ۰۱:۱۴ ب.ظ)The BesT نوشته شده توسط:  خب چون این پیام شما منو تخت تاثیر قرار داد منم از دیروز تصمیم گرفتم کانالهای اضافی تلگرامم که بیهوده هستن حذف کنم.یکسری کانالها را که توی اینستاگرام هم پیچ دارن از تلگرام حذف کردم و توی اینستاگرام عضوشون شدم. و چون اینستاگرام خیلی حجم نت مصرف میکنه کمتر میرم سمتش. برای شروع راه خوبیه. آخه نمیشه که یکهو شبکه های احتماعی را گذاشت کنار. شوک به آدم وارد میشه ....

خوشحالم که این تصمیم برای شما نقطه عطفی بوده برای شروع یک زندگی بهتر. حقیقتا با کتاب صوتی فقط موقعی که در حال رانندگی هستیم یا نمیشه همزمان هم کتاب خوند و هم کار کرد موافقم. چون خوندن کتاب اونم به صورت موشکافانه تحولی عجیب درون آدم ایجاد میکنه. در کتاب شاید بارها یه مطلب را بخونی ولی متوجه نشی اما در کتاب صوتی چون یکی میگه و آدم گوش میکنه اون کیفیت اصلی کتابخوانی که درک مطلب هست کاهش پیدا میکنه. بیشتر کتاب صوتی حالت قصه خوانی داره و از نظر من دانشی که به آدم اضافه میکنه خیلی کمتر از کتاب معمولیه!( این نظر شخصیه وهر کس نظر دیگه ای داشته باشه بنده جسارت نمیکنم)
تلگرام را بنده جز برای پیام های کاری از اول هم چک نمیکردم. فقط گاهی سری به دوتا کانال محبوبم که یکیش برای جادی هست میزنم. اینستا گرام هم که والا چیزی که به درد ما بخوره نداره. نه خونه ها لوکس مردم مهمه و نه سبک زندگیشون در کل اهمیتش خیلی کمه و فقط به خاطر این که تصویر و ویدئوها را پخش میکنه آدم نمیتونه چشم برداره ازش.
چالش دیروز با موفقیت سپری شد و طبق برنامه نصب شده روی گوشی تنها ۱۵ دقیقه ازش استفاده کرد. میریم که برناه روز دوم را هم با قدرت هر چه تمام تر اجرا کنیم. از صبح تا حالا ۳ دقیقه گوشی استفاده شده.

[diligent]

لعنتی سرما خوردم -_-

(۰۹ دى ۱۳۹۷ ۰۱:۳۱ ب.ظ)Milad_Hosseini نوشته شده توسط:  الان پنجمین ماه هست که اینستاگرام ندارم

من این کارُ با فیسبوک کردم. یه گروه خیلی خوبی بود با آدمای خیلی خوب. تا به خوم میومدم میدیدم ۲ ساعته نشستم دارم میخونمش. چند ماهه دی اکتیوش کردم. بهترین تصمیم بود. اوقات فراغتمُ فعلا فیلم میبینم : )

[blackhalo1989]

من کلا این مشکل شبکه های اجتماعی رو ندارم. هر کدوم رو یه کم و با اهداف مشخص استفاده میکنم. تقریبا هیچ وقت به کارهای دیگه ام آسیب نمی‌رسه.

[alma1988]

من اصلا اینستا گرام نداشتم و حتی نمیدونم چطوریه
خیلیا پیشنهاد کردن ولی بازم علاقه ای به نصب کردنش نداشتم
فقط تلگرام دارم که تلگرامو هم دارم سعی میکنم کم کنم

[αɾια]

‏+ خوبی؟
- خوبم [به تو حاصلی ندارد، غم روزگار گفتن]

[RASPINA]

(۰۸ دى ۱۳۹۷ ۱۱:۵۹ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:  یعنی با این فیلم گریه کردید؟

نه گریه نکردم فقط اشک توی چشمام جمع شد