زمان کنونی: ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳, ۰۸:۱۸ ق.ظ مهمان گرامی به انجمن مانشت خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات انجمن می‌توانید عضو شوید.
گزینه‌های شما (ورودثبت نام)

هرچه می خواهد دل تنگت بگو...

ارسال: #۳۸۹۲۶
۰۶ مهر ۱۳۹۶, ۰۲:۳۰ ق.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۰۶ مهر ۱۳۹۶ ۰۲:۲۵ ق.ظ)pioneer01 نوشته شده توسط:  سرعت در حدی بالاس که پست خالی میفرستیمSmile
حالا که نه خاله دارین نه عموSmile
قدیما مانشت اینطوری بود. سوت و کور نبود که. Sad


مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: RangiRangi , pioneer01
ارسال: #۳۸۹۲۷
۰۶ مهر ۱۳۹۶, ۰۲:۳۱ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۰۶ مهر ۱۳۹۶ ۰۲:۲۷ ق.ظ)RangiRangi نوشته شده توسط:  یکی از همکلاسیام که با پسرخالش ازدواج کرده بود میگفت عروس هر کی میشید بشید عروس خاله نشید [تصویر:  biggrin.gif] ازش نپرسیدم چرا [تصویر:  biggrin.gif]
یه ضرب المثل چینی میگه:
هی کی عروس خاله شه ...... بسوزه تا جزغاله شه
هر کی عروس عمه شه ...... سرخ و سفید و پنبه شه
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: blackhalo1989 , RangiRangi , pioneer01
ارسال: #۳۸۹۲۸
۰۶ مهر ۱۳۹۶, ۰۲:۳۵ ق.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۰۶ مهر ۱۳۹۶ ۰۲:۳۸ ق.ظ، توسط pioneer01.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۰۶ مهر ۱۳۹۶ ۰۲:۳۰ ق.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:  
(06 مهر ۱۳۹۶ ۰۲:۲۵ ق.ظ)pioneer01 نوشته شده توسط:  سرعت در حدی بالاس که پست خالی میفرستیمSmile
حالا که نه خاله دارین نه عموSmile
قدیما مانشت اینطوری بود. سوت و کور نبود که. Sad
عجب. نبودیم که ما اون موقع ها.
اتفاقات زیادی رخ داده
تازه اگه بودیم میومدیم شیرینی دفاع شما رو تموم میکردیمTongue

(۰۶ مهر ۱۳۹۶ ۰۲:۳۱ ق.ظ)sss نوشته شده توسط:  یه ضرب المثل چینی میگه:
هی کی عروس خاله شه ...... بسوزه تا جزغاله شه
هر کی عروس عمه شه ...... سرخ و سفید و پنبه شه
عروس عمو چی؟!Smile
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: blackhalo1989
ارسال: #۳۸۹۲۹
۰۶ مهر ۱۳۹۶, ۰۲:۳۸ ق.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۰۶ مهر ۱۳۹۶ ۰۲:۴۰ ق.ظ، توسط sss.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۰۶ مهر ۱۳۹۶ ۰۲:۳۵ ق.ظ)pioneer01 نوشته شده توسط:  عروس عمو چی؟![تصویر:  smile.gif]
اون دیگه در آسمانها براش تصمیم گرفتن
فقط به خانواده دایی بی توجهی شده این وسط Smile
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: pioneer01
ارسال: #۳۸۹۳۰
۰۶ مهر ۱۳۹۶, ۰۲:۴۴ ق.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۰۶ مهر ۱۳۹۶ ۰۲:۴۴ ق.ظ، توسط RangiRangi.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۰۶ مهر ۱۳۹۶ ۰۲:۳۰ ق.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:  قدیما مانشت اینطوری بود. سوت و کور نبود که. [تصویر:  sad.gif]
یاد باد آن روزگاران یاد باد. Sad

(۰۶ مهر ۱۳۹۶ ۰۲:۳۱ ق.ظ)sss نوشته شده توسط:  یه ضرب المثل چینی میگه:
هی کی عروس خاله شه ...... بسوزه تا جزغاله شه
هر کی عروس عمه شه ...... سرخ و سفید و پنبه شه
واااای عالی بود : )))


==============
حالم کمی بهتر شد.
هرچند هنوزم خودمو سرزنش میکنم نمیدونم چرا.. ولی بهتر شدم.
الان میتونم بخوابم. شب همگی خوش.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: blackhalo1989 , pioneer01 , sss
ارسال: #۳۸۹۳۱
۰۶ مهر ۱۳۹۶, ۰۲:۵۲ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۰۶ مهر ۱۳۹۶ ۰۲:۴۴ ق.ظ)RangiRangi نوشته شده توسط:  واااای عالی بود : )))
بله فرهنگ غنی فولکلور رو دست کم نگیرید، حکمتها توش هست Smile
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۳۸۹۳۲
۰۶ مهر ۱۳۹۶, ۰۲:۵۷ ق.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۰۶ مهر ۱۳۹۶ ۰۳:۰۳ ق.ظ، توسط pioneer01.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
فک کنم مواد اشتعال زا تموم شد.
شب بخیر دوستان
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: sss
ارسال: #۳۸۹۳۳
۰۶ مهر ۱۳۹۶, ۰۳:۳۲ ق.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۰۶ مهر ۱۳۹۶ ۰۳:۳۹ ق.ظ، توسط blackhalo1989.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
یه هکی زدم امشب!
ویدیو کیفیت بالاشو داشت تو سرورش اما لینکشو نمیداد. نمیدونم چرا. با یه سری حرکاتی لینکشو پیدا کردم. Big Grin

لینک ۱۰۸۰ش رو هم پیدا کردم. Big Grin


مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: pioneer01 , Riemann , SepidehP
ارسال: #۳۸۹۳۴
۰۶ مهر ۱۳۹۶, ۱۲:۰۰ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
#مکث_امروز

سال ﺍﻭﻝ ﺩﺑﺴﺘﺎﻥ، ﺷﯿﺮﺍﺯ ﺑﻮﺩﻡ...
ﺳﺎﻝ ١٣٤٠، ﻭﺳﻄﺎﯼ ﺳﺎﻝ ﺍﻭﻣﺪﯾﻢ ﺍﺻﻔﻬﺎﻥ ﯾﮏ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﺍﺳﻤﻢ ﺭﺍ ﻧﻮﺷﺘﻨﺪ.
ﺷﻬﺮﺳﺘﺎﻧﯽ ﺑﻮﺩﻡ، ﻟﻬﺠﻪ ﻏﻠﯿﻆ ﺗﺮﮐﯽ ﻗﺸﻘﺎﯾﯽ، ﺍﺯ ﺷﻬﺮﯼ ﻏﺮﯾﺐ...
ﻣﺎ ﮐﺘﺎﺑﻤﺎﻥ ﺩﺍﺭﺍ ﺍﻧﺎﺭ ﺑﻮﺩ، ﻭﻟﯽ ﺍﺻﻔﻬﺎﻥ ﺁﺏ ﺑﺎﺑﺎ...
ﻣﻌﻀﻠﯽ ﺑﻮﺩ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ، ﻫﯿﭽﯽ ﻧﻤﯽ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ!
ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺗﻮ ﺷﻬﺮ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﻫﻢ ﻫﻤﭽﯿﻦ ﺧﺒﺮﯼ ﺍﺯ ﺷﺎﮔﺮﺩ ﺍﻭﻝ ﺑﻮﺩﻧﻢ ﻧﺒﻮﺩ
ﻭﻟﯽ ﺑﺎ ﺳﺨﺘﯽ ﻭ ﺑﺪﺑﺨﺘﯽ ﺩﺭﺳﮑﯽ ﻣﯿﺨﻮﺍﻧﺪﻡ.
ﺗﻮ ﺍﺻﻔﻬﺎﻥ ﺷﺪﻡ ﺷﺎﮔﺮﺩ ﺗﻨﺒﻞ ﮐﻼﺱ!
ﺧﺎﻧﻢ ﻣﻌﻠﻢ ﭘﯿﺮ ﻭ ﺑﯽ حوﺻﻠﻪ‌ﺍﯼ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ ﮐﻪ ﺷﺪ ﺩﺷﻤﻦ ﻗﺴﻢ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﻣﻦ!
ﻫﺮ ﮐﺲ ﺩﺭﺱ ﻧﻤﯽ ﺧﻮﺍﻧﺪ ﻣﯽﮔﻔﺖ: ﻣﯽﺧﻮﺍﯼ ﺑﺸﯽ ﻓﻼﻧﯽ ﻭ ﻣﻨﻈﻮﺭﺵ ﻣﻦِ ﺑﯿﻨﻮﺍ ﺑﻮﺩﻡ!
ﺑﺎ ﻫﺰﺍﺭ ﺯﺣﻤﺖ ﺭﻓﺘﻢ ﮐﻼﺱ ﺩﻭﻡ!
ﺁﻧﺠﺎ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺑﺨﺖِ ﺑﺪِ ﻣﻦ، ﺍﯾﻦ ﺧﺎﻧﻢ ﺷﺪ ﻣﻌﻠﻤﻤﺎﻥ !!
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺗﻪ ﮐﻼﺱ ﻣﯽ ﻧﺸﺴﺘﻢ ﻭ ﮔﺎﻫﯽ ﻫﻢ ﭼﻮﺑﯽ ﻣﯿﺨﻮﺭﺩﻡ ﮐﻪ ﯾﺎﺩﻡ ﻧﺮﻭﺩ ﮐﯽ ﻫﺴﺘﻢ!
ﺩﯾﮕﺮ ﺧﻮﺩﻡ ﻫﻢ ﺑﺎﻭﺭﻡ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺷﺎﮔﺮﺩ ﺗﻨﺒﻠﯽ ﻫﺴﺘﻢ ﺗﺎ ﺍﺑﺪ!
ﮐﻼﺱ ﺳﻮﻡ ﯾﮏ ﻣﻌﻠﻢ ﺟﻮﺍﻥ ﻭ ﺯﯾﺒﺎ ﺁﻣﺪ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﻣﺎﻥ!
ﻟﺒﺎﺳﻬﺎﯼ ﻗﺸﻨﮓ ﻣﯽﭘﻮﺷﯿﺪ ﻭ ﺧﻼﺻﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﮐﺎﺭ ﺩﺭﺳﺖ ﺑﻮﺩ.
ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﻼﺱ ﻣﺎ ﮔﺬﺍﺷﺘﻨﺪ. ﻣﻦ ﺧﻮﺩﻡ ﺍﺯ ﺍﻭﻝ ﺭﻓﺘﻢ ﺗﻪ ﮐﻼﺱ ﻧﺸﺴﺘﻢ.
ﻣﯿﺪﻭﻧﺴﺘﻢ ﺟﺎﯼ ﻣﻦ ﺍﻭﻧﺠﺎﺳﺖ!
ﺩﺭﺱ ﺩﺍﺩ، ﻣﺸﻖ ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﻓﺮﺩﺍ ﺑﯿﺎﺭﯾﻦ.
آنقدﺭ ﺑﻪ ﺩﻟﻢ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺗﻤﯿﺰ ﻣﺸﻘﻢ ﺭﺍ ﻧﻮﺷﺘﻢ،
ﻭﻟﯽ ﻣﯽﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﺗﻨﺒﻞ ﮐﻼﺱ ﭼﯿﺴﺖ!
ﻓﺮﺩﺍ ﮐﻪ ﺍﻭﻣﺪ، ﯾﮏ ﺧﻮﺩﻧﻮﯾﺲ ﺧﻮﺷﮕﻞ ﮔﺮﻓﺖ ﺩﺳﺘﺶ ﻭ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩ ﺑﻪ دیدن و ﺍﻣﻀﺎ ﮐﺮﺩﻥ ﻣﺸﻖ ﻫﺎ...
ﻫﻤﮕﯽ ﺷﺎﺥ ﺩﺭ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺑﻮﺩﯾﻢ!!
ﺁﺧﻪ ﻣشقهامون ﺭو ﯾﺎ ﺧﻂ ﻣﯿﺰﺩﻥ ﯾﺎ ﭘﺎﺭﻩ ﻣﯽ ﮐﺮدند!
ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺭﺳﯿﺪ ﺑﺎ ﻧﺎﺍﻣﯿﺪﯼ ﻣﺸﻘﺎﻣﻮ ﻧﺸﻮﻥ ﺩﺍﺩﻡ...
ﺩﺳﺘﺎﻡ ﻣﯽﻟﺮﺯﯾﺪ ﻭ ﻗﻠﺒﻢ ﺑﻪ ﺷﺪﺕ ﻣﯽﺯﺩ...
ﺯﯾﺮ ﻫﺮ ﻣﺸﻘﯽ ﯾﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﻣﯽنوﺷﺖ...
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺑﺮﺍ ﻣﻦ ﭼﯽ ﻣﯽ ﻧﻮﯾﺴﻪ؟
ﺑﺎ ﺧﻄﯽ ﺯﯾﺒﺎ ﻧﻮﺷﺖ: ﻋﺎﻟﯽ!
ﺑﺎﻭﺭﻡ ﻧﻤﯽ ﺷﺪ، ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺳﻪ ﺳﺎﻝ ﺍﯾﻦ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﮐﻠﻤﻪ ﺍﯼ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺗﺸﻮﯾﻖ ﻣﻦ ﺑﯿﺎﻥ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ...
ﻟﺒﺨﻨﺪﯼ ﺯﺩ ﻭ ﺭﺩ ﺷﺪ.
ﺳﺮﻡ ﺭﺍ ﺭﻭﯼ ﺩﻓﺘﺮﻡ ﮔﺬﺍﺷﺘﻢ ﻭ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩﻡ.
ﺑﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﮔﻔﺘﻢ ﻫﺮﮔﺰ ﻧﻤﯽﮔﺬﺍﺭﻡ ﺑﻔﻬﻤﺪ ﻣﻦ ﺗﻨﺒﻞ ﮐﻼﺳﻢ...
ﺑﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﻗﻮﻝ ﺩﺍﺩﻡ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺑﺎﺷﻢ...
ﺁﻥ ﺳﺎﻝ ﺑﺎ ﻣﻌﺪﻝ ﺑﯿﺴﺖ ﺷﺎﮔﺮﺩ ﺍﻭﻝ ﺷﺪﻡ ﻭ ﻫﻤﯿﻨﻄﻮﺭ ﺳﺎﻝﻫﺎﯼ ﺑﻌﺪ...
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺷﺎﮔﺮﺩ ﺍﻭﻝ ﺑﻮﺩﻡ.
ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻨﮑﻮﺭ ﺩﺍﺩﻡ ﻧﻔﺮ ﺷﺸﻢ ﮐﻨﮑﻮﺭ ﺩﺭ ﮐﺸﻮﺭ ﺷﺪﻡ ﻭ ﺑﻪ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﺭﻓﺘﻢ.
ﯾﮏ ﮐﻠﻤﻪ ﺑﻪ ﺁﻥ ﮐﻮﭼﮑﯽ ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ ﻣﺮﺍ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﺩﺍﺩ...

ﺧﺎﻃﺮﻩ ﺍﯼ ﺍﺯ ﺍﻣﯿﺮﻣﺤﻤﺪ ﻧﺎﺩﺭی ﻗﺸﻘﺎﯾﯽ (ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺭﻭﺍﻧﺸﻨﺎﺳﯽ ﻭ ﻋﻠﻮﻡ ﺗﺮﺑﯿﺘﯽ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﻛُﻨﺖ ﺍﻧﮕﻠﺴﺘﺎﻥ)

خداوندا ... کدام نقطه ی زمین، از تو خالیست که خلق تو را در آسمان می جویند؟! منصور حلاج
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: sss , diligent , pioneer01 , فاطمه سلیمانی , Soldier's life , Milestone , SepidehP , M3t30r
ارسال: #۳۸۹۳۵
۰۶ مهر ۱۳۹۶, ۰۱:۳۶ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
داشتم فکر می‌کردم که چه جالب می‌شد مانشت تو محیط واقعی و فیزیکی هم یک دفتر یا شرکت داشت! Shy بعد اعضاش می‌تونستند یک تیم رو تشکیل بدن، یک تیم برای توسعه مانشت (برگزاری کلاس‌های آموزشی، آزمون‌های آزمایشی، تالیف کتاب و... تو مقاطع ارشد و دکتری) و حتی ایجاد App، فروشگاه آنلاین، تولید محتوای متمرکز مثلا برای ایجاد ویکی مانشت، شبکه‌های اجتماعی و...
.
به نظرم مانشت خیلی بهتر می‌تونست یا می‌تونه از این پتانسیل و جامعه آماری خودش استفاده کنه، واقعا کمتر جایی می‌شه چنین جامعه ۱۴۰/۰۰۰ نفری‌ای رو پیدا کرد که همه یا لیسانس یا فوق لیسانس یا دکتری مهندسی کامپیوتر و فناوری اطلاعات باشند! حتی اگه اعضای فعال اون کمتر از ۱ درصد باشند! Dodgy

از طرف دیگه می‌تونست یک جمعی باشه برای ایجاد تیم‌های تخصصی با مهارت‌های مکمل! Sleepy
تو این سال‌هایی که تو مانشت بودم کاربرهای مختلفی رو دیدم که هر کدوم تو یک حوزه خاصی خوب هستند ولی یا به خودشون باور ندارن یا برای اینکه بتونن طرحی رو به خروجی برسونن نیاز به مهارت‌های مکمل دارند. یکی از نظر تئوری تو علوم کامپیوتر قوی هست اما بازوی اجرایی نداره، یکی هیچی از برنامه‌نویسی بلد نیست اما دید اقتصادی خوبی داره، یکی برنامه‌نویسی بلده ولی طراحی بصری خیلی ضعیفی داره، یکی خیلی خوش سلیقه‌ست ولی بلد نیست چطوری از ابزارهای طراحی استفاده کنه، یکی تو بعد عملی ضعیفه اما فن بیان خوبی برای تدریس داره، یکی اصلا از کامپیوتر خوشش نمیاد اما مهارت بالایی تو ارتباطات داره، یکی ایده‌های خوبی داره اما بلد نیست اونارو بسط بده، یکی کلا هیچ مهارت عملی‌ای نداره اما آدم خوبیه... به نظرم خیلی خوب می‌شد که بشه این مهارت‌هارو با هم تجمیع کرد، حتی نه لزوما به در محیط واقعی که مثلا یک StartUp آنلاین؛
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: The BesT , sss , gogooli , diligent , pioneer01 , فاطمه سلیمانی , Saman , Soldier's life , ele , SepidehP , tayebe68 , M3t30r , Avril89
ارسال: #۳۸۹۳۶
۰۶ مهر ۱۳۹۶, ۰۲:۲۵ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
کاربر میل استون می دونی مشکل چیه ؟ مشکل اینه ما ایرانیا بلد نیستیم تیمی کار کنیم و همه دوست داریم برای خودمون رشد کنیم اینکه یکی بمیره مهم نیست اکثر آدم ها حسود هستن .

ما یه فرهنگ سوار شدن به مترو رو نداریم

ما فرهنگ رانندگی نداریم

ما جنبه فضای مجازی رو نداریم

ما فقط تقلید کننده غرب هستیم

و هر روز هم نق می زنیم چرا شرایط ما اینطوریه چرا دولت به ما کار نمی ده .

.......
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: The BesT , Milestone , فاطمه سلیمانی , همیلا , sss
ارسال: #۳۸۹۳۷
۰۶ مهر ۱۳۹۶, ۰۳:۳۱ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۰۶ مهر ۱۳۹۶ ۰۳:۴۹ ب.ظ، توسط The BesT.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
اینجوری هم صحیح نیست که فقط بگیم ما اینها را بلد نیستیم .ما فرهنگ این چیز را نداریم. ما فقط بلدیم فلان کار کنیم.. ما فقط بلدیم بهمان کار کنیم. باید فرهنگسازی کنیم همینکارها. فقط بگیم ما لیاقتمون هیچی نیست صحیح نیست. چندوقت پیش یه پیامی میخوندم که سرچش کردم براتون میذارمش.
کاربرMilestone درست میگه. ایده خوبیه. من حتما با دکتر تنهایی صحبت میکنم اینجا نظرشون را بفرمان تا مانشت به اهداف خوبی برسه
-----------------------------------------------------------------
چند وقت پیش ملت با چوب و سنگ، سگ و گربه‌ها را می‌زدند؛ ولی الان می‌بینیم توی خیلی از کوچه‌ها برایشان کنار پیاده‌رو غذا می‌گذارند و کلی انجمن برای نگهداریشان ایجاد شده است.
همین چند وقت پیش یکی موهایش عجیب بود، تیکه بارانش می‌کردیم؛ ولی الان می‌گوییم دوست دارد این تیپی باشد مدل موهایش چه ضرری به ما می‌رساند؟!
همین چند وقت پیش کسی کمربندش را پشت فرمان می‌بست مسخره‌اش می‌کردیم؛ ولی الان ماشین را روشن می‌کنیم و اول کمربندمان را می‌بندیم و می‌گوییم برای سلامتی‌مان واجب است!
همین چند وقت پیش وقتی خانمی متارکه می‌کرد به او بیوه می‌گفتیم و اذیتش می‌کردیم؛ ولی الان می‌گوییم ببین چی کشیده که جدا شده است!..
همین چند وقت پیش تا همسایه‌مان مهمانی می‌گرفت زنگ می‌زدیم ۱۱۰؛ ولی الان می‌گوییم بگذار شاد باشند و به آنها می‌گوییم لطفا ساعت ۱۲ شب تعطیلش کنید و همسایه‌مان هم ۱۲ نشده تعطیل می‌کند!...
همین چند وقت پیش هر چرت و پرت و خرافاتی می‌گفتند قبول می‌کردیم و به دیگران هم انتقالش می‌دادیم؛ ولی الان هر حرفی را که می‌شنویم سریع می‌گوییم منبع معتبرش را اعلام کن!...
همین چند وقت پیش برای پرسپولیس و استقلال دست به یقه رفیق چند ساله‌مان می‌شدیم؛ ولی الان می‌گوییم چی به من و تو می‌رسد؟! بحث می‌کنیم و آخر سر هم عذرخواهی می‌کنیم!...
همین چند وقت پیش کسی نظر مخالفی داشت غوغا به پا می‌کردیم؛ ولی الان می‌گوییم خب نظرش این است؛ هرکسی نظرش برای خودش محترم است!...
تا چند وقت پیش روز جمعه یا تعطیلی همه پارک ها و پارک‌های جنگلی تبدیل می‌شدند به سفره‌ای از زباله‌های رنگارنگ؛ اما الان بیشتر مردم وقتی می‌خواهند بساطشان را جمع کنند آشغال‌هایشان را می‌ریزند در کیسه زباله و می‌گذارند تو سطل آشغال!...
همین چند وقت پیش بچه‌دار که می‌شدیم پدربزرگ و مادر بزرگ سریع خواب می‌دیدند، یکی آمده تو خوابشان و گفته نام بچه را فلان بگذار و ما هم خوشحال می‌شدیم و می‌گذاشتیم. ولی الان آن نام زیبای ایرانی که دلمان بخواهد را روی بچه‌مان می‌گذاریم!...
همین چند وقت پیش فکر نمی‌کردیم بتوانیم ملت بافرهنگی باشیم. ولی می‌بینیم که آهسته‌آهسته داریم می‌شویم! و به اصل و سرشت و تمدن خودمان برمی‌گردیم!...
و اینها همگی از نشانه‌های باسواد شدن اکثریت جامعه است. این یعنی رسیدن به گوهر مدرنیته و عبور از دوران گذار با وجود همه محدودیت‌ها...
شاید هنوز خیلی راه مانده تا به‌طور کامل بافرهنگ بشویم ولی همینکه آغاز کردیم خیلی خوب است، خیلی خیلی هم خوب است!..
مرتب نگوییم مردم فلان هستند!
مردم ایران یعنی من، یعنی تو!..
تو مطالعه کن، رفتارهای اجتماعی نامناسبت را اصلاح کن و به من هم یاد بده که همینکار را بکنم، با مهربانی؛ نه با نگاه بالا به پایین و با لحنی که "تو بی‌فرهنگی و من باسواد و متمدن...
مطالعه کنیم و به هم کتاب هدیه بدهیم....
من_از_خودم_شروع_میکنم...

دوستان یه بازی بهم معرفی کنید مواقعی که فشار روحی و استرس بخاطر کار و اجرا نشدن پروژه بهم وارد میشه بازی کنم. بازی باشه که جنگی و اعصاب خردی نباشه و نرم و لطیف باشه. روی لپ تاپ هم نصب کنم. مثل سوپرماریو لطیف باشه فقط بتونم راه برم توش و از چند پله پرش کنم و با چندتا تیر از خودم دفاع کنم توش. بیشتر از این نباشه که تازه ذهنمو خسته تر کنه Big Grin
ممنون
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: sss , Milestone , diligent , pioneer01 , فاطمه سلیمانی , Soldier's life , ele
ارسال: #۳۸۹۳۸
۰۶ مهر ۱۳۹۶, ۰۴:۰۰ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۰۶ مهر ۱۳۹۶ ۰۳:۳۱ ب.ظ)The BesT نوشته شده توسط:  دوستان یه بازی بهم معرفی کنید مواقعی که فشار روحی و استرس بخاطر کار و اجرا نشدن پروژه بهم وارد میشه بازی کنم. بازی باشه که جنگی و اعصاب خردی نباشه و نرم و لطیف باشه. روی لپ تاپ هم نصب کنم. مثل سوپرماریو لطیف باشه فقط بتونم راه برم توش و از چند پله پرش کنم و با چندتا تیر از خودم دفاع کنم توش. بیشتر از این نباشه که تازه ذهنمو خسته تر کنه Big Grin
ممنون
world of goo
ورژن دسکتاپش بهتره. رو موبایل سخته بازی کردن.


مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: sss , The BesT
ارسال: #۳۸۹۳۹
۰۶ مهر ۱۳۹۶, ۰۴:۱۰ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۰۶ مهر ۱۳۹۶ ۰۴:۱۶ ب.ظ، توسط Milestone.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۰۶ مهر ۱۳۹۶ ۰۲:۲۵ ب.ظ)khayyam نوشته شده توسط:  کاربر میل استون می دونی مشکل چیه ؟ مشکل اینه ما ایرانیا بلد نیستیم تیمی کار کنیم و همه دوست داریم برای خودمون رشد کنیم اینکه یکی بمیره مهم نیست اکثر آدم ها حسود هستن .

ما یه فرهنگ سوار شدن به مترو رو نداریم

ما فرهنگ رانندگی نداریم

ما جنبه فضای مجازی رو نداریم

ما فقط تقلید کننده غرب هستیم

و هر روز هم نق می زنیم چرا شرایط ما اینطوریه چرا دولت به ما کار نمی ده .

خیام!
مشکل این نیست، مشکل نداشتن خودباروی هست.

اگه همه ما اینطوری هستیم، پس چطور دیجی‌کالا از ضرردهی ابتدایی و فقط ۲ کارمند به درآمد ناخالص ۸۰ میلیارد تومانی در ماه و با ۱۲۰۰ کارمند رسید؟ آدم فضایی‌ها یا غیرایرانی‌ها ایجادش کردند؟ گلدتگ، کافه بازار، آپارات یا همین ورزش سه چطور؟ اگه اونا هم اینطوری فکر می‌کردند که الان وجود خارجی نداشتند و چنین اشتغال‌زایی و درآمدهایی وجود نداشت. حالا من سعی کردم به کسب و کارهای تمام اینترنتی اشاره کنم، ولی مثلا باید دید که هولدینگ سولیکو (کاله) چطور و از چه وضعیت وخیمی به چنین غولی تبدیل شد. پس ما همه اینطوری نیستیم ولی شاید با گفتن این نوع حرف‌ها می‌خوایم بار مسئولیت رو از دوش خودمون برداریم تا به یک آرامش معنوی برسیم.

شما درست می‌گی، اکثر افراد جامعه ممکنه آدم‌های موفقی نباشند، تعداد شرکت‌های شکست خورده غیرقابل قیاس با شرکت‌های موفق و سودآور هست، از طرفی ما هم نه جامعه‌شناس هستیم و نه سیاست‌گذار ولی من فکر می‌کنم خدا این قدرت انتخاب رو بهمون داده که اگه ۱۰۰/۰۰۰ انسان شکست‌خورده داشته باشیم و ۱ انسان موفق، اون ۱ نفر رو ببینیم و الگو قرار بدیم نه اون ۱۰۰/۰۰۰ نفر رو... درسته، شاید نتونیم حال کل جامعه رو خوب کنیم، اما حداقل خوممون که باور داریم این چیزها خوب نیست (غر زدن و...) که می‌تونیم رو خودمون کار کنیم تا اینطوری نباشیم.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: sss , khayyam , فاطمه سلیمانی , The BesT , Soldier's life , diligent , ele , M3t30r
ارسال: #۳۸۹۴۰
۰۶ مهر ۱۳۹۶, ۰۴:۳۸ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۰۶ مهر ۱۳۹۶ ۰۴:۵۱ ب.ظ، توسط pioneer01.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۰۶ مهر ۱۳۹۶ ۰۱:۳۶ ب.ظ)Milestone نوشته شده توسط:  داشتم فکر می‌کردم که چه جالب می‌شد مانشت تو محیط واقعی و فیزیکی هم یک دفتر یا شرکت داشت! Shy بعد اعضاش می‌تونستند یک تیم رو تشکیل بدن، یک تیم برای توسعه مانشت (برگزاری کلاس‌های آموزشی، آزمون‌های آزمایشی، تالیف کتاب و... تو مقاطع ارشد و دکتری) و حتی ایجاد App، فروشگاه آنلاین، تولید محتوای متمرکز مثلا برای ایجاد ویکی مانشت، شبکه‌های اجتماعی و...
.
به نظرم مانشت خیلی بهتر می‌تونست یا می‌تونه از این پتانسیل و جامعه آماری خودش استفاده کنه، واقعا کمتر جایی می‌شه چنین جامعه ۱۴۰/۰۰۰ نفری‌ای رو پیدا کرد که همه یا لیسانس یا فوق لیسانس یا دکتری مهندسی کامپیوتر و فناوری اطلاعات باشند! حتی اگه اعضای فعال اون کمتر از ۱ درصد باشند! Dodgy

از طرف دیگه می‌تونست یک جمعی باشه برای ایجاد تیم‌های تخصصی با مهارت‌های مکمل! Sleepy
تو این سال‌هایی که تو مانشت بودم کاربرهای مختلفی رو دیدم که هر کدوم تو یک حوزه خاصی خوب هستند ولی یا به خودشون باور ندارن یا برای اینکه بتونن طرحی رو به خروجی برسونن نیاز به مهارت‌های مکمل دارند. یکی از نظر تئوری تو علوم کامپیوتر قوی هست اما بازوی اجرایی نداره، یکی هیچی از برنامه‌نویسی بلد نیست اما دید اقتصادی خوبی داره، یکی برنامه‌نویسی بلده ولی طراحی بصری خیلی ضعیفی داره، یکی خیلی خوش سلیقه‌ست ولی بلد نیست چطوری از ابزارهای طراحی استفاده کنه، یکی تو بعد عملی ضعیفه اما فن بیان خوبی برای تدریس داره، یکی اصلا از کامپیوتر خوشش نمیاد اما مهارت بالایی تو ارتباطات داره، یکی ایده‌های خوبی داره اما بلد نیست اونارو بسط بده، یکی کلا هیچ مهارت عملی‌ای نداره اما آدم خوبیه... به نظرم خیلی خوب می‌شد که بشه این مهارت‌هارو با هم تجمیع کرد، حتی نه لزوما به در محیط واقعی که مثلا یک StartUp آنلاین؛
همش یه طرف این جمله هم یه طرف عااالیSmileTongue
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Milestone , sss , فاطمه سلیمانی , The BesT , Soldier's life , ele , SepidehP


موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  اگر بیش از سه سال از عضویت شما در مانشت میگذرد:بگویید کجایید و چه میکنید؟ Fardad-A ۸۳ ۵۶,۶۳۲ ۲۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۵۰ ق.ظ
آخرین ارسال: clint
  ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج (هرچه می خواهد دل تنگت بگو...) morweb ۲,۶۹۵ ۶۲۲,۰۹۰ ۲۱ مرداد ۱۴۰۲ ۰۷:۴۴ ب.ظ
آخرین ارسال: gogooli
  انخاب مسیر آینده ؟ آینده دکترا چه خواهد شد ؟ shivap ۱۰ ۱۰,۴۷۷ ۰۲ آذر ۱۳۹۸ ۱۲:۳۶ ق.ظ
آخرین ارسال: WILL
  سلام،امروز حال ات چطوره؟ حس امروزت را بگو. فرید ۹۰۷ ۲۳۵,۴۶۳ ۲۰ مهر ۱۳۹۴ ۰۳:۲۳ ب.ظ
آخرین ارسال: Bache Mosbat
  اگر داده ها در هر بار به طور مساوی تقسیم شود حداکثر عمق درختی log n خواهد شد؟ post98 ۱ ۳,۲۰۲ ۱۸ بهمن ۱۳۹۳ ۰۹:۲۴ ب.ظ
آخرین ارسال: ahrmb
  اینترنت در آینده ناپدید خواهد شد hnarghani ۰ ۳,۳۴۷ ۰۷ بهمن ۱۳۹۳ ۰۱:۰۴ ب.ظ
آخرین ارسال: hnarghani
  اختلالی که زندگی شما را نابود خواهد کردشک و بدبینی ناشی از اختلال شخصیت پارانویید( morweb ۰ ۳,۳۵۵ ۲۴ تیر ۱۳۹۳ ۰۵:۳۴ ق.ظ
آخرین ارسال: morweb
  تعداد سوالات دروس تخصصی کامپیوتر تغییر خواهد کرد؟؟؟ Denize ۱۸ ۱۸,۵۵۴ ۱۷ آبان ۱۳۹۲ ۱۲:۰۳ ب.ظ
آخرین ارسال: shovaliehsiah
Question لطفا تجربیات خود را در مورد نوشتن سمینار و پایان نامه بگویید Potential ۲۴ ۲۱,۳۸۲ ۲۸ مرداد ۱۳۹۲ ۱۱:۴۲ ب.ظ
آخرین ارسال: انرژی مثبت
  یک موضوع جدّی که اگه دقت نکنیم، مایه‌ی سرافکندگی ما در قیامت خواهد بود silver_0255 ۸ ۷,۶۷۸ ۲۸ خرداد ۱۳۹۲ ۱۰:۳۰ ق.ظ
آخرین ارسال: silver_0255

پرش به انجمن:

Can I see some ID?

به خاطر سپاری رمز Cancel

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. رمزت رو فراموش کردی؟ اینجا به یادت میاریم! close

رمزت رو فراموش کردی؟

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. close