این روزا خیلی دلم واسه دوستای دبیرستانم تنگ شده، هر چند بیش از بقیه ی آدما با هم ارتباط داریم، لااقل سالی ۱ یا ۲ بار. با دو سه تاشون خیلی بیشتر. دلم هوای دبیرستان کرده بود. پیش دانشگاهی که توی مدرسه حکومت میکردیم وقتی تعطیل میشد و هیشکیی نبود جز یه خانومی واسه کنترل. وقت ناهار توی صف از همه میزدیم جلو و میگفتیم ما پیش ایم
)) خیلی باحال بود.
میرفتیم چیز میز میخریدیم از بیرون وقتایی که فقط خودمون توی مدرسه بودیم. راهش. سرویس… چقدر خوب بود.
خوب نیست آدم توی گذشته زندگی کنه ولی گاهی بعضی چیزا تکرار نمیشه. با هیچ دوست جدیدی، با هیچ محیط جدیدی.
فک نمیکردم دوستام هم دلشون تنگِ اون روزا باشه، گفتم خیلی هاشون که زندگی شون عوض شده و … امروز هم میزیم پیام داد که دلش تنگ شده. عجیب بود. خوشحال شدم.
کاش میشد برگشت به روزایی که بچه بودیم و خیلی سرخوش. بدون غمِ آدم بزرگا. عددی که میاد روی سنمون رو دوس ندارم.