از ازدواج اوا و فرانکلین، کوین به دنیا می آید. پسری که چندان عادی نیست و کارهای خشونت آمیزش، دل اوا را می لرزاند و او را به ستوه می آورد. کوین هر چه بزرگتر می شود، کارهای وحشتناک تری هم انجام می دهد..
لحظاتی در فیلم وجود دارد که شدیداً اعصابتان را تحریک خواهد کرد. ساختار درهم ریخته ای که رمزی برای این داستان تکان دهنده انتخاب کرده، مخاطب را شدیداً درگیر نگه می دارد. صحنه ها، بی محابا از پس هم می آیند و گذشته و حال و آینده را در هم ترکیب می کنند و کم کم باید از بین آنها داستان را درک کرد. البته هر چه به سمت انتها می رویم، این ترکیب شدن زمانی هم کمتر می شود و جواب خیلی از صحنه هایی که تا کنون برایمان بی معنی جلوه می کرده، روشن می شود و همین امر، وادارمان می کند بار دیگر فیلم را ببینیم. البته اگر طاقت داشته باشیم!
...
پیشنهاد می کنم حتما ببینیدش...