(۳۱ خرداد ۱۳۹۵ ۰۶:۰۴ ب.ظ)samanbeigmiri نوشته شده توسط: به این خاطر که حاضر نبودم از قسمت هایی از دروس که خیلی خونده بودمشون دل بکنم و سوالاتی که اشتباه طرح شده بودن رو حاضر نبودم ول کنم و میگفتم هر جور شده باید این لعنتی رو حل کنم،اصا نمیدونستم و یا حاضر نبودم قبول کنم بعضی سوالات میتونه اشتباه طرح شده باشه،کلی وقت از دست دادم و کلی سوئیچ میکردم بین سوالات که شاید بشه حلشون کنم،
متنفرم از اینکه بخوام همه ی تقصیر ها رو گردن سنجش بندازم،(البته شکی در بیشعور بودن عده ای از طراح ها ندارم که مثلا ۵۰ درصد درس شبکه رو اشتباه طرح کردن و اینقدر نامرد بودن که برای طرح سوال خودشون و حل کردنش وقت نگذاشته بودن)اما برای همه همین بود و رفیق دارم شده نفر ۵ یا چه میدونم ۱۰۰،
باید اینقدر به همه درس ها مسلط باشیم به نظرم که سهم خودمون رو در بیاریم از سوالاتی که درسته،
من تا امروز با هفت هشت نفر از مانشتیها که کنکورشون بد شده مکالمه داشتم. یا خودشون متوجه اشتباهشون شده بودند، یا من متوجه شدم در کجا اشتباه کردند، بهشون گفتم و قبول کردند.
یک نفر ساعت خوابش طوری بود که ۸ صبح تازه وسط ساعت خواب ایشون میشد.
یکی دلش رو به تستهای کنکوری سالای قبل خوش کرده بود که همه رو بالای ۸۰ میزنه در حالی که در کتب کنکوری، به صورت نکتهوار آورده شدند و شخص از قبل اشراف داره و اصلاً نمیشه به این درصدها استناد کرد.
یک نفر دو تا درس اختصاصی رو کلاً گذاشته کنار، اون دو درس دیگه هم سخت و جدید دادند که یک سؤالش هم غلط بوده.
یه نفر فقط ۵ درصد وقت خوندنش رو صرف حل تست و تمرین گذاشته بود.
یکی دیگه مثل شما سر کنکور به خاطر اینکه برای فلان درس هزینهی بالایی پرداخت کرده (از نظر تایم خوندن و هزینهی کلاس رفتن) عوض ۱۰ دقیقه نیم ساعت بهش اختصاص داده در حالی که درس بعدی با همون تعداد سؤال و بسیار آسونتر بوده.
تک تک اینها اشتباهات کشندهای هستند که هر کدوم به تنهایی رتبه رو از یک به چهار رقمی میتونه برسونه.