(۲۳ خرداد ۱۳۹۵ ۰۳:۰۹ ب.ظ)behnam5670 نوشته شده توسط: (23 خرداد ۱۳۹۵ ۰۲:۵۲ ب.ظ)Masoud05 نوشته شده توسط: میشه این حرف شما رو یه جور دیگه هم گفت.
کسی که سواد داره بیکار نمیمونه. منتهی بیکار نبودن به معنی اشتغال به کد نویسی! و یا طراحی وب!!!! نیست (دید عموم از معنی کار تو رشته خودمون) بلکه میتونه فرد یک محقق باشه.
البته نظر شخصی من این هست که در رشته ما باید علم و عمل در کنار هم باشند. این حرف من بیشتر از جنس علاقه مندی هست تا اصول کلی. والا در علوم ریاضی و فیزیک خیلی مباحثی که در دانشگاه های بزرگ داره مطرح میشه در حال حاضر تا حد قابل توجهی جنبه تئوری داره ولی کاملا ارزشمند هستند.
نه نمیشه گفت، فقط همونجوری که من گفتم درسته
خب آره، همون عمل خودش رو توو علم نشون میده دوباره. یعنی کسی که دست به آچارتر باشه، خروجی علمی بیشتری میتونه داشته باشه. کسی که الگوریتم و برنامهنویسیش ضعیف باشه کارایی و خروجی پایینتری خواهد داشت.
توو فیلدی که من کار میکنم پیادهسازی معنی نداره چون خود شرکتهایی مثل اینتل هم دقیقاً با همین ابزار شبیهساز (که قیمتش ۱ میلیون دلار هست و برای دانشگاهها صد هزار دلار) کار میکنند. قسمت پیادهسازی یا تولید انبوه که میرسه، میدن به fabهایی که الان دیگه مال خودشون هم نیست و بیشتر توو سنگاپور اینا هست چون براشون صرفهی اقتصادی نداره. از اونجایی که یک پیادهسازی حدود ۶ تا ۱۸ ماه طول میکشه، اگه این ابزار دقت یا کارایی لازم رو نداشته باشند شرکت از بازار عقب میفته و در عرض ۶ ماه ورشکست میشه. فلذا دانشجویی که این ابزار رو بلد باشه، فقط یه training کوتاه مدت میخواد که وارد قسمت اصلی یه شرکت بشه که اون هم تمامی شرکتها این مرحله رو دارند.
حتی توو خود فیلد معماری کامپیوتر هم شبیهسازی ارزش زیادی داره (مقالات کنفرانس ISCA شاید نه همه ولی اغلبشون شبیهسازی هستند) چون وقتی مثلاً میخوان تأثیر افزایش cache L2 رو در فلان توپولوژی ببینند، امکان نداره ۱۸ ماه صبر کنند تا یکی براشون بسازه (زمان طراحی رو که خودش سالها طول میکشه رو فاکتور گرفتم).
این یارو
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
شش صد هزار دلار از حلقوم اینتل کشید بیرون چون فهمید که از یکی از همین مقالههای تئوریش استفاده کردند.
والا بیلا(امیدوارم املاش غلط نباشه) کار با نرم افزار گران و اینکه چند نفر در اون حوزه کار می کنند هنر نیست . هنر اینه که با همین امکانات بتونیم کاریی مفید انجام بدیم که هم می تونه علم بیاره , ارزش بیاره , پول بیاره و همین طور مقاله!.
مشکل ما اینه که خلاقیت معنا نداره هر کاری تو یه کشور پیشرفته انجام می شه می خواهیم تو همون زمینه با همان امکانات انجام بدهیم که البته چون امکانات اش نیست ناخداگاه یا خواسته با شبیه سازی کار تمامه( البته شبیه سازی بد نیست اگر توانایی به فعل رسوندن هم موجود باشه).
تمام تجهیزات هم اینطور نیست که باید خریداری بشه کسی که می خواهد کار نویی انجام بدهد خیلی از چیزها را باید خودش انجام بدهد و بسازد البته همه چیز رو نمی شود ساخت.
برای نمونه روی پروزه ای که کار می کنم یه پایان نامه ارشد از یکی از دانشگاه های حوزه اسکاندیناویی که برای سال ۲۰۱۶ بود خوندم(متاسفانه پایان نامه رو پاک کردم و لینکش رو ندارم اگر کسی خواست یکی دو روز وقت بدهد لینکش رو پیدا می کنم) که برای قسمتی از کارش از wire bonding (کسانی که سخت افزار هستند حتما اسم این روش-وسیله رو شنیده اند.)استفاده کرده بود. چیز جالب این است که این وسیله تا جایی که دیدم جایی نداره اما فناوری اش حداقل برای ۵۰ سال قبل است , یعنی یکی از این اساتید که طوماری از مقالات داره نخواسته یک بار هم برای رضای خودش یه کار عملی انجام بده که از این ساده ترین وسیله در حوزه تراشه یا کارهای دیگر استفاده کنه.
فکر ها رو باید بشوریم و طور دیگه تفکر کنیم