زمان کنونی: ۰۹ اردیبهشت ۱۴۰۳, ۰۴:۲۳ ب.ظ مهمان گرامی به انجمن مانشت خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات انجمن می‌توانید عضو شوید.
گزینه‌های شما (ورودثبت نام)

هرچه می خواهد دل تنگت بگو...

ارسال: #۲۴۷۲۱
۱۵ آذر ۱۳۹۴, ۰۲:۱۰ ق.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۵ آذر ۱۳۹۴ ۰۱:۳۹ ب.ظ، توسط Menrva.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
............

멈추지 말고

My Dream is to fly
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۲۴۷۲۲
۱۵ آذر ۱۳۹۴, ۰۲:۱۸ ق.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۱۵ آذر ۱۳۹۴ ۰۲:۱۰ ق.ظ)Menrva نوشته شده توسط:  
(15 آذر ۱۳۹۴ ۰۱:۲۶ ق.ظ)software94 نوشته شده توسط:  من اشناهام بیشتره میگم قفل کنند پست هاروBig Grin
برو تو همه پستهات بنویس چه شب زیبایی بود،اه ای نیمه گمشده کجا بودیBig Grinچه حرف زدنت بر دل مینشست تحصیل کردهBig Grin
=)))))) وای دختر خدابگم چیکارت نکنه مردم از خندهههههه منفجرشدممممم =))))) روحیم بازشدددددد‌ آخرشیییییBig Grin

«‌ ینیاااااا یاد این حرفت "چ حرف زدنت بر دل مینشست تحصیلکرده" میوفتم منفجر میشم از خنده: ))))))
بببین الکی خنده هاتو ننداز تقصیر پست های من،من وهمه میدونیم خنده خوشحالیهBig Grin
انشالله همیشه بخندی عزیزمSmile
چت روم شده اینجاBig Grin
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۲۴۷۲۳
۱۵ آذر ۱۳۹۴, ۰۲:۴۶ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
چه نهان کنم دلی را که ز اشک می شکیبد
تب ابر دارم اما سر بارشی ندارم
محمدراضا ایرایی

زمان آدم ها رو دگرگون میکند
اما تصویری را که از آنها داریم
ثابت نگه می دارد
هیچ چیز دردناک تر از این تضاد
میان دگرگونی آدم ها و ثبات خاطره ها نیست


مارسل پروست
از کتاب : در جستجوی زمان از دست رفته
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۲۴۷۲۴
۱۵ آذر ۱۳۹۴, ۰۴:۴۲ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۱۳ آذر ۱۳۹۴ ۰۹:۱۷ ب.ظ)codin نوشته شده توسط:  آقا ما دوست داریم مقاله بدیم ، مقاله دوست نداره ما بدیمش. درگیرشم تا ببینم چی میشه Huh
۷ تا دانشجو دکتری دارین، واسه چی نون میخورن خب؟ خِرِ اونا رو بگیر Dodgy

(۱۴ آذر ۱۳۹۴ ۰۸:۵۰ ب.ظ)diligent نوشته شده توسط:  آخرش ازدواج کردن؟
جریانش مفصل هست. یکیشون میخواست با یه خانومی که اصفهانی بود ازدواج کنه، همون اولش دختره گفت که نمیدونم من توو رفاه بزرگ شدم و اِل هست بِل هست و ... کلاً این رفیق ما رو ضایع کرد، در حالی که پسر به اون خوبی من تا حالا ندیدم و نخواهم دید. خودش هم با دوستم هم‌کلاس بود و کم و بیش میشناختش، مذهبی‌طور هم بود، خلاصه با کنار هم گذاشتن بعضی چیزا انتظار نمیرفت اینطوری بگه. بعد با خانواده‌ی خانومه صحبت کرد اونا هم دقیقاً همون حرف رو زدند. البته من از اول مخالف بودم ولی تصمیم‌گیرنده من نبودم. بعدش خودم یه خوبش رو از دانشکده‌ی خودمون بهش معرفی کردم براش و البته قسمتِ خدا بود که یه جای دیگه هم با هم آشنا شدند و این دختر جدیده رفیق من رو کامل شناخت و خودش هم خیلی خوشش اومد. الان جفتشون توو یکی از دانشگاه‌های کالیفرنیا فاند گرفتند دارند حال دنیا و آخرت رو همزمان می‌کنند.

دومی، خانومه تهرانی بود ولی اصالتا اصفهانی بودند. یه سری رسم و رسومات و انتظارات زیاد از پسر داشتند (هم انتظارات پرخرج تهرانی‌ها رو، هم رسم اصفهانی‌ها رو). مثلاً ترک‌ها توو مراسم عقد و اینا کلی پول گنده شاباش دوماد می‌کنند، ولی فامیل دختره نه تنها یه قرون خرج نکرده بودند توو مراسم، بلکه میگفت پولایی که زمین میریخت رو هم برمیداشتند! خب یه سری مشکلا پیش اومد بین عقد و عروسی ولی خب اول زندگی‌شون بدک نیستند با هم، البته وضع مالی دو طرف بد نیست و کمک کردند و الا مشکل حاد میشد.

راستی بگم که اینجا نوکِ پیکانِ من سمت شهر خاصی نیست، فقط با دو موردی که دیدم و موردی که پائین نقل قول کردم، خواستم بگم هر جایی رسم خودش رو داره (و مسلماً مردم خود اون منطقه بهش عادت کردند) و اول باید فکرش رو کرد که بعداً مشکل پیش نیاد.

(۱۴ آذر ۱۳۹۴ ۰۹:۲۳ ب.ظ)RASPINA نوشته شده توسط:  چ خونواده ساده وصمیمیه
فکر کنم اشتباه متوجه شدید. خانواده‌ی دختر گفتند که رسم نداریم مهریه بدیم (کلاً اون شهر رسم نداره) و عوضش برید از سمساری بخرید! بعد خانواده‌ی پسره گفتند چطور راضی میشید دخترون اول زندگی‌ش رو اینطوری شروع کنه. البته نگاه‌ها فرق داره و شاید از نظر یکی خانواده‌ی دختر صمیمی به نظر بیاد، از نظر یکی هم دَله‌باز. ملت هم این روزا دو دو تا می‌کنند، وقتی مثلاً تبریز رسم هست که کل جهیزیه رو خانواده‌ی دختر میدن کامل، حتی به همراه یه سری خرج دیگه، خب اینا هم لزومی ندیدند برن ۱۵۰۰ کیلومتر اونوتر و تازه با اون شرایط. البته من نظر خاصی ندارم واقعاً در مورد این جریان و به من ربطی نداره، فقط برداشت خانواده‌ی پسر رو گفتم.

(۱۴ آذر ۱۳۹۴ ۰۹:۰۷ ب.ظ)software94 نوشته شده توسط:  قیافه اش حرف نداشتتتتتتتتتتتتتتتتتتت،Big Grinصحبت کردنش خیلی تحصیلکرده بودددددددددددددددددددددBig Grinاصلا معرکه بودددددددددددددددددددBig Grin
جریان صحبت کردنِ تحصیل کرده چی بوده؟ Big Grin صحبت کردن باشخصیت شنیده بودم ولی باسواد نه، اونم توو چنین جمعی Huh مثلاً وسط حرفامون انتگرال بگیریم یا در مورد اصول سنتز نانوذرات با روش ترسیب شیمیایی صحبت کنیم؟ Big Grin
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۲۴۷۲۵
۱۵ آذر ۱۳۹۴, ۱۰:۴۰ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
عایا اینجا کسی شیرپوینت کار کرده؟؟؟

هی ایـــــــــــــــــــــــــــــــــزد...
Angel
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۲۴۷۲۶
۱۵ آذر ۱۳۹۴, ۱۲:۲۴ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۵ آذر ۱۳۹۴ ۱۲:۲۵ ب.ظ، توسط software94.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۱۴ آذر ۱۳۹۴ ۰۹:۰۷ ب.ظ)software94 نوشته شده توسط:  قیافه اش حرف نداشتتتتتتتتتتتتتتتتتتت،Big Grinصحبت کردنش خیلی تحصیلکرده بودددددددددددددددددددددBig Grinاصلا معرکه بودددددددددددددددددددBig Grin
جریانش راجع به خواستگاری مینروا هستBig Grin
تحصیل کرده حرف زده دل دختر مارو بردهBig Grinاز مینروا بپرسید Smile
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۲۴۷۲۷
۱۵ آذر ۱۳۹۴, ۱۲:۵۱ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
اینجوری که بوش میاد باید پایان نامه ارشد رو هم ببریم با خودمون خواستگاری!
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۲۴۷۲۸
۱۵ آذر ۱۳۹۴, ۰۱:۱۷ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
تا دیر نشده برم دانشگاه دو سه تا توصیه نامه از اساتید واسه شب خواستگاری بگیرم.
ریزنمراتم میخواد؟؟
من یه بدهی هم به صندوق رفاه دارم که واسه کارشناسیه باید اونم برم تصفیه کنم.
من نمره انضباطم یه خرده پایین بود تو مدرسه. خصوصا تو دبستان. از همین حالا استرس دارم که ریز نمرات مدرسه را هم بخوان Smile
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۲۴۷۲۹
۱۵ آذر ۱۳۹۴, ۰۱:۲۹ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۰ آذر ۱۳۹۴ ۰۷:۲۳ ب.ظ، توسط Menrva.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
.............................

멈추지 말고

My Dream is to fly
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۲۴۷۳۰
۱۵ آذر ۱۳۹۴, ۰۱:۲۹ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۵ آذر ۱۳۹۴ ۰۱:۳۷ ب.ظ، توسط blackhalo1989.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۱۵ آذر ۱۳۹۴ ۰۱:۱۷ ب.ظ)A L I نوشته شده توسط:  من یه بدهی هم به صندوق رفاه دارم
بهت گواهی موقت نمیدن. سریعتر برو پولشونو بده. یهو دیدی سر عقد نیاز شد به گواهی موقت.

(۱۵ آذر ۱۳۹۴ ۰۱:۲۹ ب.ظ)Menrva نوشته شده توسط:  من دوست دارم پسرخاکی باشه شوخی خنده بستنی بزنم توصورتش بهش برنخوره Big Grin
من تا حالا با دوستام چنین شوخی ای نکردم HuhHuhHuh
یعنی شده طرفو از پله هل بدم نزدیک باشه تا پایین پله ها رو دورانی بره سر و کلش بشکنه اما این دیگه...Huh
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۲۴۷۳۱
۱۵ آذر ۱۳۹۴, ۰۱:۳۶ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۱۵ آذر ۱۳۹۴ ۱۲:۵۱ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:  اینجوری که بوش میاد باید پایان نامه ارشد رو هم ببریم با خودمون خواستگاری!
شما چون شریفی هستین نیازی ب اوردن پایان نامه و اینا ندارین...Big Grin
آقایونی ک علم و صنعتین اونا گناه دارن باید زیاد تلاش کنن..Big Grin..کارشون ب ریزنمزاتم کشیده..Big Grin.. بازم خوشبحال اقای تیمورپور Big Grin

멈추지 말고

My Dream is to fly
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۲۴۷۳۲
۱۵ آذر ۱۳۹۴, ۰۱:۴۳ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۱۵ آذر ۱۳۹۴ ۰۱:۲۹ ب.ظ)Menrva نوشته شده توسط:  دویدن پریدن از دشت و کوهاBig GrinBig Grin
یا خدا HuhHuhHuhHuh
(۱۵ آذر ۱۳۹۴ ۰۱:۲۹ ب.ظ)Menrva نوشته شده توسط:  " بابام رو ک برده بودن خونشون میگفت سر ناهار کلی غذا کشیدن برام برنج پر میکردن بابام میگفت این خیلی زیاده میگفتم نه اقای... میل بفرماییدو .....
یعنی اینم جزء رسوم شده که باید فردای خواستگاری پدر عروس را تنهایی دعوت کنیم ناهار خونه مونHuhHuh
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۲۴۷۳۳
۱۵ آذر ۱۳۹۴, ۰۱:۴۵ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۵ آذر ۱۳۹۴ ۰۱:۴۷ ب.ظ، توسط blackhalo1989.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۱۵ آذر ۱۳۹۴ ۰۱:۴۳ ب.ظ)A L I نوشته شده توسط:  
(15 آذر ۱۳۹۴ ۰۱:۲۹ ب.ظ)Menrva نوشته شده توسط:  " بابام رو ک برده بودن خونشون میگفت سر ناهار کلی غذا کشیدن برام برنج پر میکردن بابام میگفت این خیلی زیاده میگفتم نه اقای... میل بفرماییدو .....
یعنی اینم جزء رسوم شده که باید فردای خواستگاری پدر عروس را تنهایی دعوت کنیم ناهار خونه مونHuhHuh
بریم یه سری مرغ و گوشت بخریم بذاریم تو یخچال برای فردای خواستگاریConfused
خواستگاریا تجملاتی شده Confused
پس فردا میگن به جای گل، گلدون درخت نخل بیارید خونمون
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۲۴۷۳۴
۱۵ آذر ۱۳۹۴, ۰۱:۴۶ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
کم کم میگن باید یه مقاله ژورنالی معتبر هم در مورد همسرداری داشته باشی تا بهت زن بدن.Smile
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۲۴۷۳۵
۱۵ آذر ۱۳۹۴, ۰۱:۵۰ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۶ آذر ۱۳۹۴ ۱۲:۱۳ ب.ظ، توسط Menrva.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
.........

멈추지 말고

My Dream is to fly
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ


موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  اگر بیش از سه سال از عضویت شما در مانشت میگذرد:بگویید کجایید و چه میکنید؟ Fardad-A ۸۳ ۵۶,۴۲۳ ۲۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۵۰ ق.ظ
آخرین ارسال: clint
  ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج (هرچه می خواهد دل تنگت بگو...) morweb ۲,۶۹۵ ۶۱۹,۸۷۲ ۲۱ مرداد ۱۴۰۲ ۰۷:۴۴ ب.ظ
آخرین ارسال: gogooli
  انخاب مسیر آینده ؟ آینده دکترا چه خواهد شد ؟ shivap ۱۰ ۱۰,۴۶۵ ۰۲ آذر ۱۳۹۸ ۱۲:۳۶ ق.ظ
آخرین ارسال: WILL
  سلام،امروز حال ات چطوره؟ حس امروزت را بگو. فرید ۹۰۷ ۲۳۴,۷۴۵ ۲۰ مهر ۱۳۹۴ ۰۳:۲۳ ب.ظ
آخرین ارسال: Bache Mosbat
  اگر داده ها در هر بار به طور مساوی تقسیم شود حداکثر عمق درختی log n خواهد شد؟ post98 ۱ ۳,۱۹۲ ۱۸ بهمن ۱۳۹۳ ۰۹:۲۴ ب.ظ
آخرین ارسال: ahrmb
  اینترنت در آینده ناپدید خواهد شد hnarghani ۰ ۳,۳۴۰ ۰۷ بهمن ۱۳۹۳ ۰۱:۰۴ ب.ظ
آخرین ارسال: hnarghani
  اختلالی که زندگی شما را نابود خواهد کردشک و بدبینی ناشی از اختلال شخصیت پارانویید( morweb ۰ ۳,۳۵۰ ۲۴ تیر ۱۳۹۳ ۰۵:۳۴ ق.ظ
آخرین ارسال: morweb
  تعداد سوالات دروس تخصصی کامپیوتر تغییر خواهد کرد؟؟؟ Denize ۱۸ ۱۸,۵۲۴ ۱۷ آبان ۱۳۹۲ ۱۲:۰۳ ب.ظ
آخرین ارسال: shovaliehsiah
Question لطفا تجربیات خود را در مورد نوشتن سمینار و پایان نامه بگویید Potential ۲۴ ۲۱,۳۲۱ ۲۸ مرداد ۱۳۹۲ ۱۱:۴۲ ب.ظ
آخرین ارسال: انرژی مثبت
  یک موضوع جدّی که اگه دقت نکنیم، مایه‌ی سرافکندگی ما در قیامت خواهد بود silver_0255 ۸ ۷,۶۵۹ ۲۸ خرداد ۱۳۹۲ ۱۰:۳۰ ق.ظ
آخرین ارسال: silver_0255

پرش به انجمن:

Can I see some ID?

به خاطر سپاری رمز Cancel

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. رمزت رو فراموش کردی؟ اینجا به یادت میاریم! close

رمزت رو فراموش کردی؟

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. close