(۰۴ دى ۱۳۹۲ ۰۲:۴۷ ب.ظ)crevice نوشته شده توسط: ببینید من واقعا معذرت میخوام که اینو بدون رودروایستی بگم!. مگه چند هزارم درصد کسایی که غیر انتفاعی اون هم در مقطع کاردانی و اون هم هنرستانی قصد ادامه تحصیل دارند؟! دوم اینکه من تجربیاتمو انتقال دادم و فک کنم از کسی که این تجربه رو در بعد عملیش نداشته بیشتر می دونم
بهرحال آره من فک می کنم ایشونی که حتما مشترک ها رو حدود ۵۰ درصد زده و چنین دانشگاهی درس میخونه خیلی بهتر از کسی که ۵،۶ ساله این رو درس میده و دانشگاه درست و حسابیی درس نخونده در شرایط برابر میتونه تدریس کنه!
فقط یک نکته بگم که تجربه شخصی خودم هست؛ سعی نکنید بقول بعضی ها کلاس رو کنترل کنید! سعی کنید دانشجو رو بفهمید! سعی کنید باهاشون رفیق باشید. من این ترم با شرترین گروه کلاس داشتم ولی هر جا که میرفتم میشنیدم که پشت سرم تعریف کردن. حتی با این وجود که نصف کلاس میانترم رو زیر نصف نمره گرفتن! و رفتم کلی تهدیدشون(تحدیدشون) کردم که همگی خواهید افتاد.
سعی کنید خنده رو باشید. اینکه شما یکم لبخند بزنید و اگر کسی تیکه ای انداخت جای اینکه بهش تشر بزنید شما هم با یک تیکه بزرگتر به استقبالش برید خیلی میتونه کمک کنه!. متاسفانه ماها بخاطر نوع اون جامعه مون عادت کردیم زیاد از حد خشک باشیم. چه ایرادی داره کلاس شاد باشه ولی روی هوا نباشه. من خودم کلاسم رو همه میومدن، حتی روزی که همه تعطیل کرده بودن من میگفتم بیاین اونا میومدن! اینکه باهاشون چنین رفتاری داشته باشید باعث میشه ازتون حرف شنوی هم بدون اینکه عصبانی بشید و یا سردرد بگیرید و قرص فشار استفاده کنید از شما داشته باشند!
اینکه شما بخشی از درس رو حذف کنید کاملا طبیعیه! اون هم توی دانشگاههای غیر انتفاعی. والا الانش با این وضع مقطع دکتری دانشگاه ... و تحقیقات تهرانش هم شده پول دادن و مدرک گرفتن! پس اون دانشگاهی که تدریس میکنید نیاز به علم شما ندارن و بلکه نیاز به اسم و رسم شما دارند. همینطور هم دانشجوها ۹۹% نیاز به تدریس شما ندارن و بلکه نیاز به نمره شما دارن!
من هم مثل دوستان هم علاقه داشتم و می خواستم این ضعف رو در خودم بر طرف کنم(صحبت برای یک جمع) و مهمتر از همه نیاز به سابقه اش رو داشتم واسه یکی دو سال دیگه که باید داشته باشم!!!
خوبه حرفای شما دقیقا تاییدی بود بر اساتیدی که من نمونه هاشون رو آوردم
من حرفی ندارم که در مورد عملکرد شما بزنم چون شما میمونید و وجدانتون و اون خدایی که قبولش دارید چون وظیفه ی یه استاد اینه که یه سرفصل وزارت رو به طور کامل تدریس کنه چه دانشجوش مثل جلبک باشه چه باهوش باشه
میبخشید ولی برای همین افکار هست که هیچ وقت ایران پیشرفت نمیکنه و ما همش نالانیم که چرا وضع اینه هر انسانی هر شهروندی هر استادی هر بشری باید اول از خودش شروع کنه ببینه آیا وظیفه ی خودش رو در قبال این جهان اصلا نه این جهان در قبال خودش درست انجام داده یا نه اونقوته که میتونه و حق داره در مورد دیگران و عملکردشون و اینکه منتظر نمره ان یا از چه بهره ی هوشی یا درسی برخوردارن نظر بدن
در مورد اینکه میگید ایشون فلان دانشگاه در نتیجه خفن و اینا.. این برای همه صادق نیست من نمونه ی نقض به وفور دیدم که امیدوارم این دوست خوبمون شاملش نشه و من از این قضیه خوشحالم میشم
و اینکه طبیعی بودن یه موضوع داله بر صحیح بودن اون موضوع نیست .
(۰۴ دى ۱۳۹۲ ۱۱:۵۵ ق.ظ)paeeizan نوشته شده توسط: سلام دوست گلم ..
اول از اینکه ممنون وقت گذاشتی و علیرغم سختی های که تشریح کردی باز تو این تاپیک کامنت گذاشتی تا استفاده کنم...
دو اینکه من هدفم سرسری رد کردن مطلب نیست .. دوس دارم تدریس کنم ... عشق من تدریسه ... یعنی فقط به عنوان کار و درآمد بهش نگاه نمیکنم ...
من تو فرودگاه کار میکنم ...و شغلم و درآمدم هم نسبتا" خوبه ... و تقریبا ۴ روز از هفته رو کاملا وقتم خالیه .
.
.
.
همیشه آرزوم بوده تو دانشگاه تدریس کنم
من با توجه به تجربه ی تدریس چندتا درسی که داشتم (زبان و ریاضی و برنامه نویسی ) میتونم اینو بهت بگم که اولین چیزی که مهم بود که گفتم تسلطته بعد از اون میری از توی اینترنت سرچ میزنی سرفصل وزارت علوم برای گرایش مهندسی نرم افزار توی سومین رکورد گوگل اگر اشتباه نکنم (چون این سرچم ماله ۱ماهه پیشه و الان حال گوگل کردن ندارم :دی) پی دی اف رو دانلود میکنی اوپن میکنی میری سراغ اون درسی که میخوای تدریسش کنی به احتمال خیلی زیاد با توجه به این موضوع که تازه تدریس رو شروع کردی بهت آز میدن و توی چارت نوشته که با توجه به واحد درسی ارائه شده که مراجعه میکنی به سرفصل اون درس یا اینکه یه درس غیر آز ه که میری سراغش بعدش سرفصل هارو یادداشت میکنی منابع زیرش نوشته شدن معمولا استاد خوب چون هر ۳ یا بیشتر اون منابع رو خونده میدونه که باید کدوم بخش رو از کدوم کتاب تدریس کنه برگه ای که روش سرفصل هارو نوشتی جلو هر سرفصل بشین بنویس که از روی کدوم کتاب باید تدریسش کنی و تمرین بدی
بعد از این مرحله اگر درس ات مثله درس من برنامه نویسی باشه باید بشینی تمرین براشون طراحی کنی که چیزایی که تدریس کردی به علاوه یه سری چیزای فراتر رو شامل بشه که فرد مجبور به جستجو بشه ( اینطوری روحیه دانشجوت جستجوگر میشه ) اگر هم درسی هست که خودش تمرین داره میتونی تمرین های مهم (اونایی که خودت استار زده بودی که برای ارشد مهمن) رو در سری اول بدی و تمرین های آسون تر رو سری بعد و حتما برای تمرین به همون اندازه که برای تدریس اهمیت قایلی ارزش قایل باش.... برای هر لحظه از کلاست پلن داشته باش .. بعد از خودت کسی رو سر کلاس راه نده نه برای اینکه جزبتو ثابت کنی برای اینکه حواس بقیه پرت نشه ... حضور غیاب رو انجام بده چون باید بین کسی که وقت میذاره میاد با کسی که نمیاد یه وجه تمایزی باشه
اگر حس میکنی که استرست باعث خشک شدن دهانت میشه با خودت یه لیوان آب ولرم ببر تا سر کلاس بعد از حرف زدن بخوری و بهتر اینه که برای اینکارت عذرخواهی هم بکنی چون احترام بین تو و دانشجوت رو بیشتر میکنه
سعی کن به چهره ی دانشجوت نگاه کنی با این کار هم اون رو مجبور میکنی که بهت نگاه کنه و حواسش پرت نشه هم میتونی ازش فیدبک بگیری که درس رو فهمیده یا نه سعی کن کسی که حواسش نیست رو با تذکر این موضوع که پرش فکری داری بیاریش توی کلاس(از نظر فکری)
حتما بعد از اتمام هر بخش سوال بپرس که کسی سوالی داره یه نه
سعی کن موبایلت خاموش باشه سر کلاس و این موضوع رو بهشون گوش زد کن که موبایل تو سر کلاسشون به احترام اونا خاموشه پس موبایل اونا هم باید خاموش باشه (و نه در حالت ویبره که بدتر رو اعصابه)
اگر حس کردی یهو یه چیزی از ذهنت پرید یا یهو یه جا فکر میکردی که درسته تفکرت بعد موقع تدریست به عکس اون مطلب رسیدی که پیش میاد سعی کن اگر امکان بیانش هست بهشون بگی یا چند لحظه کلاس رو استوپ کن و با خودت تحلیل کن به نتیجه برس و هیچ وقت حالت تحقیق یا این چیزا نگو که اونا این تناقضی که بهش برخوردی رو برن سرچ کنن چون اینطوری دید اونهارو نسبت بهت بد میکنه
وای چقدر نوشتم :دی
دیگه تمام تجربیاتی بود که داشتم :دی