نمیدونم چرا وسط این همه درس هوس مطالعه ی غیر درسی به سرم زده
ولی این کتاب و حیفه از دست بدید-فاطمه، فاطمه است-علی شریعتی
بخش هایی از کتاب:
زن اروپایی را که ما در ایران می شناسیم ، زن موجود در اروپا نیست؛ زن اروپایی موجود در ایران است!چهره ای که ما به نام زن اروپایی می شناسیم ، ساخت ایران است؛مونتاژ ملی است.البته این نوع زن هایی که پشت مجله ی "زن روز" می بینیم در اروپا هم هستند ؛ اما در جاهای مخصوصی به عنوان "زن شب".
فقط برخی زنان اروپایی هستند که ما حق شناختنشان را داریم و باید همان ها را بشناسیم؛ آن هایی را که فیلم ها و مجله ها و تلویزیون های جنسی و رمان های جنسی به ما نشان می دهند.
حق نداریم آن دختر اروپایی را بشناسیم که از ۱۶ سالگی به صحرای نوبی می رود و تمام عمرش را در آن محیط وحشت و خطر و قبایل وحشی می گذراند و شب و روز در جوانی و پیری درباره ی امواجی که از شاخک مورچه فرستاده می شود کار می کند....
حق نداریم مادام گواشن را بشناسیم که تمام عمر را صرف کرد تا ریشه افکار و مسائل فلسفی حکمت بوعلی و ابن ارشد و ملاصدرا و حاجی ملاهادی سبزواری را در فلسفه ی یونان پیدا کرد و با هم مقایسه کرد.
یا رزاس دولاشاپل را که بیش از همه ی علمای اسلام و حتی همه ی شیعیان و کباده کشان فعلی علی، زندگی اش را وقف شناخت مردی که در زیر کینه ها پنهان مانده ، کرد....
استعمار نو می کوشد از دختران ما تیپی بسازد که به دختر بار موسوم است.
آری زنان ما نباید این زنام را بشناسند ، زیرا حق ندارند از این زنان
تقلید کنند