انجمنصفحه اولجستجوی انجمن

[mosaferkuchulu]

بچه‌ها اصلا از این کارایی که من کردم انجام ندین!خیلی بد بود!من حسابی خوندم اما امروز دیگه مخم کار نمی کرد!ادم باید تفریح و درس و با هم داشته باشه!نه افراط تو تفریح و نه افراط تو درس!!!

[sasanlive]

(۱۶ آذر ۱۳۹۰ ۰۴:۱۶ ب.ظ)mosaferkuchulu نوشته شده توسط:  تا صفحه‌ی ۵۰ جایی که آخرین پست و دادم برگ زدم!من ندیدم یا واقعا کسی نگفته بود کو مسافر کوچولو؟
یعنی هیچ کس هیچی دلش واسه من تنگ نشده بود؟؟؟؟؟
راستی سلام!

---

اهان یدونه دیدم!مرسی آقا فرداد دیر یادتون افتاده ولی!من یه هفته است نیومدم!

.
چرا ما یادمون بود شما رو ولی میدونستم اگه اسمتونو ببریم سریع السیر ظاهر میشین .
ما معتادای جوونمردی هستیم. اگه ببینیم یکی داره ترک میکنه بهش حسادت نمیکنیم .
راستی استخون درد یا آبریزش بینی که نداشتی تو دوران ترک؟ .

---

(۱۶ آذر ۱۳۹۰ ۰۴:۳۱ ب.ظ)mosaferkuchulu نوشته شده توسط:  من رفته بودم بترکونم و بیام!(منظورم درساست)
تا یه حدی هم موفق بودم !
۸۰%

حالا که دلاتون تنگ نشده حداقل بیاین یه تبریک بگین بهم!من یه هفته دست به لپ تاپ نزدم!درسامو هم خوندم!

.
نتونستی این چند روزم دندون رو جیگر بذاری تا ۱۰۰% تموم کنی بعد بیای .

[mosaferkuchulu]

شما خیلی لطف دارین!
والا اصلا قضیه مانشت نیومدن تنها نبود!من کلا آدم بی جنبه ای ام(اعتراف صادقانه)
یا از این ر می افتم یا از اون ور!حد وسط هم نداره!این چند روز فقط درس خوندم!هیچ کار دیگه ای نکردم!اسه همین مخم متلاشی شد!الان خیلی سرم درد می کنه!

[sasanlive]

(۱۶ آذر ۱۳۹۰ ۰۵:۴۴ ب.ظ)mosaferkuchulu نوشته شده توسط:  مخم متلاشی شد!الان خیلی سرم درد می کنه!

واسه نرسیدن مواد مخدر از نوع مانشتیه .
به هر حال از اون طرف بیفتین بهتره تا از اینطرف.

[mosaferkuchulu]

نه نیست
آخه این طرف حداقل سالم می مونی
اما اونوری ممکنه دیوانه شی!

[Parva]

تا چشم رو هم میذاری میبینی عمر در حال گذره

حیف ... چقدر زود دیر میشه!

[sasanlive]

(۱۶ آذر ۱۳۹۰ ۰۶:۳۴ ب.ظ)parva نوشته شده توسط:  تا چشم رو هم میذاری میبینی عمر در حال گذره

حیف ... چقدر زود دیر میشه!

حالا شما زیاد غصه نخور زیادم پیر نیستین. ۹۰ سال که سنی نیست .
کلا روز تولد آدم دپرسترین روزه آدمه واسه همین این احساسو دارین.
نمیدونم شاید واسه جوونای این دورو زمونه اینطوریه. احساس میکنیم از زندگی خیلی عقبیم.

[mosaferkuchulu]

(۱۶ آذر ۱۳۹۰ ۰۶:۵۳ ب.ظ)sasanlive نوشته شده توسط:  

(16 آذر ۱۳۹۰ ۰۶:۳۴ ب.ظ)parva نوشته شده توسط:  تا چشم رو هم میذاری میبینی عمر در حال گذره

حیف ... چقدر زود دیر میشه!

حالا شما زیاد غصه نخور زیادم پیر نیستین. ۹۰ سال که سنی نیست .
کلا روز تولد آدم دپرسترین روزه آدمه واسه همین این احساسو دارین.
نمیدونم شاید واسه جوونای این دورو زمونه اینطوریه. احساس میکنیم از زندگی خیلی عقبیم.

شما چرا این همه میای مانشت؟
مگه درس نداری ؟؟؟

[sasanlive]

(۱۶ آذر ۱۳۹۰ ۰۷:۰۲ ب.ظ)mosaferkuchulu نوشته شده توسط:  شما چرا این همه میای مانشت؟
مگه درس نداری ؟؟؟

خوب شما اون رازو فنون ترکتونو به ما نمیگین تا ما هم ترک کنیم کمتر بیایم مانشت .

[mosaferkuchulu]

ای بابا!باز که اومدین!!!

[mosaferkuchulu]

من نمی خوردمش!

[انرژی مثبت]

ای بابا چقدر برگه تصحیح کردن سخت و وقت گیره!!!!

[firouzi.s]

۲ راه دارید
۱-به خدا توکل کنید چشاتونو ببندید بخورید
۲- می تونید بدید به کسی که از قضیه خبر نداره اگه تو یه بار مصرفه تا سر کوچه برید هر ماشینی رد شد که ظرف رو بالا نگه دارید سریع وایمیسته مطمئن باشد با اصرار اون یکی کاسه رو هم ازتون میگیره

[انرژی مثبت]

راه سوم:
از اونجایی که معلومه نمی خواید بخوریدش، نریزید بیرون حیفه، بدید گنجشکی چیزی بخوره یا اگه مثل ما همسایهاتون مرغ و خروس دارن(!!!) بدید اونا بخورن
فکر کنم منم بودم نمی خوردمش!

[انرژی مثبت]

جلوی اپارتمانتون باغچه گلکاری چیزی نیست بریزید تو اون که پرنده‌ها بخورن؟
در مورد گربه هم بستگی داره ولی با این حال فکر کنم هیچی هم گیرش نیاد شله زرد نمی خوره