(۰۹ تیر ۱۴۰۱ ۰۷:۵۷ ب.ظ)sss نوشته شده توسط: چنین مسایلی انقدر پیچیده هستند که یک رشته دانشگاهی بهشون اختصاص داده شده. طبق فرمایش خودتون، شما فقط یک جنبه رو در نظر می گیرید و اینطور نتیجه گیری می کنید. ولی برای تنظیم قانونی که روی زندگی میلیونها نفر تأثیرگذاره نمیشه مسأله رو تا این حد ساده نگاه کرد. فرآیند گرفتن چنین تصمیمی برای یک زن این نیست که حالا اتفاقیه که افتاده، دکمه کنسل رو می زنم و تمام. زمان خیلی سختی میگذره تا چنین تصمیمی گرفته بشه. حتی در صورتی که با اطمینان ۱۰۰٪ هم چنین تصمیمی رو بگیره، میدونه عوارض جسمی، روانی و اجتماعی زیادی براش خواهد داشت که حتی ممکنه تا پایان عمر درگیرشون باشه.
از طرفی همون جنینی که نگران حق حیاتش هستین، وقتی به دنیا میاد حق بیمه درمانی، تغذیه سالم، تحصیل و .... داره که این مدافعان حق در اون زمان غیب میشن.
یه مسأله دیگه هم اینه که اتفاقا صدای زنان شنیده نمیشه. در شرایط متفاوت باز هم زنان هستند که سرزنش میشن. زنانی که حاضر نشدن جنین حاصل از تجاوز جنگی رو سقط کنند، از جامعه طرد میشن.
و در نهایت چنین قانونی فقط پاک کردن صورت مسأله است.
(۱۰ تیر ۱۴۰۱ ۰۶:۱۴ ب.ظ)sss نوشته شده توسط: شما فقط یک بخش ماجرا رو در نظر میگیرید. در اکثر موارد چنین تصمیمی برای یک زن انقدر هزینه داره که بدون دلیل کافی، اقدام به اسقاط جنین (معادل حقوقی صحیح اینه) نکنه. قبلا بارها تجربه شده که چنین قوانینی مشکلات بیشتری به وجود میارن. برای اکثر موارد بازدارندگی ندارن و فقط باعث میشن آنچه که میتونه قانونمند و با روش امن انجام بشه با روشهای ناایمن و آسیب زا انجام بشه. (مثال نزدیکش منع مصرف مشروبات الکلی در ایران)
من به عنوان حالت خاص مثال نزدم. حرفم اینه که ساختار قدرت بنا به منافع خودش تصمیم میگیره که چه کاری درسته و اگر لازم باشه انواع توجیهات اخلاقی و مذهبی و ... براش پیدا میکنن. مردم خواهان تغییر قوانین مربوط به حمل اسلحه بودن ولی با قاطعیت رد شد. در مقابل ۶۰% مردم حتی موافق هستن که قوانین مربوط به سقط جنین تسهیل بشه ولی ساختار قدرت خلاف این خواسته پیش رفت. به نظر میرسه کاهش نرخ موالید برای بیش از یک دهه و نگرانی از کاهش نیروی کار دلیل اصلی چنین تغییریه که با توجیهات اخلاقی پوشش داده شده. (برای مشاهده مثالهای بیشتر نیاز نداریم راه دوری بریم)
و منظورم از زنان، هر زنی در هر جای جهانه نه فقط آمریکا.
خود شما میگید مسأله پیچیده هست، ولی قضیه رو بیشتر احساسی کردید و حالات خاص مثل تجاوز و مشکلدار بودن جنین رو صرفا بولد کردید بدون اینکه در مورد موارد دیگه صحبت کنید.
اتفاقا چون این مسائل پیچیده هست و اتفاقِ نظر در موردشون نیست، دیوان عالی آمریکا وظیفهی تعیین تکلیف رو برگردوند به عهدهی ایالتها، به جای اینکه دولت مرکزی برای کل ۵۰ ایالت و ۳۳۰ میلیون نفر تصمیم بگیره. حق سقط جنین جزو پنج حقِ متمم قانون اساسی نیست، پس دولت مرکزی نمیتونه ایالتها رو وادار کنه این حق رو برای همه قائل بشن؛ همانطوری که دولت مرکزی نمیتونه شرکتها رو به طور مطلق وادار کنه تا چقدر کربن تولید کنند یا نکنند و دو روز پیش هم اختیار دولت رو محدود کرد (تصمیمات دولت که توازن اقتصادی رو به هم بزنه باید در سنا تأیید بشه؛ در یک کشور ایالتی، ایالتهای مرکزی که با سوخت فسیلی زنده هستند نباید فدای پروگرسیوهای کالیفرنیا و نیویورک بشن). حق سقط جنین هم میتونه با عبور از کنگره وارد قانون بشه پس اینکه ۶۰% مردم خواهان تسهیل قوانین سقط جنین هستند، اولا خیلی مبهم هست و دوما حرف بادِ هوا هست، من هم میگم ۹۹ درصد. اون ۶۰% واقعا اگر موافق حق مطلق هستند، در رایگیری کنگره و سنا میتونند نظرشون رو قانون کنند. تمام این ۶۰% نمیگن تا یه ساعت قبل از زایمان، به صورت دلبخواهی، بدون رضایت پدر، زن میتونه جنین که چه عرض کنم، بچه رو سقط کنه.
اون مواردی که گفتید (حق بیمه درمانی، تغذیه سالم، تحصیل و ...) هم در آمریکا قانونا به عهدهی مرد و فقط مرد هست که اتفاقا مردها به این خاطر مقروض و یا در زندان هستند. به جز اون، تکوالدها، مخصوصا مادرهای تنها، سوبسیدهای مستقیم (پول نقد) و غیرمستقیم (کمکهزینهی درمان، شهریهی دانشآموز، غذا، و دهها مورد دیگه) دریافت میکنند (و اتفاقا علت اینکه بعضی گروههای نژادی/فرهنگی، مشکلی با تکوالدی ندارند همین کمکها هست؛ هر چی این کمکها بیشتر شد، تعداد تکوالدی بیشتر شده).
در مورد اینکه "حتی در صورتی که با اطمینان ۱۰۰٪ هم چنین تصمیمی رو بگیره، میدونه عوارض جسمی، روانی و اجتماعی زیادی براش خواهد داشت که حتی ممکنه تا پایان عمر درگیرشون باشه." خب که چی؟ کسی که با خوشحالی یا با ناراحتی اقدام به یه کاری میکنه و بعدش عذاب وجدان میگیره یا نمیگیره تأثیری در درست یا غلط بودن اون کار نداره. اونی که با داس سر بچهش رو میبره هم دچار عوارض میشه، ولی ذیحق نیست (اینجا سوالی که پیش میاد اینه که سر بریدن بچه با سقط جنین یکی هست یا نه، که چند سطر پائینتر به این قسمت، که نقطه اصلی اختلاف هم هست، میرسم).
"در اکثر موارد چنین تصمیمی برای یک زن انقدر هزینه داره که بدون دلیل کافی، اقدام به اسقاط جنین (معادل حقوقی صحیح اینه) نکنه". بازم صرفا احساساتی بود. کی و کجا در مورد هزینههای این تصمیم تحلیل و آمارسنجی شده؟ کجا دلایل سقط جنین چاپ شده که بدونیم مثلا ۴۰ درصدش جنین ناسالم بوده، ۳۰ درصدش تجاوز بوده، ۲۰ درصدش فقط و ۱۰ درصدش هم دلبخواهی.
اتفاقا یکی از دلایلی که دیوان عالی، قانونگذاری رو به عهدهی هر ایالت برگردوند همینه. شخصا پستهای لینکدین زنهای موافق و مخالف رای دیوان عالی رو دیدم که ادعای سابقهی حداقل یک سقط جنین داشتند. مواردی که من دیدم به نظر نمیرسه چیزی به جای "جلوگیری از پیشرفت در شغل/زندگی" باعث اقدام به سقطشون شده باشه. سوال اینه که "انقدر هزینه داره" رو کی تعیین میکنه؟ مرز هزینه چیه؟ آیا اگر یک زن دلیل سقط جنیناش صرفا فرار از مسئولیتپذیری یا مثلا پیشرفت در شغل باشه، همونقدر حق سقط جنین داشته باشه که یکی کاملا فقیر هست یا جنیناش مشکل داره یا تجاوز شده؟
خب حالا برگردیم به اصل قضیه که مربوط به کشور خاصی هم نباشه. مرز سقط تا کجاست؟ مثل کانادا و my body my rightsها حق سقط تا لحظهی تولد باید باشه؟ یا مثل فرانسه تا ۱۰۰ روز؟ آیا فردی که از تمکن مالی برخوردار هست و لااقل میتونه هزینه پرداخت کنه تا شخص دیگه بچهش رو بزرگ کنه، یا اگر دولت وظیفهی بزرگ کردن بچه رو کلا عهدهدار بشه، حق داشته باشه جنین ۹ ماههش رو سقط کنه؟ یه جنین ۶-۷ ماهه که حس شنوایی و چشایی و لامسه داره فرقی با "یه مشت سلول" نداره؟ اگر جنین هیچ فرقی با سلول نداره، اگر یک شخص اقدام به کشتن جنینِ شخص دیگه بکنه، صرفا مجرم به از بین بردن یه توده سلول باید بشه یا یک انسان یا یه چیزی این وسط؟ اونهایی که میگن جنین موجود زنده نیست، در صورت تصادف و کشته شدن جنین، از دیهی جنین (که در آمریکا معادل انسان عادی هست) صرف نظر میکنند؟ یا وقتی سقط ناخواسته داشتند، واقعا ناراحت نمیشن چون صرفا یه مشت سلول از دست دادند؟ اون ۶۰% موافق فراهم کردن تسهیلات سقط، چند مورد و تا چه حدی از سوالاتی که گفتم رو موافق هستند؟ اگر مثلا زن و مرد توافق کردند بچهدار بشن، ولی زن توو ماه مثلا ششم تا نهم تصمیم گرفت به دلایلی مثلا طلاق یا صرفا حوصلهی مسئولیت نداشتن، بچه رو سقط کنه (حتی اگه مرد حاضر باشه به تنهایی بچه رو بزرگ کنه)، مرد هیچ دستاویز قانونی نداشته باشه چون my body my rights؟ با همهی این حرفها، به نظرتون بهتر نیست به جای اینکه یک شخص در دولت مرکزی یک شبه برای همه تصمیم بگیره، بهتر نیست ۰ تا ۱۰۰ متعلقات قانونیش طی بشه؟
(۱۰ تیر ۱۴۰۱ ۰۸:۵۶ ب.ظ)sss نوشته شده توسط: پیشنهاد میکنم درباره mansplaining مطالعه بفرمایید.
وارد این حرفهای سطحی wokeها نشید. تاریخ انقضای این کلمه وقتی تموم شد که میچ فیفیلد دماغ اون سناتوره که هیهی خندید و گفت I love the mansplaining رو مالید به خاک.
اینم یه زمانی مد شده بود هر مردی با زنی وارد بحث میشد (درست یا غلط) طرف مقابل فوری میگفت داری mansplaining میکنی؛ چند تا woke هم کرکر میخندیدند و مثلا بحث رو برنده میشدند؛ مثل دوران راهنمایی که هر کسی فحش خوشقافیهدارتر میداد برندهی بحث بود.
(۱۰ تیر ۱۴۰۱ ۰۶:۱۴ ب.ظ)sss نوشته شده توسط: من به عنوان حالت خاص مثال نزدم. حرفم اینه که ساختار قدرت بنا به منافع خودش تصمیم میگیره که چه کاری درسته و اگر لازم باشه انواع توجیهات اخلاقی و مذهبی و ... براش پیدا میکنن. مردم خواهان تغییر قوانین مربوط به حمل اسلحه بودن ولی با قاطعیت رد شد. در مقابل ۶۰% مردم حتی موافق هستن که قوانین مربوط به سقط جنین تسهیل بشه ولی ساختار قدرت خلاف این خواسته پیش رفت. به نظر میرسه کاهش نرخ موالید برای بیش از یک دهه و نگرانی از کاهش نیروی کار دلیل اصلی چنین تغییریه که با توجیهات اخلاقی پوشش داده شده. (برای مشاهده مثالهای بیشتر نیاز نداریم راه دوری بریم)
تغییر قوانین حمل اسلحه کِی و کجا با قاطعیت رد شد؟ این خیلی مبهم بود. دقیقا چند درصد از مردم خواهان تغییر کدوم قوانین بودند؟ متمم دوم قانون اساسی حق نگهداری و حمل اسلحه رو میده و تغییر متمم ممکن هست (دو سوم آرای کنگره). اما بعیده هیچ وقت دو سوم مردم، در نتیجه تقریبا دو سوم کنگره، موافق تغییر این متمم باشند. اما هر ایالتی قوانین خودش رو هم داره و راحتتر قابل تغییر هست. مثل کالیفرنیا قوانین سفت و سختتری داره. پس اینکه "مردم خواهان تغییر قانون بودند ولی با قاطعیت رد شد" گزارهی عجیبیه در کل.
ساختار قدرت آمریکا "حکومت" نیست که خلاف خواستهای باشه. اکثر چپها موافق و اغلب راستها مخالف بودند که دولت مرکزی حق تحمیل نظرش رو داره، همانطور که شخصا موافق اجباری بودن واکسن کرونا هستم ولی در عین حال قبول دارم دولت مرکزی قانونا حق نداره نظر خودش رو در این مورد تحمیل کنه و هیچ تعجبی نداره دادگاه عالی لغو کنه. اخبار رو اگه از ۱۰ تا رسانهی چپی پیگیری میکنید یدونه هم اونوری گوش کنید بعضا. اگر محافظهکارها خواستار لغو قانون فدرال سقط جنین باشن، به این خاطر میشه که عقبمونده هستند یا در بهترین حالت، نگران نیروی کار هستند؛ شرط میبندم اگه موافق سقط جنین میبودند، این انگ بهشون زده میشد که نسل جدید بیشتر چپگرا هستند پس محافظهکارها موافق سقط هستند (چون خودشون که سقط نمیکنند اغلب) تا ساختار سیاسی جامعه رو به نفع خودشون حفظ کنند.