انجمنصفحه اولجستجوی انجمن

[αɾια]

(۲۳ فروردین ۱۳۹۸ ۱۲:۳۱ ق.ظ)ezra نوشته شده توسط:  والا من هرچی دختر مکزیکی دیدم خوشگل و تو دل برو بودن
من که خوشم اومده
علف باس به دهن بزی شیرین بیاد
تازه مکزیک دومین کشور زیبای جهان هست.
میرم اونجا یه تجارت سالم مواد مخدر راه میندازم و یه زندگی آروم واسه خودم میسازم
چشه مگه؟

منم سر راه میلان پیاده کنید، بی زحمت
و در مورد انتخاب شغل... تبریک میگم! همین الان بهترین شریک کاری قرن رو برای خودتون رقم زدید

[Autumngirl]

به امید پیروزی واقعی
نه در جنگ
که بر جنگ

قیصر امین پور
---------------------------
هر دم از این باغ بری می رسد

[elect]

حافظ انسان کامل نیست، کاملاً انسان است.

[Milad_Hosseini]

تجارت سالم مواد مخدر گفتن دوستان، یاد فیلم متری شیش و نیم افتادم..دیدن دوستان این فیلم رو؟؟نظرتون چیه؟؟

[negarin_]

(۲۱ فروردین ۱۳۹۸ ۱۱:۰۶ ب.ظ)Soldiers life نوشته شده توسط:  خیلی طرفدار شغل های کارمندی نیستم ( البته بگذریم از کارمندی در شرکت های تاپ دنیا مخصوصا شرکت های تکنولوژی) اگرچه یک سری مزایا داره و شاید خیلی ها براش سر ودست بشکنن ولی فک میکنم اصلا پویا نیست البته این طور هم نیست که همین الان چند تا پیشنهاد کارمندی داشته باشم و همه رو رد کرده باشم و به قول معروف نفسم از جای گرم بلند بشه نه اصلا این طور نیست ولی نمیدونم چرا هر وقت به این فکر میکنم که هرروز سر یک ساعت مشخص باید حاضر شد و یک سری کار روتین رو انجام داد و سریک ساعت مشخص تعطیل و دوباره تکرار وتکرار خیلی خسته کنندست ویه جورایی مرگ تدریجیه انگیزه وخلاقیت ادمه
برای همین خیلی به کارهای پروژه ای فکر میکنم که حضور فیزیکی هرروز مثل کارمندی مهم نباشه اگرچه اون هم سختی خودش رو داره مخصوصا وقتی ددلاین داشته باشی ولی به نظرم خیلی بهتر و باحال تره ادم دستش خیلی بازتره هم برای درس خوندن هم یاد گرفتن مهارت های بیشتر نمیدونم شاید هم اشتباه میکنم ولی چیزی که میدونم این هست که به احتمال خیلی زیاد یک زبان تخصصی ( به احتمال زیاد سی شارپ ) را به صورت حرفه ای طی چند ماه اینده استارت میزنم و ادامه میدم و پروژه میگیرم از اون طرف به طور موازی سراغ زبان دیگری میرم به قول یکی از استاد هامون میگفت وقتی تخصص خوبی داشته باشی کار دنبالت میگرده نه تو دنبال کار خدا کنه که همین طوری بشه
به امید موفقیت

سلام
اینجا رتبه بندی زبان های برنامه نویسی رو دیدم گفتم شاید علاقمند باشید

مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.


مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.

---

(۲۱ فروردین ۱۳۹۸ ۱۱:۱۲ ب.ظ)Riemann نوشته شده توسط:  

(21 فروردین ۱۳۹۸ ۱۱:۰۶ ب.ظ)Soldiers life نوشته شده توسط:  خیلی طرفدار شغل های کارمندی نیستم ( البته بگذریم از کارمندی در شرکت های تاپ دنیا مخصوصا شرکت های تکنولوژی) اگرچه یک سری مزایا داره و شاید خیلی ها براش سر ودست بشکنن ولی فک میکنم اصلا پویا نیست البته این طور هم نیست که همین الان چند تا پیشنهاد کارمندی داشته باشم و همه رو رد کرده باشم و به قول معروف نفسم از جای گرم بلند بشه نه اصلا این طور نیست ولی نمیدونم چرا هر وقت به این فکر میکنم که هرروز سر یک ساعت مشخص باید حاضر شد و یک سری کار روتین رو انجام داد و سریک ساعت مشخص تعطیل و دوباره تکرار وتکرار خیلی خسته کنندست ویه جورایی مرگ تدریجیه انگیزه وخلاقیت ادمه
برای همین خیلی به کارهای پروژه ای فکر میکنم که حضور فیزیکی هرروز مثل کارمندی مهم نباشه اگرچه اون هم سختی خودش رو داره مخصوصا وقتی ددلاین داشته باشی ولی به نظرم خیلی بهتر و باحال تره ادم دستش خیلی بازتره هم برای درس خوندن هم یاد گرفتن مهارت های بیشتر نمیدونم شاید هم اشتباه میکنم ولی چیزی که میدونم این هست که به احتمال خیلی زیاد یک زبان تخصصی ( به احتمال زیاد سی شارپ ) را به صورت حرفه ای طی چند ماه اینده استارت میزنم و ادامه میدم و پروژه میگیرم از اون طرف به طور موازی سراغ زبان دیگری میرم به قول یکی از استاد هامون میگفت وقتی تخصص خوبی داشته باشی کار دنبالت میگرده نه تو دنبال کار خدا کنه که همین طوری بشه
به امید موفقیت

جاداره یادی کنیم از باگ مانشت که نمیشه پیام‌های شما رو نقل قول فوری زد، به نظر من اگه میخوای پروزه ای کار کنی، React و React Native و کلا پروژه‌‌های front-end خیلی فضاش باز تره تا C#، سی شارپ معمولا سمت سرور هست و سرور هم یک آدم ثابت نیاز داره ... و نکته مهم تر اینه که توی این حوزه ها که من گفتم آدمای کاربلد بسیار کم هستن..

سلام
ممنون میشم اگر منابعی رو برای شروع کار برای این زبان معرفی کنید

[anne.shirley]

گفتی هرچه دل تنگت میخواهد بگو...

آرام زیر لب گفتم:برایم دعا کن....

بچه لطفا برام دعا کنید توی بدمرحله ای از زندگی ام..که بتونم سربلند بیام بیرون...

سپاسگزارم

[Riemann]

(۲۲ فروردین ۱۳۹۸ ۱۰:۳۹ ق.ظ)big cloud نوشته شده توسط:  یعنی بدترین پایگاه داده و بک اند را سایت های ایرانی دارن. از صبح دارم سعی میکنم یه برچسب عوارضی را شارژ کنم نمیزاره.... تا دیروز اکی بود، اما الان میگه اصلا برچسبی با این مشخصات وجود نداره

بانک مسکن؟

[αɾια]

دردناکتر از اینکه دسته خرابه رو دادن به ما میدونید چیه؟
اینکه اصلا سیمش به دستگاه وصل نیست!!

[elect]

(۲۳ فروردین ۱۳۹۸ ۰۸:۵۰ ب.ظ)Riemann نوشته شده توسط:  

(22 فروردین ۱۳۹۸ ۱۰:۳۹ ق.ظ)big cloud نوشته شده توسط:  یعنی بدترین پایگاه داده و بک اند را سایت های ایرانی دارن. از صبح دارم سعی میکنم یه برچسب عوارضی را شارژ کنم نمیزاره.... تا دیروز اکی بود، اما الان میگه اصلا برچسبی با این مشخصات وجود نداره

بانک مسکن؟

همهه شون افتضاحنن در مدلایی مختلف

[ezra]

نقل قول: منم سر راه میلان پیاده کنید، بی زحمت

باشه
ولی من جا شما بودم فلورانس پیاده میشدم یا ناپل! میلان هواش آلودست!

نقل قول: تجارت سالم مواد مخدر گفتن دوستان، یاد فیلم متری شیش و نیم افتادم..دیدن دوستان این فیلم رو؟؟نظرتون چیه؟؟

دیدم
از ۱۰ بهش ۷/۵ میدم
از فیلم قبلیش بهتر بود
من بیشتر تحت تاثیر بازی نوید محمدزاده قرار گرفتم
اگرچه خوشم ازش نمیاد ولی فوق العاده بود.

نقل قول: دردناکتر از اینکه دسته خرابه رو دادن به ما میدونید چیه؟
اینکه اصلا سیمش به دستگاه وصل نیست!! UndecidedBig Grin

این دسته همون دسته ایه که هر ۸ سال میدن به یه رئیس جمهور!!

[big cloud]

(۲۳ فروردین ۱۳۹۸ ۰۸:۵۰ ب.ظ)Riemann نوشته شده توسط:  

(22 فروردین ۱۳۹۸ ۱۰:۳۹ ق.ظ)big cloud نوشته شده توسط:  یعنی بدترین پایگاه داده و بک اند را سایت های ایرانی دارن. از صبح دارم سعی میکنم یه برچسب عوارضی را شارژ کنم نمیزاره.... تا دیروز اکی بود، اما الان میگه اصلا برچسبی با این مشخصات وجود نداره

بانک مسکن؟

بله

[ezra]

ولی من وجود عشق رو قبول دارم.
وجودش رو از عشق جوونا نفهمیدم
وجود عشق رو از بعضی پیرزن و پیرمردهایی حس کردم که هنوز هم جونشون واسه هم در میره!
همین چند وقت پیشا یکیشون تو شهرمون مرگ همسرش رو نتونست تحمل کنه, هفت تیر گذاشته بود تو دهنش و خلاص!
البته این مصرع خواجو رو هم باور دارم

---

من هنوز اون "وضعیت:دانشجوی کارشناسی ارشد" رو حوصلم نکشیده پاک کنم
بعد بچه ها درخواست تعویض آواتار میدن

---

پیشاپیش بابت "ناگهان پرده برانداخته ای..." همتون سپاسگزارم

[αɾια]

[elect]

(۲۳ فروردین ۱۳۹۸ ۱۱:۵۹ ب.ظ)ezra نوشته شده توسط:  ولی من وجود عشق رو قبول دارم.
وجودش رو از عشق جوونا نفهمیدم
وجود عشق رو از بعضی پیرزن و پیرمردهایی حس کردم که هنوز هم جونشون واسه هم در میره!

توییت مربتط

مریض ٨٣ ساله‌ام اسمش مهرو، شوهرش مثل پروانه دورش میگرده و مهرو جانم از دهنش نمیفته. هر بار که ازش خون میگیرن یه گوشه وایمیسه آروم گریه میکنه. عشق رو اینا دارن نه شما بوجی موجی هایِ خرسِ قرمز به بغل

[Behnam‌]

(۲۴ فروردین ۱۳۹۸ ۰۱:۲۱ ب.ظ)The BesT نوشته شده توسط:  چه خوب که کاربرها عکس پروفایل میگذارن. تصوراتی که در ذهن خودم داشتم یکهو فرو میریزه و در چندصدم ثانیه حیرت وجودم را فرا میگیره و احساس میکنم در کسری از ثانیه دچار اختلال شخصیتی شده ام. ولی باز هم خوبه. اینجوری بهتر میشه با کاربرها ارتباط برقرار کرد.

پسرها