سوم راهنمایی تموم شده بود و تابستون رسیده بود که کامپیوتر وارد خونمون شد،بعد از یه مدت داداشم گفت کامپیوتر باید وصل بشه به اینترنت ،بابام هم که موافق تکنولوژی بود و قانع شده بود که نیاز ضروری داداشم هستش پول داد که اینترنت رو راه بندازه.
اونموقع خط وشرکت و ترافیک و این حرفا نبود یه مودم دایال آپ بود و یه کارت شارژ که حاوی رمز و پسوورد بود که مثل کارت شارژ های تلفن همراه از ۲ تومن تا ۲۰ تومن داشت و ساعتش محدود بود. داداشم کامپیوترو برد تعمیراتی که بهش مودم وصل کنند یکی دو روز بعد اوردش و یه کارت گرفت و میخاست وصل بشه به اینترنت حالا همه مون (حتی پدر و مادرم)جمع شده بودیم بالای سر داداشم و مودم اون بوق معروف دیال آپ رو میزد هی میگفتیم وصل شد بعد دباره داداشم اینترنت اکسپلورر باز می کرد و میزد یاهو (اخه اونموقع ها گوگل مد نبود
)بعد میدیدم نه وصل نشد یه نصف روز هممون یه لنگ پا بالای سر داداشم وایسادیم صدای بوق دیال آپ امیدوار و ناامیدیمون میکرد،فردای همون روز داداشم سیستمو گرفت رو دلشو دوباره رفت پیش تعمیراتی و گفت خرابه و خونه وصل نمیشه
تعمیراتی تست کرد گفت درسته!! و من وصل میشم داداشم سیستمو اورد خونه و دوباره dial رو زد ولی ایندفعه بعد از چندبار امتحان کردن وصل شد و ما انگار قند تو دلمون اب شده بود
که تکنولوژی اومده تو خونمون
)
تقریبا هرروز به صدای بوق معروف دیال آپ عادت کرده بودیم اول دبیرستان بودم که از داداشم اینا کلمه دانلودو زیاد شنیدم ،داداشم سیستمو دستمون میدادولی اینترنت رو نه!! به فاصله یکسال هردوشون دانشجو شدن و رفتن شهرهای محل تحصیلشون، منو دوتا خواهرم رفتیم یه کارت دوهزار تومنی گرفتیم تو یاهو مسنجر وارد شدیم(یکی از دوستام اونموقع به شدت معتاد روم های مسنجر بود و برای من هم ای دی درست کرده بود
) دیدیم ععععععه چه دنیایی اینجا از همه جای جهان ادم هستش
چون کارتش دوساعته بود تا اومدیم ببینیم چی به چیه و کی به کیه و مسنجر چطوری کار میکنه به دوساعت نکشید که کارت تموم شد
فرداش رفتیم یه ۵ ساعته گرفتیم من شده بودم سردسته خواهرام و ماوس دست من بود و اونا منو فرماندهی میکردن
) یادم همون موقعا خیلی از دانلود میترسیدم و فکر میکردم که دانلود مثل خرید اینترنتی و چیزی دانلود کنم پولش رو خطمون میاد و لو میریم
))
همون موقعا پسر عمه ام اولین خرید اینترنتیشو انجام داده بود و یه چیزی بود که داخل بشکه کوچیک مثلا نفت بود و میرختیش رو دست ژله ای بود :| خیلی خرید بیخودی بود
گاهی وقتا یاده اونموقع تفسیرم از کلمه دانلود میفتم خنده ام میگیره برای خواهرام ادای ادمهای کار بلدو درمیاوردم و میگفتم اگر دانلود کنیم داداش میفهمه به اینترنت وصل شدیم
اونموقعا نهایت گیممون هرکول یا ماریو بود
)) که اونم به ما نمیدادن بازی کنیم
))پسره دیگه ظالم بودن تو خونشونه
)) شوخی کردم داداش داشتن جز بهترین نعمتهای دنیاست مخصوصا وقتی به بلوغ میرسن وبرات غیرتی میشن که عشقن عشق