هورا امروز تولدم بود .
امروز یه سال دیگه از کودکی ونو جوانی وجوانی فاصله گرفتم. سالهای رفته از عمرم را روی دفتر نوشتم . هر عددی که می نوشتم تصویری از رندگیام جلوی چشمانم می آمد تا به امسال رسیدم . پیش خودم فکر می کردم که حتی عددها هم بوی خاطره میدهند .وقتی توشتم ۶۲ هیچ چیزییادم نیامد اما وقتی به ۶۸ رسیدم به یاد روز اول مدرسهام افتادم که از بس گریه کردم بابام کنار دستم سر صندلی مدرسه نشست .همین طور اعداد را روی برگه مینوشتم ۷۶ سال سوم راهنمایی معدلم ثلث دوم ۲۰ شد .سال کنکورم .تمام شدن درسم . ازدواجم .وحالا یه کنکور دیگه که نمی دانم چرا دوستش دارم .روحم را آرام می کند . نمی دانم سال دیگه ۱۵ مهر وقتی نوشتم ۹۰ چه چیزی برایم تداعی می شود .هر چه هست خیر باشد ان شاالله . راستی سارا جان تولدت مبارک . همه بهم تبریک گفتن به جز خودم .
دوستان مانشتی من امروز سرشار از انرژی های مثبت وشادم دوست دارم شما هم در این شادی من شریک باشید اگه دنیای مجازی نبود امروز یه کیک خامه خوشگل براتون می پختم حالشو ببرید اما دوستی های مجازی یکی از بدیهاش همینه . اما بازم میگم کلی شادم امروز .
الان دارم برا خودم سوت می زنم وحال دنیا رو می برم .