انجمنصفحه اولجستجوی انجمن

[Riemann]

عجب روزای سختی هست ...

[yagmur0022]

چه حس عجیبی .....

وقتی تو تلگرام وارد گروهی بشی
یکی بهت پیام بده که من۱۰ سال پیش تو ترم ۱ عاشق تو بودم
نتونستم بهت بگم
والان تصادفی پیدات کردم
و مو به مو همه چیتو حتی لباسات و دوستات تو خاطرش مونده باشه

تو شوووکم...
قسمت رو از ته قلبم باور کردم

[saad]

My life
writing
listening to you
speaking with you
hunging out with you
sleeping with you
dying with you
.
.
my beloved:Kh
I don't wanna give up

[/size][/font]

[codin]

(۰۵ اسفند ۱۳۹۸ ۰۱:۳۶ ق.ظ)H-Arshad نوشته شده توسط:  من رو یادتون میاد؟ نه!
من به سایت در این مدت سر میزدم اما ساکت بودم. صبرم زیاده.
.
.
.

بقیه خودشون میبیننن اوضاع رو و نیازی ندارن یکی مث شما با غر زدن رژه روی اعصاب ملت بره. اگر کاری برای تغییر اوضاع میتونی بکنی برو انجام بده. یه جوری وانمود میکنی انگار تنها آدم با بصیرت هستی و نیاز داری بقیه را هدایت کنی. نه خیر. شمام یکی مث بقیه هستی منتها درجه خود شیفتگیت به نظر خیلی بالا میاد.
ببخشید رک گفتم موفق باشی

[RASPINA]

وای فکر کردم از پست های من کسی ناراحت شده چقدر اسم من هایلایت شده
چ قدر من اون موقع ناراحت بودم

[Riemann]

.........

[MarkLand]

طرف ماسک زده بعد میاره پایین تا دهنشو بخارونه یا یکی دیگه میخواد سیگار بکشه بعد باز دوباره با همون دستای کثیف تنظیمش میکنه کاش اموزش استفاده درست رو روی هر ماسک قرار می دادن ماسک زدین دیگه دستش نزنین مگه بخواین تعویضش کنین زمانی هم که میخواین ماسک رو روی صورت بذارین اول دستها رو بشورین

[RangiRangi]

تو خوابگاه و دانشگاه انقدر جو داده بودند که هر ده دقیقه یه بار از ترسمون دستمون رو میشستیم دستم پوسته پوسته شده و انقدر خشک شده پوستم که زخم شده. نمیتونستیم با خیال راحت از آشپزخونه و حموم استفاده کنیم. دستکش به دست همه جا میرفتیم. از صبح تا شب خبرهای بد رو میخوندیم.
به ما میگفتن هیشکی تو شهر نیست و همه از ترس تو خونشونن. میدونستیم همون سرماخوردگی پیشرفته است که سرماخوردگی ۱ رو پاس کردیم و الان باید اینم پاس کنیم. اما باز انقدر ترسونده بودنمون که فکر میکردیم دنیا به آخر رسیده و موقع خداحافظی بعد تبریک سال نو حلالیت خواستیم از هم و با غم خاصی کل خوابگاه و دانشگاه با دقت دیدیم و با ناراحتی و عصبانیت چمدون بستیم. به محض اینکه پامون رو بیرون گذاشتیم دیدیم عه.. همه که زندگی عادی خودشون رو دارن. هیچ جا تعطیل نیست و مردم بیرونن.
درسته اون جو دادنه باعث شد تو محیط آلوده خوابگاه خیلی حواسمون جمع باشه ولی اون استرس چند روز قبل تعطیلی به خدا چند سال پیرمون کرد.
ای کاش فضای مجازی و مردم این همه جو ندن.. بهتره آروم باشیم. چه بیمار باشیم و چه نباشیم حدالامکان خونه بمونیم. خونه باشیم و دستامون رو هم بعد از تماس با وسیله های عمومی مثل خودپرداز و دستگیره در تاکسی و ... بشوریم که دیگه ترسی نداره.. اینم مثل اون مریضی آنفولانزا میگذره بالاخره.

[saad]

Those who can make you believe absurdities, can make you commit atrocities
Where is Allah? Do you scared?
Don' be silly guys. Allah has already died.
YOU YOURSELF IS GOD.NOTHING ELSE

[marvelous]

اینجا بارون شدیدی میاد و اونطور که گفته میشه ویروس کرونا با بارون هیچ طوریش نمیشه. اینجا مدام صدای آمبولانس میاد و من با اینکه سه روزه از خونه بیرون نرفتم وحشت زده میشم.
اینطور شنیدم که تو مرقد حضرت معصومه نماز جماعت برگذار کردن و اون حفاظهای دور حرم رو برداشتن.
خواهرم میاد اینجا میشینه resident evil بازی میکنه اینطوری من بیشتر جو میگیرم بترسم. یعنی میخوام بگم با این تدابیری که دولت تدبیر و امید اندیشیده به زودی کرونا همه جا رو برمیداره.
به نظرم از همون اول که بیماری مشاهده میشد باید اون شهر رو قرنطینه میکردن. الان باید تمام مکانهای عمومی رو ببندن از جمله مراکز مذهبی تو قم، تو مشهد، امامزاده ها..... کی گوش میده.
امروز پدر و مادرم رفتن خرید و وقتی برگشتن وحشت زده بودن، چرا که میگفتن همه حمله کردن به فروشگاهها و همینطور میبرن.

یاد سریال سوپرنچرال افتادم و قسمت آخرالزمانش ، یه ویروسی به اسم کروتون همه جا رو برداشته بود، فقط چند نفری زنده بودن در برابر ارتش لوسیفر که همه زنده بودن و عامل این بیماری بودن. حالا کاری ندارم، به عنوان یه کارگردان خجالت کشیدم که ده سال پیش اینا یه همچین سریالی ساختن و در مورد یه ویروسی با اسم مشابه به کرونا صحبت کردن. اینا کجا سیر میکنن، ما تو صف انتخاباتیم.....

[Javad Street]

......................................

[fo-eng]

(۰۵ اسفند ۱۳۹۸ ۰۷:۱۹ ب.ظ)yagmur0022 نوشته شده توسط:  چه حس عجیبی .....

وقتی تو تلگرام وارد گروهی بشی
یکی بهت پیام بده که من۱۰ سال پیش تو ترم ۱ عاشق تو بودم
نتونستم بهت بگم
والان تصادفی پیدات کردم
و مو به مو همه چیتو حتی لباسات و دوستات تو خاطرش مونده باشه

تو شوووکم...
قسمت رو از ته قلبم باور کردم

خیلی جالبه که میگن هر انسان ۲۰۰۰ سال قبل از تولدش روی زمین، افراد زیادی رو می تونه ببینه و باهاشون هم کلام شده باشه، برای همین هست که ممکنه ما یک نفر رو به چشم ببینیم و بگیم وای من این رو کجا دیدم، چقدر آشناست و کلی از این چقدرهااااا ....
فکر می کنم همه از این تیپ اتفاق افتاده اونم در ترم ۱ حداقل یک بار تجربه کرده باشند ولی به قول شما قسمت و قسمت ...
پایدار باشید. در بین خبرهای اعصاب بهم زن این یکی واقعا مسرت بخش بود.

[RASPINA]

(۰۵ اسفند ۱۳۹۸ ۰۷:۱۹ ب.ظ)yagmur0022 نوشته شده توسط:  چه حس عجیبی .....

وقتی تو تلگرام وارد گروهی بشی
یکی بهت پیام بده که من۱۰ سال پیش تو ترم ۱ عاشق تو بودم
نتونستم بهت بگم
والان تصادفی پیدات کردم
و مو به مو همه چیتو حتی لباسات و دوستات تو خاطرش مونده باشه

تو شوووکم...
قسمت رو از ته قلبم باور کردم

خب الان چی میشه؟
شما هم یادتونه کی بود

---

میشه اگه باهاش صحبت کردید بیاید تعریف کنید
باور کنید حس فوضولی ندارم میخوام امید را به این فروم بیارید و ازاین حالت خاکستری و غم زده رنگ جشن و شادی بگیره

[saad]

About 1 hour ago i found that i'm getting infected by korona... GOODBYE
Please forgive me for my mistakes my friends, specially Ms Mavelous and Kh


Be Happy
Thanks again

[RASPINA]

(۰۶ اسفند ۱۳۹۸ ۱۱:۳۸ ب.ظ)saad نوشته شده توسط:  About 1 hour ago i found that i'm getting infected to korona... GOODBYE
Please forgive me for my mistakes my friends, specially Ms Mavelous and Kh


Be Happy
Thanks again

ان شالله زود خوب بشید و خبر سلامتی اتون را بدید
کدوم شهر هستید؟
تگه از گروه های خطر نیستید نگران نباشید