زمان کنونی: ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۳, ۱۲:۰۱ ق.ظ مهمان گرامی به انجمن مانشت خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات انجمن می‌توانید عضو شوید.
گزینه‌های شما (ورودثبت نام)

هرچه می خواهد دل تنگت بگو...

ارسال: #۴۵۹۷۶
۲۲ تیر ۱۳۹۷, ۱۲:۳۱ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۲ تیر ۱۳۹۷ ۱۱:۰۵ ق.ظ)majidnourirad10 نوشته شده توسط:  بخشید ، یعنی فرصت شغلیه جدیدی که امروز هست براشون ، از کاری که مثلا ۵ سال توش بودن بهتره ؟ و استعفا میدن که برن اون کاره جدید؟
شغلی.
بله. کلا توو آمریکا چونه زدن سر شرایط شغلی مرسوم هست؛ توو یه شرکتی کار میکنی و حقوق‌ت ۱۰۰ تومن هست، میری به دومی میگی من ۵ سال هست توو فلان شرکت دارم کار میکنم، ۱۲۰ تومن اگه بدی (یا شرایط دیگه مثل مرخصی زیاد یا دور کاری) میام برا تو کار کنم. اغلبم جواب میده مخصوصا توو کارهای های‌تِک. حالا این وسط بیشتر شدن تعداد شغل‌ها باعث شده این کار راحت‌تر صورت بگیره. نسبت به گذشته، پوزیشن‌های خالی هم خیلی بیشتر طول میکشه پر بشه. به زبون ساده، کارگر به راحتی گیر نمیاد. نتیجه‌ی اولیه‌ش این شده که شرکت‌ها دارن حقوق پایه رو افزایش میدن که احتمالا تورم افزایش پیدا میکنه.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: majidnourirad10 , big cloud
ارسال: #۴۵۹۷۷
۲۲ تیر ۱۳۹۷, ۱۲:۵۷ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۲ تیر ۱۳۹۷ ۱۲:۳۱ ب.ظ)Behnam‌ نوشته شده توسط:  توو یه شرکتی کار میکنی ... میری به دومی...
این جا تا سفته و ضامن معتبر ( بعضی هام حتما کارمند ) ضمانت فرد رو نکنه ، یا کاسب معتبر پشت سفته ی فرد رو امضا نکنه ،...
یادمه ساله ۸۵ ترم دو کارشناسی که برای کاراموزی رفتم یک جا برای اسمبل کامپیوتر ( یعنی اولین ورود من به دنیای کامپیوتر و تکنولوژی!!) دو میلیون سفته ( که برای اون زمان خیلی بود برام ) گرفتن . بعد که می خواستم در بیام از اونجا ، به خاطر همون سفته ها چقدر اذیتم میکردن Sad Sad اون زمان حقوق قانون کار ۱۰۰ هزار تومن بود فکر کنمBlush

بادبان ها را بکشید ... پیش به سوی آینده BlushBlush
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۴۵۹۷۸
۲۲ تیر ۱۳۹۷, ۰۱:۵۴ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۲ تیر ۱۳۹۷ ۰۲:۱۷ ب.ظ، توسط majidnourirad10.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
داستان دونده‌ای که آخر شد!


[تصویر:  458170_John_Stephen_Akhwari-1968.jpg]
در سال ۱۹۶۸ مسابقات المپیک در شهر مکزیکوسیتی برگزار شد. در آن سال مسابقه دوی ماراتن یکی از شگفت انگیزترین مسابقات دو در جهان بود. دوی ماراتن در تمام المپیکها مورد توجه همگان است و مدال طلایش گل سرسبد مدال های المپیک. این مسابقه به طور مستقیم در هر ۵ قاره جهان پخش میشود. کیلومتر آخر مسابقه بود دوندگان رقابت حساس و نزدیکی با هم داشتند، نفس های آنها به شماره افتاده بود، زیرا آنها ۴۲ کیلومترو ۱۹۵ متر مسافت را دویده بودند. دوندگان همچنان با گامهای بلند و منظم پیش میرفتند. چقدر این استقامت زیبا بود. هر بیننده ای دلش میخواست که این اندازه استقامت وتوان داشته باشد. دوندگان، قسمت آخر جاده را طی کردند و یکی پس از دیگری وارد استادیوم شدند.استادیوم مملو از تماشاچی بود و جمعیت با وارد شدن دوندگان، شروع به تشویق کردند. رقابت نفس گیر شده بود و دونده شماره … چند قدمی جلوتر از بقیه بود. دونده ها تلاش میکردند تا زودتر به خط پایان برسند و بالاخره دونده شماره … نوار خط پایان را پاره کرد. استادیوم سراپا تشویق شد. فلاش دوربین های خبرنگاران لحظه ای امان نمی داد و دونده های بعدی یکی یکی از خط پایان گذشتند و بعضی هاشان بلافاصله بعد از عبور از خط پایان چند قدم جلوتر از شدت خستگی روی زمین ولو شدند. اسامی و زمان های به دست آمده نفرات برتر از بلندگوها اعلام شد. نفر اول با زمان دو ساعت و … در همین حال دوندگان دیگر از راه رسیدند و از خط پایان گذشتند. در طول مسابقه دوربین ها بارها نفراتی را نشان داد که دویدند، از ادامه مسابقه منصرف شدند و از مسیر مسابقه بیرون آمدند. به نظر میرسید که آخرین نفر هم از خط پایان رد شده است. داوران و مسوولین برگزاری میروند تا علائم مربوط به مسابقه ماراتن و خط پایان را جمع آوری کنند جمعیت هم آرام آرام استادیوم را ترک میکنند. اما… بلند گوی استادیوم به داوران اعلام میکند که خط پایان را ترک نکنند گزارش رسیده که هنوز یک دونده دیگر باقی مانده. همه سر جای خود برمیگردند و انتظار رسیدن نفر آخر را میکشند.

[تصویر:  458170_john-stephen-akhwari-another-kind-of-success.jpg]

دوربین های مستقر در طول جاده تصویر او را به استادیوم مخابره میکنند. از روی شماره پیراهن او اسم او را می یابند “جان استفن آکواری” است دونده سیاه پوست اهل تانزانیا، که ظاهرا برایش مشکلی پیش آمده، لنگ میزد و پایش بانداژ شده بود. ۲۰ کیلومتر تا خط پایان فاصله داشت و احتمال این که از ادامه مسیر منصرف شود زیاد بود. نفس نفس میزد احساس درد در چهره اش نمایان بود لنگ لنگان و آرام می آمد ولی دست بردار نبود. چند لحظه مکث کرد و دوباره راه افتاد. چند نفر دور او را می گیرند تا از ادامه مسابقه منصرفش کنند ولی او با دست آنها را کنار می زند و به راه خود ادامه میدهد. داوران طبق مقررات حق ندارند قبل از عبور نفر آخر از خط پایان محل مسابقه را ترک کنند. جمعیت هم همان طور منتظر است و محل مسابقه را با وجود اعلام نتایج ترک نمی کند. جان هنوز مسیر مسابقه را ترک نکرده و با جدیت مسیر را ادامه میدهد.

خبرنگاران بخش های مختلف وارد استادیوم شده اند و جمعیت هم به جای اینکه کم شود زیادتر میشود! جان استفن با دست های گره کرده و دندان های به هم فشرده و لنگ لنگان، اما استوار، همچنان به حرکت خود به سوی خط پایان ادامه میدهد او هنوز چند کیلومتری با خط پایان فاصله دارد آیا او میتواند مسیر را به پایان برساند؟ خورشید در مکزیکوسیتی غروب میکند و هوا رو به تاریکی میرود. بعد از گذشت مدتی طولانی، آخرین شرکت کننده دوی ماراتن به استادیوم نزدیک میشود، با ورود او به استادیوم جمعیت از جا برمیخیزد چند نفر در گوشه ای از استادیوم شروع به تشویق میکنند و بعد انگار از آن نقطه موجی از کف زدن حرکت میکند و تمام استادیوم را فرا میگیرد نمیدانید چه غوغایی برپا میشود. ۴۰ یا ۵۰ متر بیشتر تا خط پایان نمانده او نفس زنان می ایستد و خم میشود و دستش را روی ساق پاهایش میگذارد، پلک هایش را فشار می دهد نفس میگیرد و دوباره با سرعت بیشتری شروع به حرکت میکند.

شدت کف زدن جمعیت لحظه به لحظه بیشتر میشود خبرنگاران در خط پایان تجمع کرده اند وقتی نفرات اول از خط پایان گذشتند استادیوم اینقدر شور و هیجان نداشت. نزدیک و نزدیکتر میشود و از خط پایان میگذرد. خبرنگاران، به سوی او هجوم میبرند نور پی در پی فلاش ها استادیوم را روشن کرده است انگار نه انگار که دیگر شب شده بود. مربیان حوله ای بر دوشش می اندازند او که دیگر توان ایستادن ندارد، می افتد.



آن شب مکزیکوسیتی و شاید تمام جهان از شوق حماسه جان، تا صبح نخوابید. جهانیان از او درس بزرگی آموختند و آن اصالت حرکت، مستقل از نتیجه بود. او یک لحظه به این فکر نکرد که نفر آخر است. به این فکر نکرد که برای پیشگیری از تحمل نگاه تحقیرآمیز دیگران به خاطر آخر بودن میدان را خالی کند. او تصمیم گرفته بود که این مسیر را طی کند، اصالت تصمیم او و استقامتش در اجرای تصمیمش باعث شد تا جهانیان به ارزش جدیدی توجه کنند ارزشی که احترامی تحسین برانگیز به دنبال داشت. فردای مسابقه مشخص شد که جان ازهمان شروع مسابقه به زمین خورده و به شدت آسیب دیده است.

او در پاسخگویی به سوال خبرنگاری که پرسیده بود، چرا با آن وضع و در حالی که نفر آخر بودید از ادامه مسابقه منصرف نشدید؟ ابتدا فقط گفت: برای شما قابل درک نیست! و بعد در برابر اصرار خبرنگار ادامه داد:مردم کشورم مرا ۵۰۰۰ مایل تا مکزیکوسیتی نفرستاده اند که فقط مسابقه را شروع کنم، مرا فرستاده اند که آن را به پایان برسانم.

بادبان ها را بکشید ... پیش به سوی آینده BlushBlush
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: big cloud , RASPINA , adel71 , hadis_engineer , NP-Cσмρℓєтє
ارسال: #۴۵۹۷۹
۲۲ تیر ۱۳۹۷, ۰۲:۴۸ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۲ تیر ۱۳۹۷ ۰۸:۲۱ ق.ظ)Behnam‌ نوشته شده توسط:  فرصت‌های شغلی توو آمریکا اونقده زیاد شده که تعدادِ استعفا از مشاغل رکورد زده Huh Confused
فکر کنم آمریکا برای فردی مثل من که عادت به موندن در یک چهار چوب و ادامه یک شغل در طول سالهای متوالی را نداره مناسب باشهTongue
یکی از علاقه مندیهام تجربه مشاغله مختلف در شرکت های متفاوتهBlushشاید از نظر دیگران این بد باشه اما برای خودم خیلی هیجان انگیزه و ازش لذت میبرمBig Grin
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: majidnourirad10
ارسال: #۴۵۹۸۰
۲۲ تیر ۱۳۹۷, ۰۲:۵۱ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
مبحث ازدواج هر جا مطرح میشه کاربرا پیگیری می کنن Big Grin


مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: majidnourirad10
ارسال: #۴۵۹۸۱
۲۲ تیر ۱۳۹۷, ۰۲:۵۲ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۲ تیر ۱۳۹۷ ۰۲:۵۴ ب.ظ، توسط αɾια.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
هوا یجوری گرمِ که هر لحظه ممکنه تق صدا بدیم و تبدیل به پاپ کرن بشیم! ConfusedBig Grin

[تصویر:  458175_lemon+cream+popcorn6.jpg]
پ.ن: اون لیموهای پس زمینه هم داستان داره ولی نمیگم Big GrinTongue

آدم های کوچک و حقیر با عقده های بزرگ ترسناکند،
زیرا از صدمه زدن به دیگران...
هراسی ندارند!
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۴۵۹۸۲
۲۲ تیر ۱۳۹۷, ۰۳:۲۸ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۲ تیر ۱۳۹۷ ۰۲:۵۲ ب.ظ)Katerina Petrova نوشته شده توسط:  پ.ن: اون لیموهای پس زمینه هم داستان داره ولی نمیگم [تصویر:  biggrin.gif][تصویر:  tongue.gif]
لیموهای عکسی که از اینترنت برداشته شده چه داستانی میتونه داشته باشه.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: ele
ارسال: #۴۵۹۸۳
۲۲ تیر ۱۳۹۷, ۰۳:۳۶ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۲ تیر ۱۳۹۷ ۰۳:۴۵ ب.ظ، توسط majidnourirad10.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۲ تیر ۱۳۹۷ ۰۲:۴۸ ب.ظ)big cloud نوشته شده توسط:  یکی از علاقه مندیهام تجربه مشاغله مختلف در شرکت های متفاوتهBlush

ترجمه ، بازاریاب تبلیغات سایت خبری ، انباردار ، سخت افزار ، بیمه رازی، بازاریاب زعفران ، گمرک ، کدنویسی ، گرافیک ، آمارگیری ، نقشه برداری ، مسوول دفتر ، پخش اطلاعیه ، نامه رسانی ، دبیرخانه هر کدوم اینها رو بین یک سال تا دو سال بودم .ولی اگه از همون اول توی یکی شون می موندم شاید تا الان خیلی بیشتر پیشرفت کرده بودم . حتی همون فتوشاپ رو که توی شهرستان پول نمی دنShyShy

(۲۲ تیر ۱۳۹۷ ۰۲:۵۲ ب.ظ)Katerina Petrova نوشته شده توسط:  هوا یجوری گرمِ که هر لحظه ممکنه تق صدا بدیم و تبدیل به پاپ کرن بشیم! ConfusedBig Grin

یادمه چند سال پیش یک کلیپی رو دیده بودیم که چند تا گوشی کنار هم بود و به هم زنگ میزدن ، بعد چند تا دونه ی ذرت کنار اون ها گذاشته بودن ، تبدیل به پاپ کورن میشد. ما هم اومدیم با چند تا گوشی این رو امتحان کنیم ، ولی نشد!! تعداد گوشی ها رو هم بیشتر کردیم ، ولی باز هم نشد .

بادبان ها را بکشید ... پیش به سوی آینده BlushBlush
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: big cloud , αɾια
ارسال: #۴۵۹۸۴
۲۲ تیر ۱۳۹۷, ۰۳:۴۹ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۲ تیر ۱۳۹۷ ۰۳:۵۱ ب.ظ، توسط αɾια.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۲ تیر ۱۳۹۷ ۰۳:۲۸ ب.ظ)Behnam‌ نوشته شده توسط:  لیموهای عکسی که از اینترنت برداشته شده چه داستانی میتونه داشته باشه.
داستانش اینه که همینجوری که ما از گرما درحال تبدیل به پاپ کرن هستیم یه عده هم به دلایل کاملا محرمانه!Big Grin تبدیل به لیمو میشن!!
دیگه نپرسین کدوم افراد و چه دلایلی که معذوریت داریم Big Grin

(۲۲ تیر ۱۳۹۷ ۰۳:۳۶ ب.ظ)majidnourirad10 نوشته شده توسط:  یادمه چند سال پیش یک کلیپی رو دیده بودیم که چند تا گوشی کنار هم بود و به هم زنگ میزدن ، بعد چند تا دونه ی ذرت کنار اون ها گذاشته بودن ، تبدیل به پاپ کورن میشد. ما هم اومدیم با چند تا گوشی این رو امتحان کنیم ، ولی نشد!! تعداد گوشی ها رو هم بیشتر کردیم ، ولی باز هم نشد .
آره ،حتی کلیپ تخم مرغ هم من دیدم که آبپز شد Big Grin

آدم های کوچک و حقیر با عقده های بزرگ ترسناکند،
زیرا از صدمه زدن به دیگران...
هراسی ندارند!
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۴۵۹۸۵
۲۲ تیر ۱۳۹۷, ۰۳:۵۰ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۲ تیر ۱۳۹۷ ۰۳:۵۱ ب.ظ، توسط big cloud.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۲ تیر ۱۳۹۷ ۰۳:۳۶ ب.ظ)majidnourirad10 نوشته شده توسط:  ترجمه ، بازاریاب تبلیغات سایت خبری ، انباردار ، سخت افزار ، بیمه رازی، بازاریاب زعفران ، گمرک ، کدنویسی ، گرافیک ، آمارگیری ، نقشه برداری ، مسوول دفتر ، پخش اطلاعیه ، نامه رسانی ، دبیرخانه هر کدوم اینها رو بین یک سال تا دو سال بودم .ولی اگه از همون اول توی یکی شون می موندم شاید تا الان خیلی بیشتر پیشرفت کرده بودم . حتی همون فتوشاپ رو که توی شهرستان پول نمی دنShyShy

بابت این که ابهام ایجاد شد عذر خواهی میکنم.منظور من از مشاغل مختلف کارهایی هست که درش تخصص دارم. وگرنه از این شاخه به اون شاخه شدن هیچ سودی نداره. به عنوان مثال چند سالی بک اند کار کرده باشی ، بعد به سمت فرانت اند بری. یا بعد از جاوا سی شارپ را هم تجربه کنیBig Grinدیوانه وار در دنیای کامپیوتر غرق باشی و انقدر مطلب برای یادگیری باشه که زمان کم بیاریShy
منظور من این بود که صرفا دات نت کار یا پی اچ پی کار بودن به مدت چندین سال متمادی آدم را مستهلک و خسته میکنه. بد نیست از دور به بعضی دیگه از شاخه های کامپیوتر هم دستی بر آتش داشته باشیSmile
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: majidnourirad10
ارسال: #۴۵۹۸۶
۲۲ تیر ۱۳۹۷, ۰۳:۵۶ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۲ تیر ۱۳۹۷ ۰۴:۰۳ ب.ظ، توسط blackhalo1989.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۲ تیر ۱۳۹۷ ۰۳:۵۰ ب.ظ)big cloud نوشته شده توسط:  بابت این که ابهام ایجاد شد عذر خواهی میکنم.منظور من از مشاغل مختلف کارهایی هست که درش تخصص دارم. وگرنه از این شاخه به اون شاخه شدن هیچ سودی نداره. به عنوان مثال چند سالی بک اند کار کرده باشی ، بعد به سمت فرانت اند بری. یا بعد از جاوا سی شارپ را هم تجربه کنیBig Grinدیوانه وار در دنیای کامپیوتر غرق باشی و انقدر مطلب برای یادگیری باشه که زمان کم بیاریShy
منظور من این بود که صرفا دات نت کار یا پی اچ پی کار بودن به مدت چندین سال متمادی آدم را مستهلک و خسته میکنه. بد نیست از دور به بعضی دیگه از شاخه های کامپیوتر هم دستی بر آتش داشته باشیSmile
شاید فعالیت (کارکردن یا اصلا برای تفریح) تو یه چیز کاملا متفاوت ایده های بیشتری بده تا یه زمینه نزدیک. مثلا اگه یه کم هنر کار کنید شاید دید بهتری از دنیا به دست بیارید تا مثلا فرانت اند. کلی ایده های ترکیبی هست که وقتی تو یه رشته متمرکز باشید به چشمتون نمیخوره.


مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: majidnourirad10 , big cloud
ارسال: #۴۵۹۸۷
۲۲ تیر ۱۳۹۷, ۰۴:۱۳ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۲ تیر ۱۳۹۷ ۰۴:۱۴ ب.ظ، توسط majidnourirad10.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۲ تیر ۱۳۹۷ ۰۳:۵۰ ب.ظ)big cloud نوشته شده توسط:  ... منظور من از مشاغل مختلف کارهایی هست که درش تخصص دارم ...
اها...اون که خیلی خوبه . البته من بیشتر برای این که درس عبرت بشم خودم رو گفتم
(بعضی هام هستن می تونن الگو باشن که من تا الان بیشتر درس عبرت شدم برای دوستام تا اون یکی Big GrinBig Grin )

بادبان ها را بکشید ... پیش به سوی آینده BlushBlush
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: RASPINA , big cloud
ارسال: #۴۵۹۸۸
۲۲ تیر ۱۳۹۷, ۰۴:۲۵ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۲ تیر ۱۳۹۷ ۰۴:۲۷ ب.ظ، توسط majidnourirad10.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۲ تیر ۱۳۹۷ ۰۲:۵۱ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:  مبحث ازدواج هر جا مطرح میشه کاربرا پیگیری می کنن Big Grin
فکر خیلی خوبیه



- سلام خانم ، ببخشید شما php کار میکنید یا asp ؟
+ راستش من php رو ترجیح میدم .
- وااااای چه تفاهمی !!
+راستی شما بیشتر با چه sql ای کار میکنید...
...
...
...
مهریه " ۱۱۴ تا روتر شبکه "

بادبان ها را بکشید ... پیش به سوی آینده BlushBlush
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: RASPINA , Riemann
ارسال: #۴۵۹۸۹
۲۲ تیر ۱۳۹۷, ۰۴:۵۸ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
خب من برگشتم و استراحتم رو هم کردم ( امروزو جیم زدم و دانشگاه نرفتم) Tongue
بحث امروز چیه حالا؟ Big Grin
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: majidnourirad10 , big cloud
ارسال: #۴۵۹۹۰
۲۲ تیر ۱۳۹۷, ۰۵:۰۳ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۲ تیر ۱۳۹۷ ۰۵:۲۲ ب.ظ، توسط majidnourirad10.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۲ تیر ۱۳۹۷ ۰۴:۵۸ ب.ظ)crevice نوشته شده توسط:  خب من برگشتم و استراحتم رو هم کردم ( امروزو جیم زدم و دانشگاه نرفتم) Tongue
بحث امروز چیه حالا؟ Big Grin

دنبال عاقد می گردیم . یکی که بتونه این جمله رو بخونه :
« النِّکَاحُ سُنَّتِی فَمَنْ رَغِبَ عَنْ سُنَّتِی فَلَیْسَ مِنِّی‏ »

بادبان ها را بکشید ... پیش به سوی آینده BlushBlush
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ


موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  اگر بیش از سه سال از عضویت شما در مانشت میگذرد:بگویید کجایید و چه میکنید؟ Fardad-A ۸۳ ۵۶,۷۹۸ ۲۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۵۰ ق.ظ
آخرین ارسال: clint
  ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج (هرچه می خواهد دل تنگت بگو...) morweb ۲,۶۹۵ ۶۲۳,۰۵۸ ۲۱ مرداد ۱۴۰۲ ۰۷:۴۴ ب.ظ
آخرین ارسال: gogooli
  انخاب مسیر آینده ؟ آینده دکترا چه خواهد شد ؟ shivap ۱۰ ۱۰,۴۹۷ ۰۲ آذر ۱۳۹۸ ۱۲:۳۶ ق.ظ
آخرین ارسال: WILL
  سلام،امروز حال ات چطوره؟ حس امروزت را بگو. فرید ۹۰۷ ۲۳۷,۴۸۱ ۲۰ مهر ۱۳۹۴ ۰۳:۲۳ ب.ظ
آخرین ارسال: Bache Mosbat
  اگر داده ها در هر بار به طور مساوی تقسیم شود حداکثر عمق درختی log n خواهد شد؟ post98 ۱ ۳,۲۰۸ ۱۸ بهمن ۱۳۹۳ ۰۹:۲۴ ب.ظ
آخرین ارسال: ahrmb
  اینترنت در آینده ناپدید خواهد شد hnarghani ۰ ۳,۳۵۱ ۰۷ بهمن ۱۳۹۳ ۰۱:۰۴ ب.ظ
آخرین ارسال: hnarghani
  اختلالی که زندگی شما را نابود خواهد کردشک و بدبینی ناشی از اختلال شخصیت پارانویید( morweb ۰ ۳,۳۵۹ ۲۴ تیر ۱۳۹۳ ۰۵:۳۴ ق.ظ
آخرین ارسال: morweb
  تعداد سوالات دروس تخصصی کامپیوتر تغییر خواهد کرد؟؟؟ Denize ۱۸ ۱۸,۵۶۴ ۱۷ آبان ۱۳۹۲ ۱۲:۰۳ ب.ظ
آخرین ارسال: shovaliehsiah
Question لطفا تجربیات خود را در مورد نوشتن سمینار و پایان نامه بگویید Potential ۲۴ ۲۱,۴۱۵ ۲۸ مرداد ۱۳۹۲ ۱۱:۴۲ ب.ظ
آخرین ارسال: انرژی مثبت
  یک موضوع جدّی که اگه دقت نکنیم، مایه‌ی سرافکندگی ما در قیامت خواهد بود silver_0255 ۸ ۷,۶۸۷ ۲۸ خرداد ۱۳۹۲ ۱۰:۳۰ ق.ظ
آخرین ارسال: silver_0255

پرش به انجمن:

Can I see some ID?

به خاطر سپاری رمز Cancel

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. رمزت رو فراموش کردی؟ اینجا به یادت میاریم! close

رمزت رو فراموش کردی؟

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. close