امروز روز خیلی خوبی بود. به بیوانفورماتیک علاقه مند شدم. شیطونی می گه برم و با استادم حرف بزنم و بیافتم توی خطش!! این رابطه من با دانشگاه علوم پزشکی آخر کار دستم می ده. احتمال داره توی طرح جمع آوری بانک سلولی واسه بیماران روماتیسمی هم وارد شم. خوب این بیوافورماتیک استفاده اش توی همین جاهاست. دیروز رو کلاً در خدمت اساتید ژنتیک دانشگاه تهران بودم و حرفهایی که نمی فهمیدم رو گوش می کردم
امروز اما فرصتی شد تا روی پروژه AS کار کنم. بالاخره تونستم خروجی SPSS رو برای داده های بیماران و جهت تحلیل های آماری بسازم. بعد از مدتها حس زیبای حل مسئله و لذت اون رو چشیدم. به واسطه همین لذت بود که نیم ساعتی مانشت رو دستکاری کردم
فکر می کنم الان شبیه صابون شده!!
این روزها کلاً روزهای شادی هست. امشب هم که ذوب آهن برنده شد دیگه شادی های من تکمیل شد. الان هم که دارم اینها رو می نویسم پروپزال ITS رو به ورژن ۰/۹ یعنی یکم قبل نهایی شدن رسوندم.
راستی شما آهنگ گلنیشان رو شنیدین؟ خیلی خیلی قشنگه. شیطونی می گه که golnishan.ir رو هم مثل مانشت بزرگ کنم. این دفعه در دنیای عشق و عاشقی. یا شاید اخبار!! گل نیشان == مانند گل.