انجمنصفحه اولجستجوی انجمن

[Ametrine]

(۲۵ بهمن ۱۳۹۳ ۰۶:۰۶ ب.ظ)sa.ghasemi نوشته شده توسط:  این عکس ها واسه دی ماهه واسه اینکه نخوابم این مواد سمی رو میخوردم فکر کنم کبدم از کار افتاده و این گل ها ی بسیار زیبا محیط کتابخونمون بود که کتابدار عزیزمون ازش نگه داری میکرد

۹۵ درصد!!! چطوری اینو میخورید؟

[sa.ghasemi]

(۲۵ بهمن ۱۳۹۳ ۰۹:۱۹ ب.ظ)Ametrine نوشته شده توسط:  

(25 بهمن ۱۳۹۳ ۰۶:۰۶ ب.ظ)sa.ghasemi نوشته شده توسط:  این عکس ها واسه دی ماهه واسه اینکه نخوابم این مواد سمی رو میخوردم فکر کنم کبدم از کار افتاده و این گل ها ی بسیار زیبا محیط کتابخونمون بود که کتابدار عزیزمون ازش نگه داری میکرد

۹۵ درصد!!! چطوری اینو میخورید؟

دقیقا مثله زهر ماره چاره ای نبود خیلی خوابم میومد دیگه اخراش بود ولی سال بعد قصد دارم به جای اینا بگیرم مثل ادم بخوابم خوب

[setarehfb]

ممنون از همه ی بچه ها. حالا میبینم فقط من نبودم که استرس داشتم و تلاش میکردم. میبینم هممون تویه یه حال و هوا بودیم. همگی خسته نباشید. از خدا میخوام نتیجه زحماتمون رو ببینیم.

[amir.babol]

سلام به همه دوستان
من مهر که شروع کردم به خوندم ۸۳ کیلو بودم و الان ۱۰۵ کیلو یعنی آقا له لهم
کمرم که کلا در میکنه، پام هم آب انداخته
نشستیم خوندیم یعنی خوندما تاحالا تو زندگیم اینقدر نخونده بودم. اگه از ۱۰ سالگی اینطور میخوندم الان دنیا جواب گوی نیازهای علمی من نبود
خوب کنکور رو دادیم یعنی روز مرگم بود ما هم استرسی شبش خوابم نمی برد(البته بخاطر اینکه جام عوض شده بود)
الانم هیچ کدوم از تاپیک های مربوط به سوالات فلان درس کنکور رو نخوندم و نمی خونم و الان دیگه نمی دونم چیارو زدم. سال پیش فکر می کردم تخصصی ۱۲% زدم اومد ۲۸%. کلا مهم نیست شما چی فکر می کنید مهم اینه که اونا(طراح ها) چی فکر میکنند
ولی کلا حرفم اینه استادم برداشت روز دفاع بهم گفت قرار نیست همه برن ارشد بخونن پس استرس نداشته باش منم گفتم مهم نیست بقیه چی می خوان بشن ولی من میخوام ارشد و دکترای کامپیوتر توی یک دانشگاه خوب بخونم ولی الان که کنکور تموم شده (واقعا نمی دونم چکار کردم کنکور رو) بهتون میگم چنان آش دهن سوزی نیست و خیلی سخت نگیریدش.
کسی همیشه موفقه که مدیریت ذهن خودشو داشته باشه و یک برنامه منطقی نرمال داشته باشه
همگیتون موفق باشید

[sa.ghasemi]

(۲۹ بهمن ۱۳۹۰ ۱۲:۲۱ ق.ظ)موج نوشته شده توسط:  اگه موافقید تا قبل از اینکه کتاباتون رو جمع کنید یه عکس از اتاق درس تون توی این تاپیک بذارید
این تصاویر که میذارم یکیش صحنه واقعی اتاق بدون دست خوردگی هست و یکی حدود یه هفته بعد کنکور پارسال که کتابام رو جمع کردم و یه عکس خوشگل برای یادگاری انداختم

فرش کاشا ن تون خیلی قشنگه اتفاقا لنگه ی همین فرش رو ما هم داریم

[نارین]

سلام این عکسای شما دوستان را میبینم باز اشک توی چشمام حلقه میزنه.....
حیف که ما هیچکدوم دوربین نداشتیم وگرنه من یه فیلم باحال از سالن مطالعمون میگرفتم براتون میزاشتم یه روزی که داشتیم درس میخوندیم یه گربه خیلی ناز اومد پشت پنجره اتاق کوچولویی که سه نفری توش درس میخوندیم اینقد ادا درآورد برامون ما هم میخندیدیم ولی یواشکی که صدامون بیرون نره هیچکدوممون هم گوشیامون دوربین نداشت که این فیلم باحال را ظبط کنیم .
یاد اون روزا که میافتم !!! های !خدا نمیدونم چی بگم لابد مصلحتت نیست پس شکرت ....

[Amir V]

یادش بخیر.
عکسا به ترتیب برای کتاب شبکه و سیستم عامل هست فکر کنم.
پیشاپیش عذر میخوام بابت کلمات موجود در عکس دوم. تست سخت بود .

[RangiRangi]

(۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۷ ۱۱:۳۹ ب.ظ)Amir V نوشته شده توسط:  یادش بخیر.

سال کنکور شما تکرار نشدنی ترین سال مانشت بود کلی رتبه تک رقمی و دو رقمی آورده بودن بچه های مانشت.
اون سال من دانشجو سال سوم بودم فکر کنم و بعد دیدن نتایج خوب بقیه و ذوق و شوقشون بود که تصمیم گرفتم هر طور شده بخونم و منم تو کنکور رتبه بیارم ولی نشد که نشد

------------------------------------------------------------------------------------------------



امسال انقدررررررر خسته بودم که میخواستم یه سال تمام رو استراحت کنم و قصد درس خوندن و دانشگاه رفتن و .. هم نداشتم. فقط گاهی تفریحی کتاب و جزوه هام رو ورق میزدم که مطالب یادم نره!







این عکس آخری خیلی بی فرهنگ و بی تربیت و بی ادب و بی معرفت و نامرده!
میبینمش اعصابم داغون میشه و دلم میخواد سرم رو بکوبم به دیوار!
سال قبل که آخرین مرورمو روز قبل کنکور انجام دادم و این عکس رو با ذوق گرفتم بعدش تو دفترخاطراتم نوشتم استرس دارم ولی امسال دیگه موفق میشم و ... جدی فکر میکردم حتما یه رتبه خیلی خوبی میارم و شریفی میشم و خیلی ذوق زده بودم وقتی این عکس رو میگرفتم و اون جمله رو مینوشتم.
ولی دقیقا بعدش یه خبری دادن بهمون که کل شب رو نخوابیدم و همه بیمارستان بودن و منم اینور نگران و یه سری اتفاق دیگه هم بعدش افتاد و تا چند روز بعد کنکور هم این ماجرا ادامه داشت.. شاهکار سال قبل سنجش هم که استرسم رو بیشتر کرد سر جلسه.. اصلا تمرکز نداشتم تو کنکور و بدجور بدشانسی آورده بودم. بعد نتایج هم کلی سرزنش شدم که چرا سال قبلش که رتبه خوبی آورده بودی لجبازی کردی انتخاب رشته نکردی و به این فکر نکردی که زندگی رو نمیشه پیش بینی کرد و... واقعا یکی از بدترین روزهای عمرم بود اون کنکور.



بعدانوشت: چند تا از عکس ها رو به دلیل حجم زیادشون حذف کردم : )

[Milestone]

(۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۷ ۱۲:۵۴ ق.ظ)RangiRangi نوشته شده توسط:  

ای بابا! آخه درسته گذاشتن این تصاویر رنگی رنگی؟ زشت نیست انصافا؟ نمی‌گین بچه مردم حسودی می‌کنه؟
از شواهد و قرائن به نظر میاد شما دارای استعداد بالقوه‌ای برای تحصیل تو سه رشته: ۱/ مدیریت اطلاعات، ۲/ گرافیک و ۳/ ادبیات زبان کره‌ای هستین!

(۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۷ ۰۳:۲۶ ب.ظ)khalilparvar نوشته شده توسط:  اتفاقا منم عکس گرفتم از کنکور ارشدم. یبار دلم خواست بذارم

بیشتر شبیه رفتن به پیک‌نیکه تا جایی برای درس خوندن!

[diligent]

عکساتون خیلی بامزه بود.
بعضیام که چقد خودکار رنگی داشتن

[NP-Cσмρℓєтє]

بنظر من ته نامردیه که تو این اوضاع عکس چایی! میذارید
بقیه هاشو خیلی دوس نداشتم

+منظورم خوردنی ها و آشامیدنی ها بود البته!

[RangiRangi]

(۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۷ ۰۳:۵۲ ب.ظ)Milestone نوشته شده توسط:  ای بابا! آخه درسته گذاشتن این تصاویر رنگی رنگی؟ زشت نیست انصافا؟ نمی‌گین بچه مردم حسودی می‌کنه؟
از شواهد و قرائن به نظر میاد شما دارای استعداد بالقوه‌ای برای تحصیل تو سه رشته: ۱/ مدیریت اطلاعات، ۲/ گرافیک و ۳/ ادبیات زبان کره‌ای هستین!

: )))
یه دوستی اینجا بهم گفت رنگی رنگی و از اون به بعد شدم رنگی رنگی اون روز جالب بود واسم که چطور همچین اسمی به ذهنشون رسیده و شاید یه درصد هم فکرش رو نمیکردن دور و بر من کلا رنگی رنگیه عین بچه مدرسه ای ها و مناسب ترین اسم برای منه
دیگه عکس های رنگی رو گذاشتم بچه مردم حسودی کنه ولی قبول دارم زشته انصافا! به هر کی این عکس ها رو نشون بدم میگه خرس گنده ۱۵ سال قبل ابتداییت تموم شده
مرسی خیلی تحویل گرفتید انصافا ..اگه من یکی از این استعدادها رو داشتم الان مدرک دکترام رو هم گرفته بودم

(۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۷ ۰۴:۴۷ ب.ظ)diligent نوشته شده توسط:  بعضیام که چقد خودکار رنگی داشتن

اشاره به کاربر خاصی نباشه البته
علاقه عجیبی به خودکار رنگی و هایلایت دارم.. جالب اینه با وسواس رنگ و کیفیتش رو انتخاب میکنم و میگیرم ولی بعد حیفم میاد زیاد استفاده کنم میذارم جلو چشم باشه ببینمش کیف کنم

(۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۷ ۰۳:۲۶ ب.ظ)khalilparvar نوشته شده توسط:  عکسا رو که ببینید متوجه رژیم ۲۵ کیلوییم میشید

خیــــلی بامزه بود : )))))))
ولی باز خوبه.. حسودیم شد بهت! باور کن. من کلا کم غذام و زیاد هم از طعم شیرین و شیرینی و اینا خوشم نمیاد .. با این حال چون این چن سال یه جا نشستم فقط درس خوندم و زیاد تحرک نداشتم (البته به جز زمان بین کنکور و اعلام نتایج) اضافه وزن دارم الان و بعد ماه رمضون باید حسابی ورزش کنم! اگه این همه شیرینی و شکلات میخوردم که ۵۰ کیلو اضافه وزن داشتم الان

+جالبه .. منم مثل ان پی اول چایی رو دیدم و یه نگاه به ساعت انداختم ببینم چند ساعت مونده به اذان

[NP-Cσмρℓєтє]

(۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۷ ۰۳:۲۶ ب.ظ)khalilparvar نوشته شده توسط:   دقیقا حس پیک نیک داشتیم انگار، هفته ی آخر چون از ساعت ۶ صب درسو شروع میکردیم، ۵ پامیشدیم میرفتیم حلیم و نون میخریدیم تا ۶ انرژی داشته باشیم برا شروع

هرجور حساب میکنم واکنش درخوری نمیتونم برای این توضیح داشته باشم! :|
نهایت همون مهران مدیری بیاد به دوربین نگاه کنه! :| :|