(۰۸ شهریور ۱۳۹۳ ۰۴:۰۷ ب.ظ)golsa20 نوشته شده توسط: مرسی پونه جون
منم خیلی زود شروع نکردم ، تازه از اواسط مرداد شروع کرده بودم .که هشت روزم به کل نخوندم .
ولی نمی دونم چرا زود نا امید میشم ؟!!!!!
بازم ممنون
همین هم خوبه به هر حال قدم اول رو که برداشتی
نه این ناامیدی طبیعیه برای کسی که شروع کرده به درس خوندن. ممکنه منم وقتی شروع کردم به درس خوندن ناامید بشم
اما به خودت فکر کن وقتی که تصمیم گرفتی کاری کنی و موفق شدی
مثلا من تو یه سال تونستم انقدر خوب درس بخونم که نه تنها درسای هر ترمم رو خوب بخونم بلکه بفهمم اصلا پژوهش چیه مقاله چیه و از حالا زمینه کاری آینده خودم رو مشخص کنم.
یا به لحظه هایی فکر میکنم که میبینم زمان محدوده برای ارائه کار و پروژه ام و شب ها نمیخوابم. و معمولا هم کار بی عیبی رو تحویل میدم وقتی که هم وقتم محدوده و هم کارم سخته.
وقتی به اینا فکر میکنم انرژی میگیرم که هیچی واسه من محال نیست.
من از همه بیشتر استرس دارم چون هر دفعه میام مانشت میبینم این تاپیک بالاست. بعد منم که اصلا قصد نداشتم کنکور ارشد بدم و بالتبع هیچی نخوندم. اما خودمو با همین فکرها امیدوار میکنم که با تمام توانم تلاش میکنم حالا یا قبول میشم که چه خوب و ۸۰% هم مطمئنم میتونم موفق بشم.. یا هم قبول نمیشم که در این صورت پایه تحصیلی خودم رو قوی کردم برای سال بعد. پس در هر دو صورت من برنده ام.
تو هم اینجوری فکر کن. خودت رو قوی کن دختر. با هشت روز درس نخوندن که نباید ناامید شد. هشت روز رو میشه خوب جبران کرد. مثلا تو فکر کن هر روز میخواستی مثلا ۵ ساعت درس بخونی. میشه سر جمع ۴۰ ساعت. اگر از امروز به بعد سعی کنی تا ۴۰ روز هر روز یه ساعت بیشتر بخونی جبران شده. حالا۶ ساعت بیشتر درس میخوندی؟ میشه ۴۸ ساعت. پس ۴۸ روز سعی کن که هر روز یه ساعت بیشتر بخونی و ....
ایشالا که موفق باشی و همیشه امیدوار هم بدونی.