انجمنصفحه اولجستجوی انجمن

[k_111]

بنام خدا
سلام به همه دوستان مانشتی....
موفقیت دوستان را در آزمون کارشناسی ارشد ۹۲ تبریک میگم...روال سال قبل این بود که سوالات را برای دوستان ارسال میکردیم... اما امسال تصمیم گرفتیم که سوالات رو به صورت عمومی قرار بدیم چون همون طور که میدونید جمعیت مانشت داره روز به روز بیشتر میشه و رتبه ها خوب مانشت هم که تعدادشون کم نیست و میترسیم که تو ارسال کردن سولات کسی از قلم بیافته...
من همین جا از همه دوستانی که دوست دارن تجربیات خودشون رو در اختیار دوستان خودشون قرار بدن (چقد جمله ی پردوستی شد )، دعوت میکنم تو مصاحبه شرکت کنند(باور کنید راه دوری نمیره ثواب دنیا اخرت داره )
پیشاپیش از وقتی که برای جواب دادن به سوالات میگذارین بی نهایت سپاس گذاریم...
در نهایت جواب های خودتون رو برای من به صورت پیام خصوصی ارسال کنید تا در قسمت مصاحبه ها قرار داده بشه...
اگه مایلید خودتون را معرفی کنید(نام و نام خانوادگی) و بگید متولد چه سالی هستید و اهل کدام شهرید؟ رتبه و رشته و گرایشتون را هم بفرمایید.

قبل از جواب دادن به سئوالات اول باید عذرخواهی کنم بابت انتشار دیرهنگام این مصاحبه چون سرم خیلی شلوغ بود و بعد باید بگم که دلیل اینکه این مصاحبه خیلی طولانی هست اینه که خواستم بیشتر وارد جزئیات بشم شاید نکات ریزی که گفتم در رسیدن به موفقیت دانشجوهائی که مثل خودم تقریبا ضعیف هستند(البته بودم) کمک بکنه(البته ضعیف هم که نبودیم تنبل و درس نخون و بی انگیزه و یه خورده هم فاقد اعتماد به نفس)
ک.م هستم،متولد ۱۳۶۷ از بابل
رتبه ۱۹ گرایش فناوری اطلاعات و ۲۹ شبکه

۱-در چه رشته ای کارشناسی گرفتید؟ تمام شده یا در حال تحصیل هستید؟آیا کارشناسی پیوسته خوندید یا کاردانی و بعد کارشناسی؟
کارشناسی پیوسته IT تموم شد سربازی هم رفتیم!

۲- با اجازه تون برگردیم به دوران نوجوانی و حتی کودکی ،چی شد که اومدین کارشناسی این رشته؟ چطوری وارد دوره کارشناسی شدین؟ یعنی با علاقه و شناخت این رشته را انتخاب کردین یا انتخابتون اول دانشگاه بود بعد رشته؟
من کلا از عمران خوشم میومد ! و اصلا به کامپیوتر و IT هم فکر نمی کردم ولی جبر زمونه(همون رتبه کنکور) مجبورم کرد بیام تو این رشته(آخه اون موقعها مثل الان نبود که دانشگاهها جای خالی داشته باشن بیان خواهش و التماس کنن بیا اینجا درس بخون و هر رشته ای رو که خواستی راحت بری) به تدریج از ترم دوم به بعد به واسطه بعضی از افراد مثل مدیر گروه به این رشته علاقه پیدا کردم

۳- کدام دانشگاه کاردانی و کارشناسی را تحصیل کردین؟
ترم اول رو علوم کامپیوتر بابلسر خوندم بعدش با فشار خانواده تکمیل ظرفیت رو علوم و فنون بابل زدم و قبول شدم البته یکی از دلایل موفقیتم هم همین دانشگاه هست که اون موقع با اومدن مدیر گروه جدید خیلی تغییر کرده بود و محیطی انگیزاننده! و پویا داشت

۴- در کارشناسی چطور دانشجویی بودید؟ از اونا که همیشه نمره خوبه کلاسند؟یا معمولی بودید؟ یا درسها را بر اساس علاقه میخوندید نه بخاط معدل یعنی از یک درس خوشتون میومد خوب میخوندین و بیست میگرفتین و یکی را دوست نداشتید فقط پاسش میکردید .
کلا شب امتحانی بودم و معدلم تا ترم آخر زیر ۱۴ بود تا اینکه ترم آخر یه خورده تکون خوردم و معدلم بالای ۱۴ شد.
الان هم به هر کدوم از همکلاسی هام رتبم رو می گم باور نمی کنند و تا ۵ ثانیه ساکت میشن و فقط نگام میکنن.....

۵- از کی به کنکور ارشد فکر کردید؟اصلا" ادامه تحصیل از ابتدای ورود به دانشگاه ، تو برنامه تحصیلی تون بود یا نه؟
اولش نه، فقط می خواستم یه مدرکی بگیرم و بزنم تو بازار ولی بعدش فکر ارشد اومد تو ذهنم ولی با خودم میگفتم با این معدل درخشانم چطوری می تونم میون ۴۰۰ نفر قرار بگیرم(داشتم به ارشد دانشگاه خودمون فکر می کردم)ولی یواش یواش که سئوالات کنکور رو که گرفتم بررسی کردم دیدم چیز خاصی نداره و اگه بشینم بخونم می تونم جوابشون رو بدم از اینجا دیگه پروسه شروع شد

۶- آیا وقتی تصمیم گرفتید ارشد شرکت کنید همین رشته میخواستید امتحان بدید یا گرایش دیگری ولی بعدا" وقتی به برنامه ریزی رسیدین نظرتون این رشته و گرایش شد؟
گرایش خاصی مد نظرم نبود

۷- میشه درصدها تون را در هر درس بگید. اگه بیش از یک رشته هم کنکور دادین هر دو را بگید.
زبان ۳۰
مشترک ۴۳
مدیریت ۲۹
مشترک تخصصی ۴۴
معماری ۱۴ (هر چی بلد بودم از پارسال بود امسال نخوندم و جمع بندی هم نداشتم)

۸- آیا سال اولی بود که کنکور می دادید؟ اگه المپیادشرکت کردید یا سال دوم یا سوم یا ... هست که برای ارشد امتحان میدید بفرمایید.
سال اول که همون سالی بود که به رتبه ۴۰۰ راضی بودم(کنکور سال ۹۰)(اگه علاقه مند هستید برای دیدن جزئیاتش به پیوست مراجعه کنید، برای افرادی که اعتماد به نفس ندارند و فکر می کنند که ضعیف هستند می تونه مفید باشه)

کنکور اصلی که خونده بودم کنکور ۹۱ بود که خوب به دلیل پروژه پایانی از اواسط مهر شروع کردم و خوب هم پیش رفته بودم ولی به دلیل بدشانسی و چند تا اشتباه ساده و بچه گانه در جواب دادن رتبم شد ۴۰۰ وگرنه راحت می تونستم زیر ۱۰۰ بیارم (اینجا بود که متوجه نقش شانس در کنکور شدم )

و سومین کنکور که همین کنکور ۹۲ هست بلافاصله بعد از کنکور ۹۱ رفتم سربازی و خوشبختانه مدت زمان سربازیم زیاد نبود و در اواخر پائیز تموم شد و قصدم این بود که از بهمن برم به دانشگاه آزاد ولی دیدم که تقریبا ۲ ماه وقت دارم و گفتم دوباره می شینم یه نگاهی به درسها می ندازم
از برگه های خلاصه ای که پارسال برای جمع بندی نوشته بودم خوندم و امتحان رو دادم
کلا این کنکور فقط مطالب رو مرور کردم و از نظر آمادگی پارسال خیلی آماده تر بودم
اگه بخواهیم کلا مدت زمان مفید درس خوندنم در این ۳ تا کنکور رو با هم جمع کنیم به ۹ ماه هم نمی رسه که خوب چون ۳ بار بود خیلی از مطالب دوباره خونی میشد
البته باید ۲ ماه خوندن برای المپیاد دانشجوئی رو هم به اون اضافه کنید

۹- بنظرتون چقدر درس خوندن تو دانشگاهی که شما درس خوندین برای پایان ترم و برای کنکور با هم تفاوت داره یا شبیه هست به بیان دیگه بنظرتون تو دانشگاه شما بچه های موفق در تحصیل کارشناسی شانس بیشتری واسه ازمون ارشد دارن یا نه اصلا" این دو نوع درس خوندن متفاوت را می طلبه؟
تا حدود زیادی با هم دیگه فرق می کنند البته برای دانشگاههای خیلی خوب مثل شریف و ... که من داشتم سرفصلهاشون رو نگاه می کردم دیدم خیلی کامل درس می دهند و پروژه های درست حسابی می خواهند که خوب باعث میشه پایه این دانشجوها قوی تر بشه
ولی برای دانشگاههای معمولی یکی از دلایلی که باعث بشه درس دانشگاه زیاد به درد کنکور نخوره می تونه این باشه که تو دانشگاه کمتر از ۳۰% بچه ها به طور جدی به دنبال ادامه تحصیل هستند پس این باعث میشه که بقیه ای که به دنبال گرفتن نمره و مدرک هستند در اکثریت قرار بگیرند و وقتی هم که استادی پیدا میشه که سخت گیری میکنه و درس رو عمقی تر درس میده اونا فشار بیارن و استاد مجبور شه ۴ تا مطلب تو جزوه بگه و امتحان رو از اونا بیاره که خوب باعث میشه اون درس خوندن زیاد به درد کنکور نخوره البته می شه برای بعضی از اساتید استثناء آورد که واقعا خوب درس میدهند

۱۰- از کی دقیقا" برای کنکور ارشد برنامه مطالعاتی گذاشتید ، از کی شروع کردید،آیا سر همون وقتی که در برنامه پیش بینی کرده بودین شروع کردین؟ برنامه تون چند ماهه بود؟ آیا وقفه ای هم پیش اومدمثلا" اتفاقی چیزی که مجبور شید برنامه را عوض کنید؟
چون من تمام درسهایی رو که بلد بودم رو در کنکور دوم(سال ۹۱) خونده بودم درباره اون زمان توضیح میدم
قصدم این بود که از اواسط تابستان شروع کنم ولی چون پروژه داشتم و به دلیل المپیاد چند تا از امتحانام عقب افتاده بودند باز از آخرهای مهر شروع کردم
خوشبختانه مشکلی نداشتم ولی یکبار پیش اومده بود که تا ۲ هفته از درس زده شده بودم و درست حسابی نمی خوندم ولی خوشبختانه دوباره رفتم رو غلتک!

۱۱- برنامه تون ثابت بود یا هر از گاهی تا نزدیکای کنکور اصلاحش کردین ؟ ااگه اصلاح کردین اصلاحات جزئی بود یا کلی؟
یه برنامه کلی برای خودم چیده بودم که مطابق با برنامه پارسه بود و برنامه های کوتاه مدت(هفته ای) و میان مدت(ماهانه) بود که با توجه به میزان درسی که خونده بودم تغییر می کرد.

۱۲- بعضی درسها تو آزمون ارشد تاثیر و نمره بیشتری دارن و توجه بیشتری بهشون میشه . شما هم همینکار را کردین؟منظورم توجه به بودجه بندی درسها برای آزمون ارشد هست.
۱۰۰% منتهی چون تراز خیلی تاثیر داره اینطور نبود که درسهای ضریب کم مثل مدیریت یا زبان رو نادیده بگیرم
خیلی ها چون فکر می کنند این در سها ضریب پائین دارند به اونا خیلی کم بها می دن و فرصت رو برای بقیه ایجاد می کنند تا با مقداری خوندن درصد های متوسط ولی با تاثیر خیلی بالا بدست بیارن.

۱۳- آیا هنگام برنامه ریزی تو ذهنتون بود که مثلا" تو یه درس خاص ضعیفید و تو یه درس قوی و به درسهای مختلف بر این اساس وزن بیشتر یا کمتر بدین؟میشه در مورد درسهای مختلف بگید؟
دقیقا پایگاه و سیستم رو امسال خیلی وقت گذاشتم وعمقی تر خوندم

۱۴- خب شما زمان مشخصی داشتید و پایان زمان مطالعه روز قبل از کنکور هست . پس طبیعی است که منابع مطالعاتی هم نمیتونن اضافه بشن. آیا شما هنگام برنامه ریزی میدونستید برای هر درس کدام منابع یا جزوات را باید(یا میخواهید ) بخونید یا نه؟ یعنی مظورم اینه که برنامه ریزی زمانی کردید یا برنامه ریزی براساس منابع . مثالی بزنم . مثلا" شما روی سیستم عامل هفته ای پانزده ساعت وقت گذاشته بودید و با یک منبع مثلا" کتاب پارسه شروع کردین و بخودتون گفته بودید اگر فرصت شد مثلا" کتاب پوران را هم میخونم اگر نرسیدم هم هیچ. یا اینکه برنامه ریزیتون بر اساس خوندن منابع بود یعنی مثلا" گفته بودین من باید سه تا کتاب مشخص را برای سیستم عامل حتما" بخونم و بر این اساس برنامه ریزی کردین؟

با تحقیقاتم برای هر درس بهترین منبع از نظر خودم رو پیدا کرده بودم و اساس کار رو روی اون منبع قرار دادم و منابع دیگر رو هم در نظر گرفته بودم که اگر وقت اضافه داشتم یه نگاهی روزنامه وار به اونها داشته باشم تا هم مروری باشه و هم اگر مطلبی جدید در اونها بود رو یاداشت برداری کنم

۱۵- میشه منابع مطالعاتی که واسه هر درس خوندید را بگید.ایا از ویس و فیلم هم استفاده کردین.

گسسته: پوران (خلاصه مفیدی از گریمالدی هست) اگه جائیش رو نمی فهمیدم به کتاب مرجع مراجعه می کردم
طراحی: پوران و CLRS
ساختمان داده: پارسه(اصلی) و مقسمی و پوران
نرم افزار:کل کتاب پرسمن
شبکه:نسخه قدیمی پارسه(حقیقت) و ۳۰۰۰ مسئله (برای تکرار و تمرین برای لایه های پائین شبکه خوب هست ولی با سئوالات جدیدی که از لایه های بالاتر هست فکر کنم دیگه به درد نمی خوره)
مدیریت:پوران (فقط ۳۰% رو رسیدم بخونم بدون تست زدن)
هوش:پوران(خلاصه کتاب مرجع هست و خیلی مفید برای زمانی که وقت کم هست ولی تو حل سئوالات خیلی اشکال داشت و به جواباش نباید اعتماد کنید ،اگه یه خورده هوش بلد باشی از بعضی جواباش خندتون میگیره)
پایگاه: مقسمی و پوران(متن درسش خیلی سنگین بود)
سیستم:حقیقت
معماری:پوران(خلاصه مانو هست) و کلاس دکتر (بنا به حکم ادمین نمی تونم ازشون تعریف کنم و اسمشون رو بیارم) البته از نظر من ایشون آقای خاص آموزش معماری ایران هستند

دیگه وقت فیلم و ویس رو نداشتم

۱۶- بنظرتون تو رشته و گرایش شما کدام درسها را باید از روی کتب مرجع خوند.
اکثرشون ولی بیشتر به ترتیب اولویت: نرم افزار، طراحی، ساختمان داده

۱۷- ایا شما در طول تحصیل کارشناسی از کتب مرجع هم استفاده میکردین یا بقول بعضی دوستان جزوه محور بودین؟
فقط معماری از مانو و طراحی از نیپولیتان و مدیریت از دفت

۱۸- زبان یه درس تقریبا" جداست. آیا شما زبان را واسه کنکور خوندین یا پایه قبلی داشتید یا اصلا" سر کنکور هر چی شد جواب دادین یا کلا" جواب ندادین؟ سطح زبان شما ضعیفه ، متوسطه یا خوبع یا عالی؟
تو هیچ کدوم از کنکورهام ۱ ساعت هم برای زبان وقت نزاشتم چون به خاطر سیستم زبان دانشگاه ۳ تا زبان پیش تکمیلی خورده بودم که هر کدومشون اندازه یه کتاب زبان عمومی بودن و بعدش زبان عمومی رو هم از روی کتاب تافل writing , listening & reading رو باهامون کار کردن

۱۹- در مورد ریاضی چی؟ بنظرتون میشه بالا زد؟ایا همه درسهای ریاضی را باید داوطلبین بخونند یا میشه یکی یا دوتاش را حذف کرد؟
حداقل تو IT هیچ وقت به این بهونه که درسی سخت هست و خیلی وقت گیره نباید اون رو کنار گذاشت چون ممکنه که از این درس سئوالای راحت بدن و از اون درسی که شما روش سرمایه گذاری کردیدسئوالات سخت که نتیجه اش مثلا می تونه این باشه که ۴ سئوال رو نتونید بزنید که همین ۴ تا می تونه رتبه ۵۰ رو به رتبه ۳۰۰ تبدیل کنه (من پارسال واقعا درد ۴ تا سئوال رو کشیدم که دارم این حرف رو می زنم)

۲۰- اگه میشه در مورد برنامه ریزی کلی تون توضیح بدین و همچنین اگه برای روشن شدن لازمه برنامه ریزی خاص برای یک درس بخصوص که در گرایش شما بیشتر داوطلبین باهاش مشکل دارن بپردازید..
۲۱- آیا شما تنها مطالعه میکردین یا با دوست یا دوستانی؟ در خانه یا کتابخانه.بنظرتون کدامش بهتره.
با دوستانم به کتابخانه می رفتم ولی مطالعه ام تنهائی بود فقط زمانی که مطلبی رو نمی فهمیدیم با هم مشورت و بحث می کردیم

۲۲- حالا بر اساس جواب سوالای قبلی ، سرعت مطالعه تون را چگونه اندازه میگرفتید؟ فیدبک شما یا معیار شما که احتمالا" کند نباشید چی بود؟ آیاحجم مطالب خوانده شده نسبت به حجم مطالب باقیمانده با توجه به زمان باقیمانده یا مقایسه با سایرین در کنکورای آزمایشی یا معیارهای دیگه؟ اگه میشه توضیح بدین.
خوب فیدبک های مختلفی باید وجود داشته باشه که هر کدوم بتونه دیگری رو تایید کنه و اگر همگرا باشن با هم دیگه نشون دهنده میزان پیشرفت هستند
ملاکهائی مثل ساعت مفید مطالعه، رتبه آزمون های آزمایشی، تعداد جوابها به تستهای کنکورهای سال قبل، تعداد درس های خونده شده و ....
همه اینها زمانی می تونند میزان آماده بودن رو نشون بدن که با هم دیگه استفاده بشن نه به تنها
مثلا آزمون آزمایشی به تنهائی نمی تونه مفید باشه چون ممکنه که سئوالاتی که می دهند با سئوالاتی که شما خوندید یکی باشه و شما به راحتی اونها رو جواب بدید
یا تعداد ساعات مطالعه شاید از نظر خودتون خیلی خوب خونده باشید ولی دیگرانی هم وجود دارند که از شما خیلی بهتر و با بازدهی بیشتری می خونند مثلا شاید ۳ ساعت مطالعه شما با ۱ ساعت مطالعه اونها یکی باشه

۲۳- اگه از برنامه تون عقب می افتادید چگونه جبران میکردین؟آ با با تعداد ساعات بیشتر یا حذف بعضی منابع در یک درس (کم کردن منابع در یک درس)و یا در نهایت یه درس خاص را کنار گذاشتید بنفع بقیه؟
بسته به شرایط تصمیم گیری می کردم

۲۴- اگه در رشته ای که امتحان دادین گرایشهای مختلفی هست ،در برنامه ریزی تون از ابتدا روی گرایش خاصی تمرکزکردین یا در ادامه و کم کم به یک گرایش متمرکز شدین.مثلا" تخصصی ها را در ماههای آخر خوندین؟ یعنی مثلا" از نیمه برنامه مطالعاتی تمرکز کردین روی گرایش معماری یا نرم افزار؟
به دلیل رو برنامه بودن سازمان سنجش و ...
من پارسال فکر کردم شریف از شبکه می گیره به خاطر همین معماری خونده بودم ولی دیدم که از IT گرفتن و امسال به خاطر همین مدیریت خوندم که خوب بقیه رو دوستان می دونند که چه شد!

۲۵- آیا سرعت شما در حین مدت برنامه ریزی کند و یا تند هم شد؟ چه زمانهایی کند شدید و چه چیزایی انگیزه مجدد برای سرعت گرفتن بهتون میداد.پیش اومد که خسته بشید یا احساس یاس و نومیدی داشته باشید.
من فکر می کنم برای همه همچین چیزی پیش می یاد و فرق افراد موفق با افراد عادی اینه که به سرعت به حالت عادی بر می گردن و ادامه می دهند
بیشتر نتیجه کنکورهای آزمایش به من انگیزه میداد یا حل سئوالات کنکورهای سالهای قبل و مقایسه درصدها با افراد موفق

۲۶- از کلاس کنکور هم استفاده کردین؟ کدام درسها؟ بنظرتون رفتن به کلاس کنکور لازم بود یابعدا" باین نتیجه نرسیدین که اگه خودتون وقت رفتن و برگشتن و نشستن سر کلاس را صرف مطالعه میکردین بهتر بود؟
فقط معماری به کلاس ویدئو کنفرانس دکتر (آوردن اسمشون ممنوع شده) رفتم
کلا اگر استاد واقعا خوب باشه و امکان مالی وجود داشته باشه کلاس رفتن با فایده هست
البته(برای دادن انگیزه به اونهائی که امکان کلاس رفتن ندارن) اینطور نیست که فکر کنید کسی که کلاس نرفته قبول نمیشه(مثل کلی از بچه های دیگه ای که مصاحبشون رو خوندید) و کسی که رفته حتما قبول میشه تو همین کلاسی که رفتم از ۱۲ نفر فقط من زیر ۲۰ شدم و بقیه به جز ۵ نفر هیچکس مجاز نشد

۲۷- آیا کنکور آزمایشی هم شرکت کردین؟ کدام موسسه؟همه را شرکت کردین یا بعضی هاش را؟ بنظرتون چقدر در تصحیح مسیر مطالعاتی یا پایبند کردنتون به روندزمانی مطالعه تاثیر داشت؟چقدر در موفقیت تون موثر بود؟
بله پارسه
خیلی ها میگن که این کنکورها چون سئوالاتشون استاندارد نیست به درد نمی خورند ولی به نظر من فایده اون از بدی هاش بیشتره
ارزش این کنکورها بیشتر به خاطر:
۱- برنامه ریزی (این برنامه ریزی باعث می شه آدم با اطمینان خاطر بیشتری درس ها رو بخونه چون خوب اینها نتیجه سالها کار علمی و تجربه متخصصانی (یاد حرف آدمی که قبل از خراب کردن یک کشور میاد این حرفا رو میزنه می افتم اسمشو که خودتون میدونید!!) هست که هم خودشون کنکور دادن و هم کارشون همینه)یک کنکور با حاشیه هاش یک سال از وقت یک نفر رو می گیره و آدم مگه چقدر وقت داره که بشینه چند بار کنکور بده و با آزمایش و خطا یاد بگیره چطوری برنامه ریزی کنه پس بهتره که آدم به یه باتجربه اعتماد کنه و با تجربه و برنامه اونها درسهاش رو بخونه(البته منظورم برنامه کلی هست نه جزئیات)
۲- شبیه سازی جلسه امتحان: با چند بار امتحان دادن یاد می گیرید که چطور مدیریت زمان انجام بدید چطور و به چه ترتیبی به سئوالات جواب بدید(ممکنه شما به یه ترتیبی برسید که اونطوری می تونید بهتر به سئوالات جواب بدید)، اشتباه کنید و از اشتباهاتتون درس بگیریئ
۳- مقایسه با دیگران: می تونید بفهمید که کجای کار هستید .مثلا کسی که رتبش تو آزمایشی میشه ۲۰۰ دیگه نمی تونه انتظار داشته باشه که رتبه تک رقمی میاره
البته باز هم باید بگم که (مثل کلاس کنکور) اینطور نیست که هر کس رفته موفق شده و هر کس که نرفته نا موفق یه نگاه به حدود ۳ هزار نفری که در آزمونهای موسسات مختلف شرکت می کنند بکنید آیا همه رتبه زیر ۱۰۰ می آورند؟

۲۸- تو برنامه شما جمع بندی هم بود و اگه بوداز کی وارد این دوران شدید ؟ منظورم اینه که از زمان مشخصی یا بعد از خوندن منابع معینی. یعنی مثلا" تو برنامه تون گفته بودین از اول بهمن هر چی خوندم دیگه کافیه و بعد از این تاریخ میرم سراغ جمع بندی. یا اینکه مثلا" طبق برنامه شما وقتی کتاب سیستم عامل استالینگز و پارسه را خوندید و مسلط شدین رفتید سراغ جمعبندی.یعنی جمعبندی برای همه درسها یک موقع شروع شد یا خیر. میشه توضیح بدین.
البته تو کنکور امسال کل ۲ ماهی رو که وقت داشتم رو داشتم مرور و جمع بندی و تست زنی می کردم ولی در کنکور پارسال ماه آخر رو به این کار اختصاص دادم

۲۹- برگردیم به روز قبل از کنکور. بنظر شما به چقدر آمادگی مورد انتظار رسیده بودید. مثلا" یه ورزشکار قبل از یه مسابقه مهم خودش میگه من هشتاد درصد آمادگی را در خودم حس میکنم. شما چند درصد این آمادگی را حس میکردید؟ معیارتون چی بود برای این درصدآمادگی:کنکورای آزمایشی ، سوالات کنکور سال قبل یا تسلط به منابع؟
من قبل کنکور با توجه به معیارهایی که قبلا گفته بودم ۱۰۰% احتمال می دادم اگه اتفاق خاص نیفته زیر ۵۰ میشدم

۳۰- آیا روز قبل کنکور این حس را داشتید که در یه درس مثلا" میتونید صد درصد جواب بدین و در یه درس باید به سی درصد قانع باشید یا اصلا" همچین فکرایی نکردین؟
بله البته هیچ درسی رو ۱۰۰% در نظر نداشتم چون تقریبا امکان پذیر نیست
با توجه به سختی درسها و دیدن کارنامه های سالهای قبل بین ۳۰ تا ۶۰ درصد درنظر داشتم که خوب واقع بینانه بود چون اگر می گفتم که خوب مثلا همه رو می خواهم بالای ۷۰ بزنم هم واقع بینانه نبود و هم اینکه وقتی ببینم که نمی تونم این میزان رو بزنم روی خودم فشار میارم و به زور می خواهم چند تا سئوال رو بزنم که نتیجش نمره منفی میشه و هم روحیه ام رو برای جواب دادن به بقیه سئوالات خراب میکنه
مثلا برای درس گسسته با توجه به سطح سئوالات سالهای قبل جواب دادن به ۱ سئوال رو در نظر داشتم ولی خوب چون خیلی سخت بود هیچی نزدم در صورتیکه اگر بدون بررسی همینطوری می گفتم که می خواهم به ۴ تا سئوال جواب بدهم باعث می شد تاثیر بدی روی روحیه ام داشته باشه

۳۱- سر جلسه کنکور چی؟ شد نومید بشید و یه لحظه حس کنید نمیشه و به هم بریزید ؟
امسال نه خودم رو کنترل کردم ولی سالهای قبل چرا اتفاق افتاد
شاید یکی از دلایل موفقیتم در امسال همینه

۳۲- آیا ترتیب و زمانبندی جوابگویی به درسها را قبل کنکور تمرین کرده بودید؟ مثلا" درس خاصی را اول جواب بدین و بعد درس دیگری را . منظورم ترتیبی غیر از ترتیب موجود در دفترچه است.اگه اینطوری بوده میشه توضیح بدین.
بله ترتیبش رو در کنکور آزمایشی تمرین کرده بودم
ترتیب جواب دادن شبیه الگوریتم آسانسور در سیستم عامل بود
از گسسته شروع می کردم و تا آخر می رفتم هر سئوالی رو که راحت بود رو جواب میدادم و اگر سئوالی رو نمی تونستم یا راه حلش به ذهنم نمی رسید و یا وقت گیر بود رو ول می کردم برای دور بعدی اینطوری برای سئوالات راحت وقت کم نمی آوردم دور اول تقریبا ۱ ساعت طول می گشه
دور دوم از زبان شروع میشه و سئوالاتی رو که در دور قبلی جواب نداده بودم رو بررسی می کردم و جواب می دادم و همینطور تا آخر می رفتم و این دور هر بال با سئوالات باقیمانده از دور قبل تکرار میشد

۳۳- وقتی یه سوال را در کنکور میخوندین انتظار داشتید قبلا" مشابهش را دیده باشید یا نه به جنگ سوال میرفتید؟
۳۴- وقت هم کم آوردین یا هر چی بلد بودین را نوشتید و اگه وقت زیاد هم میشد برای شما چندان موثر نبود؟
برای امسال نه، وقت اضافی زیاد به دردم نخورد، حدودا ۱۵ دقیقه وقت اضافه آوردم که ۴ تا سئوال از دو تا مبحثی که فرصت نکرده بودم بخونم رو میتونستم با اون بزنم

۳۵- آیا جوابهاتون رااز جلسه بیرون آوردین که بعد کنکور مقایسه کنید؟ اگه اینکار را کردین چقدر درصدهاتون که با کلید اولیه سازمان سنجش محاسبه کردین باآنچه در کارنامه تون اومد تفاوت و یا مشابهت داشت؟آیا تخمین شما از رتبه تون با آنچه بعد از اعلام نتایج دیدین نزدیک بود.
در صدهام از درصدهای توی کارنامه کمتر بود که خوب به دلیل اصلاح و حذف سئوالات بود
نسبت به درصدهای بچه های دیگه که تو مانشت گفته بودن و کنکور آزمایشی تخمینم زیر ۵۰ بود

۳۶- بنظرتون هر کدام از موارد زیر چند درصد در موفقیت شما نقش داشت؟
پایه تحصیلی ۵% ، دانشگاه کارشناسی ۲۰%،
برنامه ریز برای کنکور ۳۵%، کلاس کنکور ۳%،
کنکور آزمایشی۲۰%، شرایط سر کنکور۵%
شرایط مطالعه و زندگی (مثل شرایط خانه و...)۱۲%

۳۷- حالا که تا اینجا اومدین ، میخواین چیکاره بشید؟ هدفهاتون برای آینده را اگه دوست دارید بگید.
۳۸- چقدر توکل بخدا و عبادت در طی این مسیر و رسیدن بهدف بهتون کمک کرده است.
خیلی زیاد

۳۹- کسی یا کسانی هستند که در موفقیت شما نقش شاخصی داشته باشه و یا شما موفقیت تون را مرهون او بدونید.

اولش که خوب اونیه که اون بالا مراقب همه هست
بعد از همه خانواده با پشتیبانی هایی که از من انجام دادند
بعد مهندس خدابنده مدیر گروه دانشگاه که با یه تصمیم تاریخی(که نمی خوام بگم چی بود)و سرنوشت ساز برای من، کمک زیادی کردند

۴۰- ایا درسی هست که بنظرتون باید با روش دیگری میخوندید یا بیشتر میخوندید یا از منابع دیگری میخوندید ویا حذف نمیکردین و در اینصورت میشد نتیجه بهتری گرفت.
اینکه می بایست بیشتر می خوندم که بدیهی است ولی خوب دیگه بیشتر وقت نداشتم
متاسفانه کتاب جدید شبکه دکتر حقیقت امسال در اومده بود و من فرصت نکردم بحث های جدید اون رو بخونم وگرنه می تونستم ۲ سئوال شبکه رو اضافه تر می زدم
و همچنین به دلیل کمبود وقت فرصت نکردم به یک مبحث از هوش مصنوعی نگاه کنم که ۲ سئوال رو هم اینجا از دست دادم
و اگر امسال مثل پارسال وقت داشتم فرمولهای مربوط به گراف رو حفظ می کردم(البته نه اینکه بشینم از رو بخونم حفظ بشم با تکرار و تمرین روی فرمول های کتاب ساختمان داده پارسه) که باعث میشد ۲ سئوال از گسسته رو هم جواب می دادم و
اما و اگرهایی که هرکس بعد از پایان هر رقابتی حصرتش رو می خوره

۴۱- توصیه خاصی برای داوطلبین زیادی که این مصاحبه را میخونن دارید.
برای شروع کردن هیچ وقت دیر نیست و از همین حالا شروع کنید، نگید که از شنبه شروع می کنم چون اون شنبه هیچوقت نمیرسه!

۴۲- بنظرتون سوالی هست که باید میپرسیدم و نپرسیدم.؟
۴۳- و آخرین سوال نظرتون در مورد مانشت ، انتظاراتتون از مانشت ؟
سایت خیلی خوبی برای مشاوره و مشورت بادیگران هست و امیدوارم هر روز از قبل پربارتر بشه

از اینکه با دقت و صبر و حوصله و صرف وقت به سوالات دوستانتون جواب دادین بی نهایت سپاسگزارم . براتون آرزوی موفقیتهای بیشتر در مسیر علم و دانش و در زندگی دارم.

---

پیوست(کنکور سال ۹۰)

پایه ام خیلی ضعیف بود چون درسای دانشگاه رو به زور از رو جزوه حفظ می کردم و امتحان می دادم و یه نمره ای می گرفتم و تموم می شد میرفت پی کارش در ضمن تو عمرم هیچ وقت نتونسته بودم به مدت طولانی و بصورت ممتد زیاد درس بخونم(دلم می خواست ولی نمی تونستم حواسم رو جمع کنم)از اواسط شهریور شروع کردم و رفتم پارسه ثبت نام کردم بعد از اولین امتحان رتبم شد ۵۰۰ و رتبه دوستم شده بو ۶۰ ازش پرسیدم چطوری درس بخونم؟ بهم گفت: بیا کتابخونه همراه من. از اواخر مهر رفتم کتابخونه از اون به بعد بود که ساعت مفید مطالعه ام رو بردم بالای ۲ ساعت.
بعد از امتحان دوم رتبم اومد زیر ۳۰۰ با بعضی از بچه هایی که پارسال پارسه شرکت کرده بودند صحبت کردم دیدم بعضی هاشون رتبه ارشدشون با رتبه پارسه یکی بود(نظر شخصی: بعدا به این نتیجه رسیدم که پارسه بهترین رتبه ای رو که آدم میتونه بدست بیاره رو میده نه اون رتبه ای رو که حتما بدست میاری مثلا اگر کسی رتبش تو پارسه بالای ۵۰ بود بهترین رتبه ای که تو کنکور می تونه بیاره دور و ور ۵۰ هست ولی الزاما نمیتونه ۵۰ بیاره)
امیدوار شدم و ادامه دادم و به تدریج ساعت مطالعه ام رو بالا بردم ولی دیدم که نمی رسم که همه درسها رو اساسی بخونم(چون تو دانشگاه هم واحد داشتم) پس بیشتر وقتم رو گذاشتم رو دروس ضریب ۴ . درسهای سیستم عامل و پایگاه(که ترم قبل پاس کرده بودم) رو دیدم با جزوه دانشگاه تونستم کنکورهای قبلی رو تقریبا ۳۰% بزنم(اون موقع سئوالات این دو درس راحت بودن) معماری که وقت گیر بود ولش کردم ، مدیریت رو هم دیدم که با همون چیزهایی که تو دانشگاه خونده بودم و با تجزیه و تحلیل می تونم بالای ۲۰ بزنم ، زبان هم که خوشبختانه سیستم زبان دانشگامون خیلی قوی بود(چند تا زبان تکمیلی و زبان عمومی اش هم که کتاب تافل بود)و دیدم که میتونم بالای ۳۰ بزنم و در آخر هوش رو هم همون ترم گرفته بودم وهمزمان داشتم برای دانشگاه و کنکور با هم می خوندم.
خلاصه اینکه با توجه به اینکه تو دانشگاه هم واحد داشتم آخرش رسیدم تو درسهای مشترک ۸۰ درصد رو بخونم و تو درسهای تخصصی هم تقریبا ۴۰ درصد رو خوندم تا رسیدیم به امتحان و بدون تست زدن و جمع بندی و اینچیزا راه افتادیم رفتیم سر جلسه امتحان
زبان رو حدودا ۱۰% زدم (زیاد وقت روش نزاشتم)
مشترک رو حدودا ۲۸% زدم(سئوالاتش خیلی راحت بوداگه خوب جمع بندی می کردم میتونستم راحت بالای ۶۰% بزنم که تقریبا درصد رتبه های زیر ۲۰ بود که باعث شد با خودم فکر کنم اگه رو بقیه درسها همینطوری وقت بزارم می تونم رتبه زیر ۵۰ بیارم)
مدیریت ۲۲%
پایگاه داده منفی (اولین سالی بود که سئوالات به این سختی داده بودن من هم الکی یه چیزی زدم) تجربه: سئوالی رو که بلد نیستم جواب ندم
سیستم منفی (یه سئوال رو بلد بودم اون یدونه رو هم جواب رو اشتباهی زدم)
هوش ۲۲% (اگه جو منو نمی گرفت می تونستم راحت تا ۸۰% بزنم)
رتبه:بالای ۲۰۰۰

نتیجه ای که این امتحان برای من داشت
۱- بعد از امتحان با بررسی کارنامه های رتبه های برتر و مقایسه اونها با درصدهایی که در صورت خوب خوندن درس ها می تونستم بزنم به انگیزه در من ایجاد شد و به این نتیجه رسیدم که سال دیگه می تونم راحت زیر ۵۰ بیارم
۲- با دیدن سئوالات سیستم و پایگاه متوجه شدم که حتما باید درس رو عمیقا خوند نه با جزوه دانشگاه
۳- دیدم به دلیل جمع بندی نکردن خیلی از چیزهائی رو که خوب خونده بودم رو نتونستم جواب بدم که باعث شد به اهمیت جمع بندی پی ببرم

[jparisa]

بهتون تبریک میگم
شما پرسمن کدوم ترجمشو خوندین؟

[k_111]

(۰۹ مرداد ۱۳۹۲ ۰۹:۴۹ ب.ظ)jparisa نوشته شده توسط:  بهتون تبریک میگم
شما پرسمن کدوم ترجمشو خوندین؟

ترجمه هاشمی طبا رو از یکی از دوستام گرفتم 
ترجمه خوبی نبود مثلا یه جایی میبایست ویرگول میزاشت که نزاشت کلا معنی جمله عوض شد بعد از خوندن یه کتاب دیگه متوجه اون حرفش شدم ولی خوب میشد از روش خوند و مشکل دیگه اش این بود که دو تا جلد قطور هست که پولش زیاد میشه دیگه از بقیه ترجمه ها خبری ندارم
کتاب پارسه هم خلاصه اون هست که برای دوره کردن خوبه
من کلا دوبار پرسمن رو خوندم
دفعه دوم یک روز بعد از خوندن دفعه اول بود و خلاصه میکردم تا دیگه به کتاب مراجعه نکنم
کلا نزدیک ۱۲۰ صفحه آ۴ خلاصه گرفتم

[jparisa]

منم هاشمی طبا رو دارم اما نمیدونم ویراست چنده و نزده و نمیدونم چراهیشکی معرفیش نمیکنه!!!! ترجمش افتضاحه اما من از بس تو طول ترم خوندمش دیگه میفهممش!!!همه میگن سالخورده
البته ترجمه جعفر نژاد هم دارم
ممنون از راهنماییتون

[reyhaneh64]

تبریک فراوون به شما دوست عزیز

[mahinjoon]

تبریک می گم...
منم دانشجوی علوم و فنون بودم،قرار بود به عنوان ۱۰ درصد برتر بودن فوق هم اونجا بخونم که با وجود مشکلاتی نشد و من هم از کنکور ۹۲ عقب موندم
حالا می خوام واسه امسال بخونم،من هم با استاد خدابنده کلاس داشتم ای کاش الان ایران بود تا می شد از تجربیاتش استفاده کرد.
آرزوی بهترین ها رو براتون دارم.

[k_111]

(۱۲ مرداد ۱۳۹۲ ۱۰:۲۲ ب.ظ)mahinjoon نوشته شده توسط:  تبریک می گم...
منم دانشجوی علوم و فنون بودم،قرار بود به عنوان ۱۰ درصد برتر بودن فوق هم اونجا بخونم که با وجود مشکلاتی نشد و من هم از کنکور ۹۲ عقب موندم
حالا می خوام واسه امسال بخونم،من هم با استاد خدابنده کلاس داشتم ای کاش الان ایران بود تا می شد از تجربیاتش استفاده کرد.
آرزوی بهترین ها رو براتون دارم.

متشکرم
آقای مهندس خدابنده تاثیر مستقیم در قبولی من نداشتند
البته نمیشه اون سیستمی رو که ایشون در گروه کامپیوتر دانشگاه پایه ریزی کردند و کامپیوتر رو از پایین ترین رشته دانشگاه به جایی رسوندن که سالی چندین رتبه دو رقمی کنکور میده رو فراموش کرد

[milad.fashi@gmail.com]

تبریک فراوان
این مهندسی نرم هم معضلی شده
شنیدم کتاب پرت هم مرجع خوبی برای این درسه !!!
ولی من کتاب دکتر ناظمی انتشارات جلوه رو میخونم بدک نبوده.کلیات رو گفته.ولی جزییات رو باید از پرس من خوند.من کتاب زبان اصلی پرسمن ورژن ۷ سال ۲۰۱۰ دارم ولی فکر میکنم خوندنش باعث استرس بیشتر میشه :-) ولی اگه وقت کنم برای خودم هم که شده دوست دارم بخونمش

[unicornux]

بهتون تبریک میگم واقعا
حس میکنم میشناسمت اما نمیدونم کی هستی هم دانشگاهی

[k_111]

ورودی چه سالی و چه رشته ای هستی؟

[unicornux]

۸۸ سخت افزار !
مگه میشه تو علوم فنون من کسی نشناسم

[bermoda36]

سلام.میشه دست نوشته ها و خلاصه برداری هاتون رو تو سایت بزارین، یا اینکه حضوری ازتون تحویل بگیرم؟منم از بابل و دانشگاه علوم و فنون هستم

[bermoda36]

(۳۰ مهر ۱۳۹۲ ۰۴:۱۰ ب.ظ)k_111 نوشته شده توسط:  

(30 مهر ۱۳۹۲ ۰۳:۲۹ ب.ظ)bermoda36 نوشته شده توسط:  سلام.میشه دست نوشته ها و خلاصه برداری هاتون رو تو سایت بزارین، یا اینکه حضوری ازتون تحویل بگیرم؟منم از بابل و دانشگاه علوم و فنون هستم

با عرض شرمندگی اول اینکه انداختمشون رفت
دوم اینکه اگه بودن هم می بایست یه دوره کلاس خوشنویسی می رفتی تا می تونستی بخونیشون
سوم اینکه اونو به زبان خودم نوشته بودم و می بایست یه دوره کلاس زبان پیشم میومدی
چهارم اینکه تازه تمام مطالب رو که توش ننوشته بودم مثلا یه سری مطالب هست که مثل جمع و ضرب تا ۱۰ سال دیگه هم از زهنم بیرون نمیرن که اونا رو ننوشتم
مثلا تو درس معماری یه سری مطالب رو سال ۸۷ از کلاس مهندس خاکپور یاد گرفته بودم که هنوز تو ذهنم مونده و فکر نکنم تا ۵ سال دیگه هم یادم بره ولی مطمئنم همون مطلب رو با توجه به اساتید معماری که بعد از ایشون اومدن شما ۱۰ بار هم که بخونید نمیتونید به خوبی من یاد بگیرید و تو ذهنتون داشته باشید

و در آخر که مهمترین نکته مربوط به خلاصه برداری از نظر من هست اینکه:

یکبار نوشتن مطلبی(درسته که ۲-۳ برابر وقتگیر و کاغذ بره) از ۱۰ بار خوندنش اثر بیشتری داره
من برای کنکور امسال در طی ۲ ماه در حدود ۵۰۰ برگه کاغذ و ۳ تا خودکار و کلی مداد مصرف کردم که البته در حدود ۲۵۰ برگه اش
خلاصه بود و بقیه چک نویس
مثلا مهندسی نرم افزار کل کتاب پرسمن رو دوبار خوندم و بعد از فهمیدن کامل مطالبش ۸۰ برگه خلاصه ازش در آوردم و از اون به بعد دیگه فقط خلاصه ها رو مرور می کردم و دیگه سراغ کتاب نرفتم

این سئوال شما مثل این میمونه که بیایید به من بگید برنامه ریزی درسیتون رو بدید من از روشون درس بخونم
خلاصه درس، مثل برنامه ریزی میمونه، یعنی یه اصول کلی داره که هر نفر باید برای خودش اونا رو پیاده سازی کنه

من اول درس رو می خوندم و خوب می فهمیدم بعدش شروع می کردم خلاصه هام رو با چند رنگ خودکار می نوشتم و فقط اونایی رو که امکان داشت که فراموش کنم یا مطالبی رو که باعث میشد اون سرفصل رو به یاد بیارم و فرمول ها رو می نوشتم نه اینکه یبام از اول کل مطالب چه اونایی رو که هیچ وقت از ذهنم خارج نمیشد و چه اونایی رو که یادم میرفت رو بنویسم

اوکی،مرسی. با تمام این وجود میتونست واسه من و بچه های دیگه مفید باشه! از هیچ که بهتر بود.

[mcse2010]

بهترین منابع برای ارشد بعد از کلی بررسی و تحقیق به شرح زیر می باشد:
زبان:۵۰۴+پارسه یا راهیان ارشد(خواندن متون کتب تخصصی خیلی مهمه)
گسسته:پوران+دکتر قلی زاده(گریمالدی اصلا وقت نمیشه خوند.۸۰درصد مطالب را با تسلط۱۰۰ درصد بخوانیم بهتره از.....)
ساختمان داده:مقسمی+دکتر ابراهیم مقدم انتشارات نصیر+clrsترجمه جعفرنژاد
طراحی الگوریتم:clrs+دکتر قدسی(۶۰۰سوال +مبانی و ساختار الگوریتم)
شبکه:پارسه دکتر حقیقت+شبکه با رویکرد از بالابه پائین از کروس
مهندسی نرم افزار: پرسمن ترجمه جعفر نژاد + مقسمی چاپ جدید(البته مدرسان هم ظاهرا خوبه)
پایگاه داده: مقمسی
هوش مصنوعی: پوران یا راهیان ارشد
سیتم عامل:پارسه دکتر حقیقت
معماری: پترسن+پوران
توجه:خودتان را درگیر منابع مختلف نکنید!!!!بودند بچه هایی که از هر درس فقط یک کتاب خوندند و تک رقمی شدند.چون یک کتاب را چندین بار مرور میکنند وتسلط بیشتری می یابند.برای درس ساختمان داده و طراحی الگوریتمclrsخیلی مهمه و حتما باید خوانده شود.همچنین درس مهندسی نرم افزار پرسمن.
تعداد کتابها ۱۹ تا میباشد.اگر بخواهید باز کتاب به لیست اضافه کنید از بازدهی خودتان کم میشود.
امیدوارم همه موفق باشند
به امید قبولی دانشگاه امیر کبیر

[Happiness.72]

خیلی خوب معرفی کردید