انجمنصفحه اولجستجوی انجمن

[۲۰۰]

السلام علیکم یا اهل بیت النبوه

---

السلام علیکم یا اهل بیت النبوه

---

السلام علیکم یا اهل بیت النبوه

[- rasool -]

[۲۰۰]

لسلام علیکم یا غریب طوسی

[mohammad_13690]

یا رب مدد که باز نبینم مغیره را
از دیدنش تمام وجودم عزا شود
________________________
عشق یعنی جلوه صبر خدا، شرم ایوب نبی از مرتضی

[mohammad_13690]

در فاطمیه از دل و جان گریه می کنیم
همراه با امام زمان گریه می کنیم

در فاطمیه رنگ جگر سرخ تر شود
آتش فشان غیرت ما شعله ور شود

شمشیر خشم شیعه پدیدار می شود
وقتی که حرف کوچه و دیوار می شود

لعنت به آنکه پایگذار سقیفه شد
لعنت به هر کسی که به ناحق خلیفه شد

لعنت بر آنکه برتن اسلام خرقه کرد
این قوم متحد شده را فرقه فرقه کرد

تکفیر دشمنان علی رکن کیش ماست
هر کس محب فاطمه شد ، قوم وخویش ماست

ما بی خیال سیلی زهرا نمی شویم
راضی به ترک و نهی تبرا نمی شویم

قرآن و اهل بیت نبی اصل سنت است
هر کس جدا ز این دو شود ، اهل بدعت است

ما همکلام منکر حیدر نمی شویم
با قنفذ و مغیره برادر نمی شویم

ما از الست طایفه ای سینه خسته ایم
ما بچه های مادر پهلو شکسته ایم

امروز اگر که سینه و زنجیر می زنیم
فردا به عشق فاطمه شمشیر می زنیم

ما را نبی ، قبیله ی سلمان خطاب کرد
روی غرور و غیرت ما هم حساب کرد

از ما بترس ، طایفه ای پر اراده ایم
ما مثل کوه پشت علی ایستاده ایم

از اما بترس ، شیعه ی سرسخت حیدریم
جان برکفان جبهه ی فتوای رهبریم

از جمعه ای بترس که روز سوارهاست
پشت سر امام زمان ذوالفقارهاست

از جمعه ای بترس ، که دنیا به کام ماست
فرخنده روز پر ظفر انتقام ماست

از جمعه ای بترس ، که پولاد می شویم
از هرم عشق مالک ومقداد می شویم

شاعر : وحید قاسمی

[yaser_ilam_com]

درین شب ها ز بس چشم انتظارى مى برد زهرا

پناه از شدّت غم ها، به زارى مى برد زهرا!

ز چشم اشکبار خود، نه تنها از منِ بى دل

که صبر و طاقت از ابر بهارى مى برد زهرا

اگر پشت فلک خم شد چه غم؟! بار امانت را

به هجده سالگى با بردبارى مى برد زهرا

زیارت مى کند قبر پیمبر را به تنهایى

بر آن تربت گلاب از اشکِ جارى مى برد زهرا

همه روزش اگر با رنج و غم طى مى شود، امّا

همه شب لذّت از شب زنده دارى مى برد زهرا

نهال آرزویش را شکستند و، یقین دارم

به زیر گِل، هزار امّیدوارى مى برد زهرا

اگرچه پهلویش بشکسته، در هر حال زینب را

به دانشگاه صبر و پایدارى مى برد زهرا

شنید از غنچه نشکفته اش فریاد یا محسن!

جنایت کرده گلچین، شرمسارى مى برد زهرا

به باغ خاطرش چون یاد محسن زنده مى گردد

قرار از قلب من با بى قرارى مى برد زهرا

به هر صورت که از من رخ بپوشد، باز مى دانم

که از این خانه با خود یادگارى مى برد زهرا

[۲۰۰]

السلام علیکم یا اهل بیت

[Lantern]

عشق یعنی دل سپردن در الست
از می وصل الهی مست مست

عشق یعنی ذکر ناموس خدا
یا علی گفتن به زیر دست و پا

عشق یعنی جلوه ی صبر خدا
شرم ایوب نبی از مرتضی

عشق یعنی صبر در هنگام خشم
عشق یعنی جای سیلی روی چشم

عشق یعنی صحبت بی واهمه
عشق یعنی انقلاب فاطمه

عشق یعنی عشق ناب فاطمه
بیت الاحزان خراب فاطمه

عشق یعنی عاشقی در تار و پود
گردش دستاس با دست کبود
---------------------------------------------

مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.

[- rasool -]

سلمان یادت هست زمانی را که گفتم: اگر در یکی از ممالک اسلامی خلخالی از پای یک زن یهودی ، به زور بریده شود، جا دارد که مرد مسلمان از غصه دق بکند؟

من همان علی هستم. همان پهلوان عرب. من همان که با اذن خدا بر کون و مکان رهبری می کنم. من غیرتمندترین فرد عالمم. ناموس من ناموس خداست. می دانی چرا به این مقام رسیده ام؟ من بنده ی خالص خدایم چون امر خدا و رسولش را به بهترین نحو اطاعت و اجرا می کنم. می دانی جهاد یعنی چه؟ می دانی صبر بر طاعت یعنی چه؟ می دانی صبر بر مصیبت یعنی چه؟

جهاد این نیست که چون شیر در راه خدا بجنگی و حراس به دل راه ندهی تا در نهایت کشته شوی. جهاد یعنی قویترین مرد عالم باشی و شمشیرت برّنده ترین شمشیر ودشمنت ضعیف.جهاد یعنی غیرتت خداگونه باشد و ناموست ناموس خدا.جهاد یعنی دشمنت ناموس خدا را بزند و دست نحسش را دراز کند. جهاد یعنی بتوانی با یک اشاره بین چندین سر و تن جدایی بیفکنی. جهاد یعنی آیه ی اکبر و اسم اعظم خدا جلو رویت پایمال شود. ولی...

ولی دست نگه داری. خاطراتت را مرور می کنی به یاد حرف رسول خدا(ص) می افتی که چه فرمود: صبر کن. صبر می کنی. صبر بر طاعت و مصیبت با هم. نزدیک است که سینه ات شکافته شود و قلبت از جایش بیرون بپرد.رگ های گردنت دیگر تاب تحمل فشار را ندارند. نگاه مظلومانه ی مظلومه ی عالم را میبینی که می گوید: من بهترین یار و یاور برای عبادات توام پس سکوت کن و من نیز تحمل می کنم.

آتش سراسر وجودت را فرامی گیرد.نه. حق نداری گریه کنی تا دشمن ناچیزت عجز تو را ببیند.دستت را می بندند و تو باید بگذاری تا کارشان را بکنند. همین که می خواهند تو را_ این وزنه ی عالم را _بکشند و ببرند، ناگهان دستی بهشتی از پشت تو را نگه می دارد. او صدیقه است و الحق که راستگوست. گفته بود که تا آخرین نفس با توست و رهایت نمیکند. تلاش دشمن بی فایده است تو از جایت تکان نمی خوری.

اینجاست که عبادت سخت تر می شود و شرارت دشمنان خدا دل عرشیان را می سوزاند. گل یاس و دردانه ی پیامبر را، ناموس خدا را می زنند.

سلمان! اگر تو بودی چه می کردی؟ اینجا بود که جگرم آتش گرفت . آتشی که تحملش از حرارت جهنم برایم سخت تر بود.یکی از

آن سیاهدلان را گرفتم و به بالای سر بردم. چنان به زمینش کوبیدم که بفهمد سکوت من معنا دارد و از روی ناتوانی و زبونی نیست.

باز هم سخن رسول خدا را به یاد آوردم و بلند شدم. گذاشتم تا خوب در این آتش بسوزم. فرمان خدا بود و خدا خوب می داند چه کسی فرمانبردار اوست.

غم گلویم را گرفته سلمان.روحم عزم مفارقت از بدن دارد. دیگر این حادثه را به یاد من نیاور که طاقت ندارم.

تو نیز حال خوبی نداری سلمان.با این درک عمیقت از بزرگی فاجعه، چطور تاب اورده ای؟ آری درست است تو سلمانی. تو غمخوار مایی و خدا خوب می داند چه کسی را غمخوار ما کند.

برخیز.برخیز که نیمه شب نزدیک است. باید به نخلستان بروم. کنار چاه. قبل از اینکه بغض گلویم بترکد باید به چاه برسم . برخیز...

.

نیمه شب، سلمان جسم نیمه جانی بر دوش دارد و به خانه ی علی (سلام الله علیه) نزدیک می شود.....

[Donna]

خداحافظ ای غریب مدینه
خداحافظ درد بازو و سینه
خداحافظ ای در بشکسته
خداحافظ ای نماز نشسته
زعمر خوشی ندیده خدا نگه دارت
صنوبری که خمیده خدا نگه دارت

[yaser_ilam_com]

(۰۶ اردیبهشت ۱۳۹۱ ۱۲:۰۳ ق.ظ)Ferestadeh نوشته شده توسط:  سلمان یادت هست زمانی را که گفتم: اگر در یکی از ممالک اسلامی خلخالی از پای یک زن یهودی ، به زور بریده شود، جا دارد که مرد مسلمان از غصه دق بکند؟

من همان علی هستم. ...

بسیار زیبا بود و واقعا آدم در مورد این هم مظلومیت متعجب میشه خدا کنه ما مثل مردم اون زمان نشیم
چه شب سختی بوده واسه مولا علی و فقط چند سال بعد از مرگ پیغمبر اسلام ،فاطمه صدیقه که پاره تن ایشان بود به شهادت رسید.

این شب رو به همه دوستان تسلیت میگم.
سر نمازاتون ما رو هم دعا کنید .

[Lantern]

(۰۶ اردیبهشت ۱۳۹۱ ۰۱:۳۵ ق.ظ)yaser_ilam_com نوشته شده توسط:  چه شب سختی بوده واسه مولا علی و فقط چند سال بعد از مرگ پیغمبر اسلام ،فاطمه صدیقه که پاره تن ایشان بود به شهادت رسید.

البته حضرت فاطمه (س) کمتر از چهار ماه بعد از رحلت رسول خدا(ص) به شهادت رسیدند.

[yaser_ilam_com]

(۰۶ اردیبهشت ۱۳۹۱ ۰۸:۰۹ ب.ظ)Eternal8620 نوشته شده توسط:  

(06 اردیبهشت ۱۳۹۱ ۰۱:۳۵ ق.ظ)yaser_ilam_com نوشته شده توسط:  چه شب سختی بوده واسه مولا علی و فقط چند سال بعد از مرگ پیغمبر اسلام ،فاطمه صدیقه که پاره تن ایشان بود به شهادت رسید.

البته حضرت فاطمه (س) کمتر از چهار ماه بعد از رحلت رسول خدا(ص) به شهادت رسیدند.

شرمنده اشتباه تایپی بود ممنون از دقتتون

[Lantern]

متن وصیتنامه حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)

بسم الله الرحمن الرحیم

هذا ما اوصت به فاطمة(سلام الله علیها) بنت رسول الله(صلی الله علیه و آله)اوصت و هی تشهد أن لا إله إلا الله و أن محمد(صلی الله علیه و آله) عبده و رسوله و ان الجنة حق و النار حق و ان الساعة آتیة لاریب فیها و ان الله یبعث من فی القبور
یا علی! انا فاطمة(سلام الله علیها) بنت محمد(صلی الله علیه و آله) زوجنی الله منک لاکون لک فی الدنیا و الآخرة انت أولی بی من غیری حنطنی غسلنی کفنی بالیل و صل علی و ادفنی بالیل و لا تعلم احدا و استودعک الله و اقرء علی ولدی السلام الی یوم القیامة.

به نام خداوند بخشنده مهربان

این وصیت نامه فاطمه(سلام الله علیها) دختر رسول(صلی الله علیه و آله) خداست، در حالی که وصیت می کند که شهادت می دهم، خدایی جز خدای یگانه نیست و محمد(صلی الله علیه و آله) بنده و پیامبر اوست و بهشت حق است و آتش جهنم حق است و روز قیامت فرا خواهد رسید، شکی در آن نیست و خداوند مردگان را زنده وارد محشر می کند.
ای علی! من فاطمه(سلام الله علیها) دختر محمد(صلی الله علیه و آله) هستم، خدا مرا به ازدواج تو درآورد، تا در دنیا و آخرت برای تو باشم. تو از دیگران بر من سزاوارتری، حنوط و غسل و کفن کردن مرا در شب به انجام رسان و شب بر من نماز بگزار و شب مرا دفن کن و هیچ کسی را اطلاع نده!
تو را به خدا می سپارم و بر فرزندانم تا روز قیامت سلام و درود می فرستم.

[mohammad_13690]

(۰۴ اردیبهشت ۱۳۹۱ ۰۶:۴۲ ب.ظ)mohammad_13690 نوشته شده توسط:  ...
ما از الست طایفه ای سینه خسته ایم
ما بچه های مادر پهلو شکسته ایم

امروز اگر که سینه و زنجیر می زنیم
فردا به عشق فاطمه شمشیر می زنیم

ما را نبی ، قبیله ی سلمان خطاب کرد
روی غرور و غیرت ما هم حساب کرد

از ما بترس ، طایفه ای پر اراده ایم
ما مثل کوه پشت علی ایستاده ایم

از اما بترس ، شیعه ی سرسخت حیدریم
جان برکفان جبهه ی فتوای رهبریم

از جمعه ای بترس که روز سوارهاست
پشت سر امام زمان ذوالفقارهاست

از جمعه ای بترس ، که دنیا به کام ماست
فرخنده روز پر ظفر انتقام ماست

از جمعه ای بترس ، که پولاد می شویم
از هرم عشق مالک ومقداد می شویم
...

خطاب به