انجمنصفحه اولجستجوی انجمن

[sss]

(۲۴ مهر ۱۳۹۶ ۱۰:۵۴ ق.ظ)RangiRangi نوشته شده توسط:  

(24 مهر ۱۳۹۶ ۱۰:۱۹ ق.ظ)MarkLand نوشته شده توسط:  چه خوب!بعضی از ادمها هستن انرژی مثبتی دارند و ما بدون اینکه زیاد بشناسیمشون جذبشون میشیم

دقیقا. بعضی از آدم ها انرژی مثبت دارند و اون انرژی رو به بقیه هم منتقل میکنند. این جور آدم ها، آدم های خوشبختی هستند..
خداییش ریسک بزرگی بود واسم چون اصلا مکالمه ای رو شروع نمیکنم و اگر این خانوم یه ذره با بی اهمیتی جوابم رو میداد شاید دیگه هیچ وقت دلم نمیخواست با ناشناسی حرف بزنم و یا حتی جوابش رو بدم.

اخیرا با دو تا خانم فوق العاده آشنا شدم، یکی همزمان مبتلاست به دیابت، لوپوس و هموفیلی و با سابقه دوبار سکته قبلی؛ ولــــــی انرژی مثبت به معنای واقعی.
خانم دوم هم فوق العاده است توی ۲ سال به اندازه ده سال برای احیای یه هنر سنتی تلاش کرده. خستگی ناپذیر، باهوش و خلاق.
از این آدمها در اطرافمون زیاد هست ولی باید فرصت شناختنشون رو به خودمون بدیم. با هر دو توی نمایشگاه آشنا شدم. میشد کارها رو دید و رد شد ولی فرصت فراهم شد تا از یه سوال ساده به یک صحبت لذت بخش و قرار دیدارهای بعدی رسیدیم.

[Saman]

میگم ها

اگر هزار تا نابغه جمع کنی مثلا، بعد بدی به این مملکت(مسئولین مثلا) میخواد باهاشون چیکار کنه؟؟ نه خدایی میخواد چیکار کنه؟

امروز رفتم یه بانکی رئیس بانکه دم در مردم رو نگاه میکرد باقی کارمندا به جز یکی که کاغذ های منو پر میکرد چایی میخوردن، بعدش فنی ها داشتن با سرو صدا و دردسر و دستکاری دستگاهای دزدگیر و سایر . . . ور میرفتن! بعد همین فنی ها کل کارای اینا رو هم میتونن بکنن هااا!!!

چرا اینجوریه خب؟!

[MarkLand]

(۲۴ مهر ۱۳۹۶ ۰۸:۲۰ ب.ظ)RASPINA نوشته شده توسط:  من هر روز احساس بی هدفی میکنم

چندباری هم اقدام به تعیین هدفی و حرکت به سمت هدفم کردم ولی وسط راه یا کاری پیش میاد که نتونم برنامه ام را نجام بدم و کار رها میشه یا باز حس میکنم کار بیهوده ای انجام میدم.

در برنامه روزانه تون حتما فعالیت ورزشی هم قرار بدین انرژی بیشتری برای پیگری هدفتون میده

[sss]

(۲۴ مهر ۱۳۹۶ ۰۹:۱۱ ب.ظ)SamanBeigmiri نوشته شده توسط:  منم مبتلا به یه بیماری منجر به سرطانم اگر عود کنه!!
خب مثلا چیکار کنم الان ، برم خودمو دار بزنم، اصا بهتر شد،کلا حسش نیست زیادی توی این مملکت با زندگی ور رفت

بله، خب نکته مثبت ایشون هم اینه که با وجود این بیماری ها خیلی فعال هستند هم در هنر هم در فعالیت های خیریه. ولی کلی آدم هستن با مشکلات خیلی کمتر و همینطور امید کمتر .

ای بابا! چرا این کارو میکنید؟ الان منو هم میبرین به سمت نقطه چین گذاشتن!

[Saman]

(۲۴ مهر ۱۳۹۶ ۰۹:۲۲ ب.ظ)sss نوشته شده توسط:  

(24 مهر ۱۳۹۶ ۰۹:۱۱ ب.ظ)SamanBeigmiri نوشته شده توسط:  منم مبتلا به یه بیماری منجر به سرطانم اگر عود کنه!!
خب مثلا چیکار کنم الان ، برم خودمو دار بزنم، اصا بهتر شد،کلا حسش نیست زیادی توی این مملکت با زندگی ور رفت

بله، خب نکته مثبت ایشون هم اینه که با وجود این بیماری ها خیلی فعال هستند هم در هنر هم در فعالیت های خیریه. ولی کلی آدم هستن با مشکلات خیلی کمتر و همینطور امید کمتر .

ای بابا! چرا این کارو میکنید؟ الان من هم میبرین به سمت نقطه چین گذاشتن!

نقطه چین نمیخواد

بلک تا حالا دیده اینو

[sss]

(۲۴ مهر ۱۳۹۶ ۰۹:۲۸ ب.ظ)SamanBeigmiri نوشته شده توسط:  بلک تا حالا دیده اینو

ایشون برادر بزرگ این انجمن هستن
چقدر این شکلک چشمک زشته!

[blackhalo1989]

(۲۴ مهر ۱۳۹۶ ۰۹:۲۸ ب.ظ)SamanBeigmiri نوشته شده توسط:  نقطه چین نمیخواد

بلک تا حالا دیده اینو

ثبت است بر ذهن بلک پست های ما

---

(۲۴ مهر ۱۳۹۶ ۰۹:۳۰ ب.ظ)sss نوشته شده توسط:  ایشون برادر بزرگ این انجمن هستن

اختیار دارید. من در محضر شما نوزادی ۱.۵ روزه هستم

[RASPINA]

(۲۴ مهر ۱۳۹۶ ۰۹:۲۸ ب.ظ)SamanBeigmiri نوشته شده توسط:  منم مبتلا به یه بیماری منجر به سرطانم اگر عود کنه!!
خب مثلا چیکار کنم الان ، برم خودمو دار بزنم، اصا بهتر شد،کلا حسش نیست زیادی توی این مملکت با زندگی ور رفت

حالا این شوخی بود؟

[sss]

[

نقل قول: ایشون برادر بزرگ این انجمن هستن

اختیار دارید. من در محضر شما نوزادی ۱.۵ روزه هستم
[/quote]

۱۹۸۴

[blackhalo1989]

(۲۴ مهر ۱۳۹۶ ۰۹:۳۶ ب.ظ)sss نوشته شده توسط:  ۱۹۸۴

بله دیگه شما جای مادر من هستید.

پ.ن: یاد اون رمان معروف افتادم.

[sss]

(۲۴ مهر ۱۳۹۶ ۰۹:۳۸ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:  پ.ن: یاد اون رمان معروف افتادم.

همین منظورم بود از اول

[blackhalo1989]

(۲۴ مهر ۱۳۹۶ ۰۹:۳۹ ب.ظ)sss نوشته شده توسط:  

(24 مهر ۱۳۹۶ ۰۹:۳۸ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:  پ.ن: یاد اون رمان معروف افتادم.

همین منظورم بود از اول

گفتم شاید سنتون باشه.
البته خانم ها سنشون رو مخفی می کنن.

[sss]

(۲۴ مهر ۱۳۹۶ ۰۹:۳۸ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:  

(24 مهر ۱۳۹۶ ۰۹:۳۶ ب.ظ)sss نوشته شده توسط:  ۱۹۸۴

بله دیگه شما جای مادر من هستید.

پ.ن: یاد اون رمان معروف افتادم.

همین منظورم بود از اول
چه تصوری دارید از من! سنمو میام به خلق الله میگم، عمرا

[αɾια]

به درک که آنلاینی
به درک که با من حرف نمیزنی
به درک که پی ام میدم سین نمیکنی
به درک که میگم دوستت دارم سردتر میشی
به درک که تورو دوست دارم
به درک که تو ذهنم آیندرو با تو میسازم
به درک که اشکمو در میاری
به درک که واست مهم نیستم
به درک که سرت شلوغه همیشه
به درک که نمیخوای باهام باشی
به درک که کسه دیگه ای رو دوست داری
به درک که دستام خط خطیه
به درک که دلمو میشکونی
به درک که قوله الکی بهم میدی
به درک که با بغض میخندم
به درک که به اشکام میخندی
به درک که ...️

[Saman]

بچه ها میدونید این چیه؟