سلام
به نظرم چیزی که مهمه اینه که درس رو برای درس بخونید، برای
خلق یک اثر تازه وقتی هدف خلق یک اثر تازه باشه که ایده ی اصلی از
هنر و
تخیل گرفته بشه هرگز آدم اون انگیزه ای رو که باید از دست نمیده،خیلی از ما نمیدونیم چرا در یک میدان رقابت هستیم،وقتی تمام هدف آدم روی قبولی باشه با قبول شدن بایدم همه چیز متوقف و تمام بشه،یکی از موضوعاتی که به نظرم آزادانه و بدون دردسر باعث ایجاد انگیزه میشه شرکت در مراسماتی هست که به عنوان معرفی مثلا فلان دانش نو و با حضور فلان دانشمندان برگزار میشه،شور حال اونجا رو ورق نزنید فقط کافیه به شور و حال معرفی دانش خلق شده از نگاه دانشمند نظر کنید.اینکه مدام از خودمون بپرسیم چرا داریم درس میخونیم منتهی به این میشه که واقعا اگر درس هم نخونیم زنده میونیم.
سوالی که من مدت زیادیه ذهنم رو مشغول کرده اینه :
اگر خیلی پولدار باشم و همه ی شرایط زندگیم جور باشه(رفاهیات از هر نظر) واقعا باز هم درس میخونم؟؟؟
من فعلا پاسخی برای این پیدا نکردم و نمیدونم واقعا جوابش چیه، اما مطمئنم اگر با داشتن رفاهیات دست از درس خوندن بکشم مشکلی که برام پیش میاد اینه که مطمئن میشم
لیاقت دیدن دنیای تازه ای رو نداشتم ، دنیای پولدار ها رو در عکس هاشون میشه دید دیگه!!
شما هر چقدر هم با آدمای بزرگ بپرید و سرو کله بزنید سرانجام فقط میدونید که در یک مقیاس بزرگ تر که رویای شماست خودتون رو در میدان رقابت و مقایسه قرار داده اید و باز هم آخر سر میبینید که برای خودتون زندگی نکردید به واژه ی
رویا که دقت کنید میتونم توجه شما دوست گرامی رو به صحبتی همه گیر در "جهان بینی علمی" که مصداق همین موضوع هست معطوف کنم :
حصول دانش مشکل است زیا با پندار های آرزومندانه سر ناسازگاری دارد،آشنایی اندکی که با
دانش راستین حاصل آید از میزان قابل قبول بودن
پندار ها میکاهد.
قانون اصلی محرک هر انسان هم نیازی هست که در ناخودآگاهش تعریف شده، نیاز تعریفی در ناخودآگاه هر آدم هم تحت تاثیر جو قرار نمیگیره و جوشش در همه حال با آدمه و در کمترین فرصتی که از آرامش به دست بیاره به همون سمت میل میکنه. دقت کنید گاهی جو زدگی میتونه سال ها طول بکشه که میشه همون میدان رقابت و جا نموندن از قافله.(کتاب سینوحه در جلد اول برای درک جامعی از این موضوع واقعا مناسبه و اثرش مدت ها در ذهن میمونه).
خلاصه بگم خدمتتون چیزی که معنی داره
شمایید و
تخیلی که با هنر آراسته اید و اگر این تخیل شما قابل حصول با دانشی که در دست دارید هست زندگی ارزش این را دارد که پایتان را فراتر از جای کنونی قرار دهید و وارد دنیا های تازه ای شوید و مادامی که هیچ تخیلی وجود ندارد و هیچ خلق اثری در ذهنتون متصور نیستید همیشه نمیدونید چرا باید به دنیا های تازه وارد شوید.(من که این رو نوشتم هم هنوز نمیدونم واقعا چی میخوام، ۲ ماه میشه که دارم بهش فکر میکنم و مطمئنم آخرش میفهمم و ایده ای رو که باید به دست میارم)
من این رو با تمام وجود نوشتم
. پیروز باشید