(۲۰ مهر ۱۳۹۲ ۱۲:۴۷ ب.ظ)sahar_rostami2 نوشته شده توسط: (20 مهر ۱۳۹۲ ۱۱:۵۹ ق.ظ)MShariati نوشته شده توسط: برام سؤال شد که یک بشر! چگونه می تواند در روز ۷ - ۸ ساعت مفید درس بخواند؟
من نمیشه که مثل دوستمون چند روزی وقفه بندازم، ماکس run های وفقه برام همون ۱ روزه! درسته که پیوسته میخونم اما شاید ماهی دو بار بیشتر توفیق پیدا نکنم بیش از ۳ ساعت مفید بخونم!
البته به طور معمول تایمی که برای مطالعه میزارم نزدیک به دو برابر زمان مفید مطالعه هست. اگه هنگام مطالعه یک موضوع درسی جالب ذهنمو در گیر کنه (مثلا به یک مثال کتاب بخوام یک variation جالب بزنم) مانع نمیشم ولی در آخرش ذهنم به طور اتوماتیک میزان زمان هدر رفته (شایدم این تعبیر براش درست نباشه و زمان مفید واقعی همین بوده باشه) رو بهم اعلام میکنه و من اونو از زمان حضورم روی سر کتاب کم میکنم.
شما دیگه چرا ! شما که دانشجو ارشدین!
سلام،
اولاً مگه ارشدا دل ندارن!!
ثانیاً قبولی فقط اولشه، مگه فکر میکنی بعدش همش عشق و صفاست؟!
فکر نکنم بین من و شما و کنکور حالا حالاها فراقی حاصل بشه، کنکور دکترا، آزمون های استخدامی، و ...
(۲۰ مهر ۱۳۹۲ ۰۱:۱۳ ب.ظ)pesaredelsokhte نوشته شده توسط: Mshariati عزیز ، خودت که تو مصاحبت اینو گفتی :
مانشت ۲۱ : آیا شما تنها مطالعه میکردین یا با دوست یا دوستانی؟ در خانه یا کتابخانه.بنظرتون کدامش بهتره.
تنها و بیشتر در کتابخانه مطالعه می¬کردم. در روز حدود ۷ ساعت مفید.
لینکش هم که زیر اسمت هست
بعد میگی :
برام سؤال شد که یک بشر! چگونه می تواند در روز ۷ - ۸ ساعت مفید درس بخواند؟ Huh
عجب !!!
سلام!
ممنون از دقت نظرتون، باعث شدی خودم جواب سؤالمو پیدا کنم.
جواب اینه: من اون ۳ ماه رو ۸۰ درصد کتاب کنکوری میخوندم و ۲۰ درصد مرجع، و فکر میکردم مطالعه مفید همون چیزیه که من دارم انجام میدم. و مخصوصاً کتابای کنکوری که کمتر آدمو به فکر فرو میبرن رو با سرعت بالایی می خوندم. در حالی که کتابها رو چالشی نمی خوندم و فقط چیزی که گفته شده بود رو میفهمیدم و رد میشدم. (البته این جور خوندن در حالت اضطرار که یکی خیلی عقب باشه و تا کنکور وقت جبران درست رو نداشته باشه، خوبه). سر کلاسهای ارشد برام جا افتاد که دیگه با این جور خوندن آدم راه به جایی نمی بره و بالاخره دیر یا زود، که نه، همون دیر! باید این رویه رو تغییر داد.
الآن کتابهایی که میخونم ۸۰ درصدشون مرجع زبان اصلیه و مثل بچه مدرسه ای ها تقریباً تمام تمرینات کتابو حل میکنم و میرم جلو.
ضمناً اون سیستم اعلام زمانهای هدر رفته هم اون روزا در دست آزمایش بود، الآن خیلی خوب لرن شده و دقتش خیلی بالا رفته!!!
(۲۱ مهر ۱۳۹۲ ۰۱:۴۰ ق.ظ)hamid88 نوشته شده توسط: حیف ٢ روز وقت گلاشتن واسه گسسته
حالم دیگه ازش بهم میخوره
این همه درس حالا باید تو ارشد از گسسته سوال بدن؟ اونم با ضریب ٤؟
اه اه اه
هوش + پایگاه شد
گسسته اصلاً و ابدا
این همه وقت میزارم آخرشم مثل روز واسم روشنه که نمیتونم سوالاشو جواب بدم.
حسرت این ٢ روز رو میخورم که گسسته خوندم
بدون گسسته هم میشه تهران قبول شد
...............!!!
سلام
جسارتاً باید بگم به نظر من سخت در اشتباهید.
به هر حال گسسته، ریاضیات کامپیوتره و فکر نمی کنم کسی اینو قبول نداشته باشه که پیشرفت هر علمی نیازمند پیشرفت تو ریاضیات اون رشته هست.
البته اگه کسی صرفاً میخواد یک ارشد بگیره و وارد بازار بشه، حالا گسسته ندونه هم کما بیش کارش راه میوفته هر چند اگه بدونه به نظر من یک برگ برنده داره. مخصوصاً اگه سروکارش با مرزهای تکنولوژی و مسائل جدید روز باشه. اگر هم که میخواد حالا حالاها تو جامعه علمی حضور پر رنگ داشته باشه که مشخصه ...
جدای از اینها اگه کوتاه مدت هم فکر کنیم میبینیم که گسسته نه تنها خودش به صورت مستقیم در کنکور ضریب داره، کلید حل بسیاری از تست هاست. با مباحث منطقش که یک تکنولوژی فکری و استنباطی رو در اختیار مغز شما میزاره میتونید خیلی سریع گزینه حذف کنید. با مباحث ترکیبیات و شمارشش میتونید مسائل رو تحلیل کنید و جواب صحیح رو تقریب بزنید و ... . کاربردش تو مبحث گراف هم مکمل درس هایی مثل نظریه، مدار، الگوریتم، معماری کامپیوتر، و ... هست. در کل خیلی بیش از اینه که به عنوان صرفاً یک درس از دروس بهش نگاه بشه.
اگه فکر میکنی جای تجدید نظر داری به تاپیک قدیمی زیر هم یک سری بزن:
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.