زمان کنونی: ۰۲ آذر ۱۴۰۳, ۰۸:۳۴ ق.ظ مهمان گرامی به انجمن مانشت خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات انجمن می‌توانید عضو شوید.
گزینه‌های شما (ورودثبت نام)

هرچه می خواهد دل تنگت بگو...

ارسال: #۴۰۶
۲۷ اسفند ۱۳۸۹, ۰۱:۴۸ ق.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۷ اسفند ۱۳۸۹ ۰۱:۴۹ ق.ظ، توسط موج.)
RE: هر چه می خواهد دل تنگت بگو ‍‍‍‍...
(۲۷ اسفند ۱۳۸۹ ۰۱:۱۲ ق.ظ)Maryam-X نوشته شده توسط:  ایضا منم همینطور
عیدای این چند سال که عید نیستند...
ما به چی باید بخندیم و شاد باشیم تا عید باشه؟؟؟
این دولت و رسانه امسال پدر ملت را در آوردند.
تلویزیون که یک ماهه خبری جز کشت و کشتار و فحش و نفرین و مسخره کردن آمریکا نداره.
دولت هم هر روز یک بیانیه‌ی جدید داره که هر روز یک عده را تا مرز مرگ و استرس می کشونه.

زیبایی‌ها هم کم نیست بستگی به دیدمون داره
مثلن همین که ازش بد گفتی همین که شرق عالم زلزله میشه و جنوبش جنگ و ما غصش رو میخوریم
یعنی هنوز همدردی هست
یعنی هنوز یه حسی داریم که بگه انسانیمShy پس قشنگه


مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۴۰۷
۲۷ اسفند ۱۳۸۹, ۰۱:۵۶ ق.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۷ اسفند ۱۳۸۹ ۰۲:۰۰ ق.ظ، توسط Maryam-X.)
هر چه می خواهد دل تنگت بگو ‍‍‍‍...
مسئله اینجاست که فقط غصه می خوریم!از کمک خبری نیست..
قبلا می گفتن ایرانیها اصولا مرده پرست هستند
ولی حالا باید اضافه کنند بهش که رسانه های ایرانی خبر غم پرست هستند تا شاد پرست.

این کشورهای لیبی و بحرین و اردن قبلا هم بودند یه روزه به وجود نیامدند و طبیعتا قبل از اتفاقات امسال خبر های شیرینی هم دشتند.
ولی نمی دونم چرا حالا که جنگ و خونریزی شده توشون اینقدر عزیز شدند و نقل مباحث خبری...

مسئله‌ی نبود زیبایی نیست.یه جورایی آرامشمون گرفته شده در این دنیای شلوغ.
نمی ذارن به زیبایی های دنیا بپردازیم.
مسئولان ترجیح می دن به جای اینکه تصویر گل و بلبل و درخت تو تلویریون ببینیم هر روز عکس مبارک و بن علی و قذافی و رئیس جمهور آمریکا و اسرائیل را مشاهده کنیم.

زندگی ، همیشه فریاد زدن نیست ...، بلکه صدای آرامی است که در انتهای روز می گوید: فردا دوباره تلاش خواهم کرد.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۴۰۸
۲۷ اسفند ۱۳۸۹, ۰۵:۱۷ ق.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۷ اسفند ۱۳۸۹ ۰۵:۲۰ ق.ظ، توسط sina_n.)
RE: هر چه می خواهد دل تنگت بگو ‍‍‍‍...
یه جایی خوندم که خدا هر مشکلی رو میده قدرت مقابله با اون رو هم میده

جمله قشنگ و عجیبیه
(۲۶ اسفند ۱۳۸۹ ۱۰:۴۴ ب.ظ)sepid نوشته شده توسط:  دوستان من فاقد هرگونه ذوق و شوق کودکانه و خوشانه برای عید هستم .
اوضاع بد نیست ولی من ؟؟؟
انگار نه انگار که عیده!!
این از عوارض گذر عمر می باشد آیا؟
شما هم همینجوری هستین؟

اره منم اینجوریم

نمی دونم چم شده . انگار نه انگار که عیده!! Confused

فکر کنم بیشترش به‌خاطر کنکورShy
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۴۰۹
۲۷ اسفند ۱۳۸۹, ۱۱:۱۹ ق.ظ
هر چه می خواهد دل تنگت بگو ‍‍‍‍...
اینمواردی که شما گفتین بجهت اختلاف دیدگاه دولت از عید با دیدگاه شماست. سعی کنید دیدتون رو با دولت هماهنگ کنید. اصولا" عید از نظر دولت:
تامین میوه و شیرینی (البته فقط تامینش نه قیمتش) با پخش گزارشات متعدد و نشان دادن پرتقال و سیب و....Tongue
بکار گیری هزاران مامور راهنمایی رانندگی و پلیس راه در جاده‌ها و کوچه پس کوچه‌ها برای توقف و جریمه و اعمال قانون و خواباندن وغیره
(پارسال چند ساعت مونده به سال تحویل یک ماموری من رو در جاده خارج از شهر نگه داشت ولی هر چی فکر کرد نتونست ایرادی بگیره نه سرعت غیر مجاز بود نه هیچ تخلف دیگری جاده هم هیچ ماشینی توش نبود هر چی فکر کرد هم چیزی به ذهنش نرسید بعد از ده دقیقه ۸۰۰۰ تومان جریمه کرد و با وجودیگه هیچکس تو جاده نبود گفت این واسه لایی کشیدن و حرکات نمایشی بود. خب من گذاشتم بحساب اینکه بیچاره کسی تو جاده نبود که جریمه اش کنه)
نشان دادن مکرر بازار تهران و شلوغی و اینکه مردم دارن مدام خرید میکنن.
نشان دادن تصاویر افراد سوخته شده در جریان چهار شنبه سوری سالهای قبل.
برگزاری انواع میز گردها و نشست‌ها با بازیگرها و مجریها و فوتبالیستها و.... برای لطف به مردم و پاسخ به مطالبات چشمی شون!! که دیگه واقعا"...
نشون دادن یه چند تا سریال با حضور یه سری افراد مشخص که عملا" هر چی داشتند تو این سالها رو کردن!! البته عملا" سناریوها خیلی بیمزه و بی محتواست.
البته چند مورد دیگه هم هست ولی بجهت محدودیت رسانه ای معذورم.
بهر حال فراموش شده که عید و نوروز و بهار طبیعت دل خوش میخواد نه نگرانی و... !!!
دل خوش سیری چندTongueBig Grin


از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر ............ یادگاری که در این گنبد دوار بماند..
.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: مورتن , حامد , Msccom , Arena , sina_n
ارسال: #۴۱۰
۲۷ اسفند ۱۳۸۹, ۱۱:۴۴ ق.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۷ اسفند ۱۳۸۹ ۱۱:۴۶ ق.ظ، توسط مورتن.)
RE: هر چه می خواهد دل تنگت بگو ‍‍‍‍...
(۲۷ اسفند ۱۳۸۹ ۰۱:۵۶ ق.ظ)Maryam-X نوشته شده توسط:  مسئله اینجاست که فقط غصه می خوریم!از کمک خبری نیست..
قبلا می گفتن ایرانیها اصولا مرده پرست هستند
ولی حالا باید اضافه کنند بهش که رسانه های ایرانی خبر غم پرست هستند تا شاد پرست.

این کشورهای لیبی و بحرین و اردن قبلا هم بودند یه روزه به وجود نیامدند و طبیعتا قبل از اتفاقات امسال خبر های شیرینی هم دشتند.
ولی نمی دونم چرا حالا که جنگ و خونریزی شده توشون اینقدر عزیز شدند و نقل مباحث خبری...

مسئله‌ی نبود زیبایی نیست.یه جورایی آرامشمون گرفته شده در این دنیای شلوغ.
نمی ذارن به زیبایی های دنیا بپردازیم.
مسئولان ترجیح می دن به جای اینکه تصویر گل و بلبل و درخت تو تلویریون ببینیم هر روز عکس مبارک و بن علی و قذافی و رئیس جمهور آمریکا و اسرائیل را مشاهده کنیم.


البته قیافه های اینهایی که ذکر کردی، بهتر از اون قیافه مردک که هرروز نشون میدن و باهاش سروکله میزنیم و خالی بندی میکنه هست. Tongue

بعدشم مجبور نیستیم صداوسیمای میلی رو به تماشا بنشینیم‌، چیزای دیگه هم هست که دیگه الان همه دارند.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: حامد
ارسال: #۴۱۱
۲۷ اسفند ۱۳۸۹, ۰۲:۴۴ ب.ظ
هر چه می خواهد دل تنگت بگو ‍‍‍‍...
خندید باغبان که سرانجام شد بهار
دیگر شکوفه کرده درختی که کاشتم
دختر شنید و گفت چه حاصل از این بهار
ای بس بهارها که بهاری نداشتم
خورشید تشنه کام در آن سوی آسمان
گویی میان مجمری از خون نشسته بود
می رفت روز و خیره در اندیشه ای غریب
دختر کنار پنجره محزون نشسته بود

To live is to suffer, to survive is to find some meaning in the suffering.
Friedrich Nietzsche
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۴۱۲
۲۷ اسفند ۱۳۸۹, ۰۳:۴۲ ب.ظ
هر چه می خواهد دل تنگت بگو ‍‍‍‍...
نمی دونم شاید علتش این باشه که وقتی بچه‌تر بودیم فک میکردیم با حلول سال جدید قراره معجزه بشه و اتفاقهایی خاص و عجیبی بیفته و همه چی یهو عالی و درست بشه.
یعنی دلمون به چیزای کوچولو خوش بود ولی الان ....
الان میفهمیم که همه چیز و تحقق رویاهامون به خودمون بستگی داره و عید و غیر عید نداره!!
دلایلی که دوستان گفتند هم شاید بی تاثیر نیست اما خب من کلا زیاد تلویزیون نگاه نمی کنم .
شاید هم تاثیر کنکوره و بعدا بهتر بشیم .
نمی دونم!!!!!!

آزادی این نیست که هر کس هر چه دلش خواست بکند، آزادی حقیقی قدرتی است که شخص را مجبور به انجام وظایف خود می کند.
مشاهده‌ی وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۴۱۳
۲۷ اسفند ۱۳۸۹, ۰۵:۳۲ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۷ اسفند ۱۳۸۹ ۰۵:۳۶ ب.ظ، توسط polarisia.)
هر چه می خواهد دل تنگت بگو ‍‍‍‍...
چه دلیلی داره ایام عید ما خوشحال باشیم. فقط یه تغییر فصل دیگه. هیچ فرقی با روزای دیگه نداره. اگه تو اون برحه زمانی عید خوشحال باشیم که هستیم اگه نباشیم عید که مارو خوشحال نمیکنه. حداقل من که اینجوریم. هیچ سالی‌ام از فرا رسیدن سال نو خوشحال نشدم، چرا باید بشم؟! دلیلی نداره بشم. روزا میگذرن و فصلها تغییر می کنن. از تغییر ۱۳۸۹ به ۱۳۹۰ باید خوشحال شیم.
مدرسه که می رفتیم فقط بخاطر تعطیلی چند روزه و خلاص شدن از دست معلم‌ها عیدا خوش می گذشت. الانم بخاطر همین تعطیلی و دیدار با آشنایان شاید عید فرقی داشته باشه با آغاز فصول دیگر. اینا همه کشکه که میگن سال نو میشه گل و گیاه سبز میشه و زندگی از نو سر میگیره (درسته که میشه، اما چه فرقی به حال من میکنه) و خوشحالی میاد سراغمون.
زندگی همینه دیگه، قرار نیست که همیشه زمستان باشه.

شده یه عادت برامون که اهای عید اومد چقدر خوبه، چقدر خوش میگذره باید خوشحال باشیم و ...

To live is to suffer, to survive is to find some meaning in the suffering.
Friedrich Nietzsche
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۴۱۴
۲۷ اسفند ۱۳۸۹, ۰۶:۴۶ ب.ظ
RE: هر چه می خواهد دل تنگت بگو ‍‍‍‍...
سلام به همگی یه کم عجیبه آمار داره میره بالا من هم حس عید رو ندارم ،نمیخوام شعار بدم اما وقتی به کار خدا نگاه می کنم که هر سه ماه یک بار طبیعت رو تغییر میده و مخصوصا هنگام بهار به نظر میاد ماهم باید در خودمون تغییر ایجاد کنیم و شاد بودن مصنوعی هیچ دردی رو دوا نمیکنه و این بی حسی فکر میکنم از پروسه ای بوده که امسال پشت سر گذاشتیم من که از فروردین درگیر بودم و یه روز خوش نداشتم Smile(شوخی میکنم) و اصلا تغییر فصل‌ها رو متوجه نشدم و فکر میکنم به این خاطر بوده.
اما دوست دارم تو این مدت تعطیلی بیشتر با خودم باشم و اون شادی رو با تغییر دادن خودم به دست بیارم و برای سال جدید با روحیه خوب و با آرامشی که به دست میارم برنامه ریزی داشته باشم پس بیاید دنبال تغییر خودمون باشیم و کسب آرامش،این تغییر برای هر کسی از جبنه مختلفی میتونه باشه .تلویزیون هم بی تاثیر نیست اما حقایقی هست که داره اتفاق میبفته و باز هم خودمون هستیم که باید تغییر کنیم و باید تاثیر پذیریمون رو کمتر کنیم نمیتونیم که همزمان غصه این همه اتفاق رو بخوریم اما میتونیم برای همشون دعا کنیم.
در آخر ،اگر تغییر نکنیم معلوم نیست این حال رو تاکی داشته باشیم.Smileموفق باشید.

هان مشو نومید چون واقف نه ای از سر غیب
باشد اندر پرده بازی های پنهان غم مخور
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Fardad-A , **sara**
ارسال: #۴۱۵
۲۷ اسفند ۱۳۸۹, ۰۷:۰۲ ب.ظ
هر چه می خواهد دل تنگت بگو ‍‍‍‍...
من که چیزی برای از دست دان ندارم و نمیخوام ریسک کنم و با این کنکوری که دادم رو تک تک لحظه های فروزدین و اردیبهشت حساب کردم و برای کنکور آزاد میخونم نمیخوام ریسک کنم از کنکور ترسیده شدم لذا کنکور ازاد رو که دادم بعد عید رو شروع میکنم.
اما خوب منم مثل همه شما در یک سرگردونیه خاصی به سر میبرم و حیرونم و عید برام هیچ چیز تازه نداره باز دوستانی که متاهل هستند خوبه
آقایون کنکوری رو که خانم هاشون سرگرم میکنند
و خانم‌ها‌ی کنکوری رو هم شو هراشون.
مجرد‌ها رو هم که مانشت سرشون رو گرم کرده پس دیگه مشکلی نیست حله!!!!!

منم آن بیدل شیدا و غمش هست هویدا به دو چشمان همیشه تر
و پیداست درون دلم آشوب و چه رسواست، دریغا...
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۴۱۶
۲۷ اسفند ۱۳۸۹, ۰۷:۵۱ ب.ظ
هر چه می خواهد دل تنگت بگو ‍‍‍‍...
خوشحال بودن تو این مملکت خیلی سخته، لذت بردن از زندگی تقریبا غیر ممکنه.
اخه چی داریم که خوشحالمون کنه، کجارو داریم بریم خوش باشیم. فقط باید حسرت بخوریم. فکر کنیم که کی از این مملکت میتونیم خارج شیم، کی میتونیم زندگی کنیم.

To live is to suffer, to survive is to find some meaning in the suffering.
Friedrich Nietzsche
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: حامد
ارسال: #۴۱۷
۲۷ اسفند ۱۳۸۹, ۰۸:۴۳ ب.ظ
RE: هر چه می خواهد دل تنگت بگو ‍‍‍‍...
(۲۷ اسفند ۱۳۸۹ ۰۷:۵۱ ب.ظ)polarisia نوشته شده توسط:  خوشحال بودن تو این مملکت خیلی سخته، لذت بردن از زندگی تقریبا غیر ممکنه.
اخه چی داریم که خوشحالمون کنه، کجارو داریم بریم خوش باشیم. فقط باید حسرت بخوریم. فکر کنیم که کی از این مملکت میتونیم خارج شیم، کی میتونیم زندگی کنیم.

چه قدر شماها منفی بافید
حالا مگه جای دیگه چی داره (یا بهتر بگم چیزی داره که ما قادر نیستم اونو داشته باشیم)


مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Maryam-X
ارسال: #۴۱۸
۲۷ اسفند ۱۳۸۹, ۰۸:۵۷ ب.ظ
RE: هر چه می خواهد دل تنگت بگو ‍‍‍‍...
(۲۷ اسفند ۱۳۸۹ ۰۸:۴۳ ب.ظ)موج نوشته شده توسط:  
(27 اسفند ۱۳۸۹ ۰۷:۵۱ ب.ظ)polarisia نوشته شده توسط:  خوشحال بودن تو این مملکت خیلی سخته، لذت بردن از زندگی تقریبا غیر ممکنه.
اخه چی داریم که خوشحالمون کنه، کجارو داریم بریم خوش باشیم. فقط باید حسرت بخوریم. فکر کنیم که کی از این مملکت میتونیم خارج شیم، کی میتونیم زندگی کنیم.

چه قدر شماها منفی بافید
حالا مگه جای دیگه چی داره (یا بهتر بگم چیزی داره که ما قادر نیستم اونو داشته باشیم)


اصلا نمیشه از واژه زندگی کردن تو ایران استفاده کرد. باید بگیم زنده ماندن در ایران با زندگی کردن در جاهای دیگه چه فرقی داره ...
شما که بیست و چند ساله اینجا زندگی کردید و هنوز تفاوتهارو ندیدی، هنوز نمیدونی اینجا چه جور جاییه. من که با چند خط یا چند پاراگراف نمی تونم به شما بفهمونم.
خودتون باید تجربه کنید، ببینید و بفهمید. چند سال دیگه شاید به این نتیجه برسید که چی به چیه. اونجا چیا دارن. ما چه داریم و ...

To live is to suffer, to survive is to find some meaning in the suffering.
Friedrich Nietzsche
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: حامد
ارسال: #۴۱۹
۲۷ اسفند ۱۳۸۹, ۰۹:۴۸ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۷ اسفند ۱۳۸۹ ۰۹:۵۱ ب.ظ، توسط موج.)
هر چه می خواهد دل تنگت بگو ‍‍‍‍...
تو چامعه شناسی میگن دوره گذار از جامعه سنتی به سمت مدرنیته یا جوامع جدید مشکلات روحی رو برای اعضای اون جامعه به بار میباره. افسردگیهای ناشی از این فرایند گذار در جامعه شکل میگیره. اینو تا یه حد قبول دارم ولی اینکه ما از جوامع دیگه عقب تریم نه. ما ارزشهایی رو داریم که هیچ کشوری نداره ما مثه اروپا نیاز نداریم تا با مقاوم سازی خانه های ۲۰۰ ساله برای خودمون تاریخ ایجاد کنیم. تنها مشکل ما اینه که برای خودمون ارزش قائل نیستیم. اگه یکم خودمون رو باور کنیم میتونیم دوباره خودمون زندگی رو بسازیم زندگی ای که به مراتب زیبا‌تر از زندگی سایر کشور‌ها باشیم
من میگم ما مشکل داریم ولی چرا....
چرا به جای تقلید به فکر الگو شدن نباشیم

چرا نتونیم ضعف‌ها رو بگیم چون فقط به فکر رفتنیم...
باید همه ضعف رو بشه گفت راه حلش رو یافت و خودمون اقدام کنیم برای رفعش


مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Helmaa , arshad90 , Maryam-X
ارسال: #۴۲۰
۲۷ اسفند ۱۳۸۹, ۰۹:۵۶ ب.ظ
RE: هر چه می خواهد دل تنگت بگو ‍‍‍‍...
(۲۷ اسفند ۱۳۸۹ ۰۵:۳۲ ب.ظ)polarisia نوشته شده توسط:  چه دلیلی داره ایام عید ما خوشحال باشیم. فقط یه تغییر فصل دیگه. هیچ فرقی با روزای دیگه نداره. اگه تو اون برحه زمانی عید خوشحال باشیم که هستیم اگه نباشیم عید که مارو خوشحال نمیکنه. حداقل من که اینجوریم. هیچ سالی‌ام از فرا رسیدن سال نو خوشحال نشدم، چرا باید بشم؟! دلیلی نداره بشم. روزا میگذرن و فصلها تغییر می کنن. از تغییر ۱۳۸۹ به ۱۳۹۰ باید خوشحال شیم.
مدرسه که می رفتیم فقط بخاطر تعطیلی چند روزه و خلاص شدن از دست معلم‌ها عیدا خوش می گذشت. الانم بخاطر همین تعطیلی و دیدار با آشنایان شاید عید فرقی داشته باشه با آغاز فصول دیگر. اینا همه کشکه که میگن سال نو میشه گل و گیاه سبز میشه و زندگی از نو سر میگیره (درسته که میشه، اما چه فرقی به حال من میکنه) و خوشحالی میاد سراغمون.
زندگی همینه دیگه، قرار نیست که همیشه زمستان باشه.

شده یه عادت برامون که اهای عید اومد چقدر خوبه، چقدر خوش میگذره باید خوشحال باشیم و ...

نمیخواید بگید که بجاش بیایم عید غدیر خوشحال بشیم؟

عید ملی ماست و باید پاسش داشت.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: موج


موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  اگر بیش از سه سال از عضویت شما در مانشت میگذرد:بگویید کجایید و چه میکنید؟ Fardad-A ۸۳ ۶۰,۲۷۹ ۲۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۵۰ ق.ظ
آخرین ارسال: clint
  ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج (هرچه می خواهد دل تنگت بگو...) morweb ۲,۶۹۵ ۷۴۴,۷۳۲ ۲۱ مرداد ۱۴۰۲ ۰۷:۴۴ ب.ظ
آخرین ارسال: gogooli
  انخاب مسیر آینده ؟ آینده دکترا چه خواهد شد ؟ shivap ۱۰ ۱۱,۳۰۴ ۰۲ آذر ۱۳۹۸ ۱۲:۳۶ ق.ظ
آخرین ارسال: WILL
  سلام،امروز حال ات چطوره؟ حس امروزت را بگو. فرید ۹۰۷ ۲۶۷,۰۰۱ ۲۰ مهر ۱۳۹۴ ۰۳:۲۳ ب.ظ
آخرین ارسال: Bache Mosbat
  اگر داده ها در هر بار به طور مساوی تقسیم شود حداکثر عمق درختی log n خواهد شد؟ post98 ۱ ۳,۴۳۷ ۱۸ بهمن ۱۳۹۳ ۰۹:۲۴ ب.ظ
آخرین ارسال: ahrmb
  اینترنت در آینده ناپدید خواهد شد hnarghani ۰ ۳,۵۲۷ ۰۷ بهمن ۱۳۹۳ ۰۱:۰۴ ب.ظ
آخرین ارسال: hnarghani
  اختلالی که زندگی شما را نابود خواهد کردشک و بدبینی ناشی از اختلال شخصیت پارانویید( morweb ۰ ۳,۵۴۴ ۲۴ تیر ۱۳۹۳ ۰۵:۳۴ ق.ظ
آخرین ارسال: morweb
  تعداد سوالات دروس تخصصی کامپیوتر تغییر خواهد کرد؟؟؟ Denize ۱۸ ۱۹,۵۳۷ ۱۷ آبان ۱۳۹۲ ۱۲:۰۳ ب.ظ
آخرین ارسال: shovaliehsiah
Question لطفا تجربیات خود را در مورد نوشتن سمینار و پایان نامه بگویید Potential ۲۴ ۲۲,۵۸۷ ۲۸ مرداد ۱۳۹۲ ۱۱:۴۲ ب.ظ
آخرین ارسال: انرژی مثبت
  یک موضوع جدّی که اگه دقت نکنیم، مایه‌ی سرافکندگی ما در قیامت خواهد بود silver_0255 ۸ ۸,۲۳۸ ۲۸ خرداد ۱۳۹۲ ۱۰:۳۰ ق.ظ
آخرین ارسال: silver_0255

پرش به انجمن:

Can I see some ID?

به خاطر سپاری رمز Cancel

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. رمزت رو فراموش کردی؟ اینجا به یادت میاریم! close

رمزت رو فراموش کردی؟

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. close