(۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۱ ۱۲:۲۲ ق.ظ)mohammad_13690 نوشته شده توسط: ...
* دسته چهارم، خود مسیر رو هدف گرفتن! به سمت جزیره ی کوچیک ساندویچ فروشی پارو میزنن! میگن می خواهیم توی مسیر هم بمون سخت نگذره. تا اینجاش خوبه، اما بعد از اون باز هم از این جزیره به اون جزیره دنبال چیپس و پفک! تا توی راه خوش باشن. گاهی پیدا نمی کنن و مدام میگردن، گاهی هم پیدا می کنن و بعد دنبال خوردنی خوشمزه تر. انگار اصلا یادشون رفته کسی توی جزیره هدف منتظرشون هست؛ و یادشون رفته خیلی زود غروب میشه و وقت زیادی ندارن. آخرش هم شب تک و تنها وسط دریا توی قایق می مونن و از ترس خوابشون نمی بره و فردا صبح هم که مسابقه تموم شده و کسی بابت پاروهایی که زدن ازشون تشکر نمیکنه. کلکسیون چیپس و پفک هایی که جمع کردن هم نخورده باقی می مونه!
...
این دسته ی چهارم که خود مسیر رو هدف قرار دادن، همون هایی هستن که یادشون رفته این دو روز دنیا یه مسابقه ی کوتاهه
مدت زندگی ما توی دنیا بیشتر از یه صبح تا غروب نیست
اما ما طلسم شدیم و آینده رو خیلی دور میبینیم
وقتی زمان میگذره یه کم متوجه کوتاه بودنش میشیم
شش سال دیگه خیلی دیر به نظر میرسه، اما سال ۸۵ انگار همین دیروز بود!
هر چی بیشتر میگذره بیشتر به این کوتاه بودن دنیا پی میبریم و بعد از پایان مسابقه تازه میفهمیم چقدر کوتاه بود. تا روزی که...
[مومنون، ۱۱۲ تا ۱۱۴]
«قَالَ کَمْ لَبِثْتُمْ فِی الْأَرْضِ عَدَدَ سِنِی»
[خدا] می گوید چند سال در زمین ماندید؟
«قَالُوا لَبِثْنَا یَوْمًا أَوْ بَعْضَ یَوْمٍ فَاسْأَلْ الْعَادِّینَ»
[آنها] می گویند یک روز یا نصف یک روز ماندیم، از شمارگران بپرس
«قَالَ إِن لَّبِثْتُمْ إِلَّا قَلِیلًا لَّوْ أَنَّکُمْ کُنتُمْ تَعْلَمُونَ»
[خدا] می گوید جز اندکی نماندید، کاش میدانستید
___________________________________________________
هیچ کس منکر پایان زندگی دنیایی نیست
اما دو راه برای مواجهه با پدیده مرگ هست
___________________________________________________
۱) تفکر اول: مرگ ناراحت کننده ست، فراموشش کن
عده ای بر این باورند که مرگ کلا ناراحت کننده هست و فکر کردن به اون باعث میشه زندگی خودمون رو تلخ کنیم. میگن سعی کن به مرگ فکر نکنی و از زندگی لذت ببری. میگن فکر کردن به مرگ انرژی منفیه.
برای فراموش کردن این پایان غم انگیز نیاز به کمک دارن و یه نفر هست که داوطلبه برای کمک، شیطان.
شراب، روانگردان، موسیقی تند و هزار راه پیدا میشه که کمک میکنه بی خیالش بشن، اما همه موقتی هست
از طرفی میگن حالا که قراره این لذت ها تموم شه تا میتونی لذت ببر، لذت جنسی رو به نهایت برسون و خودت رو مقید نکن، لذت مقام و ثروت رو به حد اعلا برسون و... اصولا برای رسیدن به لذت حرص میزنن
نهایتش هم موفق نمیشن مرگ رو فراموش کنن و بر خلاف حرف اصلی شون که می خواستن با فراموشی مرگ از دپرس شدن فرار کنن، به دپرسی مفرط مبتلا می شن
___________________________________________________
۲) تفکر دوم: بی خیال هیچ چیز نباش
صفر تا صد مذهب یک جمله ست: بی خیال هیچ چیز نباش
به تعداد "بی خیال" هایی که میگیم بعدا "افسوس" میگیم
بی خیال = خدا بزرگه = باشه بعد = جدی نگیر = مهم نیست = حوصله داری = گیر نده
بی خیال این که از این سرا چی میتونیم ببریم و چی نیازه ببریم
توی سرای بعد هم افسوس که چرا نیاوردیم
اما آیا فکر مرگ ما رو دپرس میکنه؟
بستگی داره مرگ رو چی بدونی، پایان زندگی یا پایان روزهای سخت مسابقه؟
این دنیا چیزی نداره که فکر تموم شدنش ما رو دپرس کنه
همه ی لذت هاش زود تموم میشه و با "بی نهایت طلبی" ما نمی خونه
زیاد غذا بخوری دیگه حالت از غذا به هم میخوره
زیاد می خوابی کسل میشی نمیتونی بخوابی
زیاد آهنگ گوش کنی خسته میشی
لذت جنسی پایان داره
...
از طرفی روی هیچ چیز این دنیا هم اعتباری نیست
کل پول و آبرو و مقام و... هرچی دوست داری ممکنه یه روزه ازت بگیرن
از دست دادن کسایی که دوستشون داری
جا خالی دادن دوستی که بهش تکیه کردی!
و هزار چیز رنج دهنده دیگه توی دنیا هست که میگی همون بهتر دنیا همیشگی نیست
همه لذت های دنیایی هم کوچیک هستن
«... أَرَضِیتُم بِالْحَیَاةِ الدُّنْیَا مِنَ الآخِرَةِ فَمَا مَتَاعُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا فِی الآخِرَةِ إِلاَّ قَلِیلٌ» [توبه، ۳۸]
آیا به جاى آخرت به زندگى دنیا دل خوش کرده اید؟ متاع زندگى دنیا در برابر آخرت جز اندکى نیست
فکر مرگ دپرس کننده نیست، چون این جهان آخرت هست که "جهان زندگی کردن" هست
«وَمَا هَذِهِ الْحَیَاةُ الدُّنْیَا إِلَّا لَهْوٌ وَلَعِبٌ وَإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِیَ الْحَیَوَانُ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ» [عنکبوت، ۶۴]
این زندگى دنیا جز سرگرمى و بازیچه نیست و زندگى حقیقى همانا در سراى آخرت است اى کاش مى دانستند
و تمام لذت های دنیا فقط به چشم ما زیبا جلوه داده شده
«زُیِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاء وَالْبَنِینَ وَالْقَنَاطِیرِ الْمُقَنطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَیْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالأَنْعَامِ وَالْحَرْثِ ذَلِکَ مَتَاعُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَاللّهُ عِندَهُ حُسْنُ الْمَآبِ» [آل عمران، ۱۴]
دوستى خواستنی هاى گوناگون، از زنان و فرزندان و اموال فراوان از زر و سیم و اسبهاى نشاندار و دامها و کشتزارها براى مردم آراسته شده لیکن این جمله مایه تمتع زندگى دنیاست و حال آنکه فرجام نیکو نزد خداست
_________________________________________________________
حالا که زندگی این دنیا یه مسابقه کوتاه هست، پس نمیتونه هدف همینجا باشه
در برابر تفکری که میگه برای یک هدف کوتاه مدت تلاش کن، قرآن آیات تکان دهنده ای داره که میتونه جهت زندگی آدم رو عوض کنه
[اسراء، ۱۸ و ۱۹]
« مَّن کَانَ یُرِیدُ الْعَاجِلَةَ عَجَّلْنَا لَهُ فِیهَا مَا نَشَاء لِمَن نُّرِیدُ ثُمَّ جَعَلْنَا لَهُ جَهَنَّمَ یَصْلاهَا مَذْمُومًا مَّدْحُورًا »
هر کس خواهان [دنیاى] زودگذر است به زودى هر که را خواهیم نصیبى از آن مى دهیم آنگاه جهنم را که در آن خوار و رانده داخل خواهد شد براى او مقرر مى داریم
« وَمَنْ أَرَادَ الآخِرَةَ وَسَعَى لَهَا سَعْیَهَا وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَئِکَ کَانَ سَعْیُهُم مَّشْکُورًا »
و هر کس خواهان آخرت است و نهایت کوشش را براى آن بکند و مؤمن باشد آنانند که تلاش آنها مشکور واقع خواهد شد
_________________________________________________________
اما هیچ کدوم از این ها باعث نمیشه به دنیا بی توجه باشیم
این دنیا بی نهایت مهمه
وقتی این دنیا یه مسابقه کوتاه هست که سرنوشت ابدی ما رو رقم میزنه، پس ثانیه ثانیه ش مهمه
برای این که توی این دنیای مهم بتونیم به هدف برسیم باید با قواعد همین دنیا بازی کنیم
امرار معاش؛ غذا خوردن، خوابیدن، لذت جنسی، پول در آوردن،... نیازه تا این دنیای مهم پیش بره
و هدف چی هست؟
__________________________________________________________
کسی توی جهان زندگی کردن (آخرت) خوشبخت خواهد بود که توی این دنیا ثابت کرده لیاقت خوشبختی رو داره
خوشبختی؛ شاداب بودن، آرامش داشتن، موفق بودن، رضایت و خرسندی... و هدیه همه ی این ها به خلق
خوشبختی انسان فقط و فقط یه راه داره که توی دفترچه راهنماش نوشته شده
هیچ کس غیر از خدا راه عملی برای خوشبختی جمعی و فردی انسان معرفی نکرده
کومونیسم، امپریالیسم، لیبرالیسم، فمنیسن ... هر کس طبق گمان خود یه راه هایی داده هیچ کدوم کامل نیست
__________________________________________________________
اگه انسان به این بدبختی افتاده دو دلیل داره
۱) نسبت به آخرت بی خیال (غافل) شده
۲) با علم خودش که اون هم فقط راجع به ظاهر زندگی دنیایی هست می خواد برای زندگیش برنامه بده
«یعلمون ظاهرا من الحیاة الدنیا وهم عن الآخرة هم غافلون» [روم،۷]