(۱۳ اسفند ۱۳۹۰ ۰۱:۱۱ ب.ظ)saeedeh123 نوشته شده توسط: اصلا حوصله عیدو ندارم. نمی دونم چرا دیگه مثل بچگی ها برای عید ذوق ندارم. نمی دونم من این طوری ام یا کلا حال و هوای عید رفته. بقول مادرم عید برای بچه هاست.
ان شالله عید که بشه حوصلش رو هم پیدا می کنید. بالاخره همون بهار و طراوت و تازگیش خیلی خوبه.
فکر کنم خونه تکونی رو شروع کردید واسه همین حوصله عید رو ندارید یا شایدم دارید فکر می کنید که وای حالا باید چقدر خونه تکونی کنیم واسه این حوصله ندارید.
(۱۳ اسفند ۱۳۹۰ ۰۲:۵۰ ب.ظ)Fardad-A نوشته شده توسط: و گوسفندان هیچوقت نفهمیدند که چوپان دروغگو از گرگ خطرناکتره!!!
شما که گفتید اطرافتون بجز سگ و گربه حیوون دیگه ای نیست!!
نکنه جدیدا نزدیک عیده و سبزه ها دارن درمیان چوپان دروغگو میاد گوسفنداشو اون حوالی می چرونه(عجب اصطلاحی گفتم من
)
---------
حالا چرا چوپان دروغگو خطرناک تره؟!! بالاخره اون دروغ گفت تهش گوسفندا خورده شدند اگه هم چوپان نبود باز گرگه می خورد گوسفندای بدبخت رو. گرگه نمی خورد ما ادما می خوردیمشون اخر.در هر حالت گوسفندا خورده می شدند!!!! تازه می فهمیدند هم که فرقی نمی کرد ممکن بود دق مرگ بشن خوشبختا
ذهن ادم رو به چالش می کشید
(۱۳ اسفند ۱۳۹۰ ۰۱:۰۶ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: دیگه کم کم داره عید میشه
اقا سامان چیه بوی خوراکی عید به مشامتون خورده
یا این که عید خبریه رو نمی کنید
از این دید به قضیه نگاه نکرده بودم. مشکل اینه که نمی تونند تشخیص بدن حالا جوپان بعدی ممکنه دروغگو باشه یا نباشه!!!! اگه چوپان نباشه که یه راست گرگه می خوردشون اگه هم باشه ممکنه ادم خوبی نباشه!! چقدر دردسر دارند همش زندگیشون با ترس همراهه. گفتن نمی شه به هیشکی اعتماد کرد یکی از مصادیقش همینه.
فردادم به جمع ما اضافه شد 
قراره تا چند وقت دیگه سقف متحرک برنابئو رو نصب کنن و عظمت استادیوم رو ببینید 