(۰۵ آبان ۱۳۹۶ ۰۸:۲۷ ب.ظ)pioneer01 نوشته شده توسط: اینایی ک رفتن دیگه نیومدن رازشون چی بوده؟ من ۴ روز نیومدم دیگه نتونستم طاقت بیارم
بعید میدونم اونایی که خیلی مانشت رو دوست داشتن هنوز هم رفته باشن، میتونم حدس بزنم حتما گاهی مانشت رو نگاه میکنن از راه دور یا شاید وقتی خیلی دلشون تنگ میشه با نام کاربری خودشون یا یک نام کاربری جدید میان نظرات رو میخونن و دوباره در سکوت میرن!
حتی ممکنه گاهی دوست داشته باشن چیزی هم بگن اما نمیگن. یه سری افراد مثل آقا فرداد (مدیرکل سابق مانشت) واقعا یه بخش بزرگی از زندگیشون رو برای ساختن مانشت گذاشتن و مطمئنم هیچوقت نمیتونن اینجا رو فراموش کنند.
آدم حتی وقتی یک نرمافزار یا سایت هم درست میکنه، حتی اگه واسه دیگران هم درست کنه بازم دوستش داره، گاهی میره بهش سر میزنه، نگاش میکنه! |: چه برسه به اینکه تو این نرمافزار، روابط انسانی، توجه، خوبی، محبت و مهربونی هم دخیل باشه...
(۰۵ آبان ۱۳۹۶ ۰۸:۲۸ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: وای ساری گلین، وبلاگ مانشت. یادش بخیر اون زمونا. واااااااااای یهو چقدر خاطرات زنده شد. چه کاربر هایی بود و دیگه رفتن.
حالا شماها دیگه خیلی جزئی فعال بودین ولی من حداقل یه کلیاتی رو یادم هست؛
چقدر داغ بود همه چیز، چقدر پویا، چقدر مشارکت، چقدر تولید محتوا! قبلا مهم بودن کاربرا برای هم، انقدر بیتفاوتی نبود، سوال که پرسیده میشد خیلی سریع چند تا جواب خفن واسش میاومد!
هرکی هر نیازی داشت، جزوهای میخواست یا... سریع براش آپلود میشد، آدمای خوبی بودن که با اینکه خودشون همون سال کنکور داشتن، کلی وقت میزاشتن واسه اینکه تا وقتی از کلاس و آزمون بیان سریع تاپیک جزوه و ویس و آزمون رو آپدیت کنن...
چه بحثهایی میشد، چقدر انتقاد و اختلاف نظر... . هرچی که بود و هست، مطمئنم مانشت یکی از کمنظیرترین و سالمترین محیطهای مجازی دنیاست، همیشه و هنوز هم؛
(۰۵ آبان ۱۳۹۶ ۰۹:۰۳ ب.ظ)pioneer01 نوشته شده توسط: آقای مایل استون محدوده سنی شما به دست آمد چقد خلاف تصورمان بود
کی؟ من؟
عمرا به دست اومده باشه!
یعنی کسی از دبیرستان مانشتو دیده باشه میتونه چند سالش باشه؟ |: مانشت کی افتتاح شد اصلا؟ |:
واقعا میخوره بیشتر از ۱۸ باشم؟