انجمنصفحه اولجستجوی انجمن

[m.teymourpour]

(۱۶ آذر ۱۳۹۴ ۰۴:۰۶ ب.ظ)F@gh@ نوشته شده توسط:  نبات داخل شلغم :| شلغم خودش گلوکز داره چرا نبات زدید که شیرین بشه

منی که از ۱۲ ماه سال ۱۳ ماهشو سرماخورده ام، دارم بهتون توصیه میکنم به سبک مدیر آرورا درست کنید و حتما حتما یا آب شلغمرو بخورید یا بُخور بدید، آب شلغم پنی سیلین خالص .

موقع تست چاقو بزنید به مغز شلغم اگر به راحتی مثل سیب زمینی آبپز چاقو فرو رفت یعنی پختست،همشون هم باهم میپزن اگر شلغما ریز باشن زودتر پخته میشن ،فقط مراقب باشید که آبش تبخیر نشه که شلغماتون بسوزه

من تا حالا اینجوری شلغم نخورده بودم، میخورم ولی اگه مردم خونم گردن شماست
فک کنم قابلمه کوچک باشه چون از اون موقع چند بار اب قابلمه تموم شده و دوباره ریختم، اره کوچک و بزرگ دارن
یکی از هم اتاقیام مشهدی و اشپزیش خوبه، همیشه سر کوفت میزنه الان رفته دانشگاه، میخوام وقتی میاد شلغمارو بذارم جلوش تا چشش در آد

[iCanDoIt]

دفترچه هم اومد.
چند وقت دیگه کارت ورود به جلسه میاد.
چند وقت دیگه هم سر جلسه میشینیم.
چند وقت دیگه نتایج میاد.
چند وقت دیگه نتایج رو میزنن.
چند وقت دیگه ....

[m.teymourpour]

(۱۶ آذر ۱۳۹۴ ۰۴:۱۰ ب.ظ)vesta نوشته شده توسط:  بعضیا تو چه ناز و نعمتی بزرگ شدن، طرز پخت شلغمم بلد نیستن البته به قول بعضی کاربرا اشاره به کاربر خاصی نباشه

به قول بچه ها: تازشم دلتون بسوزه برف بازیم کردم، آشم پختم و خوردم

نه بابا ناز و نعمت کجا بوده، من و اون مثل کارد و خیاریم اصلا بچه خوبی نیست و باهاش قهرم
یه دونه دستور پخت شلغم دادینا، ببینید چقد متلک بار آدم میکنید
عمرا کسی بتونه آش به خوشمزگی آشای مامان من درست کنه، اون چیزی که شما خوردید اسم آش نیست، شبه آشه

[Innocence]

(۱۶ آذر ۱۳۹۴ ۰۳:۱۵ ب.ظ)m.teymourpour نوشته شده توسط:  اتفاقات زشت که زیاد می افته ولی تعداد کمی شون رسانه ای میشن
چند سال پیش داداشم دچار سوختگی شد و یکی از انگشت های پاش سیاه کرده بود، اون زمان تو بیمارستان واسه سوختگی دو تا دکتر بود که یکی شون آلمان بود و اون یکی شد دکتر داداش من
روز اولی که اومد بازدید گفت این خیلی سیاه کرده و باید قطع شه، کی بود جلو گریه های داداش منو بگیره
بعد یکی از ادمای همونجا گفت باید یه مقدار پول به دکتر بدید، دادید یا نه؟
روز بعدش مامانم پول برداشت و رفت مطب دکتر، تعریف میکرد میگفت با هزار ترس و لرز پول رو گذاشتم رو میزش، میگفت میترسیدم بهش بربخوره و ناراحت بشه، میگفت ولی وقتی پول رو گذاشتم نیشش تا پس کلش وا شد
روز بعد دوباره اومد بازدید و گفت این انگشت چیزیش نیست و با یه عمل ساده خوب میشه
اونجا بود که میخواستم مثل سوسک زیر پام له اش کنم، ولی چه کنم که دست و بالم بسته بود

وای یا خدا
چه چیزایی بوده توی جامعه و ما خبر نداشتیم

[m.teymourpour]

(۱۶ آذر ۱۳۹۴ ۰۴:۳۹ ب.ظ)Aurora نوشته شده توسط:  

(16 آذر ۱۳۹۴ ۰۴:۳۴ ب.ظ)m.teymourpour نوشته شده توسط:  یکی از هم اتاقیام مشهدی و اشپزیش خوبه، همیشه سر کوفت میزنه الان رفته دانشگاه، میخوام وقتی میاد شلغمارو بذارم جلوش تا چشش در آد

دیگه ابپز کردن که کاری نداره با عرض معذرت کار انسان های اولیه است :|

شیطونه میگه برم قابلمه رو از اشپزخونه پرت کنم پایین
انسان های اولیه
انسان های اولیه که شلغم نداشتن، چرا میخواید منو دلسرد کنید
بدونید که من بیدی نیستم با این بادا بلرزم، مطمئنم سامان گلریز هم از همین جاها شروع کرده و این متلکارو شنیده

---

(۱۶ آذر ۱۳۹۴ ۰۴:۵۴ ب.ظ)Mar Mar نوشته شده توسط:  وای یا خدا
چه چیزایی بوده توی جامعه و ما خبر نداشتیم

مگه شما ایران زندگی نمیکنید
البته اتفاقای خوب هم زیاد می افته، باید هر دو طرف رو دید

[Innocence]

(۱۶ آذر ۱۳۹۴ ۰۵:۰۷ ب.ظ)m.teymourpour نوشته شده توسط:  

(16 آذر ۱۳۹۴ ۰۴:۳۹ ب.ظ)Aurora نوشته شده توسط:  

(16 آذر ۱۳۹۴ ۰۴:۳۴ ب.ظ)m.teymourpour نوشته شده توسط:  یکی از هم اتاقیام مشهدی و اشپزیش خوبه، همیشه سر کوفت میزنه الان رفته دانشگاه، میخوام وقتی میاد شلغمارو بذارم جلوش تا چشش در آد

دیگه ابپز کردن که کاری نداره با عرض معذرت کار انسان های اولیه است :|

شیطونه میگه برم قابلمه رو از اشپزخونه پرت کنم پایین
انسان های اولیه
انسان های اولیه که شلغم نداشتن، چرا میخواید منو دلسرد کنید
بدونید که من بیدی نیستم با این بادا بلرزم، مطمئنم سامان گلریز هم از همین جاها شروع کرده و این متلکارو شنیده

---

(۱۶ آذر ۱۳۹۴ ۰۴:۵۴ ب.ظ)Mar Mar نوشته شده توسط:  وای یا خدا
چه چیزایی بوده توی جامعه و ما خبر نداشتیم

مگه شما ایران زندگی نمیکنید
البته اتفاقای خوب هم زیاد می افته، باید هر دو طرف رو دید

چرا ایرانم اما خب همیشه واسه کادر پزشکی احترام خاصی قائل بودم نمیدونستم این اتفاقات میفته

[RangiRangi]

دفترچه رو که دیدم جدی جدی باورم شد قراره کنکور بدم!

[Innocence]

امروز بهترین روز زندگیمه
خدایا شکرت

Sent from my SM-N9005 using Tapatalk

[m.teymourpour]

تو تلاش کن و متلک هارو نشنیده بگیر، مطمئن باش روزی تلاش تو نتیجه خواهد داد و به بقیه ثابت خواهی کرد که تو لیاقتش رو داشتی
سوال من اینه که آیا انسان های اولیه میتونستن همچین شلغمی درست کنن
یا اصلا کسی که تو ناز و نعمت بزرگ شده میتونه همچین شلغمی درست کنه
پس بدانید که سخت در اشتباه بودید


مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.


فقط کسانی که مشاوره دادن حق دارن بخورن
خواهشا این عکس رو پخش نکنید، اصلا وقت واسه کلاس آشپزی گذاشن ندارم

[blackhalo1989]

بعضی از کاربرا چار تا شلغم درست می کنن عکس می گیرن! اشاره به کاربر خاصیم نباشه.

[m.teymourpour]

مثل اینکه دل یکی از کاربران خاص سوخته
تقصیر خودتونه، باید مشاوره میدادین تا الان اجازه میدادم شلغم بخورید
چار تا بیشترن، یکی دو تا اون پشته که دیدنشون چشم بصیرت میخواد

[A L I]

چی بگم والا !!!
روم به دیفال!!!
آخه آقای تیمورپور این سوالات آشپزی تون را خصوصی از من بپرسید. اینجا ما گفتیم آقایون بلدند ۷ نوع خورشت , ۸ نوع پیش غذا و ۸ نوع دسر درست کنن

---

پاک آبرومون رفت.
فرداست که پست بزنن ما نباشیم آقایون از گشنگی میمیرند.

[shamim_70]

رفیقم کجایی؟دقیقا کجای؟کجایی تو بی من،تو بی من کجایی؟؟

[blackhalo1989]

(۱۶ آذر ۱۳۹۴ ۰۶:۳۰ ب.ظ)A L I نوشته شده توسط:  پاک آبرومون رفت.
فرداست که پست بزنن ما نباشیم آقایون از گشنگی میمیرند.

من یه دوستی داشتم اون زمانی که مجرد بود نصف روزا رو اون غذا میپخت نصف روزا رو مادرش.

[shamim_70]

از دست دادن هر انسانی که دوستش می داشتم آزاردهنده بود . گرچه اکنون متقاعد شده ام که هیچکس کسی را از دست نمی دهد زیرا هیچکس مالکِ کسی نیست،

این تجربه واقعی آزادی است : داشتن مهمترین چیزهای عالم بی آنکه صاحبشان باشی!



یازده دقیقه
پائولو کوئیلو