انجمنصفحه اولجستجوی انجمن

[mosaferkuchulu]

سلام بچه ها
چون اون تاپیک دلش حسابی پر بود و دیگه واسه درد دل هامون جا نداشت این و می زنم که بیایم اینجا ادامه‌ی حرفامون و بگیم!

[fatima1537]

(۲۷ خرداد ۱۳۹۰ ۱۲:۴۲ ب.ظ)mosaferkuchulu نوشته شده توسط:  چون اون تاپیک دلش حسابی پر بود و دیگه واسه درد دل هامون جا نداشت این و می زنم که بیایم اینجا ادامه‌ی حرفامون و بگیم!

آره واقعا نزدیک به ۱۰۰۰ تا درد دل رو شنیده بود . دیگه صبرش لبریز شده بود

[mosaferkuchulu]

خدایا خودت همیشه تو مشکلات کمکم کردی و یه راه حل بهم نشون دادی!می دونم از حماقت خودم بود که این مشکل درست شده ،شاید از دستم ناراحت یا حتی عصبانی باشی اما روتو تو این ماه عزیز ازم بر نگردون و کمکم کن تا این مشکل یه جور خوبی حل شه!!!
خدایا خودت کمک کن!

[Helmaa]

حوصله‌ام بدجور سر رفته

[Jabar-Asadi]

(۲۷ خرداد ۱۳۹۰ ۰۹:۲۴ ب.ظ)na.farzane نوشته شده توسط:  حوصله‌ام بدجور سر رفته

======
تنوع بده.....

[mosaferkuchulu]

Thanks my God!!

[hamidkhl]

کمک.............................................................................​..............................................

[Helmaa]

(۲۷ خرداد ۱۳۹۰ ۱۰:۰۷ ب.ظ)hamidkhl نوشته شده توسط:  کمک.............................................................................​..............................................

از دست ما کمکی بر میاد؟؟

---

بعد از چندین سال اومدیم یه سریال ببینیم(ستایش) از روزی که شروع شد دو تا خانواده جمعیت فیلم رو تشکیل دادن قریب به یک خانواده رحمت خدا رفتن ،خدا کنم عاطفه و اون کلفته برای بزرگ کردن نرگس و نازگل و محمد و اون یکی دختره زنده بمونن

[hamidkhl]

(۲۷ خرداد ۱۳۹۰ ۱۰:۱۱ ب.ظ)na.farzane نوشته شده توسط:  

(27 خرداد ۱۳۹۰ ۱۰:۰۷ ب.ظ)hamidkhl نوشته شده توسط:  کمک.............................................................................​..............................................

از دست ما کمکی بر میاد؟؟

---

s

همینطوری خواستم یه دادی بزنم

بد جور تو دو راهی موندم، بعد از دو بار شرکت نا موفق تو کنکور موندم بازم بخونم واسه کنکور یا برم دنبال کار؟!

[fatima1537]

(۲۷ خرداد ۱۳۹۰ ۱۱:۲۴ ب.ظ)hamidkhl نوشته شده توسط:  بد جور تو دو راهی موندم، بعد از دو بار شرکت نا موفق تو کنکور موندم بازم بخونم واسه کنکور یا برم دنبال کار؟!

کار خوب رو هیچ وقت از دست ندید
اما تعداد دفعات کنکور دادن مهم نیست
مهم اینه که یک بار تلاش واقعی تون رو کنید و از درس خوندن خودتون راضی باشید اگه قبول نشدید اون موقع دیگه کنکور دادن رو بذارید کنار

[Jabar-Asadi]

(۲۷ خرداد ۱۳۹۰ ۱۱:۵۹ ب.ظ)fatima1537 نوشته شده توسط:  

(27 خرداد ۱۳۹۰ ۱۱:۲۴ ب.ظ)hamidkhl نوشته شده توسط:  بد جور تو دو راهی موندم، بعد از دو بار شرکت نا موفق تو کنکور موندم بازم بخونم واسه کنکور یا برم دنبال کار؟!

کار خوب رو هیچ وقت از دست ندید
اما تعداد دفعات کنکور دادن مهم نیست
مهم اینه که یک بار تلاش واقعی تون رو کنید و از درس خوندن خودتون راضی باشید اگه قبول نشدید اون موقع دیگه کنکور دادن رو بذارید کنار

============
بعد از ۲ سری کنکور دادن تازه سر دو راهی هستی ؟؟؟ اگه مشکل سربازی نداری برو سرکار ......

[Mile Stone]

(۲۸ خرداد ۱۳۹۰ ۱۲:۱۵ ق.ظ)barca_bg نوشته شده توسط:  

(27 خرداد ۱۳۹۰ ۱۱:۲۴ ب.ظ)hamidkhl نوشته شده توسط:  

(27 خرداد ۱۳۹۰ ۱۰:۱۱ ب.ظ)na.farzane نوشته شده توسط:  

(27 خرداد ۱۳۹۰ ۱۰:۰۷ ب.ظ)hamidkhl نوشته شده توسط:  کمک.............................................................................​..............................................

از دست ما کمکی بر میاد؟؟

---

s

همینطوری خواستم یه دادی بزنم

بد جور تو دو راهی موندم، بعد از دو بار شرکت نا موفق تو کنکور موندم بازم بخونم واسه کنکور یا برم دنبال کار؟!

بستگی به خودتون داره اگه فکر می کنید می تونید امسال رتبه خوبی بیارید خوب چرا نخونید چرا که:

پشیمانی از کارهایی که انجام داده ایم با گذشت زمان کم می شود، اما برای کارهایی که انجام نداده ایم همیشگی و دائمی هست

مشکل اینجاس که کنکور جزء غیرقابل پیش بینی ترین پدیده های تاریخ بشریته!

[Helmaa]

به نظر من هم بخونید اگر بتونید یه کار پاره وقت گیر بیارید چون قبلا خوندید میتونید کار هم بکنید ،من هم موقعی که برا اولین بار کنکور دادم عجله کردم رفتم دانشگاه اون جایی که میخواستم نبود اما هنوز حسرتش به دلم مونده که چرا یه باره دیگه امتحان ندادم،میخوام بگم اگر علاقه دارید که جای خوبی قبول بشید حتما بخونید وگرنه نمیشه با علاقه تون کنار اومد.

[samanium]

چونکه گل رفت و گلستان درگذشت
نشنوی ز آن پس ز بلبل سرگذشت

[parsaNA]

قصه‌ام دیگر زنگار گرفت:
با نفس های شبم پبوندی است
پرتوی لغزد اگر بر لب او ،
گویدم دل‌: هوس لبخندی است .

خیره چشمانش با من گوید:
کو چراغی که فروزد دل ما ؟
هر که افسرده به جان‌، با من گفت:
آتشی کو که بسوزد دل ما

باد نمناک زمان می گذرد ،
رنگ میریزد از پیکر ما
خانه را نقش فساد است به سقف ،
سرنگون خواهد شد بر سر ما.

تکیه گاهم اگر امشب لرزید
بایدم دست به دیوار گرفت .
با نفس های شبم پیوندی است
قصه‌ام دیگر زنگار گرفت .

دلسرد‌، مرگ رنگ‌، سهراب سپهری‌، ۱۳۳۰