(۱۳ اسفند ۱۳۹۴ ۰۷:۱۹ ب.ظ)khalilparvar نوشته شده توسط: تهران و دولتی رو نصف بیشترش سهمیه اییا پر کردند.
اصلاً اینطوری نیست. سهیمه در هر ورودی و رشته حداکثر ۲ تا ۳ نفر هستند.
نهایتاً ۱۰ درصد هر ورودی و البته جدای از چیزی که برای سهیمههای آزاد در نظر گرفته شده.
اینکه میگید سهمیه هست پس ما قبول نمیشیم خیلی استدلال مناسبی نیست.
به عنوان نمونه فرض کنید که دانشگاه شریف ۲۰ نفر ورودی داره که ۳ نفرشون سهمیه هستند، خوب شما در شرایط مساوی با بقیه بچههای غیر سهمیهای میتونید برای ۱۷ کرسی باقی مونده تلاش کنید. اگه توانایی قبولی و انتخاب به عنوان ۲۰ نفر اول رو دارید، احتمالاً توانایی قرار گرفتن بین ۱۷ نفر رو هم خواهید داشت. به عبارتی چه سهمیه باشه و چه نباشه خیلی تفاوتی نمیکنه میزان تلاشی که لازم دارید.
در مورد میزان تلاش و قبولی، درسته که ۳۰ هزار نفر خواهان رتبه مناسب در کنکور هستند، اما واقعیت اینه که تعداد خیلی کمی برای این مقصد تلاش واقعی میکنن. رقبای شما توی این امتحان آدمها نیستند، بلکه خود شمایید.
به جای اینکه به تعداد فکر کنید، ببینید که چطور میتونید تواناییهاتون رو بالاتر ببرید که یه تست رو بیشتر بزنید.
فکر کردن به بقیه تنها باعث استرس و دلسردی شما خواهد شد و راه رو برای توجیهات عجیب غریب مثل همین قضیه سهمیه و ... باز میکنه. من به شما قول میدم که اگه هر درس رو حداقل ۶۰ درصد بزنید، حتماً دانشگاه شریف قبول خواهید شد. معیارتون رو عوض کنید ببینید چقدر زندگی راحتتر میشه. اگه فکر میکنید که نمیتونید چنین درصدی بزنید، یا تلاشون رو باید بیشتر کنید و یا بیخیال بشید. اینکه چقدر رقیب هست و محاسبه احتمال و آرزوها فایدهای نخواهد داشت. رقبای شما ممکنه یکسال خیلی ضعیف و سال دیگه قوی باشند. به کنکور مثل کشتی نگاه نکنید! مثل وزنهبرداری نگاه کنید. وزنهبرداری که رفته دسته سنگین وزن و وزنههای خوبی هم میزنه، به تعداد رقبا فکر نمیکنه، به وزنهای که برای مدال طلا لازم هست نگاه میکنه. نگاه به کنکور به شیوه کشتی چه ضررهایی داره؟
۱. هر رفیق و آشنایی که داریم که همرشته ماست رو به عنوان رقیب بهش نگاه میکنیم و دنبال از دور خارج کردنش هستیم!
۲. اینکه همون رفیق و آشنا تمرین کنه! برای ما تهدید حساب میشه.
۳. همیشه نگران این هستیم که نکنه ناداوری بشه، نکنه کسی سهمیه داره از من جلو بزنه و ببره و ...
۴. مشارکت در جاهایی مثل مانشت که باعث افزایش سطح دانش همه رقبا میشه رو مسخره و حتی تهدید برای خودمون میدونیم.
۵. این از همه بدتره، دنبال دوپینگهای غیر اخلاقی در زمینه کنکور میریم و سعی میکنیم راههای فرار رو یاد بگیریم.
۶. و نهایتاً اینکه عامل شکست رو نه عملکرد خودمون که داور، نامردی رقیب (سهمیه)، جو ورزشگاه (محل امتحان) و ... میدونیم و اصلاً حتی یه لحظه هم فکر نمیکنیم که عدم تمرین و آمادگی خودمون عامل اصلی شکست بوده.
۷. قهرمانی در چنین صحنهای ممکنه اتفاقی باشه و اگه دوباره در کنکور شرکت کنیم رتبهامون قابل تکرار نباشه (بر عکس وزنهبرداری).
امیدوارم عوامل یاس و ناامیدی رو کنار بگذارید و خوب فکر کنید.