دوستان عزیزم بنیانگذار،مدیران و کاربران و اعضای مانشت.
برای من هم مثل شما روشن و واضح هست که بدون خواست شما و پشتیبانی تون نمیشه مدیریت کرد. مدیریت من و سایر مدیران صد درصد بهمراهی و نظر مساعد شما نیاز داره و اگه این نباشه امکان نداره بشه تالار را اداره کرد.
با توجه به اتفاقات اخیر فکر کردم بهتره نباشم تا مانشت و مانشتیها بتونند کارها را یکپارچه پیش ببرند.
فکر کردم اگه آمدهام که کمک کنم ولی نباید وقتی نمیتونم کاری کنم بمونم. بقول یکی از اعضاء محترم که میگفت انگار چسباندنت به صندلی مدیریت، نباشم.
بقول حافظ:
از دست غیبت تو شکایت نمیکنم
تا نیست غیبتی ندهد لذت حضور
از طرفی فشار زیاد کاربران و پیامهای مختلف منجر شده بود تحملم بشدت پایین بیاد . میدونستم دکتر نیست و سعی کردم برسونم تا برسه. ولی خب نشد. بهر حال از همه دوستان عذرخواهی میکنم. از اونایی که بر اثر بعضی مسائل عجولانه در موردشون تصمیم گرفته شد بخصوص دوست خوبم آقایbr2011. همچنین خانم hsh88.امیدوارم مرا ببخشند و عذرخواهی مرا بپذیرند.همچنین خانم no one.
همچنین از پارسانای عزیز که بر اثر یک سوء تفاهم تا حدودی بین مون شکرآب شده بود و داشت این زخم کهنه میشد.شاید تنها خیریت این اتفاقات رفع این سوء تفاهمها در چتی بود که با ایشان داشتم. امیدوارم بتونم در آینده در خدمت این دوست خوب باشم و از نظرات خوبش استفاده کنم. من شرمنده بزرگواری ایشان هستم.
از دوستان خوبی که در پیامهای خصوصی اظهار لطف داشتند هم سپاسگزارم و جوابشون را ارسال کردم.
کاش قدر اینهمه محبت و دوستی و احساسات پاک را بدونم.
همچنین شرمنده محبتهای آقای دکتر تنهایی هستم. من اهل توصیه نیستم ولی من باشم یا نباشم واقعا" قدر دکتر رابدونید و تنهاش نگذارید. فکر میکردم رفتنم کمکی به ایشان است.
از مدیران مانشت هم که لطفشون همیشه مشمول حالم هست تشکر میکنم.
من مثل گذشته و نه به روال گذشته در خدمت تون هستم و امیدوارم بتونم کمکی بکنم. دست یاریم را بسوی شما دراز میکنم و امیدوارم با کمک شما جوونای مشتاق علم وتحصیل بشه کارهای بزرگ کرد و هر سال جمع ما تعداد زیادی پذیرفته شده ارشد و دکترا داشته باشه .