(۲۹ اسفند ۱۳۸۹ ۱۱:۲۱ ق.ظ)polarisia نوشته شده توسط: سوال:
اگر فردا صبح از خواب بیدار شوید و ببینید که بیست کیلو چاق شده اید، نگران نمی شوید؟ البته که می شوید! سراسیمه به بیمارستان تلفن می زنید: “الو، اورژانس، کمک، کمک من چاق شده ام“ اما اگر همین اتفاق به تدریج رخ بدهد، یک کیلو این ماه، یک کیلو ماه آینده و… آیا باز هم همین عکس العمل را نشان می دهید؟ نه! با بی خیالی از کنارش می گذرید. برای کسانی که ورشکست می شوند، اضافه وزن می آورند یا طلاق می گیرند، یا آخر ترم مشروط می شوند! این حوادث دفعتا” اتفاق نمی افتد. یک ذره امروز، یک ذره فردا و سرانجام یک روز هم انفجار… و سپس می پرسیم: “چرا این اتفاق افتاد؟” زندگی ماهیت انباشتگی دارد، هر اتفاقی به اتفاق دیگر افزوده می شود، مثل قطره های آب که صخره های سنگی را می فرساید.
این داستان به ما هشدار می دهد، که مراقب تمایلات خود باشیم، ما باید هر روز این پرسش را برای خود مطرح کنیم: دارم به کجا می روم؟ آیا من سالمتر، مناسب تر، شادتر و ثروتمندتر از سال گذشتهام هستم؟ و اگر پاسخ منفی است، بی درنگ باید در کارهای خود تجدید نظر کنیم.
برگرفته از کتاب: آخرین راز شاد زیستن – اندرو متیون
منم چند روز پیش داشتم به چنین مسئله ای فکر میکردم.
پیش خودم گفتم بعضی وقتها ما یه ادم هایی رو چند ماه نمیبینیم. بعد که بعد از یه مدتی میبینیمشون میگیم. وای. چقدر تغییر کردی. چقدر خوشگل شدی. چه قدر اخلاقت تغییر کرده.
به خصوص این تو بچهها بیشتر صادقه اونم از نظر قیافه.
ولی این تغییرات برای کسایی که مثلا با اون بچه زندگی میکنن شاید اصلا قابل رویت نباشه. و به خصوص برای خود فرد که اصلا قابل رویت نیست.
حالا این قیافه رو میشه به همه چیزهای مختلف تعمیم داد و تو همه مسائل این امر رو دید .
نمیدونم چه نتیجه هایی میشه از این مسئله گرفت ولی یه چیزی که واضحه اینه که سرعت زندگی تو این جهان دقیقا مثل اروم اروم گرم کردن اب هست.
بعضی وقتها تو یه کارهایی یه وقتی به خودمون میایم که میبینیم ای وای. خیلی دیر شده.
یعنی دقیقا شاید برای خودمون اصلا میزان تغییرات و فعالیتمون قابل اندازه گیری نباشه . برای اینکه نسبت به تغییرات روزمره غافلگیر نشیم. نیاز به کارهای فراوانی مثل خودشناسی. هدف نویسی.برنامه ریزی. مراقبه و ... هست که مطمئنا اینا رو همه دوستان بهتر از من میدونن.