آقای فرحزاد می گفت (نقل به مضمون) مجلس شکر برپا کنید تا برکتش رو تو زندگیتون ببینید
راستش چند روزه آنفلوآنزا گرفتم در خانه استراحت می کنم .
حسنش این بود که بالاخره بعد چند ماه فرصت شد دوباره اومدم به دوستام سر بزنم
خیلی وقت بود این طوری مریض نشده بودم .
امروز که داشتم به جای کبودی سوزن و سرم رو دستم نگاه میکردم ناخودآگاه یاد همه مریض ها خصوصا بچه های محک افتادم
بعدش یاد این همه نعمت که خدا بهمون داده افتادم
بعد یاد اون حرف آقای فرحزاد افتادم
و حالا که اومدم اینجا گفتم یه چنین تاپیکی هم اینجا داشته باشیم
( از مدیر محترم بخش اگر جاش درست نیست عذرخواهی میکنم . بی خود نندازید گردن من، من همون ۶ ماه پیش استعفا دادم کسی گوش نکرد
الانم مسئولیتش با من نیست
اصلا دوست داشتید پاکش کنید)
خلاصه اینجا خدا رو شکر کنیم. ریا هم نیست . اینطوری شاید یه نعمت هایی یادآوری بشه که گاهی خودمون ازش غفلت می کنیم
خدایا شکرت ، که وقتی مریض شدم کسی بود ازم مراقبت کنه
خدایا شکرت ، حالم رو به بهبوده
خدایا شکرت ، بهم فرصت دادی با آدمهای جدید آشنا بشم
خدایا شکرت ، همکاری دارم که هرچند خیلی ها به خاطر لحن تند و صریحش ازش خوششون نمیاد و به فکر سر به نیست کردنش هستند اما خیلی چیزها ازش یاد میگیرم
خدایا شکرت ، دیر یا زود اما حکمت بعضی کارهات رو می فهمم
خدایا شکرت ، اگر گره ای تو کارم میاد به فتاح بودن تو ایمان دارم
خدایا شکرت ، الان نگران اینم که برم سفره بندازم برا شام ، این یعنی شامی هست، خانواده ای هست، آرامشی هست
خدایا شکرت ، دارم خاله میشم
خدایا شکرت ، اون موقع که نباید به زور چیزی رو می خواستم ، نخواستم
خدایا شکرت ، که همکارم رو اخراج نکردن و یه سری حقایق آشکار شد
خدایا شکرت ، که الان که اینا رو می نویسم حواسم هست حتی در فضای مجازی هم دروغ نگم
خدایا شکرت ، که بهم فرصت می دی
خدایا شکرت ، در هپروت این که بعضی چیزها از کجا اومدن نیستم و بی شک می دونم هر چه خیره از سمت تو هست و هرچه شر هست از کوتاهی و کج فهمی منه (البته این به جهان بینی آدمها بر میگرده)
خدایا شکرت ، که گوشم می شنوه
خدایا شکرت ، که هنوز هستند کسانی که بهم تلنگر بزنن که دچار غرور نشم
خدایا شکرت ، بهم فرصت تلاش کردن دادی اما نتیجه ای که برا رسیدن بهش زود بود رو بهم ندادی
خیلی بیشتر از اینهاست اما الان دیگه فرصت ندارم
شمام بنویسید
فعلا خدانگهدار