(۰۳ مهر ۱۳۹۵ ۰۳:۳۷ ق.ظ)SepidehP نوشته شده توسط: بستگی داره شما به چی بگید مشکل!.. واقعا یه بحث طولانی و تخصصی جامعه شناسانه و روانشناسانه اینجا باید مطرح بشه تا مشخص بشه که آیا مثلا همین کم شدن پایبندی به خونواده، زیادشدن طلاق و... نسبت به گذشته، از نتایج رواج پیدا کردن این پوشش باز نیست؟؟؟
مشکل بزرگتر از اینکه شمای نوعی به خاطر طرز فکر خودتون که درستیش اثبات نشده آزادیهای بقیه رو سلب کنید؟ آزادی پوشش ۵۰ سال پیش هم در این مملکت وجود داشت ولی اتفاقاً شیب طلاق در دو سال ۱۳۶۰ و ۱۳۷۰ به طور محسوس بیشتر شده. ۵۰ سال پیش پایبندی به خانواده بیشتر بود یا الان؟
(۰۳ مهر ۱۳۹۵ ۰۳:۳۷ ق.ظ)SepidehP نوشته شده توسط: من درست متوجه نشدم واکنش یعنی چی!.. واکنش به چی غریزی هست یا نیست؟؟... اینکه مثلا من درباره پوشش چه نظری دارم به محیط و خونواده م بستگی داره؟؟؟...
یک حالتی هست که من با پوشش افراد اطرافم راحت هستم، حداقل پوششی که الان در جامعه وجود داره، از چادر تا مانتوی جلو باز. حالت دوم این هست که چادر یا مانتوی باز رو قبول ندارم ولی کاری هم کارشون ندارم چون این حق رو برای خودم قائل نیستم. حالت سوم این هست که نتونم پوشش غیردلخواه رو تحمل کنم و با لفظ آنچنانی خطاب کنم. این میشه واکنش.
واکنش به بعضی چیزها غریضی هست. مثلاً به طور غریضی دوست داریم همه با ما هم نظر باشند، چه در ایران متولد شده باشید چه آمریکا. اما پوشش غریضی نیست. اگر شما در جای دیگه متولد شده بودید، یا چند مدت به یک کشور خارجی سفر کنید در اون صورت در مقابل چیز جزئی مثل پوشش این طوری جبهه نمیگیرید، پس غریضی نیست.
بله قطعاً طرز تفکر افراد در مورد این گونه مسائل جزئی به خانواده و محیطش بستگی داره، همانطور که گفتم اگر مثلاً در فلان شهر کوچک که اسمش رو میدونم ولی نمیگم بزرگ شده بودید که به غیرچادریها به چشم ... نگاه میکنند الان شعاع دیدتون به مراتب کوچکتر بود، یا بالعکس از کوچکی اگر دائم در سفر بودید و با رسوم ملتهای گوناگون آشنا میشدید متوجه میشدید گیر دادن به پوشش و آزادیهای جزئی مثل اون مثل دوچرخهسواری چه چیز مسخرهای در قرن ۲۱ هست. الان شما احتمالاً با مثال دومی موافق هستید (که البته جفتِ این "آزادیهای بدیهی" ممنوع هست) و خواهید گفت که این دو تا از جنس هم نیستند و میشه با دومی کنار اومد، ولی من میگم این دو تا از جنس هم هستند فقط اهمیت سیاسی دومی کمتر بوده و لذا پروپاگاندای کمتری پشتش صورت گرفته و الا الان در مورد نقش دوچرخهسواری بانوان در افزایش نرخ اعتیاد هم مقاله مینوشتند و اینکه چطور از شر این مسأله راحت بشیم تا زندگی بهتری داشته باشیم و همین نفرتی که در نگاه بعضیها به افراد با پوشش غیردلخواهِ اونا هست، همین تنفر رو نسبت به این مورد هم داشتند.
(۰۳ مهر ۱۳۹۵ ۰۳:۳۷ ق.ظ)SepidehP نوشته شده توسط: زندگی در همه حال جریان داره...چه مشکلی وجود داشته باشه چه نداشته باشه!... واضحه که داریم درباره این صحبت می کنیم که چه شرایطی باید باشه تا زندگی بهتری داشته باشیم.
بالا هم عرض کردم شما نمیتونید چیزی که اثبات نشده رو به صورت قانون الزامآور بیارید و روی هشتاد میلیون جمعیت یک کشور اجرا کنید. من هم متقابلاً میتونم ادعا کنم که دلیل افزایش نرخ طلاق، از کار گریختن، اعتیاد و ... به خاطر بستنِ آزادیهای سابقی بوده که الان وجود نداره، در نتیجه این گیردادنها باعث سرخورده شدن قشر جوان و عدم امکان شناخت درست دختر و پسر از هم و متعاقباً طلاق و افسردگی و ... شده. قبل از اینکه یک ادعا ثابت نشده، نباید حقیقت مسلم فرضش کرد.
(۰۳ مهر ۱۳۹۵ ۰۳:۳۷ ق.ظ)SepidehP نوشته شده توسط: آزادی در چه چیزی فطریه؟؟؟... در انتخاب پوشش بدون توجه به زندگی جمعی و بایدها و نبایدهاش؟؟؟
آزادیهایی که امتحان خودشون رو پس دادند فطری هست. البته قطعاً اگر من هم ۴۰ سال مثلاً پوشیدن پیراهن سفید رو تابو کنم و بعدش بخوام آزاد کنم، طومارها در مورد بایدها و نبایدهای پوشین پیراهن سفید خواهند نوشت ولی کافی هست به همین گذشتهی نزدیک و البته حالِ بعضی از قومیتها نگاه کنیم و یه کم هم با خودمون رو راست باشیم که راستی فلانی این بایدها و نبایدها قبلاً پس کجا بودند که الان نفس کشیدنمون هم بهش شرطی شده.
دیدن این ویدئو هم خالی از لطف نیست (در رابطه با اینکه یک تفکری که پشتوانهی منطقی نداره چطور به راحتی میتونه شایع بشه).
۱۴۲۰۶۴۶۰_۲۹۴۹۹۴۷۴۰۸۷۸۶۸۰_۱۴۱۲۷۵۱۹۱۵_n.zip |
|
اندازه فایل: ۸/۴۷ MB |