(۲۹ تیر ۱۳۹۳ ۰۹:۰۳ ب.ظ)نازین نوشته شده توسط: ممنون بابت مطلب ولی چیز جالبی نبود !برام سواله این نجابت یعنی چی که بعضیا دار ن بعضیا ندارن؟بنظر من نجابت وقتی مشخص می شه که شوهرپول شام شبو نداشته باشه و زنش به کسی نگه.نجابت یعنی زن آدم بره بیمارستان تو رختشویی کار کنه ولی اجازه نده بخاطر بی پولی از هر نامردی متلک بشنوه.نجابت به خیلی چیزا می گن !اینکه شوهرت باهات یک روز قهر شد حلقتو درنیاری بندازی گوشه اتاق و منتظر یکی دیگه باشی.اینکه شوهرت بخاطر قرض و ...افتاد زندان همه جا ،داد و هوار راه نندازی و به مردم نگی وای دارم از بدبختی میمیرم.نجابت یعنی با روزای بدبختی شوهر خودمونو وفق بدیم نه اینکه آبروی شوهرو بخاطر بی پولی ببریم.نجابت یعنی وقتی شوهرت معتاده به جاطلاق کاری کنی شوهرت به راه خودش برگرده...نجابت یک دختر یعنی.............تنها چادر به سر کردنو سر به زیر بودن نجابت نیست.(نظرات شخصی من)
البته، به نظر من هم اینها مصداقهایی از نجابت هستند. حالا من همهی همسران شهدا رو نمیشناسم که بخوام درباره نجابتشون نظر بدم، ولی حداقل درباره چند نفر میتونم بگم مثلا همین همسر عزیز شهید یاسینی یا همسر عزیز شهید دوران.
مثلا همسر شهید دوران در شرایطی که پایگاه بوشهر جای ناامنی برای زندگی شده بود و شهید دوران ایشون رو فرستاده بودند شیراز تا پیش خانوادهشون باشند ایشون با خواهش و درخواست از همسرشون میخواستند که برگردند پایگاه، همون جور که شهید دوران از انجام هیچ عملیاتی نترسیدند و همیشه جز آمادهترین افراد برای پرواز بودند همسرشون خواستند با همهی ناامنیهای پایگاه در کنارشون باشند و خیلی مصداقهای دیگه رو که با خوندن کتابشون، که این کتاب هم خوندنش کار حداکثر دوساعته
، میتونید ببینید.
بازم میگم من درباره همه نظر نمیدم چون از همه خبر ندارم ولی با همین تعریف نجابت هم، نجیب زیاد داریم
این رو وقتی فهمیدم که حدودا پنج سال قبل یکی از دوستانم چند سری کتاب داشت که خاطرات زندگی شهدا از زبان همسرانشون بود سری "و اینک شوکران" "نیمهی پنهان" "آسمان" و.... بهم گفت بیا تو که دست به کتاب خوندنت خوبه بیا این بار اینها رو بخون، خدا خیرش بده چیزهایی تو اون کتابها خوندم که مو به تن آدم سیخ میشه و اینهایی که ما از نجابت گفتیم در برابر اون واقعیتهایی که من خوندم اگه کمتر نباشه برابر خواهد بود
راستی امروز سالگرد شهید دورانه، روزی که هواپیماشون رو به هتل محل برگزاری اجلاس عدم تعهد در بغداد زدند تا ادعاهای صدام لعنت الله علیه برای امنیت بغداد مثل طبل تو خالی بشه. هواپیما رو کوبیدند در حالی که ماموریتشون رو انجام داده بودند و با آتش سوزی هواپیما میتونستند جونشون رو نجات بدن و از هواپیما خارج بشن ولی این کار رو نکردند و قهرمانانه تا انتها جنگیدند، روحشون شاد