زمان کنونی: ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳, ۱۲:۴۰ ق.ظ مهمان گرامی به انجمن مانشت خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات انجمن می‌توانید عضو شوید.
گزینه‌های شما (ورودثبت نام)

چرا درس میخونیم ؟ ( انگیزمون چیه؟)

ارسال: #۹۱
۲۹ تیر ۱۳۹۲, ۰۱:۰۰ ق.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۹ تیر ۱۳۹۲ ۰۱:۱۵ ق.ظ، توسط mohsen f.)
RE: چرا درس میخونیم ؟ ( انگیزمون چیه؟)
(۲۹ تیر ۱۳۹۲ ۱۲:۳۵ ق.ظ)k_111 نوشته شده توسط:  شما هم شدی مثل این رسانه میلی
هرچی رو که به نفعته میاری نشون میدی هر چی رو که نه سانسور میکنی

من صحبتای چندتا از دوستانی که دانشجوی کارشناسی ارشد هستن یا مدرک ارشد رو گرفتن اینجا آوردم.
قبلا هم عرض کردم ..
اونایی که اول راه هستن خیلی بیشتر امیدوارن...( مثال بارز : خودم)
ولی من حرفای کسایی که این راه رو رفتن و تجربه کردن رو به حرفای بقیه ترجیح میدم چون بنظرم به واقعیت نزدیک تره.

(۲۹ تیر ۱۳۹۲ ۱۲:۴۵ ق.ظ)crevice نوشته شده توسط:  سلام به مانشت.
شاید ماها درست جوانب رو بررسی نمیکنیم.
نمیخوام وارد کلیشه بشم اما اکثرا می خونن واسه ی فرار!
فرار از سربازی
فرار از کار
فرار از زندگی!
فرار از گرانی!
فرار از ازدواج
و در نهایت فرار از حقیقت!!
اما هستند افرادی که علم رو می خوان بخاطر علمش، ولی کم هستند اینطور افرادی! حتی افرادی که توی مراکز تحقیقاتی هم کار می کنند شاید نمی تونند ۱۰۰% ادعای اینکه فقط دنبال علم بودند رو داشته باشند. خدا بیامرزه دکتر حسابی رو که یکی از اون افراد بودش.
اما منم اصلا این حالت رو توصیه نمیکنم به هر حال منطق فازی همیشه خوب جواب می ده! پس بهتره رادیکال نباشیم توی این قضایا چه از این سو و چه از آن سو! هر چند که خودم هستم!!
می دونید همه ی تقصیر ها گردن من و شمای نوعی نیست! شاید ۱۰% این اتفاق دست عوام بوده است توی کشور ما.
شما تصور کنین پیرمردی که در شمال حصیر بافی میکنه رو شاید نان شبش رو هم به سختی در میارورد؛ اما واقعا الان اگر او با همین شغل در آمریکا حصیرهاشو می فروخت و اونجا زندگی میکرد هنوز همین وضع رو داشت؟!!مطمئنا شرایط متفاوتی در انتظارش بود.
دوستمون حرف قشنگی زدن در رابطه ی بین انگیزه و هدف آینده ی فرد، که به عینه هر دوتاشو خودم تجربه کردم!
من ترم ۱ و ۲ ارشدم رو با انگیزه ی رفتن به دنبال اشتغال و گذران زندگی با ارشد و یا خواندن دکتری در ایران به سر کردم اما در حالت اول که هیچ انگیزه و زمانهایی هم که تو استیت دوم بودم کمی آرام تر از قبل اما باز بی انگیزه بودم!
چرا، چون که آینده مو جلو چشمم {شاید با کمی بد بینی} می دیدم! دانشجوهای دکترایی که هنوز پس ۱ سال موضوع ندارند! و پس از آن جایی جز دانشگاههای شهرستانها با حقوق های معلوم الحال در انتظارم نیست و اگه میخواستم با ارشد و رفتن به دنبال کار فکر کنم، محاسباتم توی deadlock قرار میگرفت و راهی جز بیخیال شدنش نداشتم!
اما از وقتی که وضع بعضی از دوستامو دیدم در خارج از کشور{امریکا و کانادا} امیدم به فاند و اپلی شد و خودم هم هنوز باورم نمیشه که چی شد که از اون زمان توی ۱ ماه، شاید از کل ۱ سال اول ارشدم بیشتر کار کردم، آن هم بدون هیچ فشار وتکلیفی از سوی استادم!!!
ببینید نمیخوام شعار بدم ولی توی آمریکا ۳۰۰۰ دانشگاه وجود داره و کار و صنعتی که نیازی به تعریف نداره، هر وقت یکی کارشناسی میخونه و میبینه که میتونه حقوق خوبی داشته باشه و علاقه ای به تحقیقات اینا نداشته باشه خب مشخصه که ادامه تحصیل نمیده و فقط و فقط ریسرچرها هستن که ادامه میدن!
خب مشخصه فردی که اونجا مشتاقه میره دنبال علم و میبینه آیندشو! به عنوان مثال واسه یه دکترای کامپیوتر بین ۸۰۰۰۰ تا ۱۰۰۰۰۰ دلار در سال حقوق در نظر گرفته میشه با توجه سابقه. در اونجا تا جایی که شنیدم حتی واسه ایرانی ها که شرایط حساس و امنیتی مد نظر قرار میگیره بدون مشکل چندانی کار مورد نظرت رو میتونی انتخاب کنی و نه اینکه پیدا کنی!!!
امیدواری به جوشاندن شیر در پیاله ی سوراخ کمی سخت است!

یه نکته ی مهمی وجود داره و اونم اینه که زندگی همیشه سختی های خودشو داره
حتی اگه امریکا یا کانادا زندگی کنید فک نکنید همه چی شیک و مجلسی و رمانتیک باشه..

واسه کسایی که اینجا راحت زندگی میکنن خیلی فرق چندانی نداره..فوقش یکم زندگیشون شیک تر میشه.
واسه کسایی هم که اینجا به سختی زندگی میکنن خیلی سخته که بخوان برن اون طرف چون حتی اگه فاند هم بگیرن نیاز به یه پشتیبان مالی دارن که از اینجا حمایتشون کنه..

یه نکته ی مهم دیگه
درامد اون طرف خیلی بالا هست ولی مالیاتشون خیلی زیاده ...گاهی وقتا به نصف حقوق میرسه!

اگه میخواین برین اون طرف خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی انگیزه و هدف محکمی داشته باشید
تاکید میکنم خیلی خیلی محکم
چون اگه هدفتون سطحی باشه بعد از چند وقت بخاطر دوری از مملکت و دوست و آشنا خسته میشین و شرایطتون به مراتب سخت تر از ترم ۱ یا ۲ ارشدتون میشه.

"این حرفا تجربه ی دوستانی بود که رفتن اون طرف و یا قصد رفتن دارن"
۳
۰
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: mojistar69 , sir_ams , ana_12345 , crevice , r.jafari
ارسال: #۹۲
۲۹ تیر ۱۳۹۲, ۰۳:۲۶ ق.ظ
چرا درس میخونیم ؟ ( انگیزمون چیه؟)
تو زندگی ۲ تیپ آدم هستن. یه عده دنبال لذت ها هستن. صبح از خواب پا میشن و میگن خب امروز چیکار کنم که لذت ببرم! برم گردش، برم دنبال یه تجربه ی جنسی جدید یا برم یه کم خرید کنم... اونا از این مسئله غافلن که با تجربه کردن لذت های مقطعی گوناگون نمیشه به آرامش رسید و یا شاد بود. این تیپ آدما از ذات واقعی زندگی غافل هستن. رنــــــــــــــــج!
چیزی که دسته ی دوم بهش واقف هستن. این عده افراد باور دارن که بر خلاف لذت، این رنج هست که تو زندگی ماهیت واقعی داره. لذت یه حس زودگذره ولی رنج چیزیه که هست و واقعیه. این دسته ی دوم سعی میکنن طوری زندگی کنن که کمترین رنج رو متحمل بشن و در نتیجه آرامش داشته باشن و شاد باشن. منظورم از رنج، نه خستگی حاصل از تلاش و کاره بلکه رنج هایی مثه فقر، جهل، مریضی، بیکاری و پوچی و ...
---------------
در حقیقت کسی که بهترین روزای زندگیش رو میشینه گوشه ی یه اتاق و درس میخونه دنبال اینه که اندوخته ای جمع کنه که در ادامه زندگی کمتر دچار اون رنــج ها بشه. بتونه تو زندگی حاشیه ی امن تری از پول بابا، یا سرمایه خود اندوخته داشته باشه. بتونه با تبدیل شدن به یه انسان آگاه کمتر تو زندگیش دچار لغزش بشه. بتونه شغلی داشته باشه که به واسطه ی تخصص هایی که داره حاشیه ی امنیتی براش داشته باشه و اینطور نباشه که وابسته به حضور یا عدم حضور فلانی در قدرت باشه. بتونه از خلاقیت و استعدادش بهتر استفاده کنه.
اما گاهی برعکس میشه. ادامه تحصیلی که قرار بود روزی مایه ی آرامش فرد بشه تبدیل به یه عذاب میشه براش. چون دیگه علاقه ای نیست. شغلی نیست. حاشیه ی امنی نیست. جیب مبارک خالیست! یا تبدیل به یه عادت میشه. مثه اونایی که میگن تو فامیل ما زیر ارشد اصلا مد نیس و منم میخونم که از قافله عقب نمونده باشم.
اینطوری نیست که که کسی که درس میخونه فقط دنبال پول باشه ولی اینطوری هم نیست که یه دانشجوی مهندسی فقط بخواد علم محض کسب کنه. اون پرسمن بدبخت وقتی داشت n صفحه کتاب مینوشت هدفش این بود که یه چیزایی به من شما یاد بده تا واسطه ی اون بتونیم به عنوان یه مهندس کار کنیم نه این که بیایم اینا رو تحت عنوان علم با هزار زحمت یاد بگیریم و بعد بریم تولیدی پوشاک بزنیم یا حتما استاد دانشگاه بشیم و این درسای شکار دایناسور رو به نسل های بعدی منتقل کنیم ...!(از این لحاظ به شدت مخالف کساییم که فکر میکنن باید یه مدرک مهندسی برای پرستیژش گرفت و یه شغل جدا و بیربط هم بیرون برای خود داشت)
---------------------------
خودمون رو گول نزنیم. اگه هدف ما از ادامه تحصیل کسب علمه ... واقعا فکر میکنید محیط آکادمیک، اونم تو جایی مثه ایران جای مناسبی برای کسب علم هست. اگه علم و آگاهی میخوای، برو کتاب های هاوکینگ رو بخون تا مغزت سوت بکشه. اگه علم واقعی میخوای برو انیشتین بخون، فروید بخون، راسل بخون! تا به چنان شناختی از جهان برسی که مغزت جوش بیاد و بفهمی که هر چیزی که تا امروز فکر میکردی کشک بوده. واقعا کی میاد پرسمن یا رانکوهی بخونه تا علم و آگاهیش بیشتر بشه. این حرفا بیشتر به یه شوخی میونه!! اصلا من یه انتقاد جدی به خودمون دارم. ما تحصیل کرده ها بیشترمون آدمای یک بعدی هستیم که تو فلان شاخه ی فلان رشته استادیم ولی علم و سواد عمومیون با بقال سرکوچه فرقی نداره و شاید نرخ مطالعمون حتی از آدمای عادی هم کمتر باشه.

من با حرفای فرداد بزرگوار موافقم که درس میخونیم تا بتونیم به سطحی از شعور برسیم تا از این داشته ها + نوآوری بتونیم استفاده کنیم و گوش شیطون کر پول هم در بیاریم.
حالا از اینجا به بعد مخاطبم خودم هستم! اگه یه روزی دیدی رشته ی مهندسی شکار دایناسور تو دنیای امروزی که نه دایناسوری هست و نه کسی دایناسور شکار میکنه استفاده ای نداره نمیدونم چه اصراری داری که حتما باید تو همچین رشته ای ارشد بخونی. اگه صرفا بحث اینه که ارشد بگیرم پس چرا مهندسی نرم افزار یا شبکه! حداقل برم ارشد ادبیاتی، هنری، موسیقی، فلسفه ای، اخترفیزیکی بگیرم که حداقل یا علاقمه یا توزندگی روزمرم به دردم میخوره. اگه من ارشد ادبیات باشم حداقل میتونم یه متن رو درست حسابی بنویسم یا از یه شعری سر در بیارم یا اگه فلسفه بگیرم میتونم تو یه جمعی ۲ کلوم حرف حساب بزنم ولی وقتی ارشد شبکه گرفتم و شدم تحویل دار بانک، کی محاسبات الگوریتم ospf قراره تو زندگی من بدردم بخوره!؟ مگر اینکه واقعا تو جامعه ی من بخش صنعت پتانسیل جذب من نوعی رو داشته باشه!
----------------------
تو کشورایی که استراتژی دیمی رو در کشورداری بکار نمیبرن بخش صنعتشون با آکادمی در ارتباطه. مثلا بخش صنعت میگه من فلان چالش رو دارم. بعد اون چالش رو به عنوان تز به دانشجو میدن. بعد یکی دیگه میاد آنتی تز اون رو مطرح میکنه. و دانشجوی بعدی سنتز ۲ تای قبلی رو میده و به این ترتیب علم پیشرفت میکنه و موازی اون صنعت هم جلو میره. ولی اینجا میگن فلانی برای پروژه پایانیت برو اون کوه بیستون رو از اونجا بکن بیار اینجا! وقتی میگی آخه بابا وسه ی چی؟ میگن فکر کردی شوخیه؟ اینجا امیرکبیره و دانشجو برای مدرک گرفتن باید پدرش دربیاد.
----------------------
شرمنده که طولانی شد ولی به شدت دلم پر بود و یه جورایی حرفای که سالها بود دل درد میدادن بهم اینجا بالا آوردم و جاهایی هم تند رفتم که به بزرگی خودتون ببخشین. قطعا کسایی که بینش کافی دارن و اهدافشون مشخصه، ادامه تحصیل براشون بسیار مفید خواهد بود و امیدوارم منم بتونم از اونا باشم.
لپ کلام قصه ای که نوشتم اینه: کسی که یه رشته ی مهندسی میخونه -اصولا- هدفش اینه که تخصصی به دست بیاره و با اون تخصص وارد بازار کار بشه یا بتونه با سوادش قسمتی از علم مهندسی و در نتیجه صنعت مربوطه رو بهبود بده و پول دربیاره (نیازی هم به شعر و حدیث گفتن نیس) شاید دانشجوی ادبیات بیاد دانشگاه که در آینده برای خودش شعر بگه ولی دانشجوی مهندسی باید مغر خر خورده باشه که همینطوری برا عشق خودش درس بخونه و بعد آموخته هاش رو نگه داره و بعد ۴ الی ۶ سال درس خوندن در رشته ای بره کار بی ربط بکنه.
۸
۰
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: silver_0255 , sanazgoli , mohsen f , aamitis , Engineer , A.iman , سجاد۶۷ , TaRiaNa , cs03 , zahra 67 , mosadatta , mahyamk , fatima.sr68
ارسال: #۹۳
۲۹ تیر ۱۳۹۲, ۰۸:۲۶ ق.ظ
چرا درس میخونیم ؟ ( انگیزمون چیه؟)
من یه استادی داشتم همیشه بهمون میگفت وارد هر رشته و گرایشی میشید سعی کنید در اون رشته بهترین و تاپ ترین باشید...
اگه میخواید شلغم کار!! بشید سعی کنید ماهر ترین شلغم کار بشید!! Big Grin اینطوری هم براتون کار هست و هم درامد خوبی درمیارید.
یکی از فامیلاشون رو واسمون مثال میزد که کتابداری قبول شده بود و همه پیش خودشون فکر میکردن این دیگه بدبخت شده و هیچ آینده ای نداره اما استادم میگفت این آدم انقدر به این رشته علاقه داشته که نه تنها تونست یه سازمان خیلی توپ کار پیدا کنه بلکه خیلی هم درآمدش بالا و عالی بوده (فکر کنید کتابداری!!!)
فقط چون خیلی علاقه داشته و با همه وجودش درس رو خونده و یاد گرفته و سعی کرده پیادش کنه...
قبول دارید وضع ما بچه های مهندسی از بروبکس ریاضی اللخصوص ریاضی محض بهتره؟؟
یه استاد دیفرانسیل داشتم به معنای واقعی کلمه موفق بود (و بازم به معنای واقعی کلمه پولدار)
فقط هم از راه علم ریاضی پول درمیاورد...
خودش واسمون تعریف میکرد میگفت یکی از دوستاش ریاضی کاربردی خونده و رئیس دانشکده ریاضی یکی از دانشگاه های تهرانه (دقیق یادم نیست کدوم دانشگاه)، میگفت شهرداری به این آقا و تیمش پیشنهاد ۵ میلیارد!! تومنی برای بهینه سازی فلان پروژه داده!! اما اینا قبول نکردن و گفتن این مبلغ واسه ما کمه، افت داره!!!!
اینا هم تو کارشون ماهر شدن. هی نیومدن آیه یاس بخونن که کار نیست و فلان...
با علاقه خوندن و سعی کردن پیادش کنن...
استاد شبکه ی من میگفت دوستش فقط و فقط یه زبان C بلده وبس. اما اساسی و ماهرانه (از اونایی که تو مشهد تکن) میگفت ماهی ۱۶ تومن داره در میاره (رو هوا کد مینویسه بس که ماهره)
...
۳
۴
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: k_111 , Engineer , سجاد۶۷ , cs03 , atti joon , Lover Of Science , پروفسور
ارسال: #۹۴
۲۹ تیر ۱۳۹۲, ۱۰:۵۴ ق.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۳۰ تیر ۱۳۹۲ ۱۰:۰۵ ق.ظ، توسط silver_0255.)
RE: چرا درس میخونیم ؟ ( انگیزمون چیه؟)
(۲۹ تیر ۱۳۹۲ ۰۳:۲۶ ق.ظ)abbas91 نوشته شده توسط:  در حقیقت کسی که بهترین روزای زندگیش رو میشینه گوشه ی یه اتاق و درس میخونه دنبال اینه که اندوخته ای جمع کنه که در ادامه زندگی کمتر دچار اون رنــج ها بشه. بتونه تو زندگی حاشیه ی امن تری از پول بابا، یا سرمایه خود اندوخته داشته باشه. بتونه با تبدیل شدن به یه انسان آگاه کمتر تو زندگیش دچار لغزش بشه. بتونه شغلی داشته باشه که به واسطه ی تخصص هایی که داره حاشیه ی امنیتی براش داشته باشه و اینطور نباشه که وابسته به حضور یا عدم حضور فلانی در قدرت باشه. بتونه از خلاقیت و استعدادش بهتر استفاده کنه.
اما گاهی برعکس میشه. ادامه تحصیلی که قرار بود روزی مایه ی آرامش فرد بشه تبدیل به یه عذاب میشه براش. چون دیگه علاقه ای نیست. شغلی نیست. حاشیه ی امنی نیست. جیب مبارک خالیست! یا تبدیل به یه عادت میشه. مثه اونایی که میگن تو فامیل ما زیر ارشد اصلا مد نیس و منم میخونم که از قافله عقب نمونده باشم.
اینطوری نیست که که کسی که درس میخونه فقط دنبال پول باشه ولی اینطوری هم نیست که یه دانشجوی مهندسی فقط بخواد علم محض کسب کنه. اون پرسمن بدبخت وقتی داشت n صفحه کتاب مینوشت هدفش این بود که یه چیزایی به من شما یاد بده تا واسطه ی اون بتونیم به عنوان یه مهندس کار کنیم نه این که بیایم اینا رو تحت عنوان علم با هزار زحمت یاد بگیریم و بعد بریم تولیدی پوشاک بزنیم یا حتما استاد دانشگاه بشیم و این درسای شکار دایناسور رو به نسل های بعدی منتقل کنیم ...!(از این لحاظ به شدت مخالف کساییم که فکر میکنن باید یه مدرک مهندسی برای پرستیژش گرفت و یه شغل جدا و بیربط هم بیرون برای خود داشت)
خدا خیرت بده حرف دل منو زدی.
اونایی که میگن از درس خوندن (منظور دانشگاه رفتن و مدرک گرفتن)صرفا دنبال علاقشون هستن و پول واسشون مهم نیست به نظر من دارن شعار میدن امیدوارم اون دوستان در اینده نزدیک هم روی این تفکرشون بمونن.
من فکر کنم تو ویس دکتر حقیقت شنیدم که می گفت موقع انتخاب رشته بسیاری از این علاقه ها هم بر اساس اینده شغلی شکل می گیره.
پس چطوره میشه پول و اینده شغلی و علم از هم جدا میشن.

(۲۹ تیر ۱۳۹۲ ۰۳:۲۶ ق.ظ)abbas91 نوشته شده توسط:  خودمون رو گول نزنیم. اگه هدف ما از ادامه تحصیل کسب علمه ... واقعا فکر میکنید محیط آکادمیک، اونم تو جایی مثه ایران جای مناسبی برای کسب علم هست. اگه علم و آگاهی میخوای، برو کتاب های هاوکینگ رو بخون تا مغزت سوت بکشه. اگه علم واقعی میخوای برو انیشتین بخون، فروید بخون، راسل بخون! تا به چنان شناختی از جهان برسی که مغزت جوش بیاد و بفهمی که هر چیزی که تا امروز فکر میکردی کشک بوده. واقعا کی میاد پرسمن یا رانکوهی بخونه تا علم و آگاهیش بیشتر بشه. این حرفا بیشتر به یه شوخی میونه!! اصلا من یه انتقاد جدی به خودمون دارم. ما تحصیل کرده ها بیشترمون آدمای یک بعدی هستیم که تو فلان شاخه ی فلان رشته استادیم ولی علم و سواد عمومیون با بقال سرکوچه فرقی نداره و شاید نرخ مطالعمون حتی از آدمای عادی هم کمتر باشه.
با این حرفتون هم شدیدا موافقم
به نظرم منم اون علمی که حضرت علی براش اون همه دلیل اورد که از ثروت بهتره فکر نکنم اینی باشه ما دنبالشیم.
۱
۰
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: abbas91 , mohsen f
ارسال: #۹۵
۲۹ تیر ۱۳۹۲, ۰۶:۰۰ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۹ تیر ۱۳۹۲ ۰۶:۰۲ ب.ظ، توسط crevice.)
RE: چرا درس میخونیم ؟ ( انگیزمون چیه؟)
(۲۹ تیر ۱۳۹۲ ۰۱:۰۰ ق.ظ)mohsen f نوشته شده توسط:  یه نکته ی مهمی وجود داره و اونم اینه که زندگی همیشه سختی های خودشو داره
حتی اگه امریکا یا کانادا زندگی کنید فک نکنید همه چی شیک و مجلسی و رمانتیک باشه..
واسه کسایی که اینجا راحت زندگی میکنن خیلی فرق چندانی نداره..فوقش یکم زندگیشون شیک تر میشه.
واسه کسایی هم که اینجا به سختی زندگی میکنن خیلی سخته که بخوان برن اون طرف چون حتی اگه فاند هم بگیرن نیاز به یه پشتیبان مالی دارن که از اینجا حمایتشون کنه..
یه نکته ی مهم دیگه
درامد اون طرف خیلی بالا هست ولی مالیاتشون خیلی زیاده ...گاهی وقتا به نصف حقوق میرسه!
اگه میخواین برین اون طرف خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی انگیزه و هدف محکمی داشته باشید
تاکید میکنم خیلی خیلی محکم
چون اگه هدفتون سطحی باشه بعد از چند وقت بخاطر دوری از مملکت و دوست و آشنا خسته میشین و شرایطتون به مراتب سخت تر از ترم ۱ یا ۲ ارشدتون میشه.
"این حرفا تجربه ی دوستانی بود که رفتن اون طرف و یا قصد رفتن دارن"
مرسی از کامنتتون. درسته سختی های زیادی داره اونجا. شاید بعضی وقتها که جوانب رو بخوای در نظر بگیری ۷ خوان که هیچی به ۷۰ خوان میرسه،حالا از زمان اپلی و قبل از اون بگیر تا ادمیت شدن و تحصیل و زندگی در اونجا.
در مورد مالیات ها.مالیات ها زیاده هزینه های بیمه و اینا زیاده اما در ازاش واقعا بهتون سرویس داده میشه، نه مثل پارکبانهای اینجا که معلوم نیست ۱۰۰۰ تومن رو باید بخاطر آسفالتای داغون بدی یا واسه پارکینگهای ساخته نشده!!!
بهر حال باید اراده قوی باشه و هدف قوی تر! امیدوارم که هرکی میخواد بره هدفش و ارادش قوی باشه تا به بازی باخت-باخت نرسه!
۰
۰
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۹۶
۲۹ تیر ۱۳۹۲, ۰۶:۰۱ ب.ظ
چرا درس میخونیم ؟ ( انگیزمون چیه؟)
هدف من برای درس خوندن فرار از ایرانه ولی من تصمیم گرفتم بعد از اتمام فوق و به احتمال زیاد دکتری به دنبال فرصت هایی که در خارج از کشور بهش میگن پست دکتری ریسرچر باشم و بکنم ازین خرابات برم من دوست دارم برم یه جایی که از علمی که بدست اوردم بتونم یه چیز جدیدی به علم اضافه کنم من از استادی و تدریس اصلا خوشم نمیاد اونم این شیوه که تو ایرانه استاد یه جزوه که سی سال پیش نوشته میگیره دستش و یه سری مطالب تکراری رو مثل ضبط صوت هر سال در پی سال بعدی تکرار میکنن و اصلا هم به فکر به روز کردن علم و کاربردی کردن دانششون نیستن علت اینکه هدفمو گذاشتم بعد از دکتری رفتن اینه که اولا شغل های تحقیقاتی که در خارج از کشور هستن اکثرا به مدرک دکتری نیاز دارن بعدشم این که اوضاع مالیه من الان این قدر خرابه همین الان الان دانشگاه هاروارد یه فاند کامل بهم بده من حتی تواناییشو ندارم بلیط و خرج و مخارج سفر به خارج اش کشورو جور کنم البته حین دوره دکتری هم صددر صد دنبال فرصت های مطالعاتی میرم چون تا اونجا که شنیدم هزینه فرصت مطالعاتی حتی هزینه بلیط هواپیما و رفت و برگشتتونم یا وزات علوم یا دانشگاه مقصد هست در کل من اصلا اینجا اینده ای نمیینم اگر شماها هم هدفتون موندن تو ایرانه به نظر من گرفتن فوق با نگرفتنش انچنان توفیری نمیکنه مگر اینکه شما هم بخواین به جرگه استادی و تدریس تو دانشگاه چمیدونم پیام نور علی اباد کتول بپردازین با ساعتی دو زار در امد که به از تمام شدن ترم میزارن کف دستت
۵
۲
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: x86 , ana_12345
ارسال: #۹۷
۲۹ تیر ۱۳۹۲, ۰۶:۲۷ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۹ تیر ۱۳۹۲ ۰۶:۲۹ ب.ظ، توسط crevice.)
RE: چرا درس میخونیم ؟ ( انگیزمون چیه؟)
(۲۹ تیر ۱۳۹۲ ۰۶:۰۱ ب.ظ)kevin نوشته شده توسط:  هدف من برای درس خوندن ... ولی من تصمیم گرفتم بعد از اتمام فوق و به احتمال زیاد دکتری به دنبال فرصت هایی که در خارج از کشور بهش میگن پست دکتری ریسرچر باشم و برم
دوست عزیز اگر واقعا قصدتون رفتنه. رفتن بعد از گرفتن دکتری بسیار سخت تر از رفتن برای تحصیل است!
اینکه شما بخواید موقعیت شغلی پیدا کنید با مدرک دکترای داخل و سیتیزن نبودنتون رفتنتونو تقریبا غیر ممکن میکنه مگر اینکه پول گنده ای اون زمان داشته باشید و یا یکی با حسابی با عددهای طویل بتونه استتاعت(غلط نوشتمBig Grin) مالی تونو اثبات کنه!
در نهایت بهتره شما ارشدتونو توی یکی از دانشگاهای خوب کشور عزیزمون بخونید و رزومه خوبی(معدل،پیپر) بدست بیارید و مدرک زبان تافل و gre تون رو هم تا اون زمان تثبیت کنید و یکی دو سال بعد از ارشد هم کار کنید همین جا تا از لحاظ مالی یه پشتوانه واسه کارای اپلی داشته باشید و در نهایت با یک فاند خوب که می تونه کلیه مخارجتونو تامین کنه حتی ایشالا نوید یه پس اندازم واستون داشته باشه ادمیت بشید.
۰
۰
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: TaRiaNa , kevin , mohsen f , ana_12345
ارسال: #۹۸
۲۹ تیر ۱۳۹۲, ۰۸:۱۹ ب.ظ
RE: چرا درس میخونیم ؟ ( انگیزمون چیه؟)
(۲۹ تیر ۱۳۹۲ ۰۶:۲۷ ب.ظ)crevice نوشته شده توسط:  
(29 تیر ۱۳۹۲ ۰۶:۰۱ ب.ظ)kevin نوشته شده توسط:  هدف من برای درس خوندن ... ولی من تصمیم گرفتم بعد از اتمام فوق و به احتمال زیاد دکتری به دنبال فرصت هایی که در خارج از کشور بهش میگن پست دکتری ریسرچر باشم و برم
دوست عزیز اگر واقعا قصدتون رفتنه. رفتن بعد از گرفتن دکتری بسیار سخت تر از رفتن برای تحصیل است!
اینکه شما بخواید موقعیت شغلی پیدا کنید با مدرک دکترای داخل و سیتیزن نبودنتون رفتنتونو تقریبا غیر ممکن میکنه مگر اینکه پول گنده ای اون زمان داشته باشید و یا یکی با حسابی با عددهای طویل بتونه استتاعت(غلط نوشتمBig Grin) مالی تونو اثبات کنه!
در نهایت بهتره شما ارشدتونو توی یکی از دانشگاهای خوب کشور عزیزمون بخونید و رزومه خوبی(معدل،پیپر) بدست بیارید و مدرک زبان تافل و gre تون رو هم تا اون زمان تثبیت کنید و یکی دو سال بعد از ارشد هم کار کنید همین جا تا از لحاظ مالی یه پشتوانه واسه کارای اپلی داشته باشید و در نهایت با یک فاند خوب که می تونه کلیه مخارجتونو تامین کنه حتی ایشالا نوید یه پس اندازم واستون داشته باشه ادمیت بشید.
البته من هدفم دوره هایی مثل این دوره
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
هست که کاملا دوره های پژوهشی هست و به اشتباه در ایران به این دوره ها فوق دکتری گفته میشه در حالی که مدرک دانشگاهی نیست این دوره ها و یه موقعیت شغلی هست و یکی از اشنایان هم با دکتری فیزیک تو سوید در حال حاضر در یکی از این موقعیت ها مشغوله و ضمانت بانکی و چیز خاصی هم ازش نمیخواستن و به زبان رک رو راست بگم ایشون هم اس و پاس بودن!!!!!و به من توصیه کرد دکترا رو ایران بگیرم میگفت دکتری دانشگاه های شناخته شده ایران و براشون اعتبار قایل هستن
۱
۰
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: x86 , crevice
ارسال: #۹۹
۲۹ تیر ۱۳۹۲, ۰۹:۳۲ ب.ظ
RE: چرا درس میخونیم ؟ ( انگیزمون چیه؟)
(۲۹ تیر ۱۳۹۲ ۰۸:۲۶ ق.ظ)mhd3 نوشته شده توسط:  استاد شبکه ی من میگفت دوستش فقط و فقط یه زبان C بلده وبس. اما اساسی و ماهرانه (از اونایی که تو مشهد تکن) میگفت ماهی ۱۶ تومن داره در میاره (رو هوا کد مینویسه بس که ماهره)
...

مگه ما داریم درس میخونیم که کد بزنیم ؟ کد را یک فرد دیپلمه یا حتی کسی که سیکل داره هم میتونه بزنه (من خودم آشنا دارم حالا درآمدش رو نمیدونم ولی میدونم که رئیس یه شرکت تولید برنامه های حسابداری و انبارداریه)، البته امروزه بیشتر افراد لیسانسه هم کد میزنن ، ولی به نظرم اگه این افراد که خود من هم جزو اونا هستیم چهار سال قبل از اینکه لیسانس بگیریم به آخر کارمون فکر میکردیم و میدونستیم که قراره آخرش با لیسانسمون کد بزنیم عمرا درس میخوندیم ، به خدا من درس نمیخوندم (میرفتم کد نویسی یاد میگرفتم و به قول دوستمون تو یه زبانی حرفه ای میشدم و الان باز به قول دوستمون ماهی ۱۰-۱۲ تومن میذاشتم تو جیبم).... حالا همین اتفاق داره تو مقطع کارشناسی ارشد بیوفته! اصلا کی گفته که کسی که ارشد میگیره قراره کد بنویسه، آقا جون مادرتون اگه میخوایید کد بنویسید درس نخونید برید دو سال کد نویسی یاد بگیرید ، تو ارشد کد نویسی یادتون نمیدن، والا یاد نمیدن ، بلا یاد نمیدن، اگه یاد میدن یکی بیاد بگه یاد میدن . مثال کد نوشتن مثال استفاده از برنامه ی کاربردی هست . در واقع یه عده کد میزنن تا یه برنامه های کاربردی مثل فوتوشاپو بسازن و ملت بیان ازش استفاده کنن. یه عده هم میان یه برنامه های کاربردی برای خود برنامه نویس ها درست کنن یا خود این برنامه های کاربردی مثل فوتوشاپ رو تحلیل و طراحی میکنن (قطعا الگوریتم های فوتوشاپ یا طراحی و ساخت کامپیالر رو یه فرد دیپلمه که چه عرض کنم لیسانسه و ارشده هم نمیتونن انجام بدن شاید بتونن کدشو بنویسن ولی تحلیلش یه چی دیگست ، خودتون هم میدونید اگه الگوریتم مساله مشخص باشه پیاده سازی اون به هر زبانی زمان خیلی کمی میبره) . هیچ تاحالا فکر کردید که اینهمه ابزار چطوری ساخته شدن و رسیدن به دست ما؟ شما همین ویندوز سرور رو نگاه کنید ، یقینا یه فرد دیپلم یا کسی که سیکل داره خیلی راحت میتونه DHCP یا DNS سرور رو کانفیگ کنه ولی عمرا بتونه درک کنه چی داره در پشت پرده ی این سرویس ها میگذره و عمرا بتونه با سالها تلاش یه همچین سرویس هایی بسازه (حتی اگه خدای کد نویسی هم باشه) . حالا در این جور مواقع حتی اونهایی که ارشد دارن هم کم میارن و شاید نتونن خوب درک کنن که این سرویس ها چطور کار میکنن (البته درکش یه طرف ، خلق اولیه ی این سرویس ها یه طرف، طراحی و پیاده سازی هم یه طرف) افرادی که دکترا دارن میشه گفت میتونن به صورت تئوری توضیح بدن که این سرویس ها دقیقا چطور دارن کار میکنن و با کمی وقت میتونن عین این سرویس هارو درست کنن . ولی همین آقایون دکتر هم شاید نتونن یه ایده ای برای ساخت یه همچین سرویس هایی بدن، در اینجاست که پای دکترای تخصصی به میون میاد ، وقتی یکی دکترای تخصصی میگیره با کمی تلاش و کمک دوستانش میتونه ایده ای (مقاله ای) بده که آخرش بشه سرویس DHCP یا ... . اینهمه پروتکل از کجا اومدن ؟ چهارتا آدم دیپلمه یا لیسانسه حتما اونا رو ساختن (قرارداد کردن؟) این همه ابزار های تحلیل و طراحی از کجا اومدن؟ نکنه شرکت Adobe الگوریتم هاشو داده دو تا آدمی که دیپلم یا لیسانس دارن نوشتن؟ نکنه کار تحلیل و طراحی ویندزو پای چهار تا آدم کد نویسه ؟ بابا یه نگاهی به SQL Server بندازیبد ببینید چطور داره کار میکنه ، مثال ساده ترش رو بگم همین بحث نرمال سازی که ۱NF و ۲NF و ۳NF و ... کار یه آدم دیپلمه بوده ؟ کار یه آدم کد نویس بوده ؟ یا کار دکتر Edgar F. Codd بوده ؟ بابا یه نگاهی به برندگان جایزه ی تورینگ (Turing Award) بندازید ببنید کیا این جایزه ها رو گرفت ، آخه واسه چی سطح رشته ی ما رو به کد نویسی محدود میکنید ؟همیشه بهمون گفتن اگه ۱۰۰ دقیقه برای نوشتن برنامه وقت داشته باشیم باید ۹۰ دقیقش رو برای تحلیل و طراحی بذاریم ۱۰ دقیقه برای کد نویسی ، کتاب مهندسی نرم افزار "پرس من" رو یه نگاه که بندازید متوجه میشید که از ۲۳-۲۴ فصل فقط یکی دو فصلش به تولید کد مربوط میشه بقیش در مورد تحلیل و طراحیه، این روزها دیگه کدها خود به خود generate میشن . ده خط کد مینویسی (تو #F) ولی نمیدونی که توی پس زمینه این ده خط میشه ۱۰ هزار خط (یه سرچی بزنید نمونش این همه فریم ورکی هست که هر یکی دو سال شاهد یه نمونه ی جدیدش هستیم qt . .net . jquery. winrt) . من مطمئن هستم که این کارا از پس آدمای دیپلمه و لیسانسه و ارشده بر نمیاد . باید دکترا و دکترای تخصصی داشته باشی و چندین سال مطالعه کنی تا یه همچین کارایی انجام بدی. حرف زیاده، موفق باشید
۲
۰
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: mohsen f , ana_12345 , silver_0255 , salkhordeh , mosadatta , momonia , salty_co , mahyamk
ارسال: #۱۰۰
۲۹ تیر ۱۳۹۲, ۰۹:۴۸ ب.ظ
RE: چرا درس میخونیم ؟ ( انگیزمون چیه؟)
(۲۹ تیر ۱۳۹۲ ۰۸:۱۹ ب.ظ)kevin نوشته شده توسط:  البته من هدفم دوره هایی مثل این دوره
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
هست که کاملا دوره های پژوهشی هست و به اشتباه در ایران به این دوره ها فوق دکتری گفته میشه در حالی که مدرک دانشگاهی نیست این دوره ها و یه موقعیت شغلی هست و یکی از اشنایان هم با دکتری فیزیک تو سوید در حال حاضر در یکی از این موقعیت ها مشغوله و ضمانت بانکی و چیز خاصی هم ازش نمیخواستن و به زبان رک رو راست بگم ایشون هم اس و پاس بودن!!!!!و به من توصیه کرد دکترا رو ایران بگیرم میگفت دکتری دانشگاه های شناخته شده ایران و براشون اعتبار قایل هستن

بیشترین بودجه واسه این دوره ها به رشته های علوم پایه اختصاص داده میشه...
واسه رشته ها مهندسی اپلای کردن تو این دوره ها به مراتب سخت تره...
۰
۰
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۱۰۱
۲۹ تیر ۱۳۹۲, ۱۰:۰۳ ب.ظ
RE: چرا درس میخونیم ؟ ( انگیزمون چیه؟)
ای بابا ... چقدر این تاپیک کش و قوس پیدا کرده Undecided اونم با پاسخ های آنچنانی !

یه نگاه بندازین حجم پاسخ ها رو نگاه کنین ، هر کدومش چقدر طولانیه Confused

اصلا من انگیزه پیدا کردم بابا بی خیال ... کی حوصله داره اینقد پاسخ رو بخونه ؟ بریم درسمونو بخونیم بهتره ها . از من به شما نصیحت
.
.
.
اصلا مگه این ضرب المثلو نشنیدین : تا نباشد چیزکی، مردم نگویند چیز ها
با استناد به همین یک ضرب المثل ما نتیجه می گیریم که باید درس بخونیم چونکه تا حالا دقیقا ۱۰۱ پاسخ قبل از من چیزها گفتن ، پس حتما یه چیزکی وجود داره Smile
۱
۴
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: ana_12345
ارسال: #۱۰۲
۲۹ تیر ۱۳۹۲, ۱۱:۳۶ ب.ظ
چرا درس میخونیم ؟ ( انگیزمون چیه؟)
همین ادم هایی که مثال زدین درامدهای میلیونی با دیپلم و زیر دیپلم دارن بنده نمونه های عینیشون رو دیدم که با اینکه از نظر مالی بسیار دارا هستن همیشه یه احساس کمبودی در مقابل ادم های تحصیل کرده میکنن و خیلی ازین افراد رو من دیدم که بعضا در سنین بالا دوباره رفتن سراغ ادامه تحصیل دادن یعنی میخوام بگم تحصیلات عالیه یه چیزی به ادم میده که حتی گنج قارونم داشته باشی اون چیزو بدست نمیاری یکی از اشناها که یکی از همین افراده علی رغم اینکه فرش فروشی داره و یک رستوران و چندین ملک و املاک تو بهترین نقطه تهران تازه توی سن۴۷ سالگی رفته وارد دانشگاه پیام نور شده و میخواد لیسانس بگیره دیپلمشم همین پارسال رفت گرفت .مطمینا یه خلایی تو وجودش حس میکرده که توی این سن و سال و دوباره رفته دنبال درس .
۳
۰
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: simorghsimorgh , k_111
ارسال: #۱۰۳
۳۰ تیر ۱۳۹۲, ۱۰:۰۱ ق.ظ
RE: چرا درس میخونیم ؟ ( انگیزمون چیه؟)
(۲۸ تیر ۱۳۹۲ ۱۱:۲۸ ب.ظ)cs03 نوشته شده توسط:  قبل از اینکه این تایپیک باز بشه این موضوع ذهنم رو به شدت مشغول کرده بود. بعد تصمیم گرفتم برم دنبال علایقم نه اینکه به ادامه تحصیل علاقه نداشته باشم. اتفاقا کسب علم رو خیلی دوست دارم. ولی وقتی ندونم چی از ادامه تحصیلم میخوام چ فایده ای داره! تصمیم گرفتم یه مدتی از فکر ارشد بیام بیرون دنبال علاقه زیادی که به برنامه نویسی دارم برم. وارد بازار کار بشم و اصن ببینم جامعه از من چی میخواد حداقل چیزایی که تو کارشناسی یاد گرفتم رو تقویت کنم و بتونم ازش استفاده کنم. ببینم چ خبره تو دنیا. چیکار باید بکنم که کشورم مث خیلی از کشور های دیگه پیشرفت کنه. وقتی احساس کردم که به کارشناسی ارشد نیاز دارم و به یه دید کلی رسیدم اونوقت با انرژی تمام میرم دنبال ادامه تحصیلم.

کارتون درسته حتما دنبالش برید
آدم وقتی یه چیز داشته باشه ندونه چرا داره فقط کلافش میکنه ازاون همه انرژی و وقتی که صرف کرده اما اگه چیزی داشته باشه که بدونه چرا داره نه تنها دلش نمیسوزه بلکه بهش انگیزه میده برای رسیدن به آرزوهای دیگش

من یه دوست دارم خیلی ناراحت وداغونه میگه اون چیزی که باید باشم نیستم ۴سال درس خوند مهندس مدرکی شد(مثل خیلی از ماها)و این احساس رو داره که مثل یک ویترین میمونه......................................و به شدت ناراحت و متاسفه بابت سوادی که نداره

You can't reach any skills without hardworking
Maybe you fall
You shouldn't give up
You should stand
and
Try again and again...
۱
۱
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: cs03 , mohsen f
ارسال: #۱۰۴
۳۰ تیر ۱۳۹۲, ۱۰:۱۹ ق.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۳۰ تیر ۱۳۹۲ ۱۰:۳۳ ق.ظ، توسط mhd3.)
RE: چرا درس میخونیم ؟ ( انگیزمون چیه؟)
(۲۹ تیر ۱۳۹۲ ۰۹:۳۲ ب.ظ)arcsin نوشته شده توسط:  
(29 تیر ۱۳۹۲ ۰۸:۲۶ ق.ظ)mhd3 نوشته شده توسط:  استاد شبکه ی من میگفت دوستش فقط و فقط یه زبان C بلده وبس. اما اساسی و ماهرانه (از اونایی که تو مشهد تکن) میگفت ماهی ۱۶ تومن داره در میاره (رو هوا کد مینویسه بس که ماهره)
...

مگه ما داریم درس میخونیم که کد بزنیم ؟ کد را یک فرد دیپلمه یا حتی کسی که سیکل داره هم میتونه بزنه
.
.
.
من مطمئن هستم که این کارا از پس آدمای دیپلمه و لیسانسه و ارشده بر نمیاد . باید دکترا و دکترای تخصصی داشته باشی و چندین سال مطالعه کنی تا یه همچین کارایی انجام بدی. حرف زیاده، موفق باشید

شما حالتون خوبه؟؟
چرا انقدر عصبانی شُدید، مگه من چی گفتم؟؟ من کی ارزش رشتمون رو آوردم پایین؟؟ کی گفتم برید کد بنویسید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
شما کامل متن من رو خوندید یا فقط خط آخر رو خوندید؟؟
من کی گفتم لیسانس باشید و به کد نویسی اکتفا کنید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
من تو متنم مگه یه جایی نگفتم طرف دکترای ریاضی کاربردی داره ولی پیشنهاد ۵ میلیاردی داره؟؟
من عمدا دکترای ریاضی رو مثال زدم که بگم واسه ریاضی ها (که همه میگیم واسشون کار نیست و باید در نهایت معلم یا استاد بشن) یک همچین کاری هست،
ما اگه عمیق و اساسی و با علاقه (نه فقط با هدف گرفتن یک مدرک) بخونیم تا دکترا، واسه ما هم از این کارا پیدا میشه...
حالا به قول شما واسه بروبچه های کامپیوتر به یه شکل دیگه...
من مگه یه قسمتی از حرفم نگفتم استادم فقط و فقط از راه علم ریاضی داره چه پولی درمیاره؟؟
چون تلاش میکنه علمش رو در دنیای واقعی پیاده کنه و مدام مقاله ی علمی در زمینه ریاضیات کاربردی میده...
منظور من رو اصلا اصلا اصلا متوجه نشدید...
بچه ها اومدن اینجا نوشتن درس میخونیم آخر ماهی ۷۰۰ تومن میدن، کار نیست باید پارتی داشته باشی و ...
من تمام حرفم این بود که با همه وجود درس بخونیم و سعی کنیم پیادش کنیم...
ببینیم چطور میشه تو دنیای واقعی این درسا رو پیاده سازی کرد...
من همه ی حرفم این بود.
اگر هم دوست استادم رو مثال زدم نه واسه اینکه ارزش کسی رو پایین بیارم یا بگم کد نویسی خوبه یابد!! صرفا واسه این بود که بگم واسه آدم علاقه مند و تَک کار که هست هیچ، خیلی هم درآمد خوبی دارند...
این حق همه است که وقتی این همه درس میخونن بخوان درامد خوبی هم داشته باشن.
من خواستم بگم میشه از علم هم به پول رسید...

البته من اون قسمت از حرفای شما رو که تهاجمی نیست کاملا قبول دارم.
۰
۰
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۱۰۵
۳۰ تیر ۱۳۹۲, ۰۵:۰۵ ب.ظ
چرا درس میخونیم ؟ ( انگیزمون چیه؟)
راستش من با همین مهندسی داشتم کار می کردم خیلیم راضی بودم...
ولی چون به تدریس خیلی علاقه دارم و می خوام استاد بشم (اساتیدم خیلی می گن که تو به درد تدریس می خوری)
باید ارشد رو بگیرم که بتونم درس بدم...
شاید به نظر شما انگیزه کافی نباشه اما من علاقه دارم...
برای خوم کافیه

نه اینکه تو نمی دونی ولی این درد بی رحمه
یه چیزایی رو تو دنیا فقط یک مرد می فهمه
تمام روز می خندم تمام شب یکی دیگم
من از حالم به این مردم دروغای بدی می گم

روزبه بمانی
۱
۲
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: simorghsimorgh , Engineer


موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  تفاوت classification algorithm و regression algorithm چیه؟ sajadg ۶ ۹,۳۰۶ ۱۵ خرداد ۱۴۰۰ ۰۱:۴۳ ب.ظ
آخرین ارسال: cyruskingsolomon
  چرا یادگیری برنامه نویسی ؟ elecomco ۰ ۲,۲۸۸ ۰۲ خرداد ۱۳۹۹ ۰۲:۵۷ ب.ظ
آخرین ارسال: elecomco
  فرق site.ir/forum با forum.site.ir چیه ؟ simorghsimorgh ۵ ۵,۵۲۵ ۱۴ بهمن ۱۳۹۸ ۰۱:۴۸ ب.ظ
آخرین ارسال: unipaper
  چرا اعتقادات مذهبی کمرنگ شده؟ m_sardaari ۱۶ ۱۴,۹۱۵ ۰۳ بهمن ۱۳۹۸ ۰۱:۱۲ ق.ظ
آخرین ارسال: saad
  چرا سایت آمازون موفق است؟ mefarhad ۱ ۲۳ ۲۳ آبان ۱۳۹۸ ۰۱:۰۷ ب.ظ
آخرین ارسال: xiaomi
  بهترین کتاب یا پکیج آموزشی برای یادگیری فن ترجمه انگلیسی چیه؟ saeid4x ۷ ۷,۴۸۶ ۰۶ آبان ۱۳۹۸ ۰۲:۵۶ ق.ظ
آخرین ارسال: marvelous
  در حال حاضر بهترین منبع برای هوش مصنوعی چیه؟ Mehdi.Sarf ۴ ۷,۲۰۰ ۱۳ مرداد ۱۳۹۸ ۰۲:۳۴ ق.ظ
آخرین ارسال: marvelous
  مزایای مهندسی کامپیوتر نسبت به برق چیه؟ Iron Maiden ۱۵ ۱۶,۳۶۲ ۰۸ بهمن ۱۳۹۷ ۰۴:۰۴ ب.ظ
آخرین ارسال: mohii12
Question به نظر شما منبع درس سیستم عامل برای آزمون دکتری چیه؟ z1393 ۹ ۸,۰۵۲ ۱۷ بهمن ۱۳۹۶ ۰۵:۳۷ ب.ظ
آخرین ارسال: salam5
  چرا رأس تنها، عضو ماکسیمال هست؟ پشتکار ۱ ۲,۳۱۳ ۱۰ دى ۱۳۹۶ ۰۷:۳۱ ب.ظ
آخرین ارسال: msour44

پرش به انجمن:

Can I see some ID?

به خاطر سپاری رمز Cancel

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. رمزت رو فراموش کردی؟ اینجا به یادت میاریم! close

رمزت رو فراموش کردی؟

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. close