زمان کنونی: ۰۸ اردیبهشت ۱۴۰۳, ۰۸:۱۸ ب.ظ مهمان گرامی به انجمن مانشت خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات انجمن می‌توانید عضو شوید.
گزینه‌های شما (ورودثبت نام)

لبخند بزن

ارسال:
۱۷ فروردین ۱۳۹۲, ۱۰:۰۹ ق.ظ
لبخند بزن
بسیاری از مردم کتاب "شاهزاده کوچولو " اثر اگزوپری " را می شناسند. اما شاید همه ندانند که او خلبان جنگی بود و با نازیها جنگید وکشته شد . قبل از شروع جنگ جهانی دوم اگزوپری در اسپانیا با دیکتاتوری فرانکو می جنگید . او تجربه های حیرت آور خود را در مجموعه ا ی به نام لبخند گرد آوری کرده است . در یکی از خاطراتش می نویسد که او را اسیر کردند و به زندان انداختند او که از روی رفتارهای خشونت آمیز نگهبانها حدس زده بود که روز بعد اعدامش خواهند کرد مینویسد :" مطمئن بودم که مرا اعدام خواهند کرد به همین دلیل بشدت نگران بودم . جیبهایم را گشتم تا شاید سیگاری پیدا کنم که از زیر دست آنها که حسابی لباسهایم را گشته بودند در رفته باشد یکی پیدا کردم وبا دست های لرزان آن را به لبهایم گذاشتم ولی کبریت نداشتم . از میان نرده ها به زندانبانم نگاه کردم . او حتی نگاهی هم به من نینداخت درست مانند یک مجسمه آنجا ایستاده بود . فریاد زدم "هی رفیق کبریت داری؟ " به من نگاه کرد شانه هایش را بالا انداخت وبه طرفم آمد . نزدیک تر که آمد و کبریتش را روشن کرد بی اختیار نگاهش به نگاه من دوخته شد .لبخند زدم ونمی دانم چرا؟ شاید از شدت اضطراب، شاید به خاطر این که خیلی به او نزدیک بودم و نمی توانستم لبخند نزنم . در هر حال لبخند زدم وانگار نوری فاصله بین دلهای ما را پر کرد میدانستم که او به هیچ وجه چنین چیزی را نمیخواهد ....ولی گرمای لبخند من از میله ها گذشت وبه او رسید و روی لبهای او هم لبخند شکفت . سیگارم را روشن کرد ولی نرفت و همانجا ایستاد مستقیم در چشمهایم نگاه کرد و لبخند زد من حالا با علم به اینکه او نه یک نگهبان زندان که یک انسان است به او لبخند زدم نگاه او حال و هوای دیگری پیدا کرده بود .
پرسید: " بچه داری؟ " با دستهای لرزان کیف پولم را بیرون آوردم وعکس اعضای خانواده ام را به او نشان دادم وگفتم :" اره ایناهاش " او هم عکس بچه هایش را به من نشان داد ودرباره نقشه ها و آرزوهایی که برای آنها داشت برایم صحبت کرد. اشک به چشمهایم هجوم آورد . گفتم که می ترسم دیگر هرگز خانواده ام را نبینم.. دیگر نبینم که بچه هایم چطور بزرگ می شوند . چشم های او هم پر از اشک شدند. ناگهان بی آنکه که حرفی بزند . قفل در سلول مرا باز کرد ومرا بیرون برد. بعد هم مرا بیرون زندان و جاده پشتی آن که به شهر منتهی می شد هدایت کرد نزدیک شهر که رسیدیم تنهایم گذاشت و برگشت بی آنکه کلمه ای حرف بزند.

یک لبخند زندگی مرا نجات داد
بله لبخند بدون برنامه ریزی بدون حسابگری لبخندی طبیعی زیباترین پل ارتباطی آدم هاست ما لایه هایی را برای حفاظت از خود می سازیم . لایه مدارج علمی و مدارک دانشگاهی ، لایه موقعیت شغلی واین که دوست داریم ما را آن گونه ببینند که نیستیم . زیر همه این لایه ها من حقیقی وارزشمند نهفته است. من ترسی ندارم از این که آن را روح بنامم من ایمان دارم که روح های انسان ها است که با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند و این روح ها با یکدیگر هیچ خصومتی ندارد. متاسفانه روح ما در زیر لایه هایی ساخته و پرداخته خود ما که در ساخته شدنشان دقت هولناکی هم به خرج می دهیم ما از یکدیگر جدا می سازند و بین ما فاصله هایی را پدید می آورند وسبب تنهایی و انزوای ما می شوند."
داستان اگزوپری داستان لحظه جادویی پیوند دو روح است آدمی به هنگام عاشق شدن ونگاه کردن به یک نوزاد این پیوند روحانی را احساس می کند. وقتی کودکی را می بینیم چرا لبخند می زنیم؟ چون انسان را پیش روی خود می بینیم که هیچ یک از لایه هایی را که نام بردیم روی من طبیعی خود نکشیده است و با هم وجود خود و بی هیچ شائبه ای به ما لبخند می زند و آن روح کودکانه درون ماست که در واقع به لبخند او پاسخ می دهد.

پس بیا ما هم لبخند بزنیم مانشتی
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: مورتن , Mänu , selma , mehdi.m2 , nina69 , diligent , banafshe , nasrolah , tehran_it_93 , fateme_asra
ارسال:
۱۷ فروردین ۱۳۹۲, ۱۰:۲۵ ق.ظ
لبخند بزن
فقط به خاطر اینکه لبخند از لب کسی در سراسر روز جدا نمیشود به معنای این نیست که زندگی او بی عیب و نقص است. ان لبخند نشانه ای است از امید و استقامت..
با هم بخندیم به هم نخندیم
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Mänu , tehran_it_93


موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
Smile ۱۰ مدل آدم نخاله که به نفع خودتان است قیدشان را بزنید! αɾια ۱۷ ۹,۵۸۶ ۰۷ اردیبهشت ۱۳۹۹ ۱۲:۲۳ ب.ظ
آخرین ارسال: sarasadati
  میخوام خدمات کامپیوتری بزنم... maryam... ۹ ۱۰,۸۵۱ ۲۵ دى ۱۳۹۸ ۱۱:۳۶ ق.ظ
آخرین ارسال: packationmachinery
  دامنه دایره لغات خود را تخمین بزنید good-wishes ۶۵ ۳۳,۴۱۸ ۱۶ آبان ۱۳۹۵ ۰۶:۱۳ ب.ظ
آخرین ارسال: Happiness.72
  سوالات کنکور سراسری سال ۱۳۹۶ رو حدس بزن edward71 ۵ ۳,۲۶۷ ۰۲ آبان ۱۳۹۵ ۰۶:۲۵ ب.ظ
آخرین ارسال: signal_micro
  علوم کامپیوتر شریف - بزنیم یا نه؟ saba6000 ۲۶ ۱۸,۰۳۷ ۳۰ خرداد ۱۳۹۵ ۱۲:۵۵ ق.ظ
آخرین ارسال: karosaha
  علوم کامپیوتر امیر کبیر رو زودتر بزنیم یا دانشگاه تهرانو .لطفاً نظر بدین saba6000 ۱ ۱,۰۵۴ ۲۹ خرداد ۱۳۹۵ ۰۷:۴۶ ب.ظ
آخرین ارسال: RezaTaheri
  چند درصد بزنیم قبول می شویم؟با چه امتیازی؟ omid93 ۲۲ ۱۵,۱۵۱ ۱۳ فروردین ۱۳۹۵ ۱۲:۵۹ ب.ظ
آخرین ارسال: pk19000
  کابل های USB-C تولید شده برای One Plus 2 میتوانند در هنگام شارژ به دستگاه آسیب بزنند sargonco ۰ ۱,۴۶۸ ۰۱ آذر ۱۳۹۴ ۰۲:۵۵ ب.ظ
آخرین ارسال: sargonco
  روزانه زاهدان خیییییلی دوره کاش نزده بودم.میخام تکمیل ظرفیت پیام نور شهرخودمو بزنم maryamghahramani ۴ ۳,۷۶۵ ۱۳ شهریور ۱۳۹۴ ۰۴:۲۰ ب.ظ
آخرین ارسال: salam az ma
  بیاید واسه ایتی تربیت مدرس اعتراض بزنیمممممم navid68888 ۷۴ ۳۰,۱۰۳ ۰۳ خرداد ۱۳۹۴ ۰۹:۰۲ ب.ظ
آخرین ارسال: pe.esf

پرش به انجمن:

Can I see some ID?

به خاطر سپاری رمز Cancel

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. رمزت رو فراموش کردی؟ اینجا به یادت میاریم! close

رمزت رو فراموش کردی؟

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. close