با خودش گفت حالا که دیر شده! اول یه تفریحی بکنیم بعد بریم سر درس خوندن. این شد که بلیت سفر به آنتالیای ترکیه خرید!! حتماً می دونید آنتالیا چه خبره!!
( تا منصرفش نکردین از سفر، سوار هواپیماش می کنم و می فرستمش!!
)خلاصه بلیت رو گرفت و رفت فرودگاه امام خمینی سوار هواپیمای توپولوف شد به سمت ترکیه و آنتالیای جنایتکار!
خوشبختانه سلامت هواپیماش نشست روی زمین!!
الان توی هتل داره قدم می زنه!!( حالا اگه می تونید باز برگردونیدش به راه راست!) چند تا کشیده به خودش زد نکنه توی خواب باشه!! اما توی خواب هم نبود. کاملاً آگاه و بیدار بود. یه نگاه به سمت دریا کرد دید که ...