(۲۴ اسفند ۱۳۹۰ ۰۱:۴۵ ب.ظ)esisonic نوشته شده توسط: خدایی دلم اینو خیلی وقته می خواست بگه...یکم طولانیه ولی آدم تمام پاکی کودکیش براش زنده میشه ...خداییش ته متنه:
یاد بچگیم افتادم
بابای من دبیر فیزیکه
یادمه کوچولو که بودم شبا میرفتیم تو حیاط و به آسمان نگاه میکردیم و من ازش درباره ستاره ها سوال میکردم
یه سوالم این بود:
من: بابایی مگه بارون خیس نیست؟؟؟؟؟
بابام: چرا بارون خیسه
من: پس چرا وقتی بارون میباره، خورشید خاموش نمیشه بیفته رو سر ما؟؟؟؟
بابام: چون خورشید از ابرهایی که بارون دارن بالاتره
راستی امروز هم یه آدمک الکی خندون میذارم
برام دعا کنین