زمان کنونی: ۰۶ اردیبهشت ۱۴۰۴, ۰۷:۲۷ ق.ظ مهمان گرامی به انجمن مانشت خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات انجمن می‌توانید عضو شوید.
گزینه‌های شما (ورودثبت نام)

هرچه می خواهد دل تنگت بگو...

ارسال: #۲۱۱۶
۱۹ آذر ۱۳۹۰, ۰۱:۰۵ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۹ آذر ۱۳۹۰ ۰۹:۰۴ ب.ظ، توسط انرژی مثبت.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۳)...
خوب مثل این که خانم مسافر کوچولو اشنا خارج از کشور دارن و فکر کنم امریکا باشن که نصف کره زمین می شه بچه‌ها کسایی که می خوان برن بیاید خانم مسافر کوچولو می تونند واستون پارتی بازی کنند Tongue

خوشبختی به نظرم در رضایت از خودمونه اگه خواهر و برادرتون این جوری از خودشون راضیند خوبه البته همیشه دوری سخته ولی دنیا تا بوده همین بوده ان شالله که بزودی ببینیدشون Smile

عشق صیدیست که تیرت به خطا هم برود/لذتش کنج دلت تا به ابد خواهد ماند
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: mosaferkuchulu
ارسال: #۲۱۱۷
۱۹ آذر ۱۳۹۰, ۰۱:۳۰ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۳)...
بچه‌ها دوس ندارن متحول شن!
منم ۴ رو حذفش کردم با اجازتون!
موفق باشید

أَینَ الطّالِبُ بِدَمِ المَقتولِ بِکَربَلاء...
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۲۱۱۸
۱۹ آذر ۱۳۹۰, ۰۲:۲۳ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۹ آذر ۱۳۹۰ ۰۲:۲۴ ب.ظ، توسط mosaferkuchulu.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۳)...
(۱۹ آذر ۱۳۹۰ ۰۱:۰۵ ب.ظ)انرژی مثبت نوشته شده توسط:  خوب مثل این که خانم مسافر کوچولو اشنا خارج از کشور دارن و فکر کنم امریکا باشن که نصف کره زمین می شه بچه‌ها کسایی که می خوان برن بیاید خانم مصافر کوچولو پارتی بازی کنند Tongue

این مصافر کوچولو نوشتنتون منو کشته!!Big GrinBig GrinBig GrinBig Grin

سپیده که سربزند در این بیشه زار خزان زده شاید گلی بروید شبیه آنچه در بهار بوئیدیم
پس به نام زندگی هرگز مگو هرگز.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۲۱۱۹
۱۹ آذر ۱۳۹۰, ۰۸:۵۷ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۳)...
(۱۹ آذر ۱۳۹۰ ۰۴:۱۵ ب.ظ)Potential نوشته شده توسط:  مسافر کوچولو جان ... دقیقا درست میگید .... من وخواهرم ۱۸ سال با هم تو یه خونه زندگی کردیم ولی شاید روی هم رفته ۱۰ دقیقه با هم حرف نزدیمBig Grin چون یا اون امتحان داشته یا ما ... یا اون کنکور داشته یا ما !

تازه الآن میبینم ... که چقدر موفق بوده من نمیدونستم ... e این یعنی با ما بوده و نمیدونستیم کیه !!!

تازه الآن شناختمشBig Grin

من می شناسمشون و هر دوشون از تمام دنیا بهم نزدیک ترن!واسه همین تحمل دوریشون بعضی وقتا خیلی سخت می شه!خیلی!!Confused

سپیده که سربزند در این بیشه زار خزان زده شاید گلی بروید شبیه آنچه در بهار بوئیدیم
پس به نام زندگی هرگز مگو هرگز.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۲۱۲۰
۱۹ آذر ۱۳۹۰, ۱۰:۰۳ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۳)...
(۱۹ آذر ۱۳۹۰ ۱۱:۵۶ ق.ظ)mosaferkuchulu نوشته شده توسط:  اصلا نمی دونم این درس خوندن چه صیغه ای بود تو مملکت ما باب شد!
لیسانس...فوق ...دکترا...
ای خداااااااااا من نمی خوام همه‌ی عزیزام تو بهترین لحظه های عمرمون تو لحظه هایی که باید با هم باشیم ازم دور باشن چون درس دارن...
کی گفته ادم باید تا ۳۰ سالگی درس بخونه؟؟؟
کی گفته ادم باید درسب خونه تا خوشبخت شه؟زمان می گذره و ما حتی حالا که می تونیم دور هم باشیم نیستیم چون درس بینمون فاصله انداخته...فاصله ای به اندازه‌ی یک کشور... و به اندازه‌ی نصف کره‌ی زمین....

این حرفها رو من دوران لیسانس می زدم...
وقتی همه در خواب ناز بودند و من تا صبح باید می نشستم برای امتحان نظریه...
روزهای عید قربان و غدیر که صدای جیغ بچه‌ها تو محوطه خوابگاه می یومد و من تو کتابخونه درگیر پروژه‌ی سیستم عامل....
وقتی ترم بهمن تموم شده بود و کل دانشجوها رفته بودند تعطیلات تابستونی و من مونده بودم و یک خوابگاه خالی و یک اتاق تنهایی و ارائه‌ی پروژه‌ی نرم افزار....

۸ سال به خاطر درس از خانوادم دور بودم....
داغ دلم رو تازه کردیSad

زندگی ، همیشه فریاد زدن نیست ...، بلکه صدای آرامی است که در انتهای روز می گوید: فردا دوباره تلاش خواهم کرد.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: mosaferkuchulu
ارسال: #۲۱۲۱
۱۹ آذر ۱۳۹۰, ۱۱:۳۸ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۹ آذر ۱۳۹۰ ۱۱:۳۸ ب.ظ، توسط sasanlive.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۳)...
آهنگ زمـستـــون


مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.

پــرواز را به خاطـر بسپـار پـرنده مردنـی اسـت.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: mosaferkuchulu
ارسال: #۲۱۲۲
۲۰ آذر ۱۳۹۰, ۰۱:۴۹ ق.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۳)...
(۲۰ آذر ۱۳۹۰ ۰۱:۱۶ ق.ظ)asgharian نوشته شده توسط:  
(19 آذر ۱۳۹۰ ۱۰:۰۳ ب.ظ)Maryam-X نوشته شده توسط:  
(19 آذر ۱۳۹۰ ۱۱:۵۶ ق.ظ)mosaferkuchulu نوشته شده توسط:  اصلا نمی دونم این درس خوندن چه صیغه ای بود تو مملکت ما باب شد!
لیسانس...فوق ...دکترا...
ای خداااااااااا من نمی خوام همه‌ی عزیزام تو بهترین لحظه های عمرمون تو لحظه هایی که باید با هم باشیم ازم دور باشن چون درس دارن...
کی گفته ادم باید تا ۳۰ سالگی درس بخونه؟؟؟
کی گفته ادم باید درسب خونه تا خوشبخت شه؟زمان می گذره و ما حتی حالا که می تونیم دور هم باشیم نیستیم چون درس بینمون فاصله انداخته...فاصله ای به اندازه‌ی یک کشور... و به اندازه‌ی نصف کره‌ی زمین....

این حرفها رو من دوران لیسانس می زدم...
وقتی همه در خواب ناز بودند و من تا صبح باید می نشستم برای امتحان نظریه...
روزهای عید قربان و غدیر که صدای جیغ بچه‌ها تو محوطه خوابگاه می یومد و من تو کتابخونه درگیر پروژه‌ی سیستم عامل....
وقتی ترم بهمن تموم شده بود و کل دانشجوها رفته بودند تعطیلات تابستونی و من مونده بودم و یک خوابگاه خالی و یک اتاق تنهایی و ارائه‌ی پروژه‌ی نرم افزار....

۸ سال به خاطر درس از خانوادم دور بودم....
داغ دلم رو تازه کردیSad
نکته اخلاقی که از این حرف میشود گرفت
۱- زیاد درس نخونید تا ۱۶ ترمه یا ۸ساله بشین
۲- هیج چیز رو بر خواب ناز ترجیح ندین - قابل توجه خانم بچه مثبت
۳- درس خوندن میشه داغ دلتون پس درس نخونید تا داغ نبینید

این حرفا چیه‌، توروخدا دیگه این حرفارو نزنید‌، شما یک مسیر انتخاب کردین که باید همه چیزشو بجون بخرین، درس سخته ولی پایان هر سختی راحتی هست‌، یکی پول داره و اونو سرمایه گذاری میکنه تا بعدا ازش بهره ببره، یکی دنبال علمه‌، پس باید در اون دورانی که این فرصتو بهش دادن خوب استفاده کنن تا بعدا بهرشو ببره،و اینکه بعضیا خوب بهره نمیبرند چون چیزی نکاشتند

چه حرفیه آقای اصغریان؟حالا ما یه بار اومدین درد دل کنیما!شما کلا فکر کنم این روزا خیلی زیاد دارین به همه گیر می دینا!اگر همینجوری ادامه بدین کم کم مدیر می شین!(شوخی)Big GrinBig Grin

سپیده که سربزند در این بیشه زار خزان زده شاید گلی بروید شبیه آنچه در بهار بوئیدیم
پس به نام زندگی هرگز مگو هرگز.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۲۱۲۳
۲۰ آذر ۱۳۹۰, ۰۱:۱۲ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۳)...
(۲۰ آذر ۱۳۹۰ ۰۱:۱۶ ق.ظ)asgharian نوشته شده توسط:  ۲- هیج چیز رو بر خواب ناز ترجیح ندین - قابل توجه خانم بچه مثبت
تا اون جایی که من میدونم خانم بچه مثبت زیاد نمی خوابند (البته این چیزیه که خودتونم گفتید)
شاید منظورتون من بودم. البته بازم بستگی به موقعیت داره !!!!

عشق صیدیست که تیرت به خطا هم برود/لذتش کنج دلت تا به ابد خواهد ماند
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۲۱۲۴
۲۰ آذر ۱۳۹۰, ۰۷:۵۱ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۳)...
این فصل های آخر شبکه داره جون من و می گیره!نمی دونم چرا از این فصل ۹ بیرون نمی ام!فکر می کردم فصل های فرمولی سخت‌تر باشه اما اونا رو خوب پیش رفتم!حالا که رسیدم به حفظیات...اونم حفظیاتی که وقتی می خونم همه‌ی حرفای استاد گرانقدر سر ساعت شبکه ۱ و یادم می اد...پس چرا این همه داره طول می کشه؟؟؟؟خدا عالمه!!!

سپیده که سربزند در این بیشه زار خزان زده شاید گلی بروید شبیه آنچه در بهار بوئیدیم
پس به نام زندگی هرگز مگو هرگز.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۲۱۲۵
۲۰ آذر ۱۳۹۰, ۱۰:۲۳ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۳)...
معماری رو یاد گرفتم!
واقعا خوشحالم!

قبل از ایجاد تاپیک جدید فقط ۴ دقیقه در تالار جستجو کنیم.....
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: هاتف , mosaferkuchulu
ارسال: #۲۱۲۶
۲۰ آذر ۱۳۹۰, ۱۰:۳۱ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۳)...
خدایا مرا به ابتذال آرامش و خوشبختی مکشان . اضطراب های بزرگ، غم های ارجمند‌، حیرتهای
عظیم به روحم عطا کن . لذت‌ها را به بندگان حقیرت بخش و درد های عزیز بر جانم ریز .

خدایا مرا از چهار زندان بزرگ انسان‌: « طبیعت » ،« تاریخ »‌، « جامعه » و « خویشتن » رها
کن‌، تا آنچنان که تویی آفریدگار من‌، مرا آفریده ای‌، خود آفریدگار خود باشم نه که همچون
حیوان خود را با محیط‌، که محیط را با خود تطبیق دهم .

خدایا به من زیستی عطا کن که در لحظه مرگ بر بی ثمری لحظه ای که برای زیستن گذشته
است حسرت نخورم و مردنی عطا کن که بر بیهودگیش سوگوار نباشم . بگذار تا آن را من‌، خود
انتخاب کنم اما آنچنان که تو دوست می داری
دکتر شریعتی

من اگر چه بندگی را به خدا رسانده باشم
همه بنده ام خدایا به تو می رسد خدایی

بکشان به عاشقانت که کشی به جرم عشقم
مگرم نه وعده دادی که کشی و بر سر آیی

اگه میخوای منو بازم ببینی
من همینجام پشت اون لبخند قدیمی
حلال کنید
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: maryami , narges_r , mosaferkuchulu , firouzi.s , Lantern
ارسال: #۲۱۲۷
۲۱ آذر ۱۳۹۰, ۰۱:۲۰ ق.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۳)...
وقتی دانشجو بودیم هر کتابی که استاد‌ها معرفی می کردن فقط یک مترجم داشت: جعفرنژاد قمی!

الان که به کتابخونم نگاه می کنم یک اسم ردیف شده‌! جعفرنژاد قمی.
بعضی‌ها خوب بعضی‌ها بد. به هر حال مجبور بودیم سر کنیم. یعنی انتخاب دیگه نداشتیمSad
برای همین هیچ وقت یاد نگرفتیم چه طوری باید یک ترجمه های مختلفو مقایسه کنیم....


الانم که می خواهیم کنکور بدیم فقط یک حق انتخاب داریم: هادی یوسفی...
یعنی یک آدم هم می تونه متخصص منطقی و معماری باشه‌، هم ساختمان داده و طراحی الگوریتم؟ تازه محاسبات و گسسته هم هست...
توی شیش تای این‌ها هم یک سوال رو درست توضیح نداده ....

( به عنوان مثال در کتاب معماری که اونو به عنوان کامل ترین مرجع این درس معرفی کرده، نوشته:
در تست های علوم کامپیوتر معمولا ما از این فرمول می ریم! Exclamation)

نمی دونم این‌ها یعنی انتقاد یا نه!

ولی واقعا دلم پره!

یک کتاب کنکوری باید مثل سیستم عامل پارسه باشه که برای هر سوال نصف صفحه توضیح داده... یعنی فکر نکنم کسی باشه و توضیحات رو بخونه و نفهمه...
یا کتاب آمار و احتمال که برای هر سوال نوشته یادآوری...
تا به حال هم توی مانشت ندیدم کسی اشکال از اونا بپرسن...


آقای یوسفی... کاشکی یک کتاب کنکوری می نوشتید اما برای هر سوال دلایل منطقی می اوردید...

قصدم درد دله.... خسته هم هستم...
درس می خونم زیر کتاب هام لب تاپه که تا یک چیزی رو نفهمیدم اینترنت رو بچرخم یا بیام اینجا...

الان هم تا تست ۲۵ معماری فصل حافظه رفتم خسته شدم!
Sad

قبل از ایجاد تاپیک جدید فقط ۴ دقیقه در تالار جستجو کنیم.....
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: maryami
ارسال: #۲۱۲۸
۲۱ آذر ۱۳۹۰, ۰۱:۲۷ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۳)...
من عاشق این اقای جعفر نژادم!استادمون سیستم و عامل و ترجمه‌ی قمی داد!ما وسط کار فهمیدیم هیچی نمی فهمیم!دم میان ترم استاد بهمون گفت برین از رو پوران بخونین!میان ترم . پایان ترم کپ تست های پوران بود!چه حس خوبی بود!البته می ان ترم که نمی دونستیم سوالا کپ کتاب پوران هست من واسه یه سری از بچه‌ها کتاب قمی رو ترجمه کردم!Big Grin

سپیده که سربزند در این بیشه زار خزان زده شاید گلی بروید شبیه آنچه در بهار بوئیدیم
پس به نام زندگی هرگز مگو هرگز.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: مازیار صفایی
ارسال: #۲۱۲۹
۲۱ آذر ۱۳۹۰, ۰۲:۴۸ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۳)...
خوب اخه اون کتابهای امارو سیستم عامل دیگه کتابای کنکوری نیستن یه جورایی
اگر دوست داری برای هردرسی ۵۰۰ ۶۰۰ صفحه کتابو بخونی برو برای هر درس کتاب مرجع هارو کامل بخون مسلما درسارو بهتر یادمیگیری و تو حل تستاهم کمتر به مشکل برمیخوری
کتاب کنکوری باید خلاصه باشه
هرچند که منم با معماری پوران مشکل دارم شنیدم راهیان ارشد معماری بهتر از پورانه ولی هنوز راهیانو نخوندم چون نتونستم پیداش کنم تو شهر خودمون
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: مازیار صفایی
ارسال: #۲۱۳۰
۲۱ آذر ۱۳۹۰, ۱۱:۰۰ ق.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۳)...
(۲۱ آذر ۱۳۹۰ ۰۱:۲۰ ق.ظ)باد نوشته شده توسط:  وقتی دانشجو بودیم هر کتابی که استاد‌ها معرفی می کردن فقط یک مترجم داشت: جعفرنژاد قمی!
.
.
.
.

آقای یوسفی... کاشکی یک کتاب کنکوری می نوشتید اما برای هر سوال دلایل منطقی می اوردید...

قصدم درد دله.... خسته هم هستم...
درس می خونم زیر کتاب هام لب تاپه که تا یک چیزی رو نفهمیدم اینترنت رو بچرخم یا بیام اینجا...

الان هم تا تست ۲۵ معماری فصل حافظه رفتم خسته شدم!
Sad

راست می گین. منم کتابای آقای یوسفی رو می خونم. با ایشونم کلی کلاس رفتم و دارم می رم. به تستاش که می رسم بعضی‌ها رو که آسونم نیستن اصلا توضیح نداده. حالم گرفته می شه. گسسته رو هم که نگو. پر فرموله. کممممممممک Sad

If you have built castles in the air
your work need not be lost
that is where they should be
Now put foundations under them
Henry David Thoreau
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: مازیار صفایی


موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  اگر بیش از سه سال از عضویت شما در مانشت میگذرد:بگویید کجایید و چه میکنید؟ Fardad-A ۸۳ ۶۳,۳۰۶ ۲۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۵۰ ق.ظ
آخرین ارسال: clint
  ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج (هرچه می خواهد دل تنگت بگو...) morweb ۲,۶۹۵ ۸۴۶,۵۱۱ ۲۱ مرداد ۱۴۰۲ ۰۷:۴۴ ب.ظ
آخرین ارسال: gogooli
  انخاب مسیر آینده ؟ آینده دکترا چه خواهد شد ؟ shivap ۱۰ ۱۲,۰۲۱ ۰۲ آذر ۱۳۹۸ ۱۲:۳۶ ق.ظ
آخرین ارسال: WILL
  سلام،امروز حال ات چطوره؟ حس امروزت را بگو. فرید ۹۰۷ ۲۹۸,۰۸۱ ۲۰ مهر ۱۳۹۴ ۰۳:۲۳ ب.ظ
آخرین ارسال: Bache Mosbat
  اگر داده ها در هر بار به طور مساوی تقسیم شود حداکثر عمق درختی log n خواهد شد؟ post98 ۱ ۳,۵۹۱ ۱۸ بهمن ۱۳۹۳ ۰۹:۲۴ ب.ظ
آخرین ارسال: ahrmb
  اینترنت در آینده ناپدید خواهد شد hnarghani ۰ ۳,۶۶۳ ۰۷ بهمن ۱۳۹۳ ۰۱:۰۴ ب.ظ
آخرین ارسال: hnarghani
  اختلالی که زندگی شما را نابود خواهد کردشک و بدبینی ناشی از اختلال شخصیت پارانویید( morweb ۰ ۳,۶۸۳ ۲۴ تیر ۱۳۹۳ ۰۵:۳۴ ق.ظ
آخرین ارسال: morweb
  تعداد سوالات دروس تخصصی کامپیوتر تغییر خواهد کرد؟؟؟ Denize ۱۸ ۲۰,۴۶۶ ۱۷ آبان ۱۳۹۲ ۱۲:۰۳ ب.ظ
آخرین ارسال: shovaliehsiah
Question لطفا تجربیات خود را در مورد نوشتن سمینار و پایان نامه بگویید Potential ۲۴ ۲۳,۷۷۹ ۲۸ مرداد ۱۳۹۲ ۱۱:۴۲ ب.ظ
آخرین ارسال: انرژی مثبت
  یک موضوع جدّی که اگه دقت نکنیم، مایه‌ی سرافکندگی ما در قیامت خواهد بود silver_0255 ۸ ۸,۷۱۱ ۲۸ خرداد ۱۳۹۲ ۱۰:۳۰ ق.ظ
آخرین ارسال: silver_0255

پرش به انجمن:

Can I see some ID?

به خاطر سپاری رمز Cancel

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. رمزت رو فراموش کردی؟ اینجا به یادت میاریم! close

رمزت رو فراموش کردی؟

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. close