(۲۰ آبان ۱۳۹۰ ۰۶:۲۳ ب.ظ)هاتف نوشته شده توسط: (18 آبان ۱۳۹۰ ۰۱:۱۱ ق.ظ)maryami نوشته شده توسط: باباهه (حواسش نبوده که کلاهش سرشه) به بچهاش میگه برو کلاه منو بیار. بچه میگه: بابا کلاهت که رو سرته! باباهه میگه: اه...پس...نمیخواد بری بیاریش!
!!!!!!!
جکه دیگه.کجاش مشکل داره؟
دزده میره دزدی چیزی پیدا نمیکنه مشق بچهها را خط خطی میکنه
غضنفر میره خواستگاری ازش می پرسن شغلت چیه روش نمیشه بگه قصابی دارم. میگه لوازم یدکی گوسفند دارم
یارو ماشینشو میبره تعمیرگاه و به مکانیک میگه: میشه بوقشو درست کنی!؟
مکانیکه یه نگاهی به ماشین میکنه، بهش میگه: اینجوری که من فهمیدم ترمزهای ماشین شما خرابه!
اونم میگه: خب واسه همینه که میخوام بوقشو درست کنم!
از یه سیاه پوست می پرسن شامپو بدنت چیه ؟میگه مشکین تاژ
غضنفر لباس مشکی تنش بوده بهش میگن چرا مشکی تنت کردی میگه بابام مرده. میگن حالا چرا پارست؟ میگه آخه خدا بیامرز نمیذاشت خاکش کنیم
به نیوتن گفتند: چرا از افتادن سیب تعجب کردی؟
گفت: آخه من زیردرخت گلابی نشسته بودم!
به نگهبان کندو چی میگن؟
.
.
.
می گن خسته نباشید
یکی دستش شکسته بوده، میره دکتر، دستشو گچ می گیرن.
از دکتر می پرسه: آقای دکتر! بعد از اینکه گچ دستمو باز کنم آیا می تونم سنتور بزنم؟
دکتر می گه: البته، حتماً.
طرف میگه: چه عالی! چون قبلاً نمی تونستم!
غضنفر و دوستش داشتن با لگد می زدن تو شکم همدیگه.
یکی از اونجا رد میشده میگه: شما دو تا دردتون نمیگیره؟
غضنفر میگه: نه پوتین پامونه!
معلم فلسفه یک صندلی میذاره وسط کلاس و به شاگردان میگه: شما باید یک مقاله بنویسید و در آن ثابت کنید که این صندلی وجود ندارد!!!
یکی از شاگردان دو کلمه مینویسه و ورقهاشو میذاره رو میزش و بعداز اینکه معلم ورقهها را تصحیح میکنه اون بهترین نمره رو میگیره!!!!
اگه گفتین چی نوشته بوده؟
.
.
.
نوشته بوده: کدوم صندلی؟