زمان کنونی: ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳, ۱۲:۲۶ ق.ظ مهمان گرامی به انجمن مانشت خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات انجمن می‌توانید عضو شوید.
گزینه‌های شما (ورودثبت نام)

هرچه می خواهد دل تنگت بگو...

ارسال: #۲۴۷۹۶
۱۶ آذر ۱۳۹۴, ۰۱:۳۸ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۱۶ آذر ۱۳۹۴ ۰۲:۳۴ ق.ظ)m.teymourpour نوشته شده توسط:  چندی پیش مادری دختر چهار ساله خود را به یکی از بیمارستان های خمینی شهر اصفهان می برد تا جراحت زیر چانه دختربچه خود را مداوا و بخیه کند که این کار صورت می گیرد، اما پس از آنکه کادر درمانی بیمارستان متوجه می شوند مادر مبلغ ۱۵۰ هزار تومان پول درخواستی بیمارستان را ندارد در اقدامی غیرقانونی و غیرانسانی و برخلاف منشور پزشکی بخیه این دختر بچه ۴ ساله را باز می‌کنند.
واقعیه؟
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۲۴۷۹۷
۱۶ آذر ۱۳۹۴, ۰۱:۴۰ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۶ آذر ۱۳۹۴ ۰۱:۴۱ ب.ظ، توسط samane .gh.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
با من هزار نوبت اگر دشمنی کنی

ای دوست هم چنان دل من مهربان توست

از آیینه بپرس نام نجات دهنده ات را ...
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۲۴۷۹۸
۱۶ آذر ۱۳۹۴, ۰۱:۵۲ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۶ آذر ۱۳۹۴ ۰۲:۰۸ ب.ظ، توسط MajidManesht2012.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
من چشم به راه یک اتفاقم

نه شاکی ام و نه غر می زنم

فقط در سکوت خودم ، آماده و منتـــــظرم...

آدم‌بزرگ‌ها عاشق عدد و رقم اند. وقتی با اونا از یک دوست تازه حرف بزنی، هیچوقت ازتون در مورد چیزهای اساسی سوال نمی‌کنن، هیچوقت نمی‌پرسن آهنگ صداش چطوره؟ چه بازی‌هایی رو دوست داره؟ پروانه جمع می‌کنه یا نه؟
می‌پرسن چندسالشه؟ چندتا برادر داره؟ وزنش چقدره؟ پدرش چقدر حقوق می‌گیره؟
و تازه بعد از این سوالاس که خیال می‌کنن طرف رو شناختن!

اگه به آدم بزرگا بگی که یک خونه قشنگ دیدم از آجر قرمز که جلو پنجره‌هاش غرق گل شمعدونی و بومش پر از کبوتر بود، محاله بتونن مجسمش کنن. باید حتما بهشون گفت یک خونه چندمیلیون‌تومنی دیدم تا صداشون بلند بشه که وای چه قشنگ!

نباید ازشون دلخور شد.بچه ها باید نسبت به آدم بزرگها گذشت داشته باشند.

شازده کوچولو / آنتوان دو سنت اگزوپری

شاهکار خود را به آدم بزرگها نشان دادم و از ایشان پرسیدم که آیا از نقاشی من می ترسند؟
در جواب گفتند: چرا بترسیم ؟ کلاه که ترس ندارد.
اما نقاشی من شکل کلاه نبود تصویر مار بوآ بود که فیلی را هضم می کرد آن وقت من توی شکم مار بوآ را کشیدم تا آدم بزرگها بتوانند بفهمند. آدم بزرگها همیشه نیاز به توضیح دارند… "

لحظه ای طول می کشد تا مجذوب کسی شوی
ساعتی طول می کشد تا به او علاقه مند شوی
و یک روز طول می کشد تا عاشقش شوی
اما یک عمر طول می کشد تا فراموشش کنی
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۲۴۷۹۹
۱۶ آذر ۱۳۹۴, ۰۲:۲۸ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۱۶ آذر ۱۳۹۴ ۰۱:۳۸ ب.ظ)Mar Mar نوشته شده توسط:  
(16 آذر ۱۳۹۴ ۰۲:۳۴ ق.ظ)m.teymourpour نوشته شده توسط:  چندی پیش مادری دختر چهار ساله خود را به یکی از بیمارستان های خمینی شهر اصفهان می برد تا جراحت زیر چانه دختربچه خود را مداوا و بخیه کند که این کار صورت می گیرد، اما پس از آنکه کادر درمانی بیمارستان متوجه می شوند مادر مبلغ ۱۵۰ هزار تومان پول درخواستی بیمارستان را ندارد در اقدامی غیرقانونی و غیرانسانی و برخلاف منشور پزشکی بخیه این دختر بچه ۴ ساله را باز می‌کنند.
واقعیه؟
بله.اخبار هم دیشب اعلام کرد.پزشک و پرستار رو هم واسه شون پرونده تشکیل دادن.

من نه آنکه گویی هستم نه آنکه گویند / من همانم که همانم ..
مشاهده‌ی وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۲۴۸۰۰
۱۶ آذر ۱۳۹۴, ۰۲:۳۱ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
چه کار زشتی.. واقعا تاسف باره

Sent from my SM-N9005 using Tapatalk
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۲۴۸۰۱
۱۶ آذر ۱۳۹۴, ۰۳:۱۵ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
اتفاقات زشت که زیاد می افته ولی تعداد کمی شون رسانه ای میشن
چند سال پیش داداشم دچار سوختگی شد و یکی از انگشت های پاش سیاه کرده بود، اون زمان تو بیمارستان واسه سوختگی دو تا دکتر بود که یکی شون آلمان بود و اون یکی شد دکتر داداش من
روز اولی که اومد بازدید گفت این خیلی سیاه کرده و باید قطع شه، کی بود جلو گریه های داداش منو بگیره Big Grin
بعد یکی از ادمای همونجا گفت باید یه مقدار پول به دکتر بدید، دادید یا نه؟
روز بعدش مامانم پول برداشت و رفت مطب دکتر، تعریف میکرد میگفت با هزار ترس و لرز پول رو گذاشتم رو میزش، میگفت میترسیدم بهش بربخوره و ناراحت بشه، میگفت ولی وقتی پول رو گذاشتم نیشش تا پس کلش وا شد Big Grin
روز بعد دوباره اومد بازدید و گفت این انگشت چیزیش نیست و با یه عمل ساده خوب میشه
اونجا بود که میخواستم مثل سوسک زیر پام له اش کنم، ولی چه کنم که دست و بالم بسته بودBig Grin
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۲۴۸۰۲
۱۶ آذر ۱۳۹۴, ۰۳:۲۰ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۸ آذر ۱۳۹۴ ۰۸:۰۳ ب.ظ، توسط Algorithmix.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
تو بازه زمانی زندگی می کنیم که تقریبا همه می توانند خوب "بفهمند" و خوب "حرف بزنند" ولی نمی توانند و یا نمی خواهند خوب "عمل نکنند". ای کاش کسی بتونه این پدیده و علل اون رو توصیف کنه، حقیر فکر می کنه دلیل این "نفاق جمعی" عدم ظهور حضرت صاحب علیه السلام باشه.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: mostafaheydar1370
ارسال: #۲۴۸۰۳
۱۶ آذر ۱۳۹۴, ۰۳:۲۴ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
هوا تهران هم مثل من حالش خوش نیست، یه دفعه سرد شد و سرما خوردم
شهر خودمون که بودم سرما میخوردم، کلی ناز می آوردم و مامانم با قیمت بالا میخرید Big Grin . هزار باید میگفت تا بلکه راضی میشدم و یه چیزی میخوردم. میگفت اگه بری تهران اونجا هوا سرده و سرما میخوری، بعدشم با این تنبل بازیای که در میاری از مریضی میمیری
یکی از خوردنی های خوشمزش شلغم بود Smile
الان رفتم شلغم گرفتم ولی ترسیدم بهش زنگ بزنم و بگم شلغم رو چجوری میپزن، چون احتمالا پا میشه میاد تهران Big Grin
تو اینترنت سرچ کردم نوشته بود واسه اینکه شیرین بشه نبات بریزید داخل آب، منم ریختم و شعله گاز رو هم کم کردم
شلغما رو شستم و بعدش آب و نبات ریختم
نمیبخشم کسی رو که بدونه این روش پخت شلغم اشتباست و چیزی نگه و شلغمای من خراب شنBig Grin تو این برف و سرما پا شدم رفتم شلغم گرفتم Big Grin
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۲۴۸۰۴
۱۶ آذر ۱۳۹۴, ۰۳:۵۳ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
مدیریت نخبگان، چیزی که میتونه شرکت دانش بنیان شما رو بزنه زمین.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۲۴۸۰۵
۱۶ آذر ۱۳۹۴, ۰۳:۵۳ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۶ آذر ۱۳۹۴ ۰۴:۰۰ ب.ظ، توسط samane .gh.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
اولین روز بارانی را به خاطر داری؟
غافلگیر شدیم
چتر نداشتیم
خندیدیم
دویدیم
به شالاپ شلوپ گل آلود عشق ورزیدیم.
دومین روز بارانی را چطور؟
پیش بینی اش را کرده بودی
چتر آورده بودی
و من غافلگیر شدم
سعی می کردی من خیس نشوم
و شانه ی سمت چپ تو کاملا خیس بود
سومین روز چطور؟
گفتی سرت درد می کند و حوصله نداری سرما بخوری
و چتر را کاملا بالای سر خودت گرفتی
و شانه ی سمت راست من خیس شد
چند روز پیش را چطور؟
به خاطر داری؟
با یک چتر اضافه آمدی و مجبور بودیم
برای اینکه پین های چتر توی چش و چالمان نرود
دو قدم دورتر از هم راه برویم
فردا دیگر برای قدم زدن نمی آیم
“تنها برو”

از آیینه بپرس نام نجات دهنده ات را ...
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۲۴۸۰۶
۱۶ آذر ۱۳۹۴, ۰۴:۰۱ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۱۶ آذر ۱۳۹۴ ۰۳:۳۶ ب.ظ)Aurora نوشته شده توسط:  والا ما که درست می کنیم همین طوری بدون هیچی می پزیم. میشوریم و بعدش می زاریم تو اب بپزه. بعد از اینکه پخت با نمک می خوریم. البته اون پوست روش رو می کنیم بعد نمک می زنیم.
ولی انگار میشه داخل شلغم ها رو خالی کرد و توش مثلا یه قاشق عسل بریزید و بعد بزارید داخل آب طوری که عسل از شلغم بیرون نریزه. من که تا حالا این طوری درست نکردم ولی حالت عادیش همون اولی میشه.
البته به نظرم نبات هم ریختید باید خوب بشه.
خیلی ممنون
اگه خوب شد که معلوم میشه هنری آشپزی در من نهفته است Smile ولی اگه خدای ناکرده بد شد به خاطر دستور پخت شماست Smile

فقط چطوری باید فهمید که پخته و آماده است؟
زمان مشخصی باید در نظر گرفت یا نه هر دفعه بری و یکی رو بخوری و امتحان کنی پخته یا نه Smile
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۲۴۸۰۷
۱۶ آذر ۱۳۹۴, ۰۴:۰۳ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۱۶ آذر ۱۳۹۴ ۰۳:۵۳ ب.ظ)samane .gh نوشته شده توسط:  
اولین روز بارانی را به خاطر داری؟
غافلگیر شدیم
چتر نداشتیم
خندیدیم
دویدیم
به شالاپ شلوپ گل آلود عشق ورزیدیم.
دومین روز بارانی را چطور؟
پیش بینی اش را کرده بودی
چتر آورده بودی
و من غافلگیر شدم
سعی می کردی من خیس نشوم
و شانه ی سمت چپ تو کاملا خیس بود
سومین روز چطور؟
گفتی سرت درد می کند و حوصله نداری سرما بخوری
و چتر را کاملا بالای سر خودت گرفتی
و شانه ی سمت راست من خیس شد
چند روز پیش را چطور؟
به خاطر داری؟
با یک چتر اضافه آمدی و مجبور بودیم
برای اینکه پین های چتر توی چش و چالمان نرود
دو قدم دورتر از هم راه برویم
فردا دیگر برای قدم زدن نمی آیم
“تنها برو”
طرف اگه مدیریت داشت از کاپشن های کلاه دار استفاده می کرد. Big GrinBig GrinBig Grin
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۲۴۸۰۸
۱۶ آذر ۱۳۹۴, ۰۴:۰۶ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۶ آذر ۱۳۹۴ ۰۴:۰۸ ب.ظ، توسط so@.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۱۶ آذر ۱۳۹۴ ۰۳:۲۴ ب.ظ)m.teymourpour نوشته شده توسط:  هوا تهران هم مثل من حالش خوش نیست، یه دفعه سرد شد و سرما خوردم
شهر خودمون که بودم سرما میخوردم، کلی ناز می آوردم و مامانم با قیمت بالا میخرید Big Grin . هزار باید میگفت تا بلکه راضی میشدم و یه چیزی میخوردم. میگفت اگه بری تهران اونجا هوا سرده و سرما میخوری، بعدشم با این تنبل بازیای که در میاری از مریضی میمیری
یکی از خوردنی های خوشمزش شلغم بود Smile
الان رفتم شلغم گرفتم ولی ترسیدم بهش زنگ بزنم و بگم شلغم رو چجوری میپزن، چون احتمالا پا میشه میاد تهران Big Grin
تو اینترنت سرچ کردم نوشته بود واسه اینکه شیرین بشه نبات بریزید داخل آب، منم ریختم و شعله گاز رو هم کم کردم
شلغما رو شستم و بعدش آب و نبات ریختم
نمیبخشم کسی رو که بدونه این روش پخت شلغم اشتباست و چیزی نگه و شلغمای من خراب شنBig Grin تو این برف و سرما پا شدم رفتم شلغم گرفتم Big Grin

نبات داخل شلغم :| شلغم خودش گلوکز داره چرا نبات زدید که شیرین بشه Smile

منی که از ۱۲ ماه سال ۱۳ ماهشو سرماخورده ام، دارم بهتون توصیه میکنم به سبک مدیر آرورا درست کنید و حتما حتما یا آب شلغمرو بخورید یا بُخور بدید، آب شلغم پنی سیلین خالص .

موقع تست چاقو بزنید به مغز شلغم اگر به راحتی مثل سیب زمینی آبپز چاقو فرو رفت یعنی پختست،همشون هم باهم میپزن اگر شلغما ریز باشن زودتر پخته میشن ،فقط مراقب باشید که آبش تبخیر نشه که شلغماتون بسوزه Smile

پناه می آورم به تو...
بعد از هرباران،بعد از هر زخم ،قبل از هراتفاق ،بعد از هر حادثه
و بگو جز تو چه کسی می تواند مرهم باشد بردلم ...
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۲۴۸۰۹
۱۶ آذر ۱۳۹۴, ۰۴:۰۹ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
گرایش ها تکون نخورده
عالی شد
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۲۴۸۱۰
۱۶ آذر ۱۳۹۴, ۰۴:۱۰ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۶ آذر ۱۳۹۴ ۰۴:۱۴ ب.ظ، توسط vesta.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
بعضیا تو چه ناز و نعمتی بزرگ شدن، طرز پخت شلغمم بلد نیستن IdeaTongue البته به قول بعضی کاربرا اشاره به کاربر خاصی نباشه Big GrinBig Grin

به قول بچه ها: تازشم دلتون بسوزه برف بازیم کردم، آشم پختم و خوردم TongueBig Grin

رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی >>وَیَسِّرْ لِی أَمْرِی >>وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِی >>یَفْقَهُوا قَوْلِی
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ


موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  اگر بیش از سه سال از عضویت شما در مانشت میگذرد:بگویید کجایید و چه میکنید؟ Fardad-A ۸۳ ۵۶,۴۳۱ ۲۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۵۰ ق.ظ
آخرین ارسال: clint
  ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج (هرچه می خواهد دل تنگت بگو...) morweb ۲,۶۹۵ ۶۱۹,۹۳۵ ۲۱ مرداد ۱۴۰۲ ۰۷:۴۴ ب.ظ
آخرین ارسال: gogooli
  انخاب مسیر آینده ؟ آینده دکترا چه خواهد شد ؟ shivap ۱۰ ۱۰,۴۶۶ ۰۲ آذر ۱۳۹۸ ۱۲:۳۶ ق.ظ
آخرین ارسال: WILL
  سلام،امروز حال ات چطوره؟ حس امروزت را بگو. فرید ۹۰۷ ۲۳۴,۷۷۹ ۲۰ مهر ۱۳۹۴ ۰۳:۲۳ ب.ظ
آخرین ارسال: Bache Mosbat
  اگر داده ها در هر بار به طور مساوی تقسیم شود حداکثر عمق درختی log n خواهد شد؟ post98 ۱ ۳,۱۹۲ ۱۸ بهمن ۱۳۹۳ ۰۹:۲۴ ب.ظ
آخرین ارسال: ahrmb
  اینترنت در آینده ناپدید خواهد شد hnarghani ۰ ۳,۳۴۰ ۰۷ بهمن ۱۳۹۳ ۰۱:۰۴ ب.ظ
آخرین ارسال: hnarghani
  اختلالی که زندگی شما را نابود خواهد کردشک و بدبینی ناشی از اختلال شخصیت پارانویید( morweb ۰ ۳,۳۵۲ ۲۴ تیر ۱۳۹۳ ۰۵:۳۴ ق.ظ
آخرین ارسال: morweb
  تعداد سوالات دروس تخصصی کامپیوتر تغییر خواهد کرد؟؟؟ Denize ۱۸ ۱۸,۵۲۵ ۱۷ آبان ۱۳۹۲ ۱۲:۰۳ ب.ظ
آخرین ارسال: shovaliehsiah
Question لطفا تجربیات خود را در مورد نوشتن سمینار و پایان نامه بگویید Potential ۲۴ ۲۱,۳۲۴ ۲۸ مرداد ۱۳۹۲ ۱۱:۴۲ ب.ظ
آخرین ارسال: انرژی مثبت
  یک موضوع جدّی که اگه دقت نکنیم، مایه‌ی سرافکندگی ما در قیامت خواهد بود silver_0255 ۸ ۷,۶۶۰ ۲۸ خرداد ۱۳۹۲ ۱۰:۳۰ ق.ظ
آخرین ارسال: silver_0255

پرش به انجمن:

Can I see some ID?

به خاطر سپاری رمز Cancel

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. رمزت رو فراموش کردی؟ اینجا به یادت میاریم! close

رمزت رو فراموش کردی؟

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. close