با سلام.
دوستان ماجرای کنکور ۹۱ من خیلی عجیبه به من یه فرصت کوتاه بدید تا از طریق این پست با یار قدیمی خودم "مانشت" یه کم درد و دل کنم و اینجوری این سکوت ۶ ماهه رو بشکنم و خالی بشم.
من وقتی این تاپیک رو دیدم دقیقا خاطرات پارسال برام زنده شد. سال گذشته البته با یک یوزر دیگه توی مانشت و به کمک بچه های دیگه کلی راجب منابع جستجو کردم و همه رو هم تهیه کردم، این بازه زمانی حدود سه هفته طول کشید و تقریبا اوایل مرداد همراه دوستم با هم برای کنکور شروع کردیم البته از راه دور و از طریق ارتباط اینترنتی با هم می خوندیم و هر شب هم دقیقا عین بچه های امسال ساعات مطالعاتی و همچنین مطالعه ای را که داشتیم توی هر روز با بچه ها تو سایت در میان می گذاشتیم .هر درسی رو اول از رو مرجع می خوندیم بعدش تمامی تستها و نکته های کنکوریش رو هم کار می کردیم و این روند ادامه داشت تا اول مهر که دانشگاه ها شروع شدن .من با کلی امید همه ی کتاب ها رو با خودم به خوابگاه بردم دوستم هم همه ی کتاب هاش رو اورد . حدود دو هفته ای از مهر گذشته بود که یه اتفاق فوق العاده بد واسه من افتاد که خیلی دوست دارم بگم ولی متاسفانه جای گفتنش توی این پست وجود نداره.اینقدر اعصابم از این ماجرا به هم ریخته بود که تا حدود یک ماهی کلا دپرس بودم بعد از اون کلی با خودم کلنجار رفتم که دوباره شروع کنم . چون وقعا حیفم از اون همه تلاشی می آمد که توی این مدت کشیده بودم و اون همه هدف های خوبی که واسه خودم داشتم.
خلاصه بعد از اون یه ماه هم که اومدم شروع کنم، لای هر کتابی رو باز می کردم که یه کم ازش بخونم کلا فکرم سمت اون ماجرا می رفت منم دیدم اینجوریه و واقعا نمی تونم بخونم "دوست دارم شما هم اون شرایط من رو درک کنید و فکر سست عنصر بودن رو به راجب من نکنید" کلا قید خوندن واسه ارشد رو زدم. تنها نکته مثبتی که توی این برهه بود این بود که دوستم ثبت نام ارشد رو واسم انجام داد.واسه چی اینو می گم چون بعد از گذشتن این مدت دقیقا روزای قبل از کنکور بود که پشیمونی سراقم اومده بود و از این ناراحت بودم که چرا نتونستن اون ماجرا رو فراموش کنم و واسه خوندن کنکور ادامه بدم.روز امتحان کنکور بالاخره رفتم و کنکور رو هم دادم بعد از این که رتبه ها اومدن دوستم ۳۶۰ شد منم ۱۱۵۰ شدم .
این رتبه هم به خاطر اون مطالعاتی خوبی بود که توی تابستون داشتم و حتی تا روز کنکور م فراموش نکرده بودم.
----------------------------------------------------------------
حالا گذشته از این ماجرا از اون روزی که کنکور رو دادم هر روز دارم از درون خودم رو آماده و آماده تر می کنم و با حس انتقام گیری که نسبت به پارسال و اون ماجراش دارم روحیه جنگ طلبانه نسبت به کنکور ۹۲ دارم و هر شب هم دارم مصاحبه های بچه های مانشت رو چند باره می خونم و از صحبتاشون استفاده می کنم و به قول مدیرای مانشت من توی این مدت از اون کاربرایی بودم که از دور مانشت رو پیگیری می کرد و تقریبا هر شب به مانشت سر می زدم .
همین جا به تمامی دوستان هم میگم که دیدید دوستم با کمک همین تاپیک مانشت تونست ساعات مطالعاتی درستی داشته باش و تقریبا هم تو کنکور موفق بود و اینو مطمئن باشید که هر کی با بچه های این تاپیک پیش بره قطعا توی کنکور موفق خواهد بود پس شما هم همراه من بجنگید واسه هدفتون مطمئن باشید هر کدوممون که سخت پایبند باشیم نتیجه خواهیم گرفت.
منم از اول مرداد هستم روی منم حساب ویژه باز کنید .
به امید موفقیت همه ی بچه های کنکور ۹۲ مانشتی